کارگران!
بورژوازی جهانی و نمایندگان سیاسی آن که در بحران ساختاری گرفتارند و با هیچ رفرمی قادر به مهار آن نمی باشند، به تقسیم مجدد جهان در چارچوب منافع اقتصادی خویش روی آورده اند و با برافروختن جنگهای" قومی و مذهبی" درخاورمیانه و شمال افریقا، موجب کشتارهزاران نفر و فقر اکثریت مردم بی دفاع و نیز مهاجرت میلیونها نفر از شهروندان این کشورها شده اند. تصاویر مردم غرق شده در دریای مدیترانه، این بزرگترین گورستان مهاجران در تاریخ اخیر، و مهاجران آواره پشت دروازههای کشورهای اروپایی در سرمای جانفرسای زمستان هنوز خاطرها را رنج میدهد و دلها را به درد میآورد. این در حالیست که دولتمردان ارتجاعی سرمایهدار و تکیه زده بر ثروت و منابع ملی و اجتماعی این کشورها در تلاش هر چه بیشتر غارت و انباشت ثروت برای خود هستند و به فلاکت و بدبختی این مردم وقعی نمیگذارند و با مهاجرت بخشی از آوارگان جنگ، نیروی کار ارزان را به بهره گری از کسب فوق سود در حوزه ی تولید داخلی، در چنگال بازار کار و کارفرمایان سرازیر می کنند و یا در نمونه ای دیگر با غارتگری و دزدی های نهان و آشکار اموال مسروقه در بانک های "سری" معروف به "بهشت سرمایه" بعضی از ممالک، انباشت می شوند و اینگونه بحران اقتصادی خودساخته را در درون طبقه کارگر سرازیر می سازند! و نیز با تداوم جنگ، نیز نیروهای ارتجاعی و تررویست دست پرورده خود را تقویت می کنند، در صورتیکه این شیوه تولید سرمایه داریست که پوسیده شده وباید به گورستان تاریخ سپرده شود و شیوه تولید سوسیالیستی برقرار گردد.
جایگاه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران در این جنگ منطقهای بسیار روشن است و بر کسی پوشیده نیست که ایران چه نقشی در کنار نیروها و کشورهای ارتجاعی منطقه از جمله عربستان سعودی، ترکیه، روسیه و آمریکا ایفا میکند. آری طاعون سرمایه و واپسگری، منطقه را فرا گرفته است.
اما در ایران، روزی نیست که صدها کارگر و زحمتکش از کار بیکار نشوند و به جمع ۱۴ میلیونی ارتش بیکاران اضافه نگردند. فقط در هفتهای که گذشت صدها کارگر از چند کارخانه و معدن اخراج شده و هزاران کارگر و زحمتکش با دستمزد های معوقه ی چندین ماهه، روبرو شده اند. اما در مقابل مبارزه کارگران از طریق اعتصابات، تحصّن و تجمعات روزانه در اعتراض به دستمزدهای معوقه، حذف پاداش ها و مزایا و نبودن بیمه کار و امنیت شغلی ادامه داشته است.
در سالی که گذشت با مضحکه حداقل دستمزدها نیز روبرو بودیم. دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران به مثابه بزرگترین کارفرما با همدستی عناصر به اصطلاح کارگری خود در خانه کارگر حداقل دستمزد هارا کمی بیش از هشت صد هزار تومان در ماه تعیین کرد. زهی بیشرمی! وقتی خط مطلق فقر یک و نیم میلیون و سبد امرار معاش یک خانواده چهار نفری ۳ میلیون تومان براورد شده باشد این خانه به اصطلاح کارگری و وزارت کار این سطح از دستمزد را چگونه تایید میکند؟
اما مفتضح اینکه بحث تحریمها و جام در جام مسخره که به جز سیاست مردم فریبی و تهدید کارگران و زحمتکشان چیزی عاید مردم فقیر نکرد و فقط دست دولتمردان و سرمایه دارن را در چپاول و غارت اموال عمومی باز گذاشت، سالها مردم فقیر را به بهانه تحریمها فقیرتر و ثروتمندان را ثروتمندتر کرد. این سیاست در کنار بیکاری، تورم، سطح بسیار پایین دستمزدها شکاف طبقاتی را عمیق تر و کارگران و مردم فقیر را به حاشیه نشینی با کمترین خدمات و رفاه شهری و روستایی سوق داد و این روند همچنان ادامه دارد.
کارگران!
مسئولیت این وضع أسفبار تا حدودی به خود ما کارگران بر میگردد. تا ما متّحد نشویم و سازمان نیابیم، هیچ امیدی از هیچکدام از جناح های مختلف دولت سرمایه داری نمیرود که بهبودی در وضعیت معیشتی اکثریت عظیم کارگران و زحمتکشان به وجود آید. انکار این حقیقت فقط یک توهم است و دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران این توهّم را همراه با نیروها و عناصر رفرمیست و ارتجاعی خود هر روز از طریق وسایل ارتباط جمعی درون و خارج کشوری خود به خورد مردم فقر میدهد تا کارگران و زحمتکشان متشکل نگردند و فقط به سیاهی لشکر بی اراده در مضحکه انتخاباتشان تبدیل شوند. تشکلات کارگری و دمکراسی مستقیم آن، تنها راه رسیدن کارگران به مثابه طبقه ای برای خود، به زندگی شرافتمندانه است. تشکلات مستقل کارگری موجود اگرچه هنوز از آن قدرت یکپارچه برخوردار نیست اما در حال تبدیل شدن به یک عنصر انکار ناپذیر کارگری است. این امر را جنبش کارگری در سالهای اخیر به قدر کافی تجربه کردهاست. پیشروان کارگری بسیاری داریم که به این باورند و حتی تعدادی پیشرو کارگری نیز در این راه از جان خود گذشته اند. با اتّحاد کارگری به تشکلات مستقل سراسری کارگران جان تازهای بدهیم و خود را از فقر و فلاکت رها سازیم و برای خود و فرزندان خود زندگی مرفّه بنا سازیم.
در اول ماه مه کارگران به خیابان می آیند تا در روز همبستگی جهانی کارگری، مطالبات طبقاتی کارگران طرح شوند و با اعتراض به سیستم سرمایه داری به عنوان دشمن طبقاتی کارگران، تشکل های مستقل کارگری عنوان گردند، زیرا تشکل های سراسری و مستقل کارگری در ایران، اکنون از هر زمان دیگری با اهمیت تر است. با اتّحاد و تشکل خود در راه احقاق حقوق انسانی خویش قدم برداریم و از تلاشهایی که در این امر مهم انجام میگیرد به طور جدی پشتیبانی کنیم.
زنده باد اول ماه مه،روز همبستگی بینالمللی کارگران
پیش به سوی تشکل سراسری و مستقل کارگران در ایران!
سرنگون باد نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران!
زنده باد آزادی، زندهباد سوسیالیسم!
شورای همبستگی با جنبش کارگری ـ پاریس
شورای دفاع از جنبش کارگری در ایران، گوتنبرگ - سوئد
اول ماه مه ۲۰۱٦