"وضعیت موجود دیگر حتی ذرهای قابل تحمل نیست و باید قاعدهی حاکم را بر هم زد و با زیر و رو کردن مناسبات کنونی، دنیایی از نو بنا کرد.".
این روح حاکم بر همه مبارزات واعتراضات کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان و دیگر تودههای ستمدیده مردم ایران است که هر روزه بیش از پیش سر بر میکشد و وضعیت جهنمی موجود را به مصاف میطلبد.
سالهاست اعتراض وجدال برای تغییر به سیمای اصلی جامعه ما تبدیل شده است و کارگران و معلمان و اکثریت جامعهی ایران امید به حکومت را برای ذرهای بهبود شرایط از دست داده و اعتراضات خیابانی را تنها تکیهگاه خود برای تحقق مطالباتشان قرار دادهاند.
اما در این طرف، حکومتگران، سرمست از غارتگریهایشان، بی هیچ توجهی به ویرانی کشور وفریاد آزادیخواهی و عدالتطلبی کارگران و معلمان و عموم مردم ستمدیده ایران، به گردنکشیهای خود ادامه میدهند و بر این خیال باطلاند که با نیروی سرکوب و قهریه میتوانند مردم به ستوه آمده ایران را وادار به تمکین در برابر ستمگریهایشان کنند.
کارگران ومعلمان و زنان و دیگر تودههای زحمتکش مردم ایران، دیگر نمیخواهند زیر بار دستمزد و حقوقهای چندین برابر زیر خط فقر بروند، دیگر استثمار و تبعیض و ستم مضاعف را نمیپذیرند.
آنان دیگر زیر بار سلب آزادیهای سیاسی و فردی نمیروند، سرکوب و آموزش ایدئولوژیک را نفی میکنند و خواهان حضور حداکثری در تصمیمگیریهای کلان اجتماعی در قالب تشکلهای واقعی و مستقل خود هستند.
دیگر هرگونه توهمی نسبت به حکومت برای هر درجه بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور از میان اکثریت قریب به اتفاق مردم رخت بر بسته و آنان خواهان و دستاندرکار تغییر توازن قوا برای تحقق تغییرات بنیادین در کشور هستند.
سازماندهی معلمان، دانشجویان و بخشهای مختلفی از کارگران و دیگر تودههای معترض مردم ایران بهرغم تشدید سرکوب بیسابقه جنبشهای اعتراضی در دو دههی گذشته، هر روزه در حال ارتقاست و دیگر هیچ درجهای از سرکوب نمیتواند جنبشهای اعتراضی و خواهان تغییرات بنیادی را در کشور به نقطه اول خود بازگرداند.
روشن است که این مبارزات روز به روز متحدانهتر، سازمانیافتهتر و زیر و رو کنندهتر از قبل پیش خواهد رفت اما بدون تردید، سرعتبخشی به این روند وظیفه همه ما کارگران و معلمان و پیشروان جنبشهای اعتراضی است.
ما امضاکنندگان این قطعنامه با باور عمیق به ممکن و در دسترس بودن تحولات بنیادین در کشور، بدین وسیله خواستهای خود را به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر به شرح زیر اعلام و تحقق آنها را به مثابه منشور حداقلی مطالباتمان، پیش شرط سازماندهی جامعهای نوین و مبتنی بر پایان دادن به استثمار و محو ستم و تبعیض و اختناق و سرکوب میدانیم؛
۱- افزایش فوری حداقل حقوق کارگران، معلمان و دیگر مزدبگیران شاغل و بازنشسته به بالای ۱۶ میلیون تومان در ماه و پرداخت بیمه بیکاری به کارگران و جوانان آماده به کار به میزان حداقل مزد.
۲- پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضات سیاسی، صنفی و مدنی، لغو مجازات اعدام و شلاق، لغو کلیه احکام صادره علیه فعالان کارگری، معلمان و دیگر جنبشهای آزادیخواه و برابری طلب و آزادی بی قید و شرط همه کارگران، معلمان و فعالان سیاسی و اجتماعی در بند.
