اول ماه مه،) یازده اردیبهشت) روز جهانی کارگر و روز اتحاد و همبستگی بین المللی این طبقه، برای اعتراض به نابرابری و بهره کشی موجود در نظام های سرمایه داری و برپایی دنیایی عاری از ستم و بهره کشی طبقاتی است. روز جهانی کارگر همچنین روز تجمع میلیونی کارگران، برای بیان خواست ها و مطالبات طبقاتی این طبقه، جهت بهبود شرایط کار و زندگی کارگران و رهایی آنان از مشقات و نابرابری های بیشمار نظام سرمایه داری است. در چنین روزی، میلیون ها کارگر در سرتاسر جهان دست از کار می کشند و به خیابان ها می آیند تا خشم و انزجار خود را نسبت به مصائب و مشقاتی که نظام سرمایه داری برای مردم کارگر و بخش وسیعی از بشریت موجود به ارمغان آورده است فریاد کشند. کارگران در این روز در سرتاسر دنیا گرد می آیند تا نشان دهند که علی رغم تفاوت هایی در نژاد، زبان، ملیت و مذهب، یک طبقه واحد و جهانی هستند که همگی در یک چیز مشترکند. آنان فاقد ابزار تولیدند و تنها از طریق فروش نیروی کار خویش به صاحبان سرمایه در قبال دریافت مزد، امرار معاش می کنند.
پیام روز جهانی کارگر و تظاهرات کارگران در این روز، در جای جای این کره خاکی و در اقصا نقاط دنیا در عین حال نشان از آن دارد که: کارگران، اکثریت آحاد جامعه را تشکیل می دهند که اگر یک روز و تنها یک روز دست از کار بکشند، جهان هستی از حرکت باز می ماند و همه چیز متوقف می شود. تظاهرات میلیونی کارگران در روز جهانی کارگر همچنین مبین این حقیقت است که: خیل عظیم تولید کنندگان رفاه و ثروت در جوامع انسانی، اگر به صورت یک طبقه متحد و متشکل شوند و بویژه خود را به دانش و آگاهی طبقاتی مجهز نمایند، اساسن این قابلیت و توانایی را دارند که علاوه بر بهبود شرایط کار و معیشت خویش و خیل عظیمی از انسان های روی زمین، نقش پیشرو و تعیین کننده ای را در الغای نظام جهنمی سرمایه و ایجاد جامعه ای آزاد و فارغ از ستم و استثمار طبقاتی بازی نمایند .
****
کارگران امسال نیز در سرتاسر دنیا مراسم روز جهانی کارگر را در شرایطی برگزار می کنند که نظام سرمایه داری را بحرانی عمیق و فزاینده احاطه کرده است. بحرانی که در تاریخ حیات این نظام ــ اگر نه بی سابقه ــ کم سابقه بوده و می رود تا بیش از هر زمان دیگری هستی و موجودیت آن را به زیر سئوال ببرد. بحرانی که با همه ی عظمت و بزرگی خود، ثبات و به اعتباری بقای نظام سرمایه داری را مورد تردید قرار داد و گنديدگي اين نظام را پس از فروپاشي بلوك شرق و ادعاي پايان تاريخ به نمايش گذاشت.
****
سرمایه اما همه ی تلاش خود را به کار می بندد تا برای پیشگیری از تعمیق و تشدید بحران های مبتلابه نظام، با استفاده از سیاست های "نئولیبرالیستی و اقدامات ضدکارگری و سرمایه محوری، چون تحکیم "اقتصاد بازار" و اِعمال برنامه ی "ریاضت اقتصادی "- که درواقع تاوان پیامدهای ویرانگر بحران سرمایه، از جیب توده های کارگر و مردم ستمدیده ی این گونه جوامع است - حتی المقدور تبعات بحران های نظام سرمایه داری را متوجه توده های کارگر و مزد بگیران تحت ستم و استثمار در سرتاسر جهان نموده و یکی بعد از دیگری، آن ها را بر سر کارگران خراب نماید. لذا از مدت ها پیش، متناسب با عمق و گسترش بحران، تهاجم همه جانبه ای را به سطح زندگی و معیشت طبقه کارگر آغاز نموده و به اشکال مختلف، در صدد بازپس گیری دستاوردهای سال ها تلاش و مبارزه کارگران برای بهبود زندگی برآمده است.
