خیزش انقلابی ژینا، برای پیروزی به قدرت متحد طبقه کارگر نیاز دارد
اول ماه مه، یازده اردیبهشت، روز جهانی کارگران است. روز همبستگی، اتحاد و مبارزه کارگران سراسرِجهان، روز نشان دادن قدرت و ظرفیت انقلابی کارگران در سراسر جهان و روز دفاع از حقوق و مطالبات شان در برابرتمامی سرمایه داران، کارفرمایان و دولت های حامی شان است. اول ماه مه، روز ارج گذاری و تجدید پیمان با تمامی مبارزات و رشادت های کارگران سراسر جهان است. مبارزاتی که برای ایجاد جهانی بهتر، برقراری صلح، دفاع از آزادی، دمکراسی، برابری و لغو همه اشکالِ ستم، تبعیض و استثمارصورت گرفته است. در عین حال این روز تاکید بر حقوق بنیادی و پایه ای تمامی انسان هائی است که در ازای فروش نیروی کارشان زندگی می کنند. حقوقی که کارگران در سراسر جهان برای به دست آوردن هر ذره آن مبارزات گسترده ای را پشت سر گذاشته اند.
آن چه حاکمیت اسلامی زیر نظر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول با اسم رمز تعدیل ساختاری به اجراء نهاد، اعلان جنگی تمام عیار علیه کارگران و مزد و حقوق بگیران بود. از لغو شمول کارگاه های زیر ده نفر از قانون کار گرفته تا بی ثبات سازی و نا امنی شغلی از طریق قراردادهای موقت و سفید امضاء ، نابودی بیمه های درمانی و تامین اجتماعی، خصوصی سازی نظام بهداشت و درمان در همه عرصه ها، پیگرد و سرکوب هرگونه تشکل مستقل کارگری، تبدیل نظام آموزشی رایگان به مدارس خصوصی سود محور، واگذاری کارخانجات، شرکت ها و صنایع مادر دولتی به بخش خصوصی و سپاه پاسداران و اخراج گسترده کارکران، در شمار اقدامات ضد کارگری حاکمیت جمهوری اسلامی بوده است. مضاف بر این ، دستمزد و حقوق اندک کارگران و زحمتکشان زیر فشار تورم لجام گسیخته و بی ارزش شدن پول ملی و در بطن تحریم های فلج کننده امپریالیستی، وضعیت زندگی توده عظیم مردم را به جایی رسانده که حقوق و مزد دریافتی، نه فقط به زیر خط فقر سقوط کرده بلکه به خط مرگ نزدیک شده است. این فشار خرد کننده سقوط اقتصادی که کفاف زنده ماندن را نمی دهد، کارگران، معلمان، پرستاران و رانندگان … را ناچار ساخته است در تلاش برای حفظ بقای خود و خانواده اشان به اجبار چند شغله شده و در طول روز چند کار را همزمان انجام دهند.
درست است که کارگران بخش صنعت و تولید به دلیل ورشستگی واحدهای تولیدی، بیکارسازی های گسترده، ارتش گسترده بیکاران و قراردادهای نامناسب، از نظر سازمانیابی و مقاومت سازمانیافته و سازماندهی اعتراضات هماهنگ با مشکلات جدی روبرو هستند، اما نباید از یاد برد که طبقه کارگر ایران در بخش خدمات از امکانات گسترده تری برای سازماندهی مقاومت برخورداراست. ارتش میلیونی مزد و حقوق بگیران بخش خدمات؛ معلمان، پرستاران، کارگران سیستم حمل و نقل شهری و میان شهری، ریلی، هوائی، دریائی، نیروی عظیم پاکبانان، کارکنان بخش مخابرات و رسانه های همگانی، نیروی وسیع خدمات فرهنگی، هنری و گردشگری، از امکانات گسترده تری برای مقاومت و مبارزه سازمانیافته برخوردارند. بخش خدمات در کشور که شریان های اصلی کل اقتصاد و زندگی اجتماعی را سامان می دهد، از چنان قدرت، وزن و اهمیتی برخوردار است که اگر کارگران این بخش سازمان یابند و به اعتراض متشکل و هم آهنگ روی آورند، می توانند چرخ های حرکت در کشور را در آموزش، بهداشت، حمل و نقل و خدمات شهری از کار بیاندازند. توجه داشته باشیم که اعتصابات گسترده امسال بخش خدمات در آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به دنبال بالا رفتن تورم در این کشورها، از آن چنان قدرتی برخوردار بود که همه جا سرمایه داران، کارفرمایان و دولت های حامی شان را به عقب نشینی واداشته است.
در متن خیزش انقلابی ژینا، که پایه های حکومت اسلامی را به لرزه در آورد و جهان را به احترام واداشت، همواره این سئوال مطرح بود؛ چرا طبقه کارگر ایران با تمام قوا به میدان نیامد و اعتصابات سراسری و مداوم را سازمان نداد؟ به این نکته کلیدی باید توجه کنیم که بخش های مختلف طبقه کارگر تولیدی و خدماتی در چند سال گذشته گسترده ترین اعتصابات و اعتراضات مطالباتی را انجام داده اند. بخش بزرگی از فعالان صنفی به زندان افتاده اند و مدام تحت فشارهای سرکوبگرانه حاکمیت فاشیستی قرار دارند. با این حال باید به این نکته کلیدی توجه داشت که اگر چه مبارزات مطالباتی کارگران می تواند مستمر و پیگیر باشد، اما مبارزات سیاسی طبقه کارگر نمی تواند خصلت فرسایشی داشته باشد. فرسایشی شدن مبارزات کارگران، با بیکار سازی های گسترده و از دست رفتن کار، حقوق و دستمزد همراه خواهد شد که شیرازه طبقانی نیروی کار را از هم خواهد گسست. جبهه راستِ به سرکردگی سلطنت طلبان که شعار ایجاد صندوق های کمک به اعتصاب، ازبرون مرز با پول های بلوکه شده را سر می دهند، هیچ تصوری از منطق مبارزات کارگری ندارند. اعتصابات گسترده، همبسته وسراسری کارگران، همواره در آخرین مراحل مبارزات توده ای بر متن یک موقعیت انقلابی وارد عمل می شود و کمر قدرت حاکم را در هم می شکند.
