زنده باد اول ماه مه، روز فراخوان به اتحاد، همبستگی و اعتراض علیه سرمایۀ جهانی
اول ماه مه در راه است وما به سازمانیابی شوراهای انقلابی کارگران برای نفی کار مزدی دست نیافته ایم، هرچند برای این اقدام انقلابی هنوزدیرنشده است. اما این روز متعلق به ما است، متعلق به طبقه ای است، که در تضا د آشتی ناپذیر طبقاتی با سرمایه جهانی است، این روز دروا قع روز خوش آیندی برای سرمایه داران نیست، بلکه زنگ خطریست که دائما آوایش بلند وبلند تر می شود وتا آنجا پیش خواهد رفت، که طبه ی کارگرآگاه، طبقه ی سرمایه دار را بکلی ریشه کن ونابود کرده وحاکمیت سیاسی واقتصادی خود را با انقلابی همه جانبه، جایگزین این سیستم استثماری کرده و آثاری ازکار مزدی را با قی نخواهد گذاشت.
رفقا ودوستان تولید گر ومزد بگیران ضد سرمایه و زیر ستم واستثمار حاکمان موجود، ما بیش از دوقرن است که مبارزه ی خود را در جهان اساسا برای تعین دست مزد وخواسته هایی متمرکز کرده ایم که تغییر اساسی در زندگیمان نداده است، کما اینکه هرساله دلمان را خوش کرده ایم، که در صدی پول به دست مزد ویا حقوقمان اضافه می شود. از سویی می دانستیم، که به محض بالارفتن حقوق ویا دست مزدمان، قیمت نیازهای ضروری زندگیمان مثل نان، گوشت، برنج، قند، شکر، لباس، آب، برق، کرایه خانه ودیگر ضروریات زندگی به همان نسبت ویا بیشتر بالا رفته واز این طریق دوباره جیبمان را خالی می کنند. ما باید به این دودزه بازی وکلکی که سرمایه داران ونمایندگان آنها درمجا لس مختلف سرمایه داران، مثل مجلس خبرگان، شورای نگهبان، مجالس سنا وشورای ملی وهمچنین به شعبده بازی های والیان فقیه استثمار کار پایان دهیم. امسال هم مثل سال های گذشته، از چپ رفرمیست گرفته تا سازمانهای مختلف سندیکالیستی همه و همه در تعین نرخ دست مزد فعال شدند وراه و چاه معامله ی نرخ تعیین حد اقل دست مزد را تعین وبه کارفرمایان و سرمایه داران پیش نهاد و به معامله گذاشت!، اما چپ رفرمیست دوباره بدون اینکه از ما سؤالی کرده باشند آشکارا کفا لت مارا بعهده گرفته است! وچه کفالت نا بجایی!، مکلفین به جای ما می خواهند در تعیین دست مزد نقش اساسی بازی کنند.
این رفقا ودوستان درگفته گوهای پالتا لکی، نشست ها و میز گردها ی خیر خواهانه کوشش می کنند که ما را با سرمایه به روش" انقلابی شان" آشتی دهند. زهی خیال باطل، آیا این یک ترفند نیست، که آنچه را ما تولید می کنیم با سرمایه داربه معامله بگذاریم. آیا این دنیا وارونه نیست ؟ چرا سندیکالیست ها وطرف داران دو آتشه ی اتحادیه ها واحزاب وسازمان ها نمی خواهند درک کنند که ما نمی خواهیم مزدی را تعیین کنیم، بلکه ما می خواهیم با سازمانیابی شوراهای انقلابی خود کار مزذی را نفی کنیم ونه برسر کم و زیاد شدن دست مزد مان معامله کنیم. آیا برای سندیکالیست ها ورفرمیست ها روشن نیست، که سرمایه داری چه در گذشته وچه حال، تعرض غارت گرانه و وحشیانه ای را در ابعادی گسترده به طبقه ی کارگر و توده های محروم در سطح جهان سازمان داده و آتش جنگ های سرمایه داری امپریالیستی را که به قتل عام انسانها درخاورمیانه و... و فجایع دیگری نظیرنابودی جای گاه کاری، بیکار سازی وحمله به معاش روزمرۀه ی ما کارگران برای بردن سود بیشتر ادامه می دهد. تا کنون اول ماه مه روزی بوده است، که طبقه ی کارگر در جهان با بر گزاری اعتراضات گسترده وهمبستگی جهانی وطبقاتی خود خواهان تغییر در وضعت خود شده است و تا کنون توانسته رفرم هایی را به سرمایه داران تحمیل کند. اما این رفرم ها تا جایی که می دانیم گرهی ازکارمان ومشکلاتمان حل نکرده وسرمایه دارها درسطح جهان میلیاردرتر شده اند وگارگران جهان فقیرتر وتا جایی که با نا امنی شغلی و بیکاری روبه رو می باشند. تجارب تا کنونی جنبش کارگری نشان داده است، که معامله با سرمایه داران و کارفرمایان برای رفرم راه وچاره ی ما نیست وتنها رویکرد ما خلع وید کردن سرمایه ورهایی از کار مزدوری است واین مهم با سازمانیابی شوراهای انقلابی کارگران ومزدبگیران ضد سرمایه ممکن خواهد بود.
نابود باد سیستم سرمایه داری در جهان
نابود باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
بپا خیزیم وبا اتحاد عملی خود علیه سرمایه ی جهانی مبارزه کنیم
زنده باد حاکمیت شوراهای انقلابی کارگران ومزدبگیران ضد سرمایه
__________________
یک پیام از کمون پاریس
«کشور ما» یک واژه، یک اشتباه ! «بشریت» یک واقعیت، یک حقیقت. کشور واژه ای است نظیر بت و خدایان که توسط کشیشها وشاهان ساخته شد تا حیوانات با شعور را در محدوده های معینی محصور نگاه دارند، جایی که آنها را در جهت منافع اربابان، تحت نظر و بنام موقعیت کپیف آنها در انقیاد نگه میدارند.
اینکه ما بطور اتفاقی در اینجا متولد شده ایم یا در آنجا، ملیت ما را تغییر می دهد، واز ما دوستان و دشمنان می سازد. بگذارید به این بازی احمقانه گردن ننهیم واین مضحکه را که ما را همیشه در بند نگه می دارد، بدور افکنیم. بگذارید «کشور» به واژه ای تو خالی به یک تقسیم بندی بی ارزش اداری تبدیل شود. کشور ما جایی است که در آن زندگی آزاد باشد و کارها روبراه.
مردم! کارگران!
آفتاب در حال طلوع است، با این امید که نابینائیها پایان بگیرد.
سرنگون باد مستبدین و جلادان!
«فرانسه مرده است، زنده باد بشریت»
علی برومند - اردیبهشت