اول ماه مه ١٣٨٩ : نقطه آغازی بر گره خوردن مطالبات اقتصادی و سیاسی کارگران
درآمدی بر لزوم تعمیق و گسترش اتحاد جنبش کارگری با جنبش دانشجویی و دیگر جنبش های اجتماعی
امسال روز اول ماه مه با حضور چشمگیر پلیس و نیروهای ضدشورش در خیابان مرکزی تهران (خیابان آزادی) شروع شد. صبح اول ماه مه، تمرکز نیروهای پلیس و ضدشورش در خیابان انقلاب نسبت به دیگر نقاط بیشتر بود. از ساعت ٢ بعدازظهر سراسر خیابان آزادی از میدان آزادی تا میدان انقلاب مملو از نیروهای نظامی شده بود. اکثر مراکز نظامی چون پایگاه مقداد، مرکز پلیس راهنمایی تقاطع آزادی-خوش، سپاه پاسداران و نیروهای نظامی در حال آماده باش بودند. به طور کلی می توان گفت در تهران حکومت نظامی نامحسوس برقرار شده بود.
چنین جو سرکوب واختناقی که در اول ماه مه امسال در خیابان ها شاهد آن بودیم، از بدو حاکمیت جمهوری اسلامی به جز یکی دو سال اول که کارگران علناً در صحنه بودند جزو لاینفک این رژیم بوده است. سال ها با شوراهای اسلامی که دست ساز دولت بودند و هدف از ایجادشان مقابله با اعتراضات کارگران و جاسوسی و سرکوب فعالیت هایشان بودند رژیم اسلامی دست به مقابله نرم و سخت با حرکت های کارگری زده است و هم اکنون نیز در حمایت از شوراهای اسلامی از هیچ حرکت ضدکارگری فروگذار نمی کند. این جو سرکوب در رابطه با مبارزات کارگران برای گرفتن حقوق معوقه، جلوگیری از اخراج و اعتراضات و مبارزات کارگران شاغل برای افزایش دستمزد و دیگر مطالبات به ویژه در کارخانه های بزرگ مشهود می باشد. از سوی دیگر سرکوب معلمان، دانشجویان، جنبش زنان و دگراندیشان و دگرباشان بر کسی پوشیده نیست. اما سانسور خبری چنان عمل می کند که هیچکدام از اخبار کارگری از رسانه ها پخش یا منتشر نمی شود. تاکنون در طول سی و یک سال حکومت رژیم اسلامی یک اخبر اعتصاب یا راهپیمایی کارگران از رادیو و تلویزیون پخش نشده است. ساختار اقتصادی جمهوری اسلامی بر مبنای تولید ارزش اضافه از نیروی کار ارزان بنا شده است. استبداد جزو لاینفک این نظام سرمایه داری است. به همین خاطر است که در شورش های توده ای چند سال اخیر علیه شرایط بد اقتصادی و استبداد، شعار ضدحکومتی و ضددیکتاتوری بر طرح مطالبات اقتصادی که سال ها کارگران برای آنها مبارزه می کنند پیشی گرفته است. تدافعی بودن مبارزات کارگری دلایل مختلفی چون خیل عظیم کارگران بیکار، عدم امنیت شغلی، پایین بودن آگاهی کارگران و... نیز دارد ولی علت اصلی آن جو سرکوب و خفقان حاکم بر نظام استبدادی سرمایه داری ایران است.
