امسال در حالی به روز اول ماه مه این نماد همبستگی طبقاتی و بین المللی کارگران جهان نزدیک می شویم، که بحران جهانی اقتصاد سرمایه داری به رغم تلاش هایی که برای کنترل آن انجام گرفته همچنان ادامه دارد. افزایش روز افزون ارزش سهام در بازارهای مالی جهان و انباشت بی سابقه ثروت در دستان شرکت های خصوصی و نهادهای مالی بیش از آنکه نشانه رونق در روند تولید باشد، بیانگر رشد انگلی اقتصاد و گندیدگی نظام سرمایه داری است. براساس ارزیابی نهادهای بین المللی مالی نرخ رشد اقتصادی در بیشتر اقتصادهای بزرگ جهان هنوز به دوره قبل از بحران باز نگشته است. در ایالات متحده آمریکا نرخ پایین رشد اقتصادی، ادامه روند بیکاری و کاهش دستمزدها، ادعاهای دولت اوباما مبنی بر عبور از بحران و احیا اقتصاد را از اعتبار ساقط کرده است. در اروپا با توجه به رشد اقتصادی ناچیز آلمان، نرخ رشد پایین اقتصادی در کشورهای جنوب اروپا و افزایش نرخ بیکاری هنوز نمی توان از پایان بحران سخن به میان آورد. در روسیه تحت فشار تحریم ها و کاهش قیمت نفت اقتصاد این کشور وضعیت بحرانی تری پیدا کرده است. در آسیا اقتصاد ژاپن با رکود روبرو شده و رشد شتابنده اقتصاد چین فروکش کرده است. ادامه این بحران با گسترش بیکاری، سطح پایین زندگی و ریاضت کشی اقتصادی همراه است. دولت های بورژوازی نه تنها نمی توانند از پس هیچ اصلاحات جدیدی برآیند بلکه نمی توانند خرج تأمین اصلاحاتی که در گذشته به آنها تحمیل شده را بپردازند. آنها به اندازه کافی پول برای ریختن به گلوی بانک ها و تأمین هزینه سیاست های میلیتاریستی در خزانه دارند، اما برای برای مدرسه و بیمارستان و حقوق بازنشستگی آهی در بساط ندارند. تداوم این بحران رقابت قدرتهای بزرگ سرمایه داری برای گسترش مناطق نفوذ در نقاط مختلف جهان را تشدید کرده است. تکاپوی این قدرت ها برای خروج از بحران و برای تقویت موقعیت خود در برابر بلوک های رقیب در عرصه جهانی و جاه طلبی های امپریالیستی آنها در کانون های مختلف بحران، جهان را با یک دوره از بی ثباتی و ناامنی روبرو کرده است. با این حال همراه با تداوم بحران اقتصادی و توسعه تناقضات عینی نظام سرمایه داری و تیره شدن چشم انداز رونق اقتصادی، تشدید خشم و نارضایتی توده ای واعتراضات کارگری و توده ای به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. کارگران بدون مبارزه سنگرهایی را که در گذشته فتح کرده اند را از دست نخواهند داد. شرایط عینی برای رشد مبارزه طبقاتی آماده تر می شود. بر بستر این تحرک اجتماعی زمینه مادی برای پیشروی جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر، تنها آلترناتیوی که می تواند بربریت سرمایه داری را به چالش بکشد آماده می گردد.
در ایران طبقه کارگر در شرایطی به روز اول ماه نزدیک می شود که رژیم جمهوری اسلامی بعد از توافقات لوزان بر سر بحران هسته ای و سرکشیدن جام زهر، خود را برای دوره تازه ای از رویارویی با کارگران و مردم ایران آماده می کند. رکن اول این رویاروئی تشدید سرکوب و اعمال کنترل بیشتر بر فضای سیاسی جامعه است. گسترش موج اعدام ها، تداوم بگیر و ببند فعالین کارگری و اجتماعی، بستن روزنامه ها، تشدید سانسور، گسترش تحرک گروه های فشار بر زنان و جوانان، همه اینها بخشی از تلاش برنامه ریزی شده رژیم است که می خواهد برای جلوگیری از فوران خشم توده ها همه مجراهای تنفسی جامعه را ببندد. اعدام بیش از ۶۰ تن از زندانیان عادی که عمدتا متهمین پرونده های مواد مخدر هستند، آنهم در مدت کمتر از یک ماه کاملا با هدف سیاسی انجام گرفته است. رژیم برای زهر چشم گرفتن از جامعه و لاپوشانی کردن ضعف و زبونی خود در مقابل قدرت های غربی داس مرگ را بر بالای سر زندانیان عادی آویزان کرده است.
رکن دوم رویاروئی رژیم با طبقه کارگر تداوم تعرض به سطح زندگی و معیشت و حقوق کارگران است. اگر چه دولت روحانی وعده داده بود که از مسیر سازش با آمریکا و عادی سازی مناسبات با غرب وضع زندگی کارگران را بهبود خواهد بخشید، اما بعد از توافقات لوزان و حتی با پایان تحریم های اقتصادی هم از بهبود زندگی کارگران خبری نخواهد بود. اگر در دوره بحران اتمی و کشمکش با غرب بار سنگین تحریم ها بر دوش طبقه کارگر افتاد، در دوره کنونی هم رژیم به بهانه جبران خسارات و زیان های ناشی از تحریم ها تعرض به زندگی و حقوق کارگران را ادامه خواهد داد. بر اساس جهت گیری های اقتصادی دولت روحانی، قرار است با تکیه بر نیروی کار ارزان طبقه کارگر، کالاها و محصولات تولید شده در ایران با مخارجی بمراتب ارزانتر از کالاهای مشابه در بازار جهانی تولید شوند و به بازارهای بین المللی عرضه گردند و از این طریق سودآوری سرمایه های داخلی را تضمین کنند. از نظر طراحان این سیاست با این جهت گیری نه تنها حجم عظیم نقدینگی به عرصه تولید سرازیر می شود بلکه سرمایه داران خارجی نیز به سرمایه گذاری در ایران تشویق می گردند. بنابراین از هم اکنون روشن است که رژیم جمهوری اسلامی می خواهد به یمن دستمزدهای سه مرتبه پایین تر از خط فقر و پایین آوردن مصرف عمومی طبقه کارگر تحرکی در اقتصاد ایران ایجاد کند.
