کارگران مبارز بزرگداشت اول ماه می امسال ”روز جهانی کارگر” در حالی بر پا میشود که کارگران و زحمتکشان ایران کوله باری از تجربه مبارزاتی چند سال اخیر بویژه جنبش زنان و جوانان هشت ماه گذشته را بهمراه دارند. نه تنها از نقطه نظر مبارزات شور آفرین توده ها بویژه زنان برای حقوق انسانی و دمکراتیک خود بلکه شاهد خشن ترین سرکوبها از سوی رژیم جمهوری اسلامی از سویی و تزویرات فریبکارانه و تفرقه انگیزانه از سوی ضدانقلاب خارج حکومتی و دول حامی آنها میباشیم.
چهل و چهار سال حاکمیت مذهبی سرمایه داری چنان فلاکتی ببار آورده که حامیان سرمایه خارج حکومتی و در حاشیه حکومتی را به چاره جویی و بر پایی منشور های مزورانه انداخته که بخاطر ماهیت اساسا ارتجاعی و عدم مقبولیت توده ایی یارای بقایی نیافتند.
بدون شک بغیر از طبقه کارگر اقشار وسیعی از زحمتکشان غیرکارگری در جامعه هستند که از تضعیقات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی ٫ فرهنگی، قومی و جنسیتی در امان نمانده و از کوچکترین حقوق دمکراتیک که ظاهرا میبایست حداقلی از آن حتی در نظام سرمایه داری وجود داشته باشد محروم شدند و همین تضعیقات مبنای اعتراضات آنها گشته است. بر همین مبناست که بغیر از منشور های کلا ارتجاعی و ضد مردمی عوامل سرمایه، منشور هایی با محتوای ”دمکراتیک” بدرجات مختلف و با ترکیب اجتماعی متنوع و بدون الویت رهبری و هدایت گری مشخص طبقه کارکری عرضه شده.
بدون شک کارگران از تحولات دمکراتیک بهره مند میشوند . اما مسئله بر سر این است که چه طبقه و قشری قادر به تحقق آن و تضمین در ماندگاری و پیشرفت آن بسوی جامعه نوین دارد.
نه تنها در جامعه سرمایه داری ایران بلکه در عرصه جهانی طبقه سرمایه دار و کارگذاران و مجیزگویانش کلا و قطعا نمیخواهند چنین تحولاتی صورت بگیرد و اگر ضدیتی با رژیم اسلامی دارند تنها برای جایگزین شدن و تضمین تداوم سرمایه داری و استثمار است و بس!
اقشار اجتماعی غیر کارکری که طیف وسیعی را تشکیل میدهند، بخش آموزشی فرهنگی درمانی کارمندی دانشجویی …..، قطعا تحت ستم هستند و خواهان تحولات.
اما بخاطر کثرت و تنوع اقشار و ایده و منافع، در اینجا منظور از فرد نیست بلکه منظور طیف اجتماعی است، و نگنجیدن در طبقه خاصی قادر به تشکیل قطب معیین و ثابت و سازش ناپذیر برای هدایت و رهبری مبارزات انقلابی نیستند.
رابطه اقتصادی این اقشار با سرمایه بصورت ارایه خدمات مختلف آموزشی فرهنگی درمانی .. به سرمایه و جامعه است و در عوض بخشی از ارزش اضافه تولید شده توسط طبقه کارگر، که توسط سرمایه دار و دولتش تصاحب شده بعنوان حقوق به این اقشار پرداخت میشود.
اما تنها طبقه ایی که اساس وجودش بر پایه تضاد با سرمایه است و بود و نبودش به بود و نبود سرمایه متکی است طبقه کارگر است. طبقه ایی که تمامی ارزش و ثروت جامعه را تولید میکند اما در نظام سرمایه داری خود از آن بی بهره است ٫ بغیر از بخور و نمیر ٫ و از حداقل حقوق دمکراتیک نیز بی بهره است و سرمایه هرگونه خود اندیشی را از او گرفته و تزویر و سرکوب و مذهب از بخود شدن او ممانعت میکند تا استثمار را ابدی سازد. اما مبارزه با این ستم اقتصادی سیاسی فرهنگی و اجتماعی است که بنای آگاهی طبقاتی و شورش علیه سرمایه و سرنگونی آن و بگور سپردن سرمایه و استثمار و مبدل شدن به بشر نوین است . همین کارگر است که با اتحاد و همبستگی و تشکل سیاسی انقلابی به طبقه برای خود مبدل میشود که نه تنها قادر است تحولات دمکراتیک را متحقق کند بلکه برای تضمین و ارتقائ آن با سازماندهی اقتصادی سیاسی و فرهنگی جامعه بسوی سوسیالیسم و لغو استثمار، کسب رهایی را (برابری مطلق حقوق اجتماعی زن و مرد، برابری همگانی افراد جامعه و رهایی از تمامی ستمهای سنتی مذهبی قومی …) متحقق سازد.
برای تحقق تحول انقلابی جامعه که در توان طبقه کارگر است سال جدید را به سال ملزومات برپایی و ایجاد حزب مستقل و انقلابی ٫ سوسیالیستی ٫ طبقه کارگر مبدل کنیم و در پیشاپیش توده های کارگر و اقشار زحمتکش با رهبری مشخص نه تنها خواستهای دمکراتیک را متحقق ساخت ٫ بیش از صد سال است که این تحولات بخاطر ارتجاعیت سرمایه داری و اعوان و انصارش متحقق نشده ، بلکه با پیشروی بسوی سوسیالیسم استثمار را چون سرمایه بگور سپرد.
هیچ تشکلی بغیر از حزب سیاسی انقلابی کارگری قادر به رهبری جنبش انقلابی علیه رژیم جمهوری اسلامی نیست!
مزدک - ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