با وجود این شرایط از ساعت ٩ پیاده روهای خیابان از میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر و از چهارراه ولیعصر به سمت میدان ولیعصر توده خشمگین که عمدتاً متشکل از کارگران و دانشجویان بود در حال حرکت بود. در چند نوبت شعارهایی ضد حاکمیت سر داده شد که موجب حمله نیروهای نظامی گردید. علاوه بر تمرکز کارگران و دانشجویان در خیابان آزادی (اطراف میدان انقلاب)، ١۶ آذر و دیگر خیابان های فرعی که به خیابان آزادی منتهی می-شوند چشمگیر بود. داخل دانشگاه تهران نیز دانشجویان با سر دادن شعار «کارگر، دانشجو، اتحاد، اتحاد» و شعارهایی چون «یا مرگ یا آزادی» دست به تجمع زدند. رویداد قابل توجه دیگر حضور اعلام نشده محمود احمدینژاد در این دانشگاه بود (برای سخنرانی در مراسم گرامیداشت مرتضی مطهری) که با واکنش سریع دانشجویان روبرو گردید که با شعار «دیکتاتور حیا کن، دانشگاه رو رها کن» به استقبال وی رفتند و مقابل تالار ابن سینا دست به تجمع اعتراضی زدند. حضور گارد ویژه در اطراف تالار بسیار چشمگیر بود. ماموران حراست دانشگاه نیز که تعداد آنها قابلتوجه بوده، با اتومبیلهای خود تلاش کردند دانشجویان را پراکنده کنند که موفق به این کار نشدند. نیروهای گارد ویژه، اجازه ورود دانشجویان معترض به داخل تالار را ندادند و تنها «دانشجویان خاص» (بسیجی ها و دیگر مزدوران رژیم) اجازه حضور در تالار را داشتند که با هماهنگی قبلی وارد میشدند. دانشجویان هنگام خروج از دانشگاه با کارگرانی که سرخورده از فراخوان خانه کارگر در خیابان ابوریحان برخورد می کردند به گفتگو می پرداختند که نیروهای نظامی و بسیجی موتورسوار آنها را پراکنده می کردند. پیش از ظهر نیروهای موتورسوار برای تشدید جو رعب و وحشت و جلوگیری از تجمع توده های کارگری- دانشجویی از غرب به شرق و بالعکس در خیابان آزادی و خیابان دانشگاه و ١۶ آذر در حال رفت و آمد بودند.
خانه کارگر هم همسو با حاکمیت سرمایه برنامه ای ترتیب داده بود و کارگران را از مناطق مختلف به خانه کارگر آورده بود. کارگران دسته دسته از خانه کارگر به سطح خیابان انقلاب سرازیر می شدند. با چند دسته از این کارگران معترض به برنامه های خانه کارگر برخورد کردیم که می گفتند «ما فکر می-کردیم می خواهند راهپیمایی برگزار کنند»، «ما آمده بودیم تا شعارهای خود را سر بدهیم»، «دست خانه کارگر برای کارگران رو شده است.» با این وجود خانه کارگر در راستای خدمت به حاکمیت مستبد سرمایه برنامه ای ترتیب داده بود تا کارگران را از شرکت در حرکت های اعتراضی بر علیه فقر و نبود آزادی بازدارد. نظام سرمایه و نظام تولید ارزش اضافه هم زمان از نیروی سرکوب و فریب علیه کارگران استفاده می کند.
ساعت پنج بعدازظهر کارگران و دانشجویان در پاسخ به فراخوان ده تشکل از فعالین کارگری به جلوی وزارت کار آمدند که قبل از ورود آنها نیروهای نظامی مستقر شده بودند. این تشکل ها از قبل خواست ها و مطالبات خود را منتشر کرده بودند. نیروهای پاسدار سرمایه به جمع معترضان حمله ور شدند. تا ساعتی تجمع اعتراضی با جنگ و گریز در خیابان آزادی و خیابان های اطراف ادامه داشت. امسال بسیاری از کارگران در روز جمعه هم گردهمایی کارگری در پارک ها داشتند و حول خواست-ها و مطالبات خود به گفتگو نشستند.
ویژگی های اول ماه مه امسال همبستگی دانشجویان با کارگران بود که چه در دانشگاه با شعار «کارگر، دانشجو، اتحاد، اتحاد»، چه با همراه شدن با کارگران یدی و فکری در خیابان-های اطراف دانشگاه و چه با شرکت در مراسم فعالین کارگری و کارگران در جلوی وزارت کار متبلور گردید. این اتحاد و همبستگی از روزهای 13 آبان و 16 آذر شروع شده بود و در اول ماه مه درجاتی از رشد و اعتلای خود را به نمایش گذاشت. این اتحاد ذهنی نیست بلکه زمینه ای عینی دارد. بخش عمده دانشجویان متعلق به خانواده های کارگری هستند. بخش دیگری کارگر-دانشجو هستند، یعنی در حالی که درس می خوانند برای تأمین معاش خود کار هم می کنند. طبیعی است بخش کوچکی از دانشجویان هم متعلق به طبقات غیرکارگری هستند و به قول دانشجویی بحث این صف بندی طبقاتی مدت هاست در بین دانشجویان شروع شده است. بیمه کلیه کارگران اخراجی، بیکار و آنهایی که به سن کار می رسند، درمان رایگان، آزادی بیان، آزادی تشکل، افزایش دستمزد و... از جمله خواست هایی است که که بارها کارگران در تجمع و اعتراضات خود برای آن ها مبارزه کرده اند. لغو اعدام که در مطالبات کارگران آمده است خواسته-ای است که مردم عملاً برای آن مبارزه کردند و چند کشته نیز دادند. اول ماه مه امسال نمایشی از مبارزات کارگران علیه استبداد سرمایه بود. کارگران عملاً دیدند مبارزه برای مطالباتی چون لغو قراردادهای موقت، تحصیل رایگان، آزادی زندانیان سیاسی و... جدا از مبارزه علیه استبداد نیست.
