افق روشن
www.ofros.com

،اول ماه مه

مقدمه ورود گسترده، متشکل و مستقل کارگران به عرصه مبارزه سیاسی


فدائیان (اقلیت)                                                                                         چهارشنبه ١۵ اردیبهشت ١٣٨٩

کارگران ایران امسال در شرایطی به استقبال مراسم اول ماه مه، روز جهانی کارگر شتافتند که رژیم جمهوری اسلامی، از هر گونه تجمع اعتراضی توده‌های مردم، به ویژه اجتماعات اعتراضی کارگران و ورود گسترده آنان به صحنه مبارزه سیاسی به شدت وحشت دارد و با بی‌رحمی آن را سرکوب و قلع و قمع می‌کند.
اعتراضات وسیع توده‌ای، شورش‌ها و سنگربندی‌های خیابانی و رادیکالیزه شدن شعارها و اشکال مبارزات توده‌های مردمی که از ۲۳ خرداد ۸۸ به عرصه‌ی مبارزه‌ی مستقیم و علنی با تمامیت رژیم جمهوری اسلامی و نظام دیکتاتوری حاکم پای نهادند، تمام دستگاه حاکمه را به لرزه انداخت و ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآورد. رژیم ارتجاعی و سرکوب‌گر جمهوری اسلامی، اگر چه به ضرب قوه قهریه و با خشن‌ترین شیوه‌ها به سرکوب و کشتار مردم پرداخت اما به طور دائم و پیوسته، در بیم و هراس از شورش‌ها و برآمدهای توده‌ای، به ویژه تظاهرات، اجتماعات و اعتصابات کارگری به سر برده است.
رشد بیش از پیش تضادهای اقتصادی و اجتماعی، حدت‌یابی بحران سیاسی، تعمیق شکاف در هیئت حاکمه و تشدید نارضایتی توده‌ی کارگران و تهیدستان، زمینه‌های بروز اجتماعات اعتراضی بزرگ‌تر و گسترده‌تر را نیز فراهم ساخته است. بر بستر چنین شرایط قابل اشتعالی‌ست که از هر جرقه‌ای می‌تواند حریقی بزرگ برپا شود و هر تجمع کوچک و بزرگ اعتراضی به یک انفجار بزرگ اجتماعی فرا بروید. همین شرایط انفجاری‌ست که رژیم ارتجاعی و پوسیده حاکم را شدیداً به وحشت انداخته است و تمام توان و نیروی سرکوب خود را برای ممانعت از اجتماعات اعتراضی و تظاهرات توده‌ای و برای سرکوب آن، به میدان آورده است. رژیم ضدمردمی و سرکوب‌گر جمهوری اسلامی، برای پیشگیری و ممانعت از اجتماعات و اعتراضات توده‌ای، تا آن جا پیش رفت که حتا از برگزاری برخی مراسم دولتی و رسمی که سال‌ها، بدان وسیله مردم را به خیابان‌ها می‌کشاند و از حضور آنان به سود خویش بهره‌برداری سیاسی می‌نمود نیز صرف نظر کرد، چرا که این گونه اجتماعات نیز دیگر قابل کنترل نبود و هر بار به اجتماعات اعتراضی مردم علیه خود رژیم تبدیل می‌گردید و نتایج کاملاً معکوسی نیز به بار می‌آورد. بر متن چنین شرایطی‌ست که "خانه کارگر" هم که هر ساله اجازه می‌یافت مراسمی نمایشی به مناسبت روز کارگر برگزار نماید، امسال اجازه نیافت چنین مراسمی، چه در محیط‌های دربسته و چه در شکل راه‌پیمایی کوتاه مدت و کنترل شده، برگزار کند. سران خانه کارگر رژیم، در همان حال که تحت عنوان برگزاری "هفته کارگر"، کارگران را به "کار مضاعف" ترغیب می‌کردند و سرگرم آن بودند که کارگران را یک روز به تجدید میثاق با خمینی، روز دیگر به تجدید بیعت با خامنه‌ای و شرکت در نماز جمعه و مسابقه قرائت قرآن بکشانند، در عین حال، از کارگران - که تعطیل رسمی روز اول ماه مه، یکی از خواست‌های آنان است -‌خواستند که روز اول ماه مه به سر کار بروند و در محل کار خود، مراسم برگزار نمایند!!
