امسال در شرایطی مراسم اول ماه مه را برگزار می کنیم که سرمایه داری ِجهانی با توجه به تداوم بحران ذاتی خود همچنان و به اشکال مختلف طبقه ی کارگر را متحمل فشارهای سنگین برآمده از ساختار فرسوده ی خود نموده است. سیستم سرمایه داری که در طول حیات خویش، و با توجه به خصلت طبقاتی اش و با در نظر داشتن ولع سیری ناپذیرش نسبت به کسب سود، به هیچ وجه حاضر به چشم پوشی از منافع کلان طبقاتی خود نبوده و نخواهد بود، به اشکال مختلف سعی در خروج از گرداب بحران اقتصادی، و برون رفت از چالش های مالی خویش نموده، تا به نحوی تداوم حیات خود را در سایه ی هر چه بی حقوق تر کردن طبقه ی کارگر بازتولید نماید. اخراج و بیکارسازی های گسترده، حقوق های چند برابر زیر خط فقر، افزایش ساعات کار، کاستن از استانداردهای زندگی و خدمات اجتماعی تنها بخشی از یورش وسیع سرمایه به زندگی و معیشت توده ی کارگران می باشد که فقر و فلاکت بیشتر را برای آنان به ارمغان آورده است. شکاف عمیق طبقاتی که محصول بی چون و چرای سرمایه داری می باشد هر روز در حال عمیق تر شدن است. نظام سرمایه سالار ثروت بی کران را در همسایگی فقر بی کران قرار داده، و بی اعتنا به شرایط زیستی فرودستان زمینه ی همزیستی نامسالمت آمیز آنان را یکجا فراهم نموده و با این کار عملن بر تمامی نیازهای رنجبران و محرومان مهر بطلان نهاده است.
نظام سرمایه محور ایران به موازات سیاست های شرکای جهانی ِ خود، و در ادامه ی برنامه های ضد کارگری ِخویش، با تعیین دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر، با توجه به متناسب نبودن آن با نرخ واقعی تورم به وضوح مرگ تدریجی را به کارگران و زحمت کشان تحمیل نموده، و سرنوشت آنان را به دست گردباد تند اقتصادی سپرده است.
در مقابل تمامی ِاین بی حقوقی ها حامیان سرمایه در ایران با بر نتابیدن هر گونه اعتراضی نسبت به نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، سعی در خفه نمودن تمامی ِفریادهای حق طلبانه ی زمینه ساز اعتراضات توده ای نموده، تا شاید بدین وسیله از طغیان توده های به ستوه آمده از فقر و فلاکت جلوگیری به عمل آورد. در راستای همین سیاست ِغیر دموکراتیک و ضد انسانی، صفوف فعالین کارگری و تشکل های کارگری را در بدترین حالت مورد آماج سهمگین ترین حملات خود قرار داده، و با تهدید، تعقیب و به زندان افکندن فعالین پیشرو، مانع گسترش پژواک آوای حق طلبانه و برابری خواهانه ی آنان در رستاخیز کارگران و زحمت کشان می گردند.
کارگران و زحمتکشان! طبقه ی کارگر با توجه به وخامت روز افزون شرایط اقتصادی، و یورش گسترده سرمایه داری به سطح زندگی و معیشتِ خود، چاره ای به جز اتحاد و همبستگی ِ طبقاتی و متشکل شدن در صفوفی به هم تنیده در تشکل های مستقل و خود ساخته و سراسری را ندارد. پس بیائید در روزاول ماه مه (روز جهانی کارگر)، روز کیفرخواست ِ طبقه ی کارگر بر علیه نظام سرمایه داری و مشقات حاصل از آن، هم صدا و هم آوا و رساتر از هر زمانی، دوشادوش ِتمامی هم طبقه ای هایمان در سراسر جهان به طرح خواست ها و مطالباتمان بپردازیم و این روز را گرامی بداریم.
لذا ما کارگران سنندج بخشی از خواست ها و مطالباتمان را به شرح زیر اعلام می داریم:
١- به رسمیت شناختن روز جهانی کارگر به عنوان تعطیل رسمی، و حق برگزاری آزادانه ی مراسم های این روز.
٢- لغو حداقل دستمزد تعیین شده توسط شورای عالی کار برای سال ٩٢، و افزایش حداقل دستمزدها برابر و متناسب با تورم واقعی در جامعه.
٣- به رسمیت شناختن حق ایجاد تشکل های مستقل و خود ساخته ی کارگری، و منع تعقیب و پیگرد فعالین کارگری.
۴- لغو قراردادهای موقت و سفید امضا و به رسمیت شناختن قرارداد دسته جمعی و دائم، و همچنین انحلال شرکت های دلالی و کارفرمایی.
۵- پرداخت به موقع حقوق و دستمزدها، و جرم دانستن به تعویق انداختن آن، و پرداخت خسارت ناشی از آن به کارگران.
٦- ایجاد شغل برای کلیه ی افراد آماده به کار، و ممنوعیت اخراج و بیکارسازی، و پرداخت بیمه ی بیکاری ِکافی به کلیه ی کارگران بیکار و آماده به کار.
٧- منع کار کودکان، و تلقی به کار گیری کار آنان به مثابه ی جرم.
٨- پرداخت دستمزد برابر در مقابل کار برابر زن و مرد.
٩- ایجاد امنیت شغلی و همچنین تضمین محیط امن و بهداشتی در محل کار برای کارگران.
١٠- ایجاد فضای امن و به رسمیت شناختن کار کارگران مهاجر، و منع تبعیض و اخراج آنان .
١١- آزادی فوری و بی قید و شرط کارگران پیشرو و فعالین کارگری دربند از جمله رضا شهابی- شاهرخ زمانی- محمد جراحی- بهنام ابراهیم زاده- رسول بداغی- پدرام نصراللهی- علی آزادی- غالب حسینی و ...
گرامی باد اول ماه مه روز همبستگی طبقاتی کارگران
کارگران شهر سنندج - ٢٠١٣