بیانیه به مناسبت اول ماه مه:
روز همبستگی جهانی طبقه کارگر را گرامی بداریم
اتحاد بین المللی
جمعه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
اول ماه مه روزهمبستگی جهانی طبقه کارگر، روز اتحاد و مبارزه سراسری کارگران جهان علیه نظام سرمایه داری را گرامی می داریم. بیش از یک قرن است که طبقه کارگر این روز را در اشکال مختلف در سراسر جهان برگزار می کند و به سرمایه داران و دولت های شان اعلام می دارد که عزم طبقه کارگر برای مبارزه با سرمایه داری استوار است. طبقه کارگر در اول ماه مه با برگزاری راهپیمای ها، تظاهرات ها و مراسم ها و با گرامی داشت این روز، با صدای رسا اعلام می دارد که نه یک صنف، نه یک قشر، نه یک قوم، نه یک ملت و نه یک جنس، بلکه طبقه ای جهانی است، با منافع جهانی در مقابل طبقه سرمایه دار و نظام سرمایه داری.
بورژوازی جهانی به رغم رقابت های درون طبقاتی و اختلافات و تخاصم های ملی و منطقه ای، یورش گسترده ای علیه طبقه کارگر به ویژه پس از بحران سرمایه داری در سال های ٢٠٠٨ - ٢٠٠٩ را در دستور کار خود قرار داده است. بورژوازی در همه جا می کوشد که بار بحران سرمایه داری را بر گرده طبقه کارگر قراردهد. کاهش دستمزد ها، ناامنی شغلی، بیکارسازی های گسترده، افزایش شدت و زمان کار، قطع و یا کاهش شدید خدمات رفاهی و اجتماعی، حمله به تشکلات کارگری و سرکوب مبارزات کارگری و بطور کلی تحمیل برنامه "ریاضت اقتصادی"، به برنامه جهانی دولت های بورژوازی بدل شده است. به این گونه، بهبود ورونق اقتصادی سرمایه داری جهانی که بورژوازی نوید آن را می دهد، قرار است که بر گستره ای از فقر، خون و چرک بروید: رویش شکوفه های سیاه بر لجنزار مناسبات سرمایه. این اعلام جنگ آشکار بورژوازی و دولت های سرمایه داری به طبقه کارگر در سراسر جهان است.
در اروپای متحد، بورژوازی، در نبرد آشکار علیه طبقه کارگر، کشور های یونان و اسپانیا را به ورطه فروپاشی اجتماعی سوق داده است. همه دست آورد های طبقه کارگر در این کشورها سالهاست که مورد تهاجم وحشیانه قرار دارد. میلیون ها نفر به اجبار به صف ارتش بیکاران پیوسته اند و تنها امکان تامین هزینه زندگی یعنی فروش نیروی کار از آنها سلب شده و به فقر و تهیدستی محکوم شده اند. آمار بیکاری جوانان در یونان و اسپانیا به مرز ۵٠ درصد رسیده و نسل جوان آینده ای برای خود در نظام سرمایه داری نمی بینند.
اوضاع اجتماعی در یونان و اسپانیا اگرهنوز در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی می تواند استثنا به حساب آید، اما برای بسیاری دیگراز کشورها در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، این استثنا مدت هاست که قاعده عمومی است. اجرای سیاست های اقتصادی به شدت دست راستی و ضد کارگری توسط بورژوازی باعث شده که سرمایه داری در قرن بیست یکم، حتی در کشورهای پیش رفته، هرچه بیشتر چهره سرمایه داری قرن نوزدهمی را به خود بگیرد؛ قرنی که در آن کارگر بودن معنایش تن دادن به کار طاقت فرسا و زیست در فقر و تنگدستی بود، ١٢ تا ١۵ ساعت کار روزانه، عادی تلقی می شد، اعتصاب جرم به حساب می آمد، بی حقوقی کارگران، مسلم انگاشته می شد، دولت هیچ مسئولیت اجتماعی در قبال حداقل رفاه مردم به عهده نمی گرفت و همه چیز به دست نامرئی بازار آزاد سرمایه سپرده شده بود.
اما نه طبقه کارگر در قرن نوزدهم از مبارزه علیه بورژوازی و نظام سرمایه داری باز ماند و نه طبقه کارگر در قرن بیستم یکم حاضر است به اهداف و خواست های تبهکارانه بورژوازی جهانی تن در دهد. بنابراین مبارزه طبقاتی کارگران علیه یورش بورژوازی به اشکال مختلف در عرصه جهانی تداوم داشته است. از تلاش کارگران برای بهبود وضعیت در یک واحد تولیدی در کشوری در آفریقا تا مبارزه کارگران کیان تایر برای حفظ شغل، از اعتصاب کارگران پتروشیمی برای افزایش دستمزد در ایران، تا مبارزه کارگران نساجی در بنگلادش برای ایمنی محیط کار و برچیدن کارگاه هایی که نه محل کار که کشتارگاه کارگران هستند، از اعتصاب کارگران معدن چادرملو تا اعتصاب های سراسری و تظاهرات های بزرگ خیابانی در یونان ،اسپانیا ،ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی بخشی از مبارزه گسترده ی طبقه کارگر علیه سرمایه داری و در دفاع از منافع خود و منافع اکثریت جامعه بطور کلی بوده است.
