افق روشن
www.ofros.com

!گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگران


اتحاد فداییان کمونیست                                                                                        جمعه ٩ اردیبهشت ١٣٩٠

۴ مه ١٨٨٦ یادآور شورش کارگران شیکاگو ، الهام بخش کراگران و زحمتکشان سراس جهان برای طرح خواسته های خویش و تشدید مبارزه طبقاتی در تمامی اشکال آن بمنظور به عقب نشینی واداشتن استثمارگران حاکم میباشد . یادمان چنین روزی بسیار فراتر از برگزاری یک جشن و پایکوبی ساده است و تنها گسترش اعتراضات و قیامهای کارگری است که میتواند از ارزشهای چنین روزی برای تحقق اهداف طبقه تا به آخر انقلابی و همپیمانان زحمتکش آن پاسداری کند.
در ایران تحت حاکمیت نظام استبدادی - مذهبی بیش از سه دهه است که دستاوردهای قیام بهمن ۵٧ از کارگران و زحمتگشان میهنمان باز ستانده شده و طبقات و اقشار ستمکش جامعه ما هر روز در معرض تهدید و ارعاب استثمارگران و ماشین سرکوب آن فرار میگیرند.
پس از سقوط دیکتاتوری پهلوی و روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی کارگران و زحمتکشان ایران بیش از پیش در تنگنا و سرکوب قرار گرفته و به مصایب آنان افزوده گردیده و این در حالیست که علیرغم فشار و سرکوب بیش از حد تصور جمهوری اسلامی و ماشین سرکوب آن شامل نیروهای نظامی و انتظامی و اراذل و اوباشان چماق بدست و چاقو کش آن در محل کار و زندگی کارگران و مردم زحمتکش ، هنوز هم مردم در مقابل چنین تهدیداتی تسلیم نگشته و در اشکال مختلف اعتراض خویش را به نظم موجود به نمایش میگذارند . این در حالیست که افزون بر اعتراضات کارگری و توده ای ، جنگ و جدال باندهای درون و خارج حاکمیت تصور اعمال قدرت مطلق رژیم و کنترل اوضاع را از میان برده است . با قدرت گیری مافیای بورژوازی بوروکرات شامل امرا و فرماندهان سپاه پاسداران که برای اعمال حاکمیت خویش پایبند هیچ اصول و ضوابطی نیست جز حفظ منافع تبهکارانه گروهی خویش ، اکنون جنگ و جدال باندهای ارتجاعی حاکم به اوج خود رسیده و باند سپاهی نوک هرم قدرت یعنی رهبری نظام را نشانه گرفته تا با تسلیم رهبری ، بازار را نیز تماما تحت کنترل خویش در آورد . با قدرت گیری باند سپاهی و در اختیار گرفتن اهرمهای قدرت ، مبارزه کارگران و زحمتکشان و توده های ستمدیده میهنمان برای سرنگونی نظام بمراتب دشوارتر از مبارزه انان در سال ۵٧ خواهد بود.

