افق روشن
www.ofros.com

«روز جهانی کارگر، در دورانِ انقلاب «زن، زندگی، آزادی

و اعتصاب های سراسری کارگران نفت، پتروشیمی، معادن، فولاد و... گرامی باد


بيانيه مشترک                                                                                                                        شنبه ٩ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۲٩ آوریل ۲۰۲٣

روز جهانی کارگر در شرایطی فرا می رسد که طبقۀ کارگر از یکطرف با بزرگترین تهاجم غارتگرانه و بی وقفه به سطح زندگی و معیشتِ خود مواجه و بیش از هر زمان دیگری به ورطۀ فقر و فلاکت در غلتیده است. همراه با آن؛ سلب حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی و افول قدرت اجتماعیِ طبقۀ کارگر و کُلّ نیروهای مولّد در ایران، طی چند دهه همچنان استمرار داشته و به بی حقوقی کامل و وضعیت اَسَفبار کنونی منجر شده است. در تداوم چنین وضعیتی جنبش انقلابی«زن، زندگی، آزادی» ِ بیش از هفت ماه است که برای دگرگون کردن شرایط اسارت بار موجود، نظام ناکارآمد و غرق در فسادِ موجود را به بزرگترین چالش تاریخی خود کشانده و اهداف و خواست دگرگون کردن وضعیت موجود در چشم انداز اجتماعی کُلّ جامعه قرار داده است. شرایط اجتماعی که تحقّق رهائی، همبستگی اجتماعی و آزادی از هر تبعیض، نا برابری وستم و تحمیل از بالا؛ همچنین برچیدن نظام کهن را بعنوان خواست و هدف بلافصل در چشم انداز و افق قرار داده است. تعمیق شرایط بردگی نیروی کار، نیاز به آمار و مقایسه جهانی نداشته و بحران های اقتصادی و تورم ماهانه، روزانه و حتی ساعتی، گواه این واقعیت است. در جهان هیچ کشوری که طی ۵۰ سال تورم مستمر - بخصوص بالای ۲۰٪ - داشته باشد، وجود ندارد. علت آن وجود طبقۀ الیگارشیک، رانت خوار، لومپن و دلال است که پس از پیروزی مردم در بهمن ۵۷ توانست، از بالا به منابع عمومی - دولتی و کلّ‌ِ سرمایۀ اجتماعی، اعم از صنایع و معادن، بانک ها و تجارت و املاک تسلط یابد. حاکمان جدید از همان ابتدا برای جلب حمایت نیروی کارِ بپاخاستۀ و خنثی کردن قدرت اجتماعیِ آن، با تدوین اهدافی در چشم انداز جامعه از جمله؛ آزادی تشکل های سراسری و آزادی تجمعات و راهپیمایی ها؛ ایجاد رفاه و اشتغال کامل و رفع مطلق بیکاری، تأمین مسکن مناسب و درمان و بهداشت و ریشه کن کردن فقر و …..؛ بدون آنکه قصد اجرا و تحقق آن را داشته و یا نسبت به روش های اجرایی و زیرساخت های مورد نیاز آن کمترین اطلاعی داشته باشد؛ با جلب اعتماد نیروهای مولّد، آنان را به مشارکت در جنگ هشت ساله کشانده و بخش های عظیمی از نیروهای مولّد و مبارزین را در کورۀ جنگ ذوب کرد. طی هشت سال جنگ با متوسط حدود۲۰ ٪ تورم و افزایش حقوق بطور متوسط ۴٪ اقدام به سلب مالکیتِ گسترده از نیروی موّلد کرد در پایان جنگ سطح زندگی کُلّ نیروهای مولّد کمتر از یک چهارم قبل از جنگ بود. علاوه بر آن، نیروی مولد در جنگ صدها هزار کشته و خانه و کاشانۀ و کار خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت می شد،

رهبر و سایر مقامات در قدرت سیاسی و وابستگان، صدها میلیارد دلار ثروت اجتماعی بصورت حاضر و آماده را ؛ در قالب بنیادهای مختلف مرکب از هلدینگ ها و مجتمع های صنعتی - بانکی - تجاری - کشاورزی و املاک و درآمدهای صدها میلیارد دلاری نفتی و معادن را در اختیار گرفته و واضح است که این ثروت ها اجتماعی و متعلق به تمامی مردم ایران بوده و باید ابعاد و کارکرد آن مشخص، درآمد و سرمایه گذاری اش در جهت توسعه، بهبود سطح زندگی، آموزش و درمان بکارگرفته شود. در حالی که برای توسعه نفوذ اسلامِ شیعی از طریق تسلیح گسترده دستجات نظامی و ایجاد جنگ های منطقه ای، تأمین و توزیع گستردۀ منابع مالی آنها به بهای فقر و فلاکت مردم ایران به هَدَر می رود. در تداوم غارت منابع و اَبَر بحران ها، برای ما طبقۀ مولد ثابت شده که حتی افزایش حقوق برابر تورم تنها یک مسَکّن کم اثر بوده و تأثیر آن در تورم های نجومی بسرعت محو می شود.. متوسط تورم طی ۴۵ سال برابر ۲۲٪ بوده و ارزش پول ملی ۷۷۰۰ برابر کاهش یافته است یعنی سه هزار تومان حقوق در سال ۵۸ قدرت خریدش امروزه برابر ۲۳ میلیون تومان است. لازم به ذکر است که افزایش بودجۀ کشور در سال ۱۴۰۲ برابر ۴۵٪ می باشد، اما این افزایش تنها نصیب رانت خواران، چرخۀ فساد و سازمان های غیر مولّد و مصرف کننده و هزینه های نظامی و نیروهای سرکوب می شود