تجربه آفریقای جنوبی، که دولت بورژوازی و پلیس اش به روی هزاران کارگر در معادن ماریکانا که برای افزایش دستمزد اعتصاب کرده بودند، آتش گشود هم یک تراژدی و هم درسی تاریخی بود. در نتیجه این اقدام جنایتکارانه دهها نفراز کارگران اعتصابی جان باختند، صدها نفر زخمی شدند و تعداد زیادی از معدنچیان و خانواده آنان دستگیر و زندان شدند. این جنایت، یک بار دیگر نشان داد که بورژوازی، چه سیاه و چه سفید اش، به رغم ادعاهای دموکراسی خواهی، آنجا که پای سود بیشتر در میان باشد از هیچ جنایتی روی گردان نخواهد بود. در اول ماه مه امسال، ما بار دیگر ضمن اعلام انزجار و نفرت نسبت به این جنایت دولت افریقای جنوبی، یاد کارگران جان باخته در معادن طلای افریقای جنوبی را گرامی می داریم. ما همچنین یاد ١١٣٨ کارگر بنگلادشی که قربانی طمع سیری ناپذیر سرمایه داران در رانا پلازا شدند و صدها کارگر دیگری که در اتش سوزی کارگاههای تولید پوشاک، در حریق سرمایه سوختند را گرامی می داریم.
در ایران طبقه سرمایه دار و دولت اسلامی سرمایه در راستای سیاست های اقتصادی بوروژازی جهانی، وضعیت فلاکتبارتری از گذشته را به طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحمیل کرده است. ارزان سازی نیروی کار به منظور بالابردن سود سرمایه، پایه و اساس این سیاست است. رژیم سرمایه داری اسلامی حق تشکل یابی مستقل کارگران و حق اعتصاب را وحشیانه سرکوب می کند تا امنیت خود و سرمایه را پاس دارد. اما به رغم سرکوب های رژیم، مبارزات طبقه کارگر ایران در دفاع از منافع خود در سال گذشته به اشکال مختلف ادامه داشته است: اعتصاب کارگران پتروشیمی با خواست افزایش دستمزد ها، اعتصاب بیش از دوهزار نفر کارگران معدن چادر ملو برای افزایش دستمزد و بهبود شرایط کار، اعتصاب دوهزار کارگر نی بر در شوشتر وهفت تپه، و دهها تجمع اعتراضی و اعتصاب به منظور دریافت دستمزد های پرداخته نشده، تنها نمونه ای از مبارزه طبقه کارگر ایران در دفاع از منافع خویش بوده است .
امسال نیز در آستانه اول ماه مه، دهها نفر از فعالین کارگری به جرم دفاع از منافع طبقه کارگر همچنان در زندان های رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی بسر می برند. فعالین کارگری در بند وجدان آگاه طبقه کارگر ایران و صدای اعتراض و نماد مبارزه کارگران علیه شرایط فلاکت بار اقتصادی و سرکوب عریان سیاسی هستند. ما به کارگران در بند و خانواده های آنان درود می فرستیم و در آستانه روز جهانی کارگر یک بار دیگر همبستگی و حمایت خود را از آنان اعلام می کنیم. ما به سهم خویش، خواست آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی در ایران را سر فصل شعار ها و اطلاعیه های خود در راهپیمایی ها، تظاهرا ت ها و مراسم های اول ماه مه قرار خواهیم داد، و همچنان تشکل های کارگری جهان را به حمایت و اعلام همبستگی با مبارزات کارگران در ایران فرا خواهیم خواند.