اما از خانه کارگر که یک تشکل ارتجاعی - جاسوسی و وابسته به حکومت است و اقدامات آن ربطی به منافع کارگران ندارد و حتا در مقابل آن است که بگذریم، تشکل‌ها و جمع‌های کارگری، به رغم تمام محدودیت‌ها و سیاست‌های سرکوبگرانه رژیم و عوامل آن در خانه کارگر، با صدور بیانیه‌ها و قطعنامه‌هایی به مناسبت اول ماه مه، ضمن طرح مطالبات و خواست‌های کارگران ایران، به استقبال اول ماه مه رفتند، مراسم‌های مستقل و متعددی را در روز جهانی کارگر برگزار نمودند و همبستگی خود را با کارگران سراسر جهان در مبارزه علیه نظام سرمایه‌داری، اعلام نمودند.
هم‌زمان با صدور قطعنامه مشترک روز جهانی کارگر از سوی تشکل‌های کارگری در تاریخ پنج اردیبهشت ماه، که سال گذشته نیز پای اتحاد عمل و برگزاری مراسم مشترک* در پارک لاله تهران رفته بودند، "شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر سال ۸۹" نیز با صدور بیانیه و درج فشرده‌ای از مطالبات کارگران، کارگران و عموم مردم زحمتکش و آزادی‌خواه ایران را به اعتراض علیه سرکوب‌های سیاسی و اجتماعی، اعتراض علیه فقر و نابرابری، پایین بودن دستمزدها، عدم امنیت شغلی و امثال آن، در روز یازده اردیبهشت برابربا اول ماه مه، دعوت نمود. در این بیانیه و هم‌چنین در بیانیه شماره ۲ این شورا، از کارگران دعوت شده بود که در برابر وزارت کار واقع در خیابان آزادی تجمع کنند و سپس به سمت میدان انقلاب دست به راه‌پیمایی بزنند و در شهرستان‌ها نیز در مقابل اداره کار و یا در مکان‌های منتخب خود کارگران دست به تجمع بزنند. رژیم سرکوب‌گر و ضد کارگری جمهوری اسلامی نیز که مراسم اول ماه مه کارگران در سال ۸۸ در پارک لاله تهران را وحشیانه مورد یورش قرار داده و ده‌ها تن را دستگیر نموده بود، این بار نیز تلاش نمود، با تشدید اقدامات سرکوب‌گرانه، در دل کارگران رعب و هراس ایجاد کند و از برگزاری هر گونه مراسمی به مناسبت اول ماه مه جلوگیری به عمل آورد.
از این‌رو علاوه بر تهدیدات همیشگی و بگیر و ببند فعالان کارگری و ایجاد فضای شدید امنیتی در مناطق مرکزی تهران در آستانه اول ماه مه، در ابعاد وسیعی نیروهای سرکوب خود، از جمله نیروهای انتظامی، یگان‌های ویژه، لباس شخصی‌ها و نیروهای بسیجی را به خیابان‌ها آورد، به نحوی که در صبح روز اول ماه مه، این نیروها در کلیه مناطق و خیابان‌هایی که از قبل برای تجمع و راه‌پیمایی اعلام شده بود، خیابان‌های منتهی به وزارت کار، و همچنین خیابان‌ها و میادین اصلی در مرکز تهران، مستقر شده و خود را برای سرکوب کارگران تجهیز و آماده کرده بودند.
