طبقه کارگر امسال در شرایطی به اول ماه مه روز همبستگی جهانی کارگران نزدیک می شود که تداوم بحران جهانی سرمایه داری، بیکاری و فقر بی سابقه ای را به طبقه کارگر تحمیل کرده است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته و یا در حال توسعه سرمایه داری، تعرض دولت ها به سطح زندگی و معیشت کارگران و تهیدستان جامعه به منظور کنترل بحران، با موجی از اعتصابات و مبارزات توده ای طبقه کارگر روبرو شده است. در جریان این مبارزات بسیاری از فعالین و رهبران کارگری به تجربه دریافته اند که بحران موجود راه حل سرمایه دارانه ندارد. تلاش دولت های سرمایه داری برای مهار بحران فقر و خانه خرابی بیشتری بدنبال داشته است. در چنین شرایطی روند رو به رشد مبارزه طبقه کارگر علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی و پیامدهای ویرانگر این بحران زمینه های عینی رادیکالیزه شدن این جنبش طبقاتی و فرا رفتن آن از محدوده های رایج سیاست رفرمیستی اتحادیه های کارگری را بیشتر فراهم آورده است.
بر متن تداوم همین بحران بود که جنبش ضد سرمایه داری "اشغال وال استریت" تولد یافت، جنبشی که علیرغم کمبودهایی که از آن رنج می برد، خشم و اعتراض بخشی از محرومان جامعه علیه آینده تیره و تاری که نظام سرمایه داری برای آنها تدارک دیده است را به نمایش گذاشت.
و باز بر متن چنین اوضاعی است که جنبش ۹۹درصدی ها در آمریکا چند ماه مانده به اول ماه مه فراخوان " اعتصاب جهانی" در روز اول ماه مه را اعلام می کنند و از ٩٩ در صدی ها در سراسر جهان می خواهند که در این روز کار را تعطیل نمایند، خود را از قید کار تحت سیستم ظالمانه سرمایه داری رها کنند و برای طرح خواستهای خود به خیابانها بیایند. آنها، می خواهند در این روز با تظاهرات و اعتراضات دسته جمعی و با هم بودن، بحث کردن، رژه رفتن و سرود خواندن در خیابان ها همبستگی خود را با کل بشریت تولید کننده در جهان اعلام کنند. مبتکران این فراخوان امیدوارند که این حرکت دریچه ای باشد برای نفوذ جنبش اشغال وال استریت و جنبش ٩٩% ها به مراکز صنعتی و مکانهای کار و تولید.
طبقه کارگر در کشورهای تونس و مصر که از پیش قراولان خیزش ها و تحولات انقلابی در شمال آفریقا و خاورمیانه بودند با تداوم مبارزه و اعتصابات حول خواستهای عاجل خود نشان داده اند که جابجایی و نقل و انتقال قدرت از دیکتاتورهای پیشین به جریانات ارتجاع اسلامی و بورژوا ناسیونالیست های طرفدار غرب نمی تواند نتیجه محتوم این تحولات انقلابی باشد و بدین ترتیب تداوم مبارزه و انقلاب را نوید می دهند.
در ایران پروژه هدفمند سازی یارانه ها که بیش از یک سال از اجرای آن می گذرد و در انطباق با دستور العمل های نئولیبرالی صندوق بین المللی پول برنامه ریزی شد، نه تنها به بهبود روند تولید و اوضاع اقتصادی مورد نظر رژیم نیانجامید و موانع سر راه عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی را هموار نکرد بلکه اوضاع اقتصادی را وخیم تر کرد. در نتیجه اجرای این سیاست و عواقب ناشی از آزادسازی قیمت ها هزاران واحد تولیدی کوچک و بزرگ در سطح کشور تعطیل شده اند. از طرف دیگر گسترش دامنه تحریمهای اقتصادی نه تنها روند تعطیلی،و ورشکستگی مراکز تولیدی و کارخانه ها و بیکار سازی هر روزه و گسترده کارگران را سرعت بخشیده، بلکه تشدید تورم و سیر صعودی قیمت مایحتاج اولیه مردم و خانه خرابی بیشتر کارگران را بدنبال داشته است.
