افق روشن
www.ofros.com

به بهانه اول ماه مه


کازلی                                                                                                            شنبه ٩ اردیبهشت ١٣٩١

از رنجی که می بریم


امروز یا فردا
هرکه راکه تو نباشد
نیست
پس ازاین به دُعایی منتظر
آمدن امید خیرمباش
روی ادراک همه
پاره سنگی بگـذار وبرو
مطمئن باش که
کسی این سفر دورو دارزرا با تو
بی مواجب نخواهد پیمود

مقدمه
به کارگرانی که در سیاه چالهای رژیم سرمایه داری جمهوری مخوف اسلامی عمـرگرانمایه شــــان سپری می شود. به کارگرانیکه درمیدان های کار،درعمق زمین درمعدنهای هول وهراس پنجه درپنجه مرگ می افکنند،به کارگرانیکه درکارخانه وکارگاه ومزرعه تازیانه های استثمارو ستم طبقا تـــــــی کارفرما و دولت پلید آنها را تاب آورده وهمچنان به مبارزه خود ادامه میدهند. این رها سازان انسان دراین سالهای سراسر سیاه و طاقت شکن، ازکاراخراج شدن، اززندان واعدام هـرگز نه هراسیده اند و دلاورانه نبرد طبقاتی خویش را پیوسته به پیش برده اند. به کارگـــــران بیــــــــکار که خود وخانواده ها شان قـربانی سیستم سرمایه داری جنون آمیز جمهوری اسلامی شده اند ودرشرایطی مطلقن بغــرنج ودحشتناک به سرمیبرند و دراین مسیر بــدبخـــــتی هـای اجتماعی، تحقیرروحی وروانی که ازجانب رژیم اسلامی به آنان وخانواده ها شان تحمیل شده است نتیجه تن ادامه زندگی این انســــــانهــــای شریف را درمعرض نابودی کامل قرار داده است. اما با وجود چنبن مشقتی مضافاّ زیر بارفقر وگرانی تن به کثافات این مرداب تعفن آور نداده اند وبخشی از مبارزه طبقاتی خود را دلاورانه به پیــش می برند. به کودکان کار این جوانه های رنج وامید که سراپایشان پوشیده است دروسعت اندوه. ونان اگر حاصل شود خیس خونابه است ومایه شرمساری ارباب دهـر. یا ران و همزنجیران. اول ماه مه که فرا میرسد احزاب وسازمانهای چپ این روز را جشن میگیرند! اما به گواه تاریخ این روز روزِ جشـــــن وپایکوبی نیست کدام پیروزی عظیم تاریخی گوارای وجود ماشده است که چنین دست افشان وپا کوپان باید به رقص درآییم؟ هجوم سرمایه درحال احتزارهستی از کف ما ربوده است و ما جداافتاده ازهمیم ودر این آ سمان تهی ستاره همدردی نیز سرنمی زند .آیا کنون توان آنــــرا داریم که زنجیر بردگــــی زدست و پای خویش وا کنیم وبه پای خدای ستم ببندیم؟ در این روز این برگهای شا دمانی که پراکنده میشوند سرچشمه بیهودگی است و مارا برآن نمی دارد تا دل به دریای طوفا نی زده تا که مروارید امید را از دهان صدف رخوت و یاس در آوریم. در این تاریکی مطلق باید دست یکـدیگررا بگیریم وفانوس اندیشه را با مشعل اتحا برافروزیم ودرپی صبحی زنور رهایی سرشار، قدم درظهر تابستان تهی زاستثمار بگذاریم.