سرمایه جهانی و انحصارات مالی آن همواره تلاش می کنند تا با تشدید استثمار طبقه کارگر در داخل مرزها، از طریق اخراج و بیکارسازی کارگران و ایجاد عدم امنیت شغلی برای طبقه کارگر و به دنبال آن، پایین نگه داشتن سطح دستمزدها، و در بیرون از مرزها، با راه انداختن مسابقه تسلیحاتی و تجاوز نظامی به برخی از کشورها در مناطق مختلف جهان، به منظور استفاده از نیروی کار ارزان مردم، تأمین بازارهای فروش برای کالاهای خود و در یک کلام غارت هرچه بیش تر منابع مردم آن کشورها، حتی المقدور سودآوری سرمایه را تضمین نموده، از شدت و حدت بحران های دامنگیر نظام، بکاهند. اگر چه در همه جا به طور اجتناب ناپذیر و روزافزونی با مقاومت و اعتراض کارگران و توده های مردم به جان آمده(اکثریت آحاد جامعه) مواجه گشته و حساب های شان یکی بعد از دیگری غلط از آب در آمده می آید.
****
ایران نیز کشوری سرمایه داری است که قوانین منحوس و نابرابر این نظام جهنمی، در آن جریان داشته و با شدت و حدت هر چه تمام تر در آن اعمال و اجرا می شود. کارگران ایران امسال نیز در شرایطی به استقبال اول ماه مه می روند که سرمایه داران حاکم بیش از هر زمان دیگر طبقه کارگر را آماج تهاجم خود قرار داده است. سرمایه در ایران، درهماهنگی با سرمایه داری جهانی و نهادهای مالی آن، از جمله "صندوق بین المللی پول" و "بانک جهانی"، در جهت تامین شرایط مطلوب برای سودبری و انباشت سرمایه، کارگران را به شدیدترین و بی رحمانه ترین شکل ممکن استثمار می کند و به فقر و خانه خرابی میکشاند. علاوه بر این، پیامدهای طرح به اصطلاح "هدفمند کردن یارانه ها" (حذف یارانه ها از کالاهای اساسی و مورد نیاز توده های مردم) و "تحریم های اقتصادی" اعمال شده از جانب برخی از دولت های سرمایه داری متروپل و همچنین تبعات بحران جهانی سرمایه، خود مزید بر علت شده، طبقه کارگر ایران را سخت در مضیقه و تنگنا قرار داده و شرایط طاقت فرسایی را به این طبقه تحمیل کرده است.