تاریخچه برگزاری مراسم اول ماه مه در ایران بخشی از تاریخ آگاهی طبقاتی و مبارزه طبقه کارگر است. از اوائل قرن چهارده شمسی تا کنون مراسم اول ماه مه حتی در بدترین شرایط سرکوب و اختناق به اشکال گوناگون بر گزار شده است. راهپیمایی چند صد هزار نفری در ١١ اردیبهشت ۵٨ در فضای نسبتا آزاد بعد از انقلاب سال ۵٧ در تهران نشان داد که سرکوب و استبداد طولانی حکومت سلطنتی و ممنوع بودن برگزاری مستقل مراسم اول ماه مه توسط کارگران در رژیم شاه نتوانست از اهمیت و جایگاه این روز در نزد طبقه کارگر بکاهد. این راهپیمایی که توسط کارگران و نیروهای آزادی خواه و در تقابل با تلاش های رژیم تازه به قدرت رسیده جمهوری اسلامی برای اسلامی کردن و دولتی کردن اول ماه مه برگزار گردید، نمایش قدرت کارگران بود؛ قدرتی که از همان روز در پیکره رژیم هراس افکند. رژیم اسلامی از آغاز، سرکوب این قدرت را پیش شرط بقا و تداوم حاکمیت تعریف کرده است. به بیان دیگر می توان گفت تاریخ رژیم جمهوری اسلامی در بخش اصلی خود، تاریخ مبارزه و جنگ این رژیم علیه طبقه کارگر بوده است. این تاریخ با حروفی از آتش و خون نوشته شده است.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، در طول حاکمیت خود، برگزاری مراسم اول ماه مه بطور مستقل و توسط کارگران را ممنوع و سرکوب کرده است و در همان حال جناح هایی از رژیم تلاش کرده اند از طریق تشکلات کارگری دست ساز حکومتی، مانند خانه کارگر، شوراهای اسلامی کار و انجمن های صنفی کارگران، با برگزاری مراسم های دولتی به مناسبت این روز، از آن همچون ابزاری در رقابت های درون حکومتی بهره گیری کنند. اما به رغم همه این تلاش ها و سرکوب ها، رژیم به هیچ رو نتوانسته است که اول ماه مه را اسلامی و دولتی کند و یا از برگزاری مراسم اول ماه مه توسط کارگران جلوگیری نماید. برگزاری مراسم و گردهمایی های گوناگون توسط کارگران به مناسبت اول ماه مه در طول حاکمیت جمهوری اسلامی به ویژه در سال های گذشته گویای این حقیقت است. نمونه بارز آن، برگزاری مراسم روز جهانی کارگر درسال پیش در سنندج بود که به رغم حضور گسترده نیروهای سرکوب گر و ایجاد فضای امنیتی، با شعار زنده باد اول ماه مه توسط شرکت کنندگان، برگزار شد.
اول ماه مه، نمود همبستگی و مبارزه کارگران جهان برای رهایی از مناسبات ضد انسانی سرمایه داری است؛ و رژیم اسلامی حاکم بر ایران از جمله پلشت ترین نمود حکومت سرمایه است. اول ماه مه در تاریخ معاصر ایران به همان بزرگی است که این حکومت سرکوبگر حقیر است. تاریخ اول ماه مه همان قدر در نزد طبقه کارگر در ایران شکوهمند است که تاریخ رژیم ضد کارگر جمهوری اسلامی ننگین است.
شکوهمند باد اول ماه مه، روز همبستگی جهانی طبقه کارگر
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۲۵ آوریل ۲۰۱۴
info@workers-iran.org http://www.workers-iran.org / http://www.etehadbinalmelali.com
______________________________
!- farsi ->
Hoch lebe der Solidaritätstag der Arbeiterklasse
Seit mehr als ein Jahrhundert feiert die Arbeiterklasse weltweit den 1. Mai, den Tag der internationalen Einheit und des Kampfes gegen das kapitalistische System. In zahlreichen Veranstaltungen, Demonstrationen und Feierlichkeiten erhebt die Arbeiterklasse weltweit ihre Stimme, um deutlich zu machen, dass sie keine Zunft, keine Schicht, keine Ethnie und keine Nation, sondern eine internationale Klasse ist mit internationalen Interessen gegenüber der Bourgeoisie und dem kapitalistischen System.
Trotz der vorhandenen nationalen und regionalen Interessenkonflikten innerhalb des kapitalistischen Systems, hat die Bourgeoisie eine globale Offensive gegen die Arbeiterklasse gestartet. Dies macht sich insbesondere seit dem Ausbruch der Wirtschaftskrise von 2008 bemerkbar. Das kapitalistische System versucht durch eine aggressive Politik, die Kürzungen der Löhne, Verlängerung der Arbeitszeit, Verdichtung der Arbeitsvolumen, Massenentlassungen und rigiden Sparmaßnahmen in sozialen und Gesundheitssektor umfasst, einen Ausweg aus der Krise zu finden. Genauer gesagt hat das kapitalistische System eine Kriegserklärung gegen alle sozialen Errungenschaften der Arbeiterklasse, die im letzten Jahrhundert errungen worden sind, angekündigt.