در اینجا ما باجامعه ای سروکار داریم که بر پایه خاص خود بسط و توسعه خرافات، دروغ و مردم فریبی را به ملکوت اعلا رسانده است.سران رژیم اسلامی در مدت این سی وسه سال عمــر نکبت بار خود همواره سعی کرده اند که نظام جنایت کار وسرا پا خونیـن خود را مقدس جلوه داده واحکام وقوانین آن را، قانون الهی وآسمان معرفی کرده ولباس مقدس آسمانی بر قامت سرمایه بپوشانند. البته هدف این فریبکاری وحقه بازی سران رژیم اسلامی همواره دست آویزی بوده است برای توجیه ستم طبقاتی که دراغلب موارد سعی کرده اند که این قوانین واحکام دینی را منطبق برنیاز روزانه خود تنظیم و تدوین کنند. اگر هم زمانی برای رد گم کردن قوانین و احکامی بر روی کاغذ میبرند بیشتر جنبه ظاهری دارد اما در عمل ودر دنیای واقعی آن چیزی را عمل واجرا میشود که دولت احمدی نژاد عمل و اجرا میکند.درسفرهای استانی احمدی نژاد چند میلیون نامه از طرف کارگران واقشار ضعیف جامعه بدست احمدی نژاد داد ه اند که به چاه جم کران بریزد؟ این حرکت دولت احمدی نژاد علاوه بر حقه بازی و عوام فریبی عریان مگر عین بی قانونی نیست؟ در سیستم سرمایه داری غرب معیارهای نیم بند اخلاقی درپاره مفاد قانونی مستتر است و هنوز تتمه ای ازآن وجود دارد اما همیــــن تــتمه هم در بساط جمهوری اسلامی محلی ازاعراب نداشته ونخواهد داشت، سرمایه داران آل عبا با توسل به همین قوانین واحــکام دینــــــی است که حق طبیعی ومشروع خودرا در تسلط برسرمایه های کلان و بنیادهای عظیم مالی؛ تجاری وصنعتی که حاصـــل استثمار نیروی کارِ کار گران است بدانند وبرای سیانت از آن از شنیع تریـــن جنایتـــــها نیزروگـــردان نیستند. همانطور که پیداست در مسیر حرکت سرمایه رژیم هیچ تشکل مستقل وغیروابسته کارگری بـه رسمیت نــــــمی شناسد. الی تشکل خانه کارگرکه ساخته وپرداخته خود اوست. سردمداران رژیم با دست آویز قرار دادن احکام اسلامی است که نظام خودرا پاک ومقدس جلوه دداده وبا توسل به آن دست به فریبکاری توده ها زده و توانسته توسط آن به همه زوایای زندگی کارگران چنگ بندازند در حقیقت رژیم اسلامی همه اینها را" در خدمت هدف اصلی " که همانا" حفظ ، استحکام وتوسعه استثمار طبقه کارگـر" می باشد بــــه کارگرفته است.
دولت سرمایه داری اسلامی در مبارزه علیه طبقه کارگر" هم وسایل وحشیانه قهر و هم وسایل معنوی بردگی کارگران را دراختیار دارد. مثل مذ هب. ارگانهای وحشیانه قهرمثل سپاه پاسداران، بسیج نیریوهای انتظامی واطلاعاتی، زندانها ودادگاهها وسایر ارگانهای .وابسته از جمله تشـــــــکل های اعتصاب شکن ارازل و اباش وغیره . با تــمام ایــــــن عوامل قوه قهریه و سرکوب اما کارگران هیچ گاه کار نبرد طبقاتی را تعطیل نکرده اند و بی باکانه درطول تمام سالهای سیاه و دشوار توانسته اند دست به حرکتهای هشیارانه ای بزنند و دشمن را وادار به عقب نشینی کنند. طبقه کارگردرچنین شرایط سخت و طاقت فرسایی توانسته با دست خالی به مبارزه دلا ورانه خود ادامه دهد و در این نبرد مرگ وزندگی موفق شده جزء بسیار ناچیزی از دست رنج خود ازکارفرمایان خون خوارو اسلام پناه بگیرد طبقه کارگر ایران در بستر مبارزه طبقاتی خود با طبقه سرمایه دار با موانع متعد دی روبرو است که عمده ترین آنها به قرار زیر است .