تعیین حداقل دستمزد کارگران، به میزان یک چهارم زیر خط فقر، توسط یکی از نهادهای سرمایه داری، با نام "شورای عالی کار" (متشکل از نمایندگان بخش خصوصی و دولتی سرمایه، به اضافه باز هم نمایندگان انتصابی هر دو بخش آن، این بار با نام " نمایندگان کارگران") و عدم پرداخت حتّا همان دستمزدهای ناچیز و به تعویق انداختن آن ها برای ماه های متمادی؛ حذف سوبسیدها (یارانه ها) - که در واقع بخشی از دستمزدهای پرداخت نشده کارگران است - از بسیاری از کالا های اساسی مردم؛ به تعطیلی کشاندن کارخانه ها و کارگاه ها، همراه با اخراج و بيكارسازي های گسترده كارگران، عمدتن برای مطامع سودپرستانه و زیاده خواهی های سرمایه داران؛ تحميل قراردادهاي موقت و سفيد امضاء و حاكم كردن شركت هاي پيمانكاري بر سرنوشت خیل عظیمی از كارگران (بیش از هشتاد درصد آنان) و از این طریق ایجاد عدم امنیت شغلی در مراکز کار و تولید؛ رشد فزاینده و همه روزه حوادث کار و در واقع تبدیل مراکز کار و تولید به قتلگاه کارگران؛ سقوط ارزش پول کشور و تورم لجام گسیخته ناشی از آن و در این ارتباط گرانی سرسام آور کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم، از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان؛ وضعیت معیشتی وخیم و فلاکت بار بازنشستگان و در این رابطه، ناکارآمدی انواع بیمه های اجتماعی؛ و ... تنها بخش هایی از مصائب و بي حقوقي هایی است كه کارگران و توده های مردم ستمدیده با آن مواجه هستند. به این سیاهه البته می توان تهاجم گسترده به جنبش های مختلف اجتماعی؛ سركوب تشکل ها و اعتراضات کارگران، زنان و دانشجویان و دستگیری و زندانی کردن فعالان هر یک از این جنبش ها؛ سرکوب آزادی های دمکراتیک و سیاسی؛ ستم و استثمار مضاعف نسبت به زنان و کارگران مهاجر؛ بی کاری و بی حقوقی جوانان، کودکان و اجرای احکام ضدانسانی سنگسار و اعدام و... را نیز اضافه کرد که همه و همه نشان از ماهیت ضدکارگری و ضدبشری نظام سرمایه داری دارد. اين وضعيت البته سال هاست كه در ایران سرمایه داری رواج داشته و زندگی را بر توده کارگران و مردم ستمدیده و زحمتکش این دیار تباه کرده است. سرمایه داری بحران زده در سال های اخیر با تشدید استثمار؛ بیکارسازی و اخراج کارگران؛ کاهش خدمات درمانی و بهداشتی و بویژه پایین نگه داشتن سطح دستمزدها، تنها بر شدّت و دامنه آن افزوده است.
بی جهت نیست در شرایطی که حتی آمارهای رسمی و حکومتی، میزان تورم موجود را بیش از٣١ در صد و برای کالاهای اساسی تا ۴٠ در صد اعلام می کنند، دستمزد کارگران تنها ٢۵ درصد افزایش می یابد و باز هم بدون علت نیست در حالی که خط فقر از جانب بانک مرکزی و برخی از دیگر نهادهای حکومتی بیش از یک میلیون و پانصد هزار تومان برآورد می شود "شورای عالی کار" (بخوان شورای عالی سرمایه) حداقل حقوق کارگران را برای سال ٩٢ تنها چهار صد هشتاد و هفت هزار تومان تعیین می نماید. طبیعی است که این مقدار دستمزد به هيچ وجه تناسبي با مخارج و حداقل هاي زندگي كارگران نداشته و تنها و تنها موجبات فقر و خانه خرابی بیش تر کارگران و نابودي و مرگ تدریجی آنان و خانواده هاي شان را فراهم خواهد آورد.
ناگفته پیداست که کارگران بهیچوجه نمی توانند در قبال این همه ستم و بی حقوقی ساکت بنشینند و تنها شاهد و ناظر خاموش و "سر به راه" وقایع و اتفاقات پیرامونی خود باشند. کارگری را که بر اثر حرص و ولع سیری ناپذیر سرمایه و سودجویی بی حد و حصر مشتی سرمایه دار به روز سیاه نشسته است، نمی توان صرفن با حربه ی تهدید و ارعاب و سرکوب و زندان، بر سر جای خود نشانده، وادار به سکوت کرد. کارگران قطعن در مقابل این بی عدالتی ها و تعرضات ساکت نخواهند نشست. همان گونه که تا کنون ساکت ننشسته اند. آنان بارها و بارها اعتراض خود را نسبت به شرایط سخت و ذلت بار زندگی نشان داده و همواره به دفاع از موجودیت و حرمت خویش برخاسته اند. اگر چه هر گونه اعتراض و حق طلبی آنان همواره با تهدید و بازداشت و زندان پاسخ گرفته است.