کارگران مبارز، زحمتکشان تحت ستم
بدنبال اوجگیری جنگ و جدال باندهای درون حاکمیت پس از انتخابات ریاست جمهوری و حذف جناح اصلاح طلب برپایی اعتراضات گسترده خیابانی این حقیقت را بخوبی آشکار ساخت که جنبش توده ای هر لحظه میتواند در ابعادی گسترده برای طرح مطالباتش که اکنون خواست سرنگونی را شامل میگردد در برابر نیروی سرکوب به مقابله برخیزد . بخصوص اینکه توده ها با افشاگریهای جناحها بر علیه یکدیگر در مورد کردار ضد مردمی یکدیگر در طول دوران حکمرانیشان ، توهماتشان فرو ریخته و برایشان اثبات گردید که جناحهای حاکمیت بنام آزادی و عدالت اسلامی از هیچ جنایتی در حق مردم ایران و فرزندانشان دریغ نکرده و چه خونهایی بخاطر باور به آزادی و برابری بدست جلادان حاکم بر زمین نریخنه است.
رژیم حاکم تولد و نتیجه توافق دول امپریالیستی برای جایگزینی رژیم ساقط شده شاه بود و نه نتیجه و برخاسته از قیام توده های مردم در سال ۵٧ . رهبری جمهوری اسلامی ، خمینی جنایتکار نیز پرورش یافته دول امپریالیستی بود که پیش از قیام ۵٧ او را به عنوان رهبر بر موجهای قیام سوار کردند تا اقدامات کارهای ناتمام رِژیم پیشین را در خدمت به منافع امپریالیستها و سرکوب جنبش انقلابی به انجام برساند و این وظیفه خمینی در مقطعی از تاریخ بود که جنبش انقلابی مردم ایران میرفت تا با سرنگونی دیکتاتوری شاه نظامی مبتنی بر آزادی و عدالت اجتماعی بر ویرانه های نظام قبلی استوار سازد . اما دسیسه چینی دول امپریالیستی و همکاری ضد انقلاب داخلی نه تنها قیام را از مسیر اصلی خویش منحرف ساخت ، بلکه در طی بیش از سه دهه حاکمیت خونبار و پلیسی جمهوری اسلامی توانستند دستاوردهای قیام بهمن را از توده های مردم بازستانند . و جامعه را بسوی پرتگاه نابودی و اضمحلال سوق دهند . دول امپریالیستی همواره در پی کسب منافع و سود بیشتر چشم بر جنایات این رژیم بسته اند و تنها زمانی سکوت خویش را در مقابل اقدامات ضد انسانی و سرکوبگرانه رژیم خواهند شکست که منافع آنان به تمامی در معرض خطر طوفان انقلاب قرار گیرد و امواج سهمگین انقلاب سد سرکوب و اختناق جمهوری اسلامی را در هم بشکند . کافی است مدت کوتاهی دول امپریالیستی دست از حمایت رژیم بکشند ، آنگاه مشاهده خواهند نمود که چگونه مردم تحت ستم ایران خواهند توانست در مدت زمان کوتاهی بساط جهل و جنایت حاکمان مستبد را بر چینند.
کارگران و زحمتکشان ایرانی بخوب میتوانند تجارب قیام ۵٧ برای سرنگونی این نظام و برقراری سیستمی دمکراتیک که در آن آزادی و برابری و عدالت اجتماعی طبقات و اقشار کارگر و زحمتکش جامعه تضمین گردد ، را بکار گیرند . و برای تحقق این امر توده ها نیازی به رهبران برگزیده امپریالیستها ندارند . رهبران برگزیده ای که خود شریک جرم و جنایت حاکمان امروز بوده اند.
اکنون کارگران در یافته اند که راه غلبه بر ماشین سرکوب سرمایه داری حاکم در طرح مطالبات سیاسی و برپایی اعتصابات گسترده و فراگیر در پیوند با خواسته ها و اعتراضات دیگر اقشار زحمتکش جامعه بر علیه نظام حاکم میباشد.
علیرغم حمایتهای آشکار و پنهان امپریالیستها از رژیم و با وجود سرکوب گسترده ، مردم ایران به انواع اشکال در برابر سرکوبگران به مقاومت خویش ادامه خواهند داد . درشرایط کنونی هیچکس فریاد رس کارگران و زحمتکشان ایران نخواهد بود به جز اراده راسخ آنان تا سرنگونی قهر آمیز این رژیم واپسگرا و برقراری یک حکومتی واقعا دمکراتیک و آزادیخواه . در اتحاد و همبستگی با سایر زحمتکشان میهنمان است که طبقه کارگر خواهد توانست با انجام اعتصابات گسترده رسالت خویش را به انجام برساند و سرنگونی قهرآمیز نظم ارتجاعی موجود را تضمین نماید.

نابود باد رژیم جمهوری اسلامی - برقرار باد جمهوری فدراتیو شورایی

سازمان اتحاد فداییان کمونیست - کمیته ایالتی کردستان

www.fedayi.org
webmaster@fedayi.org
Kurdistan@fedayi.org

۵ اردیبهشت ١٣٩٠ - ٢۵ آوریل ٢٠١١