اقدام تاکتیکی و راهبردی (استراتژی) برای کسب یک زندگی انسانی و آزادانه
ما طبقۀ مولد نیاز داریم در دو جبهه که در یک راستا قرار دارند تلاش و مبارزه کنیم یکی تاکتیکی برای افزایش حقوق امروزمان که زنده ماندن خود و خانواده مان را تضمین کند و دوم راهبردی (استراتژی)، که ناکارآمدی، فساد، و غارت گسترده ثروت عمومی و مصرف سرمایه ها برای اهداف ضدّ‌ملّی و مردمی را برای همیشه پایان داده و عدالت اجتماعی و تصاحب هر کس صرفا بر اساس کارش را مستقر کند. لذا ما مردم بجان آمده، باید با حضور در جنبش تاریخی موجود در تجدید حیات زندگی، با تغییر ساختار ها و نظام تصمیم گیری و مشارکت آحاد مردم و بخصوص نیروی مولد در سرنوشت اقتصادی- فرهنگی و اجتماعی خویش. به انقلابِ « زن، زندگی، آزادی » پیوسته و به بردگی موجود پایان دهیم. تجربه تاریخی نشان داده هر گاه نیروهای مولد در جنبش های اجتماعی مشارکت مؤثر داشته و جایگاه اجتماعی خود را ارتقاء داده اند، تخصیص منابع عادلانه تر و از امتیازات حقوقی بهتری بهره مند شده اند. یک بار قبل از قیام ۵۷ در دولت شریف امامی افزایش مناسب و دومی درسال ۵۸ در دوران تصدی وزارت کار توسط «زنده یاد؛ داریوش فروهر» افزایش ۱۷۰٪ حقوق دریافت کردیم. اما در دورانی که تمکین و اعتماد کرده و به افزایش های اندک سرگرم و با بازی با اعداد و جمع کردن امضاء و طرح دعوی کردن به مراجع خودشان بوده ایم، روند سلب حقوق و مالکیت تداوم یافته و حاکمیت، هزینه های فساد و ناکارآمدی خود را از طریق افزایش حجم نقدینگی و ایجاد تورم، بازی با متغیر های اقتصادی ، صعود و سقوط بورس و قیمت دلار و ارزهای خارجی از سفرۀ نیروهای مولد تأمین می کنند.

امروزه حاکمیت با دستگیری و زندانی کردن گستردۀ نیروهای کار اعم از معلمان و کارگران و دانشجویان، زنان، بازنشستگان و کادرهای درمان؛ همچنین مسمومیت شیمیایی دختران - بعنوان نیروی بالنده - را برای تحمیل شرایط بردگی سازمان داده اند. اما آگاهی ها و شناخت کل مردم و طبقۀ مولد از جایگاه و حقوق خود و دشمنانش افزایش یافته است. رنسانس و رویش جوانه های زندگی و اتحاد سراسریِ مبارزات مردم ایران افق و چشم انداز زندگی روشنی را نشان می دهد. نیروی آگاه و بالندۀ کار و کارگران نفت، پتروشیمی و فولاد و معاون و … که امروزه به اعتصاب های شکوهمند برای کسب حقّ زندگیشان دست زده اند، نباید صرفاً به افزایش حقوق - حتی ۷۹٪- که در صورت دریافت زیر خط فقر است، قانع باشند بلکه لازمست در ساختار تصمیم گیری، روابط کار، نظام تخصیص منابع و سطح دستمزدها؛ از طریق ایجاد تشکل های سراسری خود در هر صنعت و منطقه ای در تعیین سرنوشت اقتصادی و سیاسی خود مشارکت نمایند. کارگران اعتصابی در این مقطع برای حفظ و ارتقای جایگاه طبقۀ خود ضروری است که پایان دادن جنایتکارانۀ مسموم سازی شیمیایی دانش آموزان، فرزندان طبقات کارگر (و نیروی کار فردا) و آموزش و درمان رایگان - برای توانمند سازی نیروی کار را در مطالبات خود قرار دهند.

برای همبستگی سراسری طبقۀ مولد و نیروزی کار و نشان دادن قدرت سراسری خود؛ در روز جهانی کارگر دوشنبه ۱۱ اردیبهشت از ساعت ده و نیم صبح در تمامی شهرستان مقابل ادارۀ کار و در تهران مقابل وزارت کار، تجمع نماییم در صورت لشکر کشی و ممانعت رژیم در مکان های فوق؛ در میادین و نقاط کلیدی و با همبستگی و اتحاد با کلیّت طبقۀ مولد اعم از معلمان، پرستاران، زنان، بازنشستگان، همچنین جوانان، دانشجویان و دانش آموزان که نیروی کار فردای جامعه هستند، و نیروی بالنده و انقلابی « زن، زندگی، آزادی» از این زندگی اسارت بار، رهائی تاریخی خود را محقق کنیم.

۱- اتحاد بازنشستگان

۲- اتحاد بازنشستگان ایران

۳- فعالین ایجاد تشکل های سراسری

۴- کانون گفتگوی بازنشستگان

۵- کمیته پیگیری در راه ایجاد تشکل های سراسری