آری ما كارگران در مقابل اين وضعيت ضد انساني و فلاکت بار و گسترش لحظه به لحظه عمق و دامنه آن سكوت نخواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد که بيش از اين حق حيات و هستي ما را به تباهي بكشانند. از نظر ما تداوم وضعیت موجود، سوق دادن زندگی و معیشت میلیونها کارگر و خانواده هایشان از خط فقر به خط مرگ است. ما تعرض به زندگی و معیشت خود را بر نخواهیم تافت و متحد و یکپارچه در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی اجتماعی تحمیل شده بر خود و خانواده هایمان ایستادگی خواهیم کرد. ما توليد كنندگان اصلي ثروت و نعمت در جامعه هستيم. داشتن يك زندگي انساني، مطابق با بالاترين استانداردهاي حيات بشر امروز، حق مسلم ماست. براي تحقق آن ما تمامي موانع پيش روي خود را، با اتكا به مبارزه و قدرت ِ اتحاد و همبستگي مان و همچنین برپايي تشكل هاي مستقل و طبقاتی، از سر راه بر خواهيم داشت. باید به وضعیت موجود خاتمه داده شود. ما کارگران دیگر تحمل اینهمه بی حقوقی و بی حرمتی به زندگی و معیشت خود را نداریم. ما اعلام می کنیم که متحد و یکپارچه در مقابل آن ایستادگی خواهیم کرد.
١- در حالي كه میزان تورم اعلام شده توسط نهاد هاي رسمي دولتی (بانک مرکزی جمهوری اسلامی) در سال ٩١ ، بيش از ٣١ درصد و خط فقر، بیش از يك ميليون و پانصد هزار تومان در ماه برآورد شده است، به اصطلاح "شورای عالی کار" بر چه اساسی و با کدام معیار منطقی و قانونی، حداقل دستمزد کارگران را در سطح تورم ٢۵ درصدی و میزان آن را چهارصد و هشتاد و هفت هزار تومان تعیین و اعلام می نماید؟ از جنبه های ضد کارگری و ضدانسانی این اقدام هم که بگذریم ، این کار حتی با قوانیم مصوب و مورد پذیرش خود حکومت (ماده۴١ قانون کار جمهوری اسلامی) نیز خوانایی و مطابقت ندارد! این عمل ِ آشکارا سرمایه دارانه این نهاد ضدکارگری، همانا تحميل مرگ تدريجي برميليون ها خانواده كارگري و در واقع توهین به مقام و منزلت کارگران است. با توجه به گرانی سرسام آور کالاها و تورم موجود، این میزان دستمزد حتی کفاف مخارج چند روز کارگران و مزدبگیران تحت ستم و استثمار را هم نمی دهد. بر این اساس ما کارگران ضمن رد شیوه "سه جانبه گرايي ِ" تعيين دستمزد، توسط یک نهاد سرمایه داری" (شوراي عالي كار) و انحلال این " شورا"، خواهان اعتراض و مبارزه متشکل و سازمانيافته ي كارگران ِ سراسر ایران براي افزايش دستمزد ها، براساس اعلام نظر و برآورد نمايندگان واقعي و منتخب آنان، در تشكل هاي مستقل كارگري، مطابق با نرخ واقعی تورم هستیم.
٢ - برپايي تشكل هاي مستقل كارگري و حق اعتراض و اعتصاب،تجمع و راهپیمایی و حق آزادي بيان و نشر امروزه جزء حقوق مسلم و خدشه ناپذير ما کارگران و همه ی آحاد مردم در جامعه است. لذا ما کارگران خواهان برخورداری از تمامی این حقوق، به ویژه حق ایجاد تشکل های مستقل و آزاد کارگری هستیم و برای دستیابی به آن و دیگر حقوق سیاسی و اجتماعی، به عنوان حقوق مسلم خود به صورت متشکل تلاش و مبارزه خواهیم کرد.