١- طبقه کارگربا دشمن اصلی خود که سرمایه دار است آشنا است چرا که با ابزار تولید و"ملزومات عینی تولید"که متعلق به فرد یا افراد دیگری که غیرازخود تولید کننده است آشنایی دارد و در نتیجه با صاحب این وسایل و ابزار تولید که همانا سرمایه دار است نیز آشنا میشود. طبقه کارگردر میدان تولید با مجموعه ای ازعوامل روحی روانی که ناشی از استثمار می باشد درگیراست از این رو تکرار روزانه این مسایل به کارگران شناخت میدهد در نتیجه این شناخت منجر به تضاد طبقاتی میگردد برای اینکه این تضاد طبقاتی تبدیل به کینه طبقاتی شودبه یک پروسه همه جانبه نیاز است که در این مجال نمی گنجد. اما گفتیم که طبقه کارگر در جنگ طبقاتی برای پیروز شدن بر طبقه سرمایه دار باید اسباب لازم این نبرد طبقاتی رافراهم کند. واما یکی ازاساسی ترین اصلی ترین وکارآمد ترین وسیله بــــرای طبقه کارگر اگاهی طبقاتی است هنگامیه طبقه کارگربه این مهم واقف آید اساسی ترین وبزرگتـــرین قــــــــدم تاریخی و حیاتی خود بدون شک و تردید درنبرد نهایی با سرمایه دار برمی دارد. همانطورکه که دشمن طبقه کارگربه کاری که میکند کاملا آگاه است استثمارطبقه کارگر کسب وکاراو است سرمایه داراستثمار کارگران و کسب ارزش اضافی حق بلا منازع وخد شه ناپـذیــر خود میداند درهمین مورد خودرا مالک نیروی کارکارگربحساب می آورد وبرهمین اساس مالکیت خصوصی را مشروع ومقد س می پندارد برای حفظ وسیانت از ان دولت مقتدری با ارگانهای قهرش تشکیل میدهد به هرحال اگرکسی چپ به این مالکیت نگاه کند سرمایه داران چشم اورا از حدقه درمی آورند تا چه رسد به اینکه کسی به آن بخواهد تعرض کند. اما طبقه کارگر درایران تجربه زیادی با خود دارد بقول زنده یاد احمد شاملو طبقه کارگرایران "جخ از مادر" نزاده است "عمر تاریخ بر"او" گـذ شته است نزدیکترین خاطره اش خاطره قرنها است" طبقه کارگر ایران حد اقل دویست سال تجربه مبارزه طبقاتی هم طبقه ای های خود را درسراسر جهان وسی وچهار سال تجربه مارزاتی خود علیه سرمایه داری در ایران را با خود دارد اینکه همه یادشان است که در رژیم شاه و قیام ٢٢ بهمن این طبقه کارگر ایران بود که بــا اعتـصــــاب عمومی خود کمر رژیم شاه را شکاند وباعث سقوط اوشد نه هیچ کس وهیچ نیروی دیگر.اما با این همه طبقه کارگر ایران در مقابل اتحاد سرمایه داران یک نیروی پراکنده،غیرمتحد وناخود آگاه است.
٢- کارگران درمبارزه شان با سیستم سرمایه داری نه تنها از انسجام طبقاتی بر خوردار نیستند بلکه از وظیفه فرهنگی اشان نیزقصورکرده اند. بطور مشخص فرهنگ کارگری موضوعی نیست که تــازه پابه عرصه وجود گذاشته باشـد فرهنگ کارگری که مطمئناَ ازبسیــاری جهات بافرهنگ بورژوازی متفاوت است از همان بدو تولد طبقه کارگر همراه با این طبقه به وجود آمده است، بالــــــــیده وشاخ وبرگ گسترانده است. در حقیقت هنگامیکه به هرکدام از این شاخه های فرهنگ پرولتری آنطور که شایسته پرداخت شود میتواند شگفتیی اززندگی انسان آزاد را به نمایش بگذارد .
٣- طبقه کارگر از طیف وسیع خورده بورژوازی که روشنفکران این طیف دراحزاب و سازمانهای سیاسی چپ متشکل شده اند در رنج است. اداماه دارد

کازلی بیست و ششم آوریل .دوهزارودوازده