۳- آزادی بی قید و شرط ایجاد تشکلهای مستقل، اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع، اندیشه و بیان، احزاب و مطبوعات.
۴- پرداخت فوری مطالبات معوق کارگران، بازنشستگان، معلمان و کارمندان بخش خصوصی و دولتی همراه با خسارت دیرکرد و تصویب قانونی برای جرمانگاری عدم پرداخت حقوق و مزایا.
۵- تامین امنیت شغلی و توقف اخراج سازیها، پایان دادن به هر نوع استخدام غیر مستقیم و غیر رسمی، برچیده شدن قراردادهای موقت و شرکتهای تامین نیروی انسانی و پیمانکاری، لغو قوانین مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی و عدم افزایش مبلغ بیمه کارگران ساختمانی.
۶- قطع دست دولت از صندوقهای بازنشستگی، سپردن اختیار صندوق سازمان تأمین اجتماعی و دیگر صندوقهای بازنشستگی به هیأت امنایی از نمایندههای منتخب اعضا، محاکمه غارتگران صندوقهای بازنشستگی و جبران خسارتهای وارده به اعضا.
۷- غارت و چپاول منابع عمومی و تخریب محیط زیست توسط باندهای مافیایی وابسته به مراکز قدرت باید فورا متوقف شود. به کلیه طرح های ضد محیط زیستی از جمله تخریب جنگل ها، کوه خواری، تجاوز به حریم دریا توسط ارگانهای نظامی و دولتی و هرگونه طرح غیر کارشناسی انتقال آب به فلات مرکزی که به بهانه تامین آب شرب اما برای تامین آب مصرفی مورد نیاز کارخانجات فولادی متعلق به نهادهای قدرت و مافیای فولاد است باید فورا پایان داده شود.
۸- ممنوعیت کار کودکان و فراهم کردن امکانات زندگی و تحصیل رایگان با بالاترین استانداردهای آموزشی برای همه آنان فارغ از تعلق خانوادگی، جنسیت، قومیت و مذهب.
۹- استخدامهای غیر رسمی و پیمانی از قبیل حقالتدریس در آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور باید ممنوع و به استخدام رسمی تبدیل گردد، دانشگاهها و مدارس خصوصی و غیرانتفاعی برچیده شوند و آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور مطابق با بالاترین استانداردهای جهانی تجهیز و سازماندهی گردند و تحصیل تا بالاترین مدارج آن رایگان باشد.
۱۰- قانون مشاغل سخت و زیان آور باید پرستاران را نیز در بر بگیرد و تمامی محیط های کار با بالاترین استانداردهای ایمنی تجهیز گردند.
۱۱- برچیده شدن حجاب اجباری و تمامی قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان، برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی. آزادی زنان معیار آزادی جامعه است و برخوردهای امنیتی با فعالین زن باید خاتمه یابد.
۱۲- به رسمیت شناخته شدن حق شهروندی برای مهاجرین افغانستانی و دیگر مهاجران و منع هرگونه اعمال تبعیض آمیز علیه آنان. هرگونه برخورد مهاجرستیز با اتباع خارجی باید جرم تلقی گردد.
۱۳- پایان دادن به جداسازی در دانشگاهها و کنترل زندگی شخصی دانشجویان در دانشگاه و خوابگاه. پایان دادن به سرکوب و تحقیر و تبعیض علیه دگرباشان جنسی در محیطهای کار و تحصیل.
۱۴- اول ماه مه روز جهانی کارگر باید تعطیل رسمی اعلام و هر گونه ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روز ملغی شود.
امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا:
اتحادیه آزاد کارگران ایران
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
سندیکای نقاشان استان البرز
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
شورای کارگری بازنشستگان تأمین اجتماعی (بستا)
صدای مستقل کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران (اهواز)
کانون صنفی فرهنگیان البرز
کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز
کانون مدافعان حقوق کارگر
ندای زنان ایران