نهایی شدن توافقات بر سر بحران هسته ای اگر چه از آثار روانی تحریم ها بر زندگی مردم می کاهد و درهمانحال حربه تحریم و تقابل با غرب و بهانه قرار دادن آن برای پشت گوش انداختن خواست های مردم را از دست رژیم می گیرد، با این وجود بهبودی در زندگی واقعی کارگران ایجاد نمی کند. به رغم اینها پایان تحریم ها و عادی سازی مناسبات با غرب سطح توقعات کارگران و مردم را بالا می برد و فعالین و پیشروان جنبش کارگری فرصت تازه ای برای دامن زدن به جنبش مطالباتی پیدا می کنند. اعتراضات واعتصابات پراکنده و هر روزه کارگران بویژه اعتراضات کارگران خودرو سازی ها، پتروشیمی ها، اعتراض بازنشستگان ذوب آهن اصفهان، اعتراضات پرستاران و اعتصاب سراسری معلمان در ماه های اخیر نشان می دهد که چه پتانسیل عظیمی برای مقابله با سیاست های رژیم در اعماق این جامعه وجود دارد. اعتصابات و اعتراضات کارگری در اگر چه نشانه وجود درجه ای از سازماندهی و ایفای نقش کارگران آگاه و پیشرو در این زمینه است، اما این مبارزات به دلیل پراکندگی نتوانسته اند به اهرم فشار نیرومندی برای تحمیل مطالبات عاجل کارگران به کارفرمایان و دولت تبدیل شوند. غلبه بر این نقطه ضعف جنبش کارگری در این دوره و در شرایطی که طبقه کارگر از فقدان تشکل های توده ای، طبقاتی و مستقل از دولت خود رنج می برد، ارتباط و پیوند فعالین و پیشروان کارگری در مراکز تولیدی، در یک رشته واحد و در رشته های مختلف تولیدی را به یک نیاز عاجل و ضرورت طبقاتی تبدیل کرده است.
اکنون که در آستانه اول ماه مه برابر با ۱۱ اردیبهشت روز همبستگی جهانی طبقه کارگر قرار گرفتهایم و تلاش برای برپا داشتن اجتماعات کارگری در اول مه، در صدر وظایف فعالین و پیشروان جنبش کارگری قرار گرفته است، فعالین کمونیست جنبش کارگری لازم است تلاش خود را برای ارتقای مطالبات کارگران، بهم مرتبط کردن و سراسری کردن این جنبش مطالباتی و برپائی تشکل های طبقاتی و توده ای کارگران گسترش دهند. کارگران ایران در این روز ضمن مردود اعلام کردن حداقل دستمزد تعیین شده از جانب شورای عالی کار رژیم، بر خواست افزایش دستمزدها متناسب با تأمین هزینه یک زندگی انسانی، آزادی فوری و بدون قید وشرط فعالین کارگری در بند، تامین بیمه بیکاری مکفی برای کلیه افراد آماده بکار، برچیدن شرکت های پیمانکاری، تأمین ایمنی محیط کار و پرداخت خسارت به کارگرانی که در اثر سوانح و ضایعات ناشی از کار دچار بیماری و نقص عضو می شوند، ممنوعیت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال، آزادی بیان، آزادی تشکل، تحزب، اعتصاب، آزادی قلم، آزادی کلیه زندانیان سیاسی، لغو مجازات اعدام، جدائی دین از دولت و پایان دادن به تبعیض جنسی علیه زنان و تأمین برابری زن مرد در کلیه عرصه های زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تأکید می کنند. در این روز باید اجتماعات زرد و فرمایشی دولت، که ازطرف خانه کارگر رژیم، شوراهای اسلامی و یا کانون عالی انجمنهای صنفی بر پا می شوند، قاطعانه تحریم و بایکوت شوند.
دوره تدارک برگزاری مراسم و آکسیونهای اول ماه مه در همانحال فرصتی برای کاشتن بذر آگاهی سوسیالیستی در میان کارگران است. تدارک و سازماندهی آکسیون اول مه، همانند هر عرصه ای دیگر از مبارزه طبقه کارگر، بستری است که در آن فعالین کمونیست شمار هر چه بیشتری از کارگران را نسبت به راه رهائی و رسالتی که جهان کنونی بر عهده طبقه کارگر گذاشته است آگاه می کنند. رهایی از شر جمهوری اسلامی و فقر و فلاکتی که به کارگران و مردم ایران تحمیل کرده است در گرو خودسازمانیابی کارگری، متشکل شدن پیشروان این طبقه در حزب سیاسی کمونیستی برای به زیر کشیدن نظام جمهوری اسلامی از مسیر برپائی انقلاب کارگری است.
حزب کمونیست ایران اول ماه مه این نماد همبستگی شورانگیزطبقاتی وانترناسیونالیستی را به همه کارگران تبریک می گوید.
زنده باد اول ماه مه
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
!
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ۲۰ آوریل ۲۰۱۵