با وجود جو سرکوب و خفقان و نیرنگ بخشی از بدنه کارگری در مبارزه علیه سرمایه و استبداد در روز اول ماه مه به اشکال مختلف شرکت کردند و این تک جوش ها زمینه ساز گره خوردن بدنه کارگری با پیشروان کارگری است. افشای طرح هدفمند کردن یارانه ها که طرحی برای سرکیسه کردن کارگران است هم در مطالبات تشکل های کارگری آمده بود و هم در نوشته های پیشروان کارگری به آن پرداخته شده است. بحث امروز مسئله هدفمند کردن یارانه ها است که در کنار آن مسئله کارگران بیکار ، شاغل و اخراجی، لغو قراردادهای موقت، پرداخت حقوق معوقه، بیمه بیکاری، امنیت شغلی (رسمی شدن کلیه کارگران)، افزایش دستمزد و... جایگاه ویژه ی در بحث های روزمره کارگران دارد.
اتحاد و همبستگی کارگر و دانشجو از ویژگی های بارز این مقطع از مبارزات کارگری است که اول ماه مه امسال نقطه شروع خوبی برای تعمیق و بسط این اتحاد می باشد. خواست ها و مطالبات کارگری که در بیانیه های مختلف آمده است مطالباتی نیست که صرفاً در مراسمی چون اول ماه مه طرح شود. این خواست-ها مطالباتی است که بارها کارگران در مبارزات خود علیه سرمایه طرح و مبارزه کرده اند و مبارزه برای آنها همچنان ادامه دارد. از آنجایی که سرمنشأ این فقر و مسکنت نظام تولید ارزش اضافه است، تا نظام سرمایه وجود دارد، این مبارزه هم تعطیل بردار نیست. اکنون جمهوری سرمایه که در چنگال بحران سرمایه داری گرفتار شده است درصدد است با تشدید سرکوب و اختناق برای حل بحران دامنگیر خود که زائیده نظام سرمایه داری است از جیب های خالی کارگران هزینه کند. طرح هدفمند کردن یارانه های دولت احمدی نژاد نیز در این راستا است. کارگران نیز برای احقاق حقوق خود ناگزیر به مبارزه با سرمایه و استبداد هستند. تحمیل این مطالبات یک تشکل سراسری کارگری علیه سرمایه را طلب می کند. آزادی تشکل چیزی نیست که دولت های سرمایه داری هبه کنند، بلکه آزادی تشکل بر بستر مبارزه علیه سرمایه و اختناق به وجود می آید.
نیاز حیاتی امروز جامعه ایران جهت گسترش مبارزات و حصول به اهداف نحله های گوناگون فکری و طبقاتی کشور، اتحاد تمامی جنبش های اجتماعی (جنبش های کارگری، دانشجویی، زنان، دگراندیشان و دگرباشان که در ضمن اعضا و اهداف آنها کاملاً از هم جدا و متفاوت نیستند و تقسیم بندی آنها ارزش نسبی داشته و در این نوشتار جهت متمایز نمودن سطوح مختلف مطالبات در سطح جامعه به کار برده شده است) بر مبنای حمایت از خواست های مشترک و بسط آگاهی های لایه های مختلف اجتماعی نسبت به این مطالبات و همچنین نسبت به پتانسیل عظیمی می باشد که در بطن جنبش های اجتماعی وجود داشته و آزاد شدن آن در صورت اتحاد و عمل مشترک این جنبش ها می تواند سرفصل تحولات عظیم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باشد.///
رامین کوهیاری