٣ - ما کارگران خواهان لغو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء و اساسن كارهاي بدون قرارداد و همچنین حذف شركت هاي پيمانكاري، كه نتيجه اي جز سود جویی بیش تر برای سرمایه داران و عدم امنيت شغلي، دستمزدهای پایین و حذف یا ناتمام ماندن وضعيت بيمه ای و از این طریق استثمار و فشار بیش تر برای کارگران ندارد هستیم. بر همین اساس، از كارگران شركت هاي پيمانكاري و كارگراني كه با قراردادهاي موقت مشغول به كار ميشوند و نيز كارگران اخراجي مي خواهيم با ايجاد تشكل هاي خود دربرابر اين وضعيت به مبارزه بپردازند.
۴ - دستمزدهاي معوقه كارگران و خسارت هاي ناشي از آن بايد فوراً و بدون هيچ عذر و بهانه اي به کارگران پرداخت شوند. عدم پرداخت دستمزدهای معوقه در واقع جُرم آشکاری است که می بایست مورد پیگرد قضائي قرار گرفته و خسارات ناشی از آن به کارگران پرداخت شود.
۵ - اخراج و بیکارسازی کارگران توسط سرمایه داران در واقع یکی از راه های انداختن بار بحران سرمایه، بر دوش های کارگران است. ماخواهان اقدامات دسته جمعي و متحد همه ي بخش هاي كارگری، عليه موج بيكارسازي ها و اخراج کارگران و مزدبگیران تحت ستم و استثمار و در همین رابطه پرداخت بیمه ی بیکاری مکفی، تا زمان اشتغال مجدد این کارگران بر سر کار می باشیم. بدون تردید، هر گونه تلاش و مبارزه براي پیشگیری و یا خنثي نمودن اخراج و بيكارسازي کارگران و نيز تلاش براي بازگشت به كار آنان، باید به شيوه هاي جمعي و سازمانيافته انجام گیرد تا حتی المقدور نتایج مطلوبی به بار آورد.
٦ - ما کارگران خواهان اختصاص انواع بیمه های تأمین اجتماعی، از جمله بهداشت و درمان رایگان، بیمه های بازنشستگی و بیکاری و...، به اکثریت قریب به اتفاق توده کارگران و مزدبگیران جامعه هستیم. به باور ما، استفاده از مزایای بیمه های تأمین اجتماعی امروزه جزء حقوق مسلم و خدشه ناپذیر کارگران و عموم مردم زحمتکش و تحت ستم جامعه به شمار می آید و پرداخت آن به عموم مردم کارگر نیز در ردیف پاسخ گویی به نیازها و ضروریات اولیه و مسلم هر جامعه ای است. بیمه های تأمین اجتماعی اگر می خواهد که به نحو مطلوبی از آن استفاده شود می بایست که به دست نمایندگان منتخب و واقعی خود کارگران و تمامی مردم زحمتکش جامعه اداره شود.
٧ - ما خواهان برابري کامل حقوق زنان و مردان در تمامي شئونات زندگي اجتماعي، اقتصادي، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی، و محو كليه قوانين تبعيض آميزعليه آنان می باشیم. ما خود را در مبارزه زنان برای رسیدن به حقوق کامل شان با مردان، سهیم و ذینفع دانسته و از تمامی کارگران و توده های مردم عدالت طلب و آزادیخواه جامعه می خواهیم که برای به کرسی نشاندن این خواسته ها و به طور مشخص مطالبات ویژه زنان، به عنوان نیمی از جامعه و از این طریق، ایجاد پیوند میان جنبش کارگری و جنبش زنان، به صورت متحد و متشکل، دست به فعالیت و مبارزه بزنند.