با این وجود و به رغم جو شدید امنیتی در تهران و علی‌رغم پیگردها و تهدید فعالان کارگری و کارگران پیشرو، و به رغم حضور گسترده نیروهای سرکوب رژیم در خیابان‌ها، اعتراضات و اجتماعات اعتراضی از همان صبح روز یازده اردیبهشت آغاز گردید و دست کم تا ساعت ۸ شب ادامه داشت. هم‌زمان با برگزاری مراسم‌های اول ماه مه در کشورهای دیگر و در سراسر جهان، در ایران نیز هزاران تن از کارگران و زحمتکشان به مناسبت اول ماه مه به خیابان‌ها آمدند و ضمن طرح مطالبات خود، همبستگی طبقاتی خویش را با میلیون‌ها کارگر در سراسر جهان اعلام داشتند. در تهران، هزاران تن از کارگران در نقاط مختلف شهر، از جمله در مقابل وزارت کار، میدان بهارستان، میدان توپخانه، خیابان انقلاب و خیابان‌های منشعب از آزادی در فاصله میدان انقلاب و وزارت کار، اجتماعات اعتراضی برپا کردند و دست به راه‌پیمایی و تظاهرات زدند. اجتماعات اعتراضی کارگران، همه جا با حمایت و همراهی اقشار دیگری از مردم به ویژه جوانان و دانشجویان روبرو گردید. "کارگر! اتحاد اتحاد!"، "کارگر، دانشجو، اتحاد اتحاد"، "مرگ بر خامنه‌ای" و "مرگ بر دیکتاتور"، از جمله شعارهای اعتراض‌کنندگان بود. کارگران با حمل پلاکاردهایی که بر روی آن‌ها مطالبات خود را نوشته بودند، نسبت به اخراج‌ها و بیکارسازی‌ها، قراردادهای موقت و سفید امضا، عدم پرداخت دستمزدها، عدم ضمانت شغلی و دستمزدهای ناچیز و زیر خط فقر دست به اعتراض زدند. نیروهای سرکوب، همه جا صفوف کارگران را مورد حمله قرار دادند. و دهها تن را بازداشت و مجروح ساختند. با یورش‌های مکرر مزدوران سرکوب‌گر به صفوف کارگران و سایر اعتراض‌کنندگان، جمعیت اعتراض‌کننده درخیابان‌های اطراف پراکنده می‌شدند اما کمی بعد دوباره جمع می‌شدند و به تظاهرات و اعتراضات خود ادامه می‌دادند. نیروهای سرکوب با استقرار در سر چهارراه‌ها و تقاطع‌ها، از ورود کارگران و دیگر اقشار مردم زحمتکش به محل تجمع، از جمله تجمع در برابر وزارت کار ممانعت می‌کردند و مردم نیز در صفوف چند صد نفره و گاه چند ده نفره، به تظاهرات موضعی و پراکنده دست می‌زدند. درگیری‌های پراکنده در خیابان آزادی و خیابان‌های اطراف وزارت کار میان کارگران و مردم معترض با نیروهای سرکوب به مدت چند ساعت ادامه داشت. هم‌زمان با اعتراضات و اجتماعات اعتراضی کارگران در تهران به مناسبت اول ماه مه، هزاران کارگر در شهرهای مختلف ایران، از جمله در شیراز، تبریز، اهواز، اصفهان، قزوین، سنندج، سقز و برخی دیگر از شهرها، به مناسبت روز جهانی کارگر و با شعارها و مطالبات مشابهی، اجتماعات اعتراضی برپا نموده و دست به تظاهرات و راه‌پیمایی زدند.
تجمعات اعتراضی کارگران به مناسبت اول ماه مه، مورد حمایت برخی دیگر از اقشار مردم، از جمله جوانان و دانشجویان قرار گرفت. دانشجویان دانشگاه تهران، علم و صنعت، دانشگاه آزاد بروجرد، شهر کرد و برخی دیگر از دانشگاه‌ها در اشکال مختلفی از جمله اعتصاب غذا، اعتصاب، تجمع و یا شرکت در مراسم اول ماه مه، از مبارزات و مطالبات کارگران پشتیبانی نمودند. جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان‌های اوین، رجایی شهر و ارومیه در حمایت از کارگران و مبارزات آنان در اول ماه مه، دست به اعتصاب غذا زدند. اتوبوس‌های تندرو شرکت واحد (بی آر تی) و برخی تاکسی‌های تهران نیز به نشان حمایت از کارگران و مراسم کارگری در اول ماه مه، دست از کار کشیدند.