در این شرایط رژیم سرمایه داری ایران با تعیین مبلغی حدود ٣٩٠ هزار تومان بعنوان حداقل دستمزد و با نامگذاری سال ٩١ بعنوان " سال توليد ملی، حمايت از كار و سرمايه ايرانی" بار دیگر دشمنی خود را با منافع کارگران و قصد خود را برای تشدید استثمار آنان و سوق دادن هر چه بیشتر خانواده های کارگری به زندگی کردن در زیر خط فقر آشکارا اعلام کرده است. در حالی که بنا به اعتراف خود کارگزاران جمهوری اسلامی حداقل هزینه ماهانه خانوارهای ساکن تهران رقمی معادل یک میلیون و ٣٦٠ هزار تومان در ماه است و در شرایطی که دستمزد بسیاری از کارگران و بویژه کارگران زن در کارگاههای کوچک ماهانه پایین تر از دویست هزار تومان است، تعیین حداقل دستمزد سه تا پنج مرتبه پایین تر از خط فقر چه مفهومی جز سود پرستی سرمایه دارانه رژیم و دشمنی آن با کارگران دارد.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در شرایطی تحت عنوان" سال توليد ملی، حمايت از كار و سرمايه ايرانی" تشدید استثمار طبقه کارگر ایران را هدف خود قرار داده است، که هم اکنون کارگران ایران برای تأمین نیازهای ابتدائی زندگی روزانه در تنگنای اقتصادی قرار گرفته اند. هجوم افسارگسيخته شركت های پيمانكاری و رواج قراردادهای موقت، كارهای بدون قرارداد، عدم برخورداری از سیستم بیمه های اجتماعی کارا و مؤثر، پایین بودن استانداردهای ايمني و بهداشت در محيطهاي كار، اعمال تبعيض مضاعف علیه كارگران زن و كارگران مهاجر، عدم برخورداری از هر گونه آزادی بيان، حق اعتصاب و تشکل، سرکوب سیستماتیک اعتراضات و اعتصابات كارگري و تشكل هاي مستقل و بگیر و ببند هر روزه فعالين كارگري و ... طبقه کارگر ایران را از هر سو تحت فشار قرار داده است.
در شرایط کنونی برای رهایی از چنگال این اوضاع دهشتناک اقتصادی و بی حقوقی های سیاسی و اجتماعی که زندگی طبقه کارگر را به تباهی کشانده است راهی جز مبارزه یکپارچه و سراسری کارگران وجود ندارد. اما همانطور که تجربه مبارزات کارگران در سال گذشته به ما نشان داد، کاملا روشن است که با اعتراضات، اعتصابات و مبارزات پراکنده و بدون ارتباط با هم نمی توان رژیم سرمایه داران را به عقب راند. فقط با اعتصابات هماهنگ و همزمان کارگری در ابعاد سراسری است که می توان طبقه سرمایه دار و رژیم شان را وادار به عقب نشینی کرد و در همان گامهای اول خواست های عاجل طبقه کارگر را به آنان تحمیل نمود. بنابراین فعالین و پیشروان جنبش کارگری که به جایگاه تاریخی و نقش تعیین کننده طبقه کارگر در تحولات آتی واقفند، لازم است که اهمیت ویژه ای به حضور در مبارزات روزانه و جاری کارگران برای رسیدن به خواستهایشان بدهند. مبارزات جاری کارگران با دخالت آگاهانه و نقشه مند پیشروان کمونیست جنبش کارگری می تواند در راستای اهداف درازمدت تر طبقه کارگر قرار گیرد. تداوم تلاش و فعالیت برای ایجاد تشکلهای توده ای و طبقاتی کارگران نیز بر متن مبارزه برای بیرون آوردن مبارزات روزمره کارگران از پراکندگی و بهم مرتبط کردن این مبارزات، جایگاه واقعی خود را باز می یابد.
