افق روشن
www.ofros.com

دشمنی لیبرالیسم چپ با اول ماه سنندج


محمود قزوینی                                                                                                پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹٢

لیبرالیسم دشمن انقلابی گری است. در جنبش کارگری هم این دشمنی به دهها شکل بروز و نمایش مییابد. روشنفکران مدافع این خط مشی سرویس تئوریکی و سیاسی به این گرایش در جنبش کارگری میرسانند و امان از نو رسیده های این بازار. همیشه هم همینطور است نورسیده ها آتششان از همه تندتر است. لیبرالیسم چپ اینطور وانمود میکند که گویا برگزاری اول ماه مه فقط کار گروهها و نهادهای علنی و شناخته شده است و زیر پوشش این انتقاد اول ماه مه سنندج را نفی میکنند. در حالی که فعالین سوسیالیست و کارگری در طول سه دهه به دهها شکل مراسم اول ماه را برگزار کرده اند و هیچ شکلی از برگزاری را به عنوان یک الگوی خشک و غیرمنعطف بکار نبسته اند.
مشی لیبرالی به نام اینکه توده های مردم در تظاهرات اول ماه مه سنندج شرکت نداشته اند و یا اینکه کمیته برگزار کننده اول ماه مه ناشناخته است و با نشان دادن سرکوبی تظاهرات به نفی این حرکت میپردازند. آنها میخواهید کارگران و مردم را باروح لیبرالیستی و قانونگرایانه بار بیاورید و برای همین هم نمیتوانند اهمیت و ارزش این حرکت و تاثیراتی که بجا میگذارد را درک کنند. سوسیالیستهای انقلابی شکی در این ندارند که در شرائط امروز توده های معمولی مردم در نمایشهای اول ماه شرکت نمیکنند. آنها وظیفه خود میدانند که اولا دائره شرکت هر چه وسیعتری از قشر پیشرو مردم را در نمایشهای خود فراهم کنند و دوما صدا و پیام اول ماه مه را به گوش توده های هر چه وسیعتری از مردم برسانند.
اول ماه مه در شرائط اختناق و سرکوب ایران به دهها شکل برگزار میشود. از پخش شیرینی و خواندن ترانه در محل کار تا برگزاری تجمعات کوچک و بزرگ در خارج از شهر و برگزاری اول مه در خانه ها و باغها و تجمع در محل کار و محله و... . بنابر شرائط و توازن قوای عمومی میان رژیم و مردم در اینجا و آنجا و در زمانهای مختلف، این و یا آن شکل از برگزاری اول ماه مه در دستور کار فعالین کارگری بخشهای مختلف در ایران قرار میگیرد.
چندین سال است فعالین کارگری در شهر سنندج، اول ماه مه باشکوهی را در شرائط بسیار امنیتی و سختی در شکل تظاهرات موضعی برگزار میکنند. در حالی که در بسیاری از موارد ما شاهد این هستیم که تشکلها و فعالینی بیشتر به دادن اطلاعیه و نوشتن قطعنامه اکتفاء کرده اند، فعالین کارگری و سوسیالیست در سنندج بیانیه و اطلاعیه نوشته و یا نانوشته خود را به عمل درآورده اند و در شرائط بسیار امنیتی تظاهرات خود را برگزار کرده اند، و واقعا باید گفت دو صد گفته چون نیم کردار نیست! تظاهرات چند صد نفره در خیابانهای سنندج با شعارهای سوسیالیستی، یکی از جلوه های باشکوه اول ماه مه و حضور سوسیالیسم در جامعه ایران بوده است. این حرکت پرچم سوسیالیسم و انقلابیگری را جلوی جامعه گرفته و راه مبارزه انقلابی را به توده های کارگر نشان میدهد. همانطور که به تجربه دیدیم این مراسمها علارغم محدودیت خود و شدت سرکوب با حساب و کتاب بوده و از هرگونه ماجراجویی غیراجتماعی بری بوده اند.
توازن قوا در کردستان و توازن قوای سوسیالیستها در شهر سنندج طوری است که کارگران سوسیالیست میتوانند تظاهرات موضعی را در دستور کار خود بگذارند و آن را به شکل جسورانه، انقلابی و ماهرانه ای برگزار کنند. از میان مراسمهای اول ماه مه در ٢٠ سال اخیر در ایران، دو حرکت در کردستان ایران بسیار موفقیت امیز و رادیکال بوده اند. یکی تظاهرات چند ده نفره توسط محمود صالحی و محسن حکیمی و عبدی پور و بقیه فعالین کارگری در سقز در سال ٨٣ و دومی تظاهراتهای چند صد نفره چند سال اخیر در شهر سنندج. در ارزیابی این حرکتها مساله فقط به روز و ساعت تظاهرات و تعداد شرکت کننده و نتایج فوری آن ختم نمیشود، بلکه مسائلی که در ادامه آن پیش میاید، از دستگیریها و اعتراض خانواده ها و انعکاس کل این پروسه در اذهان کارگران و مردم و بخصوص قشر پیشرو آن باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین سازماندهی این تظاهراتهای موضعی فعالین برگزار کننده را برای برگزاری تظاهراتهای بزرگتر آموزش میدهد و با اهمیت تر از همه دامن زدن به پرورش روحیه انقلابی در میان قشر پیشرو و توده های مردم توسط این نوع حرکتهاست. چنین توازن قوایی در دیگر شهرهای نیست و نباید هم از آن الگوبرداری شود.