بدین ترتیب، با ابتکار عمل "شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر سال ۸۹" و برگزاری مراسم مستقل و علنی اول ماه مه و همچنین با قطعنامه مشترکی که از سوی "تشکل‌های کارگری ایران" به مناسبت روز جهانی کارگر انتشار یافت، جنبش کارگری گام دیگری به جلو برداشت. تا آن جا که به "قطعنامه مشترک روز جهانی کارگر (تشکل‌های کارگری ایران)" برمی‌گردد و از سوی چندین تشکل کارگری و گروه‌های فعالین کارگری از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، هیئت بازگشایی سندیکای کارگران فلزکار و مکانیک، هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری و چند تشکل دیگر در پنجم اردیبهشت ۸۹ انتشار یافت، این قطعنامه، چه از نظر طرح مطالبات مشخص کارگران ایران و چه از لحاظ اعلام مواضع عمومی طبقه کارگر در قبال طبقه سرمایه‌دار و کل نظام سرمایه‌داری، دیگر به سطح قبل از سال ۸۸ برنگشت. چرا که کارگران ایران در این قطعنامه، بار دیگر علیه نظام سرمایه‌داری و مصایب بی‌شمار آن به موضع‌گیری پرداخته‌اند، بر همبستگی بین‌المللی طبقه کارگر در مبارزه علیه فقر، نابرابری و نابودی نظام سرمایه‌داری و برپائی دنیایی فارغ از ستم و استثمار تأکید نموده‌اند. در قطعنامه مشترک روز جهانی کارگر، هم‌چنین علیه نظام سرمایه‌داری حاکم بر ایران، سرکوب کارگران و رهبران کارگری به جرم برپایی تشکل‌های کارگری، تحمیل بی‌حقوقی اجتماعی، ممنوعیت برگزاری مراسم اول ماه مه، تحمیل شرایط برده‌وار بر کارگران از جمله دستمزدهای ناچیز و یک چهارم خط فقر، اخراج و بیکارسازی، قراردادهای موقت و سفید امضا، قطع یارانه‌ها و نسبت به کلیت وضع موجود اعتراض شده است.
در قطعنامه، از حق کارگران برای برپایی تشکل‌های مستقل کارگری، تجمع، راه‌پیمایی، اعتراض و اعتصاب و آزادی بیان دفاع و بر آن تأکید شده است. قطعنامه، خواستار آزادی منصور اسالو، ابراهیم مددی و علی نجاتی از رهبران سندیکای شرکت واحد و سندیکای هفت تپه و آزادی کلیه فعالان کارگری و فعالان دیگر جنبش‌های اجتماعی شده است. سرکوب و تعرض به اعتراضات کارگری و اعتراضات توده‌ای، اخراج و تحمیل هر گونه تبعیض بر کارگران مهاجر افغان محکوم شده است. قطعنامه همچنین خواستار تضمین برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصه‌های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی شده است. در یک کلام، تشکل‌های کارگری ایران در قطعنامه مشترک خود، اهم مطالبات سیاسی و اقتصادی کارگران ایران را به طور موجزی در ۱۵ بند تنظیم نموده و خواستار تحقق فوری و بی قید و شرط آن شده‌اند. کارگران در قطعنامه خود هم‌چنین با اشاره‌ی ضمنی به رویدادهای سال ۵۷ و نقش بی‌همتای کارگران در سرنگونی رژیم شاهنشاهی که امروز حتا سران رژیم نیز به آن اعتراف می‌کنند، هشدار گونه چنین نوشته اند: "همان گونه که ما کارگران ایران در انقلاب ۵۷ و سال‌های اخیر نشان دادیم، تاب تحمل این همه فلاکت و بی حقوقی را نخواهیم آورد و علی‌رغم زندان و سرکوب، پیشاپیش عموم مردم ایران، در مقابل لگدمال شدن بدیهی‌ترین حقوق انسانی خود ایستادگی خواهیم کرد و اجازه نخواهیم داد بیش از این حق حیات و هستی ما را به تباهی بکشانند. ما تولیدکنندگان اصلی تمام ثروت‌ها و نعمات موجود جامعه هستیم و داشتن یک زندگی انسانی مطابق با بالاترین استانداردهای زندگی بشر امروز را حق مسلم خود و عموم توده‌های مردم ایران می‌دانیم."
خلاصه آن که، قطعنامه مشترک کارگران به مناسبت اول ماه مه در سال ۸۹، صرف‌نظر از برخی تغییرات جزئی و شکلی، اما در کلیت خود و از لحاظ مضمون همان قطعنامه مشترک کارگران به مناسبت اول ماه مه سال ۸۸ است. صدور قطعنامه مشترک و برگزاری مراسم مستقل و علنی اول ماه مه در تهران و چند شهر دیگر، یک بار دیگر نشان داد که علی‌رغم سرکوب خشن کارگران و تشکل‌ها و فعالان کارگری، کارگران اما پیگیر و بی‌انقطاع و با جسارت، برای تشکل‌یابی، برای غلبه بر پراکندگی و برای تحقق مطالبات و آرمان‌های خود تلاش و مبارزه می‌کنند. برگزاری مراسم مستقل اول ماه مه، هم‌چنین نشان داد که کارگران پیشرو، فعالان و تشکل‌های کارگری، به خوبی به این موضوع پی برده‌اند که نباید فقط به تاکتیک حضور در مراسم خانه کارگر و استفاده از مراسم قانونی این تشکل، برای تبدیل آن به صحنه واقعی مبارزه کارگران و طرح خواست‌ها و شعارهای کارگری اکتفا نمایند. البته در طول یک دهه اخیر، هر جا دست داده است، کارگران پیشرو و تشکل‌ها و فعالان کارگری از این تاکتیک سود جسته‌اند و بارها مراسم فرمایشی خانه کارگر را نیز به صحنه‌ی واقعی مبارزه کارگری تبدیل نموده‌اند. شعارها و مطالبات مهم کارگران را به میان توده کارگران برده و توانسته‌اند سطح مطالبات را ارتقا دهند و در عین حال کمک نموده‌اند به این که خود کارگران ابتکار عمل را به دست گیرند.