اکنون که در آستانه اول ماه مه برابر با ١٢ اردیبهشت روز همبستگی جهانی طبقه کارگر قرار گرفته ایم و تلاش برای برپا داشتن اجتماعات کارگری در اول مه، در صدر وظایف فعالین و پیشروان جنبش کارگری قرار گرفته است، فعالین کمونیست جنبش کارگری در همانحال لازم است که چشم انداز روشنی از مراحل پیشروی جنبش کارگری را پیشاروی کارگران قرار دهند. دوره تدارک برگزاری مراسم و آکسیونهای اول ماه مه در همانحال فرصتی است برای کاشتن بذر آگاهی طبقاتی در میان کارگران. کارگران کمونیست در همانحال که با ارزیابی دقیق و صحیح از شرایط فعالیت و توازن قوای موجود بطور جدی و نقشه مند برای بر پایی اجتماعات کارگری در روز اول ماه مه می کوشند، آگاهی سوسیالیستی را نیز در میان کارگران دامن می زنند. تدارک و سازماندهی آکسیون اول مه، همانند هر عرصه ای دیگر از مبارزه طبقه کارگر، بستری است که در آن فعالین کمونیست شمار هر چه بیشتری از کارگران را نسبت به راه رهائی و رسالتی که جهان کنونی بر عهدۀ طبقه کارگر گذاشته است آگاه می کنند. کارگران کمونیست تلاش می کنند که توده هر چه وسیعتری از کارگران را به ضرورت بر پائی تشکل های توده ای و طبقاتی کارگران و متشکل شدن در حزب سیاسی کمونیستی جهت کسب آمادگی برای انقلاب کارگری، تسخیر قدرت سیاسی و رهبری جامعه آشنا می کنند.
در جریان تدارک برگزاری مراسم و تجمعات اول ماه مه پیشروان جنبش کارگری و فعالین حزب باید همواره این نکته را مد نظر داشته باشند، که حرکت اول مه عرصه ای از یک جنبش طبقاتی است. حزب کمونیست ایران بهیچوجه خواستار یک آکسیون حزبی و سازمانی جدا از حرکت طبقه کارگر نیست، بلکه خواهان آکسیونی بر پایه حرکت آگاهانه و مستقیم توده های کارگر است. اگر طبقه سرمایه دار همواره در تلاش است تا با تأکید بر اختلافات مذهبی، ملی و جنسیتی و غیره در صفوف کارگران تفرقه ایجاد کند، ما کمونیست ها و کارگران آگاه باید با تأکید بر هویت طبقاتی کارگران بر اتحاد و یکپارچگی صفوف طبقه کارگر در مقابل سرمایه داران تأکید کنیم. از این رو فعالین حزب باید بکوشند که طیف کارگران رادیکال و سوسیالیست، تشکل ها و نهادهای کارگری را متقاعد کنند که علیرغم اختلافات سیاسی و نظری ای که با هم دارند، برای سازماندهی نمایش اتحاد طبقاتی کارگران در اول ماه مه متحدانه وارد عمل شوند.
اول ماه مه برای طبقه کارگر ایران نیز مانند هم طبقه ای هایش در سراسر جهان به نماد آگاهی طبقاتی، آگاهی بر شرایط کار و زندگی و مبارزه و آگاهی بر شرایط رهایی از ستم و استثمار نظام سرمایه داری تبدیل شده است. حزب کمونیست ایران ضمن گرامیداشت اول ماه مه روز جهانی کارگر، این نماد همبستگی شورانگیز طبقاتی را به کارگران سراسر جهان شادباش می گوید.
گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
اردیبهشت ١٣٩١ - آوریل ٢٠١٢