روز اول ماه می روز جهانی کارگر در راه است. روزی که یادآور مبارزه جهانی کارگران برای ٨ ساعت کار است و از استرالیا شروع شد و در امریکا با به خاک و خون کشیدن کارگران امریکا به اوج خود رسید. در این مبارزه سراسری کارگران هزینه های زیادی متحمل شدند و دادگاه حافظ منافع سرمایه داران تعدادی از کارگران را به اعدام محکوم کرد و گرچه ده ها کارگر در این مبارزات به خاک و خون کشیده شدند و جان شان را از دست دادند اما طبقه کارگر حرف خود را به کرسی نشاند. هر سال مراسم هایی به یاد جان باختگان و تجلیل از مبارزات کارگری برپا می شود اما خواست ها و مطالبات کارگری در این مراسم ها تحت جو و فضای رفرمیستی حاکم بر جنبش کارگری مطرح می شود سرمایه داری جهانی نیز خشنود از این که سندیکاها خط قرمزهای جهان سرمایه را نگه می دارند و سال هاست به یمن رفرمیسم حاکم بر جنبش کارگری با خیال راحت با گرایش خودبخودی ضد سرمایه داری مقابله می کند.
با این وجود اکنون شرایط ویژه ای در مناسبات کار و سرمایه حاکم است، بورژوازی جهانی با بحرانی که برخاسته از ذات سرمایه است دست به گریبان است. همان طور که بنیان سرمایه بر تولید ارزش اضافی است بحران ذاتی سرمایه را نیز گریزی نیست. اما سرمایه برای مقابله با این بحران ذاتی اش با تشدید شرایط کارگران مانندکاستن از دستمزدها، حمله به دستاوردهای مبارزاتی کارگران به مقابله با بحران می رود. سرمایه داری جهانی در دوران حاکمیتش با سخت کردن شرایط کارمزدی و بالابردن ارزش اضافی و حمله به معیشت کارگران و خانه خرابی آنان بحران های سرمایه داری را از سر گذرانده است. اما بحران کنونی جهان بورزوازی نسبت به سال های قبل عمیق تر است .شرایط زیستی طبقه کارگر جهانی نیز کارد را به استخوانش رسانده است. به عنوان مثال کارگران ایران در وضعیت اسفناکی به سر می برند و بورژوازی حاکم نیز از این موضوع اگاه است و برای جلوگیری از جنبش خودانگیخته کارگران بر علیه سرمایه شرایط اختناق و سرکوب را تشدید کرده است. شرایط یونان، اسپانیا، ایتالیا، و در افریقا، مصر، و .... نیز به گونه ای است که طبقه کارگر این کشورها از نظر دستمزد و معیشت در موقعیتی قرار دارند که دستمزد ها کفاف حداقل معیشت این کارگران را نمیکند خیل عظیم کارگران بیکار بر اثر بحران سرمایه داری بیداد می کند. بی خانمانی کارگران روز به روز افزایش می یابد جهان سرمایه داری برون رفت از بحران و ایجاد شرایط رونق سرمایه به تشدید فشار بر نیروی کار و سرکیسه کردن کارگران روی آورده است.
طبقه کارگر نیز دو راه پیش روی دارد. یا بایستی به این شرایط که هرروز بدتر می شود تن بدهد گرسنگی و بی خانمانی و آوارگی را به تن بخرد یا اینکه به مقابله با سرمایه در پیکار اجتماعی علیه سرمایه که شرایط عینی ش از هر موقع مساعدتر است شرکت کند و به مقابله با سرمایه برود. راه کارهای رفرمیستی چپ و راست نیز تا کنون نتوانسته و نمی خواهد مناسبات سرمایه را مورد هجوم قرار دهد.
جنبش خود انگیخته ضد سرمایه داری هم اکنون اینجا و انجا خود نمایی کرده است هرچند بدون افق سوسیالیستی و هرچند نمادهایی از سرمایه را در تیر رس خود قرار داده است و از مبارزه و با نفی کارمزدی غافل شده است. مبارزه ضد سرمایه داری یک جنبش شورایی ضد سرمای داری را طلب می کند که ضمن مبارزه با سرمایه و رفرمیست راست و سرنگون طلب جنبش شورایی برعلیه سرمایه را پی ریزی کند. شرایط عینی طبقه کارگر در شرایط کنونی نسبت به قبل با توجه به مناسبات کارگری در اروپا و افریقا اماده تر است. جنبش ضد سرمایه داری خود انگیخته نتوانسته است خود را از چنگال رفرمیسمی که سالها در جنبش کارگری جا خوش کرده است برهاند. این مهم بر دوش فعالین ضد سرمایه داری سنگینی می کند. ما فعالین ضد سرمایه داری بایستی از این شرایط کمال استفاده را ببریم و حضور خود را در جنبش کارگری به هر وسیله ممکن حول خواست ها و مطالبات کارگری چون افزایش دستمزدها، آزادی بیان و تشکل و ... که ملاطی است برای پیوند حلقه های جنبش کارگری علیه سرمایه می باشد به گوش دیگر کارگران برسانیم. اگر کارگران در روز اول ماه مه برای 8 ساعت کار در روز با جهان سرمایه مبارزه کردند اکنون طبقه کارگر در مراسم اول ماه می می تواند مناسبات سرمایه داری و دولت های سرمایه را به چالش بکشد و با حضور خود در مراسم اول ماه می این مراسم را به پیکاری علیه سرمایه و رفرمیست های کارچاق کن نظام سرمایه تبدیل کند. وقت آن است که کارگران یونانی و اسپانیایی مراکز تولید را در کنترل خود درآورند و با تشکیل شوراهای خود تولید و توزیع را در دست گیرند؛ بی خانمان ها خانه های خالی سرمایه داران را اشغال کنند و به جای راه کارهای رفرمیستی که از دولت می خواهند آنان را به رسمیت بشناسند با اتکا به نیروی خود جنبش شورایی ضد سرمایه داری را ایجاد کند. کارگران مصری به جای آنکه سندیکاهای زمان مبارک را با نام سندیکاهای مستقل بازآفرینی کنند شوراهای ضد سرمایه داری خود را برپا دارند. طبقه کارگر اگر به خود نیاید و به تقابل با سرمایه به پا نخیزد چیزی جز فقر و مسکنت در انتظارش نخواهد بود و تمامی هزینه های بحران ناشی از سرمایه را به این طبقه تولید کننده ارزش اضافی که در حال حاضر در بدترین شرایط زیستی قرار دارد تحمیل می کنند. از این روست که یا بایستی با مبارزه خود سرمایه داران و دولت های سرمایه را به عقب نشینی وادار کنیم یا اینکه هجوم سرمایه را به هستی خود پذیرا شویم؛ چون سرمایه داری برای حل بحران همیشه هزینه بحران را با بالا بردن ارزش اضافی، افزایش شدت کار، اخراج و بیکارسازی کارگران تامین کرده است. نتیجه آنکه طبقه کارگر می تواند در پیکار اجتماعی علیه سرمایه بپا خیزد یا بربریت سرمایه داران را بپذیرد.
عزیز فرشادی - ٢٧-٠١-١٣٩٢