افق روشن
www.ofros.com

اول ماه مه روز طبقۀ کارگر و سمبل مبارزۀ

این طبقه برای رهایی بشر از بردگیِ سرمایه و استثمار


کمیتۀ دفاع و جوانان - بلژیک                                                                          سه شنبه ١٠ اردیبهشت ۱۳۹٢

اول ماه مه روز طبقه­ی کارگر و سمبل مبارزه‌ی این طبقه برای رهایی بشر از بردگیِ سرمایه و استثمار است. اول ماه مه روز پرولتاریای انترناسیونالیست است که می‌داند تنها راهِ رهایی خود و بشریت "انقلاب پرولتری" بین‌المللی است. اول ماه مه کارگرانِ پیشرو، متحد و متشکل، در برابر صفوف سرمایه­داری آرایش می‌یابند تا جلوه­ای از مبارزه‌ی طبقاتی برای براندازی نظامِ ستم و استثمار را به نمایش بگذارند.
در سالی که پشت­سر گذاشتیم گرداب بحرانِ مالی سرمایه­داری، بخش­های بیشتری از دنیا را در خود فرو برد و میلیون­ها کارگر و زحمتکش را به فقر و بیکاری و نداریِ بیش از پیش، پرتاب کرد و رکود اقتصادی برخی از کشورها از جمله یونان، اسپانیا و ایتالیا و ... را به شرایط انفجارِ خشم توده­ها رساند، اما سرمایه همچنان برای سودزاییِ خود بارِ عظیمِ استثمار و ستم را بر گُرده­ی کارگران و توده­های زحمتکش چین، هند، برزیل و بنگلادش و ... نهاده و برای عبور از این شرایط بحرانی از هیچ جنایتی فروگذار نیست. از غارت و چپاول منابع، تا تخریب محیط زیست، تا فوق استثمار برده‌وار و تا سرحد مرگ و ... تا جنگ‌افروزی‌های جنایت‌کارانه در خاورمیانه و شمال آفریقا برای مهار خشم توده­ها و تغییر رژیم­های محافظ سرمایه­ی جهانی به نام مردم و به نفع سرمایه‌داری جهانی.
در سال گذشته ابعاد ویرانی و فقر در ایران هم گسترش غیرقابل باوری داشت. از هم پاشیدگی درونی هیأت حاکمه‌ی ایران از یک‌سو و فشارهای همه‌ جانبه‌ی بین‌المللی از سوی دیگر باعث شده که روند رشد بحران در ایران سرعتی مافوق تصور داشته باشد. افزایش بی‌سابقه‌ی شکاف طبقاتی، نبود و کمبود مایحتاج اولیه‌ی مردم در اثر تحریم، تورم مهارنشدنی، تعطیلی­های گسترده­ی صنایع پایه­ای و ورشکستگیِ کارگاه­های کوچک و ویرانی کشاورزی از یک­سو و رانت­خواری و باندبازی جناح­های مختلف حکومت اسلامی بر سر سرمایه­­های کشور از سوی دیگر، پایه­های اقتصادی و زندگی روزمره‌ی مردم را به "وضعیت بودن و نبودن" رسانده است. اقتصاد ایران که با زد و بندهای دولتی، نظامی و مذهبی به‌طور تمام و کمالِ در سرمایه­ی جهانی تنیده است نیز با ویرانی زندگی کارگران، حقوق بگیران و اقشار تحت ستم، ضامن سودزایی سرمایه­ی جهانی است. در چنین شرایطی است که علیرغم تضادهای درونی و بیرونی حاکمیت در آن شاهد این هستیم که ده­ها فعال کارگری در زندان­ هستند، زندانیان زیادی در انتظار اجرای حکم اعدام هستند، فعالین سیاسی و بخش عظیمی از نیروی جوان و تحصیل­کرده­ی آن مجبور به خروج از کشور یا تحملِ بیکاری در داخل کشور هستند، جوانان فقیر و عاصی با عناوین واهی اعدام می‌شوند، زنان بیش از پیش تحت ستم قرار می‌گیرند و ... نشان می‌دهد که تبعیض جنسیتی و فرودستیِ زنان، تبعیض نژادی، ملی، مذهبی و ... برای سرنگونی این حکومت به تضاد اصلی پرولتاریا و بورژوازی گره خورده است.
در سالی که پشت‌سر گذاشتیم طنین دل‌انگیز شورش‌ها و خیزش‌های کارگران، تهیدستان، زنان و جوانان و ... علیه نظم موجود را بلندتر از قبل شنیدیم هرچند انتظارمان برای به وقوع پیوستن یک انقلاب واقعی حاصلی نداد اما ما شاهد مقاومت و مبارزات مهمی در سرتاسر دنیا بودیم. اعتصابات و اعتراضات بزرگ کارگران و حقوق بگیران در شهرهای اروپا، خیزش زنان در مقابل مرتجعین اسلامی و غیراسلامی از خاورمیانه و شمال آفریقا تا هند، شورش کارگران مصر و تونس در برابر مرتجعینِ نظمِ کهن و ... نمونه­های امیدبخشی هستند که این فضای تیره و تار را روشن می­کنند اما کافی نیستند. در ایران نیز کارگران و زحمت­کشان چاره­ای ندارند به جز تشکل و وحدت حول آلترناتیوی که منافع حداکثری آنان را تامین کند. آلترناتیوی که مطالبات اولیه و منافع اساسیِ کارگران را به رهایی آنان از یوغ سرمایه و نظام سرمایه­داری گره بزند. چنین آلترناتیوی نیاز به مبارزه‌ی آگاهانه، پیوند با دیگر جنبش­های اجتماعی، ارتقای دانش و تئوری‌های انقلابی، اتحاد و همت بالای پیشروترین کارگران، روشنفکران طبقه­ی کارگر و کمونیست‌ها دارد. نیاز به این دارد که این پیشروان بتوانند افق انقلاب کمونیستی و دولت سوسیالیستی را برای کارگران و تمام توده­ها تعریف، روشن و ترسیم نمایند. نیاز به این دارد که این زنان و مردان پیشرو، هم­طبقه و هم­سرنوشت بتوانند میانِ قطب­های پوسیده و ارتجاعی موجود؛ صفوف پراکنده­ی کمونیست­ها، سوسیالیست­ها و نیروهای رادیکال و مترقی را متشکل سازند و موضع انقلاب را اتخاذ کنند. چنین موضعی فقط با مرزبندیِ قاطع با جناح­های رنگارنگ رژیمِ اسلامی و با دخالت­های نظامی و غیرنظامیِ امپریالیست­ها جایگاه خود را در جامعه باز می­کند. طبقه­ی کارگر دو راه بیشتر ندارد: ادامه وضع موجود؟! یا تغییر انقلابی وضع موجود؟!

بنابراین در این در روز در اتحاد با مبارزه‌ی طبقه‌ی بین‌المللی‌مان فریاد می­زنیم:

پرولتاریا هیچ چیز برای از دست دادن ندارد جز زنجیرهای پایش!

کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد!

مرگ بر جمهوری اسلامی!

زنده­ باد اول ماه مه؛ روز جهانی کارگر!

زنده باد مبارزات کارگری در سراسر جهان!

زنده باد همبستگی انترناسیونالیستی!

کمیتۀ دفاع از مبارزات مردم ایران - بلژیک

کمیتۀ جوانان بلژیک