یکبار دیگر به اول ماه مه نزدیک میشویم. روزیکه کارگران باید از قوای خویش سان ببینند وتوان رزم طبقاتی خودرا در شرایط موجود ارزیابی کرده وضعف های قوای خویش را کشف ، برملا و چاره کنند. برای بررسی میزان اتحاد بین المللی خود پارامترهای این اتحاد را وارسی کنند. ارزیابی خود را از قوای دشمن دقیق نمایند ومصاف های آینده را طراحی نمایند. واقعیت اینست که سرمایه داری تهاجمی را که دهه هاست به کارگران شدت بخشیده در سال گذشته نیز تداوم داد. معیشت کارگران را در وسعت جهان مورد حمله قرار داد واز سفره کارگران وزحمتکشان تا میتوانست ربود وبه حلقوم سرمایه داران ریخت تا جوع بی پایانشان بلکه تسلی یابد. با اینحال نعره های این گرگ گرسنه در اقصا نقاط عالم شنیده میشود. در یونان واسپانیا وپرتقال دست در سفره مردم کرده ونان را از گلوی مردم بیرون میکشد تا به حلقوم بانکها بریزد. در خاور میانه دست در دست مذهب و عقب مانده ترین توهمات شمشیر را از رو بسته ودمی از قلع وقمع مردم فقیر باز نمی ایستد. جرثومه ایکه از خون آدمیان تغذیه میکند ونانش در ابزار قتاله وسلاحهای کشتار جمعی نهفته است سالهاست که دمی آرام نگرفته است. ساده انگاریست اگر خیال کنیم این اهداف ضد آزادی وضد رفاه اجتماعی وخوشبختی مردمان کارگر وزحمتکش به همین عریانی بیان میشود. در آنصورت کاسه صبر مردم لبریز میشد و بساط عیش آنها را بهم میریخت. از اینرو تمام این پلیدیها لابلای آنچه که بتواند چون برگ ساتر عمل کند پیچیده میشوند واین پوشش ها به میزان عقب ماندگی جامعه فراوان یافت میشوند. مذهب، ناسیونالیزم، و.... درایران این هیولا به زبان دین سخن میگوید وتیغ بر هرگونه تشکل مستقل میکشد. بزبان احمدی نژاد یا خاتمی یا روحانی وهرکس از طبقه حاکم سخن بگوید جز این رفتاری نخواهد داشت وبا همین ترفند ها توانسته است میلیونها خانواده کارگری را در زیر خط فقر که هیچ بلکه زیر خط فلاکت نگهدارد.
اگر نخواهیم به سیاق معمول برخی اعلامیه های اول ماه مه به خود ودیگران دلداری دهیم ؛ اگر نخواهیم تنها به شعار پردازی اکتفا کرده و چشم پوشی پیشه کنیم باید گفت در مقابل این قدرت جهنمی اما کارگران پراکنده اند همبستگی بین المللی در کمترین درجه خویش امکان بروز می یابد بخش بزرگی از کارگران ومردم زحمتکش در چنگال اندیشه های ارتجاعی وابزار جنگ طبقات حاکم اسیراند. کارگزاران طبقه حاکم مبارزه طبقاتی را دور از دسترس ودید ترسیم نموده ودر مقابل ابزار جنگی خودرا سازمان میدهند. عرصه هایی بنام میهن ودین ودموکراسی وعظمت طلبی که قرار است جای مبارزه طبقاتی را پرکنند و سالهاست چنین کرده اند. پارامتر هایی که مانع میشوند تا کارگر منافع مشترک خودرا با دیگران دنبال کند و خودرا نه بمثابه کارگر بلکه همچون حامل دین یا وطن در مقابل دیگران تعریف کند. من ایرانیم ، من مسلمانم ، من شیعه ام ، من سنی نیستم ، من افغان نیستم من فارس هستم ، من کرد نیستم یا بالعکس. در پشت هریک از این هویت های بیربط به زندگی کارگری، کارگر بودن ومنافع مشترک با دیگر کارگران یعنی مبارزه طبقاتی قربانی و فراموش میشود. بخش های مختلف طبقه حاکم کارگران را به گوشت دم توپ جنگهای خود تبدیل میکنند. کسانی که بعنوان نیروهای غیرنظامی از این جنگها فاصله دارند کشتار میشوند تا بی طرفی غیرممکن شود وهرکس خودرا سرباز و پیش برنده امر جنگ آنها بیابد. درچنین شرایطی سان دیدن از قوای طبقاتی مستلزم بررسی میزان پیشرفت در امر اتحاد وهمکاری طبقه و میزان تشکل یابی آن برعلیه سرمایه آست. چیزی که در سطح محلی وبین المللی در حد نازلی است. پرداختن به مقوله تشکل وسازمانیابی که محوری ترین نقطه تمرکز جنبش انقلابی کارگری است، همزمان مورد هجوم کارگزاران طبقه حاکم نیز هست. مشخصه این روند قرار دادن تشکل در خدمت اهدافی دیگر غیر از مبارزه با طبقه حاکم است. حضور ایادی رفسنجانی وموسوی وسبزها و.....وکسانیکه به اشکال مختلف ادامه وضع موجود را طلب میکنند در این عرصه گواه این تلاش ها است. نقطه های علامت دهنده در این عرصه میتواند بن بست های نئولیبرالیسم و بحرانهای عمیق سرمایه داری و افشای جنگ طلبی های آن در انظار عمومی وچهره مخوف مهره هایی که نمایندگان ایدئولوژی های دستیار سرمایه در اقصا نقاط عالم اند باشد. اهرم هایی که توان بسیج خودرا هرچه بیشتر از دست میدهند وخود وبال گردن سازمان دهندگانشان میشوند؛ و پایان رسالت وماموریت خویش را فریاد میزنند. میزان سازمانیابی واشاعه همکاری و پیدایش خواسته های مشترک هرچه بیشتر و توفیق در کسب زبان مشترک سیاسی؛ آن نکاتی است که در ارزیابی از سطح پیشرفت مبارزه طبقاتی باید مورد توجه قرار گیرد. علیرغم وقوع اعتصابات مداوم در جنبش کارگری ایران که میتواند مناسب ترین وسیله در خدمت سازمانیابی باشد وتشکل های مخفی وعلنی را میسر کند اما با سطح نازلی از سازمانیابی روبرو هستیم و سطح همکاری محلی وسراسری متناسب با نیاز مبارزه طبقاتی قابل ملاحظه نیست.
زنده باد اول ماه مه روز همبستگی مبارزاتی کارگران جهان
زنده باد تشکل های مستقل کارگری پیش بسوی سازمانیابی برای مبارزه طبقاتی
نابود باد سرمایه داری زنده باد سوسیالیسم
کار- رفاه - آزادی جمهوری شورایی
هسته اقلیت
آوریل ۲۰۱۵ برابر با اردیبهشت ۱۳۹۴
http://www.hasteh.se