اما تدارک و برگزاری مراسم مستقل اول ماه مه امسال، صرف‌نظر از این که خانه کارگر قصد آن را داشت که مراسمی برگزار کند یا نه، نشان داد که کارگران پیشرو و تشکل‌های کارگری، بی آن که تاکتیک پیشین را به کلی کنار گذاشته باشند، اما به اهمیت بی چون و چرای این موضوع پی برده‌اند که باید خود، کارگران را بسیج و سازماندهی کنند و باید بتوانند روی پای خود بایستند! همین مسئله در عین حال نشان می‌دهد که تشکل‌های کارگری برای سازماندهی و بسیج کارگران، توان بیش‌تری کسب کرده‌اند. مبارزه کارگران و برگزاری مراسم مستقل و علنی اول ماه مه، نه فقط یک بار دیگر، گرایشی که کارگران را به صبر و انتظار و بی‌عملی دعوت می‌کند و یا مبارزه طبقه کارگر را به مبارزات صنفی محدود می‌سازد، بیش از پیش ایزوله و منفرد ساخت، بلکه در عین حال به جنبش کارگری و تشکل‌های کارگری نیز اعتماد به نفس بیش‌تری بخشید. و بالاخره، اول ماه مه و برگزاری مراسم مستقل روز جهانی کارگر، از این جنبه نیز حائز اهمیت بسیار زیاد است که با فراخوان شورای برگزاری مراسم اول ماه مه و آمدن هزاران کارگر به خیابان و نیز با صدور قطعنامه مشترک و رادیکالِ تشکل‌های کارگری ایران، با اعلام مطالبات مشخص کارگران، گام مهمی در زمینه آماده‌سازی زمینه‌های حضور مستقل و متشکل کارگران، با شعارها و مطالبات مشخص کارگری در مبارزات سیاسی جاری و در مقیاس تمام جامعه نیز برداشته شد.

* زیرنویس:

١ - اول ماه مه سال ۸۸ در پارک لاله تهران توسط کمیته‌ای به نام "کمیته برگزاری مراسم روز جهانی کارگر" تدارک دیده شد. قطعنامه روز جهانی کارگر نیز تحت عنوان "قطعنامه کارگران ایران به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر" توسط تشکل‌های زیر امضا شده بود:
- سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
- سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
- اتحادیه آزاد کارگران
- هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان
- کانون مدافعان حقوق کارگر
- کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری
- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری
- شورای زنان
- جمعی از فعالین کارگری
قطعنامه اول ماه مه امسال (۸۹) تحت عنوان "قطعنامه مشترک روز جهانی کارگر" از لحاظ مضمون و محتوا همان قطعنامه سال ۸۸ بود که به جای دو تا از تشکل‌های امضاکننده یعنی کانون مدافعان حقوق کارگر و جمعی از فعالین کارگری که امضاهای آن‌ها پای قطعنامه دیده نمی‌شد، دو تشکل دیگر به نام‌های هیئت بازگشایی سندیکای فلزکار مکانیک و انجمن دفاع از کارگران اخراجی و بیکار سقز آن را امضا کرده بودند. اما این تغییر و جا به جایی، تغییر اساسی در ترکیب نیروهای اصلی که پای اتحاد عمل رفتند و قطعنامه مشترک صادر نموده‌اند، ایجاد نکرد و ایجاد نمی‌کند.

سازمان فدائیان (اقلیت)- نیمه اول اردیبهشت ١٣۸۹