تلاش های تشکل ها و فعالین کارگری برای برگزاری مراسم اول ماه مه از یک سو و توسل به سرکوب از سوی رژیم جمهوری اسلامی برای ممانعت از آن از سوی دیگر، انعکاس قابل توجهی در میان توده کارگران و جامعه ایران یافت. اگر چه رژیم با سرکوبگری توانست از شرکت توده های کارگر در اول ماه مه جلوگیری کند، اما پژواک اول مه در ایران وسیع و قابل توجه بوده است. طنین برخورد نیروی کارگران و رژیم جمهوری اسلامی، میان کار و سرمایه در جامعه شنیده شد.
امسال نیز جمهوری اسلامی برای ممانعت از برگزاری اول ماه مه، به ارعاب کارگران وفعالین کارگری و دستگیریهای گسترده در روزهای پیش از اول ماه مه و روز اول مه توسل جست. خطر تجمع کارگران آن چنان ترس و وحشتی در دل مسئولین اطلاعاتی و امنیتی و نیروهای سرکوبگر رژیم انداخته بود که حاضر نشدند حتی به تشکل های دست ساز خود یعنی شوراهای اسلامی کار، خانه کارگر و انجمن های صنفی اجازه برگزاری تظاهرات خیابانی بدهند. ارزیابی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و دولت اعتدال این بود که هر شکل از تجمع کارگران در اول ماه مه می تواند به یک حرکت وسیع کارگری تبدیل شود و به گونه ای کنترل آن ازدست این تشکل های دولتی و نیروهای سرکوب رژیم خارج شود. به همین دلیل رژیم با هرگونه تجمع اول ماه مه بشدت برخورد کرد.
در روزهای پیش از اول ماه مه، ده ها تن از فعالین کارگری از تشکل های مختلف مانند کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، اتحادیه آزاد کارگران ایران، سندیکای کارگران شرکت واحد و دیگر تشکل های کارگری به مراکز امنیتی احضار شدند، مورد تهدید و بازجویی قرار گرفتند و یا بازداشت شدند . یک روز قبل از اول ماه مه، جعفر عظیم زاده و جلیل محمدی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران را شبانه دستگیر کردند؛ این دو فعال کارگری همچنان در زندان به سر می برند.
در روز اول ماه مه در همه شهرها و مناطقی که امکان برگزاری اول ماه مه بود، نیروهای سرکوبگر، حضور گسترده ای داشتند تا مانع هرگونه حرکت و تجمع کارگری شوند. در تهران با دستگیری ٢٣ نفر از فعالین کارگری سندیکای شرکت واحد که برای برگزاری مراسم اول ماه مه تجمع کرده بودند، مانع برگزاری مراسم کارگران شرکت واحد شدند. در همان روز پروین محمدی و شاپور احسانی راد را در مقابل ساختمان وزرات کار دستگیر و از تجمع دیگر کارگران در آنجا جلوگیری کردند. نیروی های سرکوب همچنین با یورش به مراسمی که توسط فعالین "سندیکای فلزکار مکانیک" در باغی در روستای برغان ( اطرف کرج ) برگزار شده بود، مراسم را به هم زدند و تعدادی از شرکت کنندگان از جمله مازیار گیلانی نژاد را دستگیر کردند.
در سنندج در روزهای قبل از اول ماه مه با احضار، بازجویی و دستگیری های وسیع فعالین کارگری عضو اتحادیه آزاد کارگران و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و تهدید آنها سعی کردند تا مانع از برگزاری مراسم اول مه شوند. در روز اول ماه مه نیز نیروهای سرکوبگر با حضور گسترده در خیابانی که قرار بود مراسم در آنجا برگزار شود مانع برگزاری مراسم شدند، اما فعالین برگزار کننده مراسم در خیابان دیگری مراسم اول مه را با سر دادن شعار و طرح مطالبات کارگری برگزار کردند.
رژیم جمهوری اسلامی علیرغم توسل به سرکوب عریان و چنگ و دندان نشان دادن، نتوانست در هدف خود در خاموش جلوه دادن اول مه در ایران موفق شود. اول ماه مه روز همبستگی و مبارزه کارگران، روز اعتراض کارگران علیه نظام سرمایه داری، در جامعه پژواک قابل توجهی یافت.
تاریخ اول ماه مه در ایران، تاریخ مبارزه طبقه کارگر برای برگزاری این روز بطور مستقل و توسط خود کارگران و درهمان حال تاریخ سرکوب گری های رژیم های حاکم برای ممانعت از برگزاری مراسم اول ماه مه است. در اول ماه مه امسال، رژیم جمهوری اسلامی همچنان که انتظار می رفت سعی کرد که به همه کارگران و مردم اثبات کند که شرکت در مراسم های مستقل در این روز تاوان سنگینی دارد. تشکل ها و فعالین کارگری نیز نشان دادند که حاضر نیستند در مقابل تهدید های رژیم دست از تلاش و مبارزه برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر بر دارند. ما به پایداری، پیگیری و شهامت فعالین و تشکل های کارگری برای برگزاری اول ماه مه درود میفرستیم.
ما به سهم خود برای آزادی فعالین کارگری دستگیر شده در جریان برگزاری اول ماه مه، از جمله جعفر عظیم زاده، جمیل محمدی، مازیارگیلانی نژاد، و همه کارگران زندانی، همچون شاهرخ زمانی، رضا شهابی، رسول بداقی، و بهنام ابراهیم زاده که در روزهای اخیر به سلول انفرادی منتقل شده است، تلاش خواهیم کرد و از همه فعالین و تشکل های کارگری بین المللی و سازمان های مدافع حقوق انسان می خواهیم که به تلاشهای خود برای آزادی کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی در ایران بیفزایند.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۶ مه ۲۰۱۴