علیرغم چنین وضعیتی، جنبش کارگری می تواند ستون فقرات مبارزه با همه اشکالِ ستم از جمله طبقاتی، جنسی و جنسیتی، ملیت های تحت ستم و استبداد دینی باشد. اساسا پیروزی جنبش انقلابی در گرو چنین مبارزه ای ست. طبقه کارگر ایران تلاش کرده است به هر شکل و با تمام فشارهای سرکوبگرانۀ حاکمیت اسلامی، خود را سازمان دهد، ارتباطاتش را تقویت کند و هماهنگی های مبارزاتی را ایجاد نماید. اکنون شرایطی بوجود آمده که می توان امیدوار بود طبقه کارگر ایران متحد کننده تمامی بخش های پیشرو جامعه باشد. زنان کارگر، جوانان کارگر، کارگران ملیت های زیر ستم، حلقه های اتصال دهندۀ جنبش کارگری با ارتش میلیونی زنان، جوانان و ملیت های کشورند. کولبران کرد، سوختبران بلوچ، قایق رانان عرب، شالی کارهای شمال، قالی بافان یزد و کاشان، خودروسازان تهران، کرج، تبریز، معلمان، پرستاران، پاکبانان و کارگران حمل و نقل و خدمات شهری و بین شهری، ارتش میلیونی رنگین کمانی مزد و حقوق بگیران کشور و به یک معنا، اکثریت عظیم مردم ایران را تشکیل می دهند؛ که برای خواست های مطالباتی خود و برای به زیر کشیدن استبداد خونریز دینی و در اصل برای حق حاکمیت خود می جنگند. برای مبارزه گسترده در این راستا و بسیج گسترده تر نیروی کار تاکید بر چند نکته اهمیت اساسی دارد:
اول ـ رژیم جمهوری اسلامی نه تنها بار اصلی بحران را بر دوش کارگران و زحمتکشان انداخته، بلکه پا به پای آن هر صدای حق خواهی و اعتراض به فقر و فلاکت و فرودستی را بیرحمانه سرکوب می کند. مبارزه متحد علیه سرکوب فعالان کارگری و برای آزادی بی قید و شرط همه فعالان کارگری زندانی و زندانیان سیاسی از مهم ترین و اصلی ترین الزامات گسترش همگرایی و همبستگی همه نیروهای کارگری است.
دوم ـ مبارزه برای لغو مجازات اعدام، برابری کامل زنان و مردان و سایر هویت های جنسی، لغو کار کودکان، پرداخت دستمزد منطبق با نرخ تورم، برچیده شدن بساط شرکت های پیمانی و پروژه ای، آزادی کامل اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع، بیان و مطبوعات و در راس همه آزادی ایجاد تشکل های مستقل سندیکایی و کارگری، آزادی احزاب سیاسی، از خواست های اساسی جنبش کارگری است.
سوم ـ بازنشستگان، زنان خانه دار، کودکان کار و بیکاران از جمله قربانیان بحران فروپاشی اقتصادی هستند. از این رو مبارزه برای افزایش مستمری بازنشستگان منطبق با نرخ تورم، حق تشکل مستقل بازنشستگان و برخورداری از بیمه درمانی کامل، مبارزه برای به رسمیت شناختن کار زنان خانه دار و مزد متناسب با آن، ایجاد تشکل های مستقل زنان، مقابله با همه شکل های کار کودکان، حق آموزش رایگان برای همگان، گسترش فعالیت های مستقل در ایجاد نهادهای همیاری در حوزه حقوق و شرایط زندگی کودکان در کنار حمایت هر چه موثرتر از تلاش ها و مبارزات تشکل های مستقل موجود حامی حقوق کودک، همچنین حق برخورداری از بیمه کامل بیکاری در ایام بیکاری برای همه بیکاران و تمرکز بر سازماندهی بیکاران، از کانون های مهم مبارزاتی جنبش کارگری است.
اکنون بر متن خیزش انقلابی ژینا، طبقه کارگر با برافراشتن پرچم دفاع از خواست های همه جنبش های پیشرو و مترقی در تلاش است خود را به مثابۀ نیروی متحد کنندۀ اکثریت عظیم مردم مبدل کند تا توان آن را بیابد حکومتی از آنِ خود، با ارگان های قدرت خود، حکومتی بر پایه آزادی های بی قید و شرط سیاسی، دمکراسی فراگیر، مشارکتی و سوسیالیستی برخاسته از پائین بنیان نهد. راه دیگری برای خروج از بربریت سرمایه و استبدادهای رنگارنگ حامی آن وجود ندارد. در این رزم پرشور بر متن فریادهای رسای آزادی و برابری در سراسر کشور، روز مبارزه جهانی کارگران مبارک باد!
زنده باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
حزب کمونیست ایران
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
جمعه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ برابر با ۲۱ آوریل ۲۰۲۳