٨ ــ ما کارگران خواهان قطع فوری و بدون قید و شرط هرگونه اِعمال فشار نسبت به کارگران و فعالان کارگری، و همین طور، فعالان دیگر جنبش های اجتماعی و به طور مشخص قطع تعقیب، تهدید، احضارهای مکرر و بازداشت و زندانی کردن آن ها می باشیم. ما همچنین خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط همه ی کارگران زندانی از جمله شاهرخ زمانی، محمد جراحی، پدرام نصرالهی، رضا شهابی، رسول بداغی، عبدالرضا قنبری و ... و تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و همراه با آن، لغو احکام صادره علیه فعالان کارگری و فعالان سایر جنبش های اجتماعی و توقف پیگردهای امنیتی و قضایی، نسبت به آنان هستیم.
٩ - ما ضمن تأکید بر اتحاد و همبستگی بخش های مختلف طبقه کارگر و اعلام حمايت قاطعانه از مطالبات معلمان، پرستاران و ساير بخش هاي این طبقه، به سهم خود از مبارزات عدالت طلبانه و برحق آنان برای احقاق حقوق مسلم خود دفاع نموده و برای دستیابی به آن حقوق و مطالبات، به صورت متحد و متشکل تلاش و مبارزه خواهیم کرد.
١٠- ما بخشي از طبقه كارگر جهانی هستيم و به سهم خود از حقوق و حرمت انسانی همه ی کارگران و بشریت عدالت طلب و آزادی خواه دفاع می کنیم. لذا اکیدن با اخراج و تحميل انواع ستم و بي حقوقي نسبت به كارگران ِ ملیت های مختلف، و به طور مشخص کارگران مهاجر افغاني مخالفیم و آن را محكوم مي كنيم. كارگران مهاجر افغان در ايران، تحت شرایط بسیار سخت و تأسف باری زندگي مي كنند و از ابتدائی ترین حقوق انسانی خویش محرومند. ما ضمن محكوم كردن هر گونه ستم و تبعيض نسبت به این کارگران، خواهان رعایت حرمت آنان و برخورداری شان از حقوق کامل شهروندی با مردم ایران می باشیم.
ما همچنین ضمن قدرداني از تمامي حمايت هاي بين المللي از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته هاي كارگران در سراسر جهان، از جمله "جنبش اشغال وال استریت" و دیگر اعتراضات کارگری و مردمی در کشورهای اروپایی و آمریکا، خود را متحد طبقاتی تمامی بخش های طبقه کارگر، در سرتاسر دنیا دانسته و بيش از هر زمان ديگر بر همبستگي بين المللي طبقه كارگر براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري تاكيد مي كنيم. ما در عین حال خواستار تقويت سازمانيابي و مبارزات هدفمند و با برنامه توسط اين كارگران هستيم.
١١ - پدیده کودکان کار به شکل غیر قابل تصوری در حال گسترش است. نظام سرمايه داري با هدف پايين نگه داشتن سطح دستمزدهای کارگران و سودآوری بیش تر و بیش تر، تحت عناوین و بهانه های مختلف، این پدیده(کار کودکان) را در سرتاسر دنیا گسترش می دهد. کار کودکان باید ممنوع شود و هر طرحی برای رسمیت بخشیدن به این، تحت هرعنوان و بهانه ای می بایست محکوم گردد. همه ی كودكان (افراد زير١٨ سال) بايد جداي ازموقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين و نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و نژادي و مذهبي، از امكانات آموزشي، رفاهي و بهداشتي رایگان و يكساني برخوردار باشند.
١٢ - اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام گردد و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاري مراسم اين روز ملغي گردد.
زنده باد همبستگي و اتحاد بين المللي طبقه كارگر - زنده باد اول ماه مه
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
١٣٩٢/٢/١٠