این توازن قوا در تهران و شهرهای کوچک و بزرگ خارج از کردستان وجود ندارد. شاید در تهران بتوان تظاهرات موضعی در محلات زحمتکش نشین برگزار کرد. به هر حال تظاهرات موضعی به شکل سنندجیها یک شکل از برگزاری اول ماه است و میتواند هم در سنندج و هم در شهرهای دیگر تکثیر شود. باید امیدوار بود با تکثیر نمونه سنندج، در سالهای اینده چندین تجمع موضعی در محلات مختلف شهر سنندج و شهرهای دیگر برگزار شود. این یک شکل از برگزاری اول ماه مه است و جای اشکال دیگر را نمیگیرد. و بخصوص اگر شرائط تغییر کند حتما باید اشکال متنوع دیگری را در دستور گذاشت.
برگزاری تظاهراتهای اول ماه مه در سنندج با شاقول سوسیالیسم کارگری و انقلابی موفقیت آمیز بوده و با شاقول لیبرالیسم ناموفق. حتما کارگران سوسیالیست و انقلابی در سراسر ایران برای فعالین کارگری سنندج درود میفرستند و جسارت آنها را میستایند و امیدوارند و برای آن تلاش میکنند تا نمونه این تظاهراتها در همه شهرهای ایران پا بگیرد. اما خط مشی لیبرالی در مقابل آن دندان قروچه میورد و توده توده میکند. تظاهرات سنندج پرچم انقلابی سوسیالیسم را به توده ها نشان میدهد و لیبرالها با این توجیه دروغین که توده های کارگر در این تظاهراتها نیستند، برای پرچم لیبرالی خود دست و پا میزنند.
به عنوان یک قاعده اول ماه مه در شرائط اختناق توده ای نمیشود، حتی زمانی که کارگران کمونیست و پیشرو دارای نفوذ قابل ملاحظه ای در میان کارگران باشند. آنها نمیتوانند کارگرانی را که از داشتن تشکل علنی و قانونی خود محروم هستند را برای برگزاری اول ماه مه به میدان بیاورند. حتی تشکل توده ای مانند سندیکای واحد در زمانی که سرپا بوده، نتوانسته است یک اول ماه مه با شرکت توده های کارگر برگزار کند، بلکه شرکت کنندگان اول ماه سندیکای واحد هم فعالین کارگری بوده اند. برای برگزاری اول مه مه توده ای سندیکای شرکت واحد به شل شدن سرکوب و اختناق و یا برقراری آزادی سیاسی نیاز داشته است. در شرائط اختناق امروز، یکی دو بار رهبران و فعالین شرکت واحد به همراه دیگر فعالین کارگری تشخیص داده بودند تا در مراسم قانونی اول ماه خانه کارگر شرکت کنند و آن را بر ضد اهداف برگزار کنندگان آن یعنی خانه کارگر و حکومتیها تبدیل کنند، که تلاشی بسیار موفقیت آمیز بوده است و این را شاید بتوان یک شکل از برگزاری اول ماه مه توده ای نامید. منظورم از پاراگراف بالا این نیست که کوششی برای توده ای شدن اول ماه نشود، بلکه قاعده کلی و تجربه تاکنونی را توضیح میدهم که شامل همه دوران اختناق ایران و تاریخ برگزاری اول ماه از ١٣٠٠ شمسی تاکنون است، یعنی دوران پیش از شهریور ٢٠ و بعد از کودتای ٢٨ مرداد و بعد از سال ٦٠ تاکنون.
اول ماه مه در شرائط اختناق توده ای نمیشود، مگر اینکه اعتصابات و تظاهراتهای توده ای کارگری با روزهای اول ماه مه انطباق کند. چنین انطباقی نمیتواند مصنوعی توسط فعالین کارگری ایجاد شود و از عهده فعالین و رهبران کارگری خارج است. در اینجا باید از فراخوان تظاهرات و تلاش برای برگزاری اول ماه مه در متن تظاهراتهای توده ای در سال ٨٩ توسط جمعی از فعالین کارگری در نقاط مختلف ایران نام ببرم، که به نظر من تلاشی بسیار ارزنده بود که اگر توسط فعالین کارگری در کردستان پاسخ مناسب میگرفت، میتوانست تظاهرات توده ای در سنندج شکل بگیرد. متاسفانه فعالین کارگری در کردستان به دلیل عدم درک شرائط، در آن زمان مانند مراسمهای ٨ مارس آن سال به مراسمهای کوچک و تظاهرات موضعی بسنده کردند که اشتباه بوده است. من در مقاله ام با عنوان " رویکرد اشتباه آمیز چپ در کردستان ایران در ٨ مارس ٨٩" http://mobarez.web.surftown.se/?p=7844 این موضع اشتباه را شکافتم.
برگزاری تظاهرات موضعی در اول ماه مه و ٨ مارس در دو سال اخیر در سنندج یک ابتکار با ارزش بوده است که باید از طرف تمامی فعالین جنبش کارگری و سوسیالیستها از آن استقبال شود و سرمشقی برای حرکتهای وسیعتر در شرائط امروز، حداقل در کردستان ایران، قرار گیرد. تمامی تلاش خط مشی لیبرالیستی این است که روح انقلابی گری و ابتکار را از فعالین و توده های کارگر و زحمتکش سلب کند و آنها را به پشتوانه جریانات لیبرال تبدیل کند. این تلاش را باید خنثی کرد.

محمود قزوینی- ٢٨ مه ٢٠١٣