Im vereinten kapitalistischen Europa hat diese Offensive die Arbeiterklasse in Griechenland und Spanien an den Rand des sozialen Zerfalls getrieben. Millionen von Menschen sind gezwungenermaßen zur Armee der Arbeitslosen übergegangen. Ihnen ist die einzige Überlebenschance, die sie besitzen, nämlich der Verkauf ihre Arbeitskraft, entzogen worden. Die Jungendarbeitslosigkeit hat die 50% Hürde schon längst überschritten. Die Jugendgeneration sieht keine Zukunftsperspektive mehr.
Die griechischen und spanischen Verhältnisse mögen im gesamten Europa eine Ausnahme sein, sind aber in vielen anderen Ländern in Afrika und Asien schon längst zur Normalität geworden. Die Durchsetzung dieser extrem konservativen und arbeiterfeindlichen Wirtschaftspolitik hat dem Kapitalismus des 21. Jahrhundert ein Gesicht des Kapitalismus des 19. Jahrhunderts verliehen.
Aber genau wie die Arbeiterklasse im 19. Jahrhundert den Kampf gegen die Bourgeoisie keinesfalls scheute, ist die Arbeiterklasse im 21. Jahrhundert auf keinen Fall bereit sich dem Diktat des Kapitals zu beugen. Der Widerstand der Arbeiterklasse gegen die Offensive des herrschenden kapitalistischen Systems hat sich weltweit in unterschiedlicher Art und Weise fortgesetzt. Von den Anstrengungen der Beschäftigten für bessere Arbeitsbedingungen eines Betriebes in Afrika, bis zum gemeinsamem Widerstand der Arbeiter im einem anderen Betrieb im Iran für den Erhalt ihre Arbeitsplätze, von dem Kampf der Textilarbeiterinnen in Bangladesch für mehr Sicherheit am Arbeitsplatz, der in der Tat mehr einem Schlachthof ähneln könnte als einer Fabrik, bis zu Massendemonstrationen in Griechenland, Italien und Spanien, leistet die Arbeiterklasse Widerstand gegen diese Missstände, um für eigene Klasseninteressen und allgemeine Interessen der gesamten Gesellschaft einzutreten.
Am Beispiel der Massaker an den Minenarbeitern in Südafrika und den grausamen Tod der 1138 Textilarbeiter, die im Feuer regelrecht verbrannt worden sind, lernen wir, dass für die Bourgeoisie das Profit die oberste Priorität hat und für die Durchsetzung ihrer Interessen ist sie nach wie vor bereit jedes Verbrechen zu begehen.
Die islamische Regierung im Iran versetzte im Rahmen der Spielregeln, die ihr der internationale Kapitalismus und die IWF vorschreiben, die Arbeiterklasse in eine miserable Lage. Verbilligung der menschlichen Arbeitskraft, um den Profit zu steigern, ist die Grundlage ihrer Wirtschaftspolitik.
Das kapitalistische islamische Regime im Iran unterdrückt und zerschlägt die Bemühungen der Arbeiteraktivisten, um zu verhindern, dass sie eigene unabhängige Gewerkschaften und Arbeiterverbände gründen. Nach wie vor wird das Recht auf Streik mit Füßen getreten. Die Arbeiteraktivisten werden verhaftet, gefoltert und zu langen Haftstrafen verurteilt.
Zu diesem Zeitpunkt wird rund um den Globus die Feierlichkeiten des 1. Mai beginnen, während im Iran mehrere Arbeiter im Gefängnis sitzen, da sie sich für die Rechte der Arbeiterklasse einsetzten. Aus diesem Anlass teilen wir unsere Solidarität mit den Gefangenen und ihren Angehörigen und fordern ihre bedingungslose Freilassung.
Die islamische Regierung im Iran hat seit ihrer Gründung im Februar 1979 den 1. Mai immer noch nicht als internationalen Feiertag anerkannt. Gleichzeitig versuchen bestimmte Flügel innerhalb des Regimes unabhängige Arbeiterverbände durch staatliche und regierungstreue Institutionen zu ersetzten. Trotzt dieser Schikanen und der Unterdrückung, die das islamische Regime ausübt, wird jedes Jahr der 1. Mai in verschieden Arten und Formen im Iran gefeiert. Das beste Beispiel dafür waren die Feierlichkeiten des 1. Mai im vergangenen Jahr in der Stadt Sanandaj im kurdischen Gebiet im Iran. Trotzt der massiven Präsenz der Polizei und der Sicherheitskräfte gelang es den Arbeitern und Arbeiteraktivisten diesen Tag zu feiern und sich mit allen anderen Arbeitern der Erde zu solidarisieren.
Es lebe der 1. Mai, der internationale Tag der Arbeiter.
info@workers-iran.org
http://www.etehadbinalmelali.com
www-iran.org
|