افق روشن
www.ofros.com

درس های اول ماه مه امسال


مازیار رازی                                                                                                شنبه ٢۵ اردیبهشت ١٣٨٩

مراسم اول ماه مه، روز جهانی کارگر امسال (١١ اردیبهشت ١٣٨٩)، اگرچه آن طور که باید برگزار نگردید و تجمع بزرگی نیز شکل نگرفت، اما مسلماً دستاورد های مهمی به همراه خود داشت و در تحلیل نهایی، گامی بود به پیش.
در واقع بارزترین ویژگی مراسم امسال، کشیده شدن آن به سطح خیابان ها بود. اقدامی که مراسم روز کارگر را، به عنوان مراسمی که سنتاً تنها از سوی فعالین کارگری و کارگران دنبال می شد، به کانون توجه سایر نیروهای معترض (به خصوص از انتخابات خرداد ماه ٨٨ به این سو) تبدیل کرد و عملاً به این مراسم، بُرد بیش تری داد.
در مقایسه با مراسم روز کارگر سال پیش در پارک لاله، مراسم امسال دستاورد های بهتر، و هزینه های کمتری داشت. اکثر مردم در اتوبوس هایی که از خیابان آزادی و میدان انقلاب می گذشتند، علت حضور پلیس و نیروهای ضد شورش در خیابان ها را جویا می شده اند. عده ای که از مراسم آن روز با خبر بوده اند، برای دیگران توضیح می دادند. چنین فضایی، که تنها بخشی است از آن چه که در مقیاس بزرگ تری وجود داشته است، نشان دهندۀ افزایش آگاهی است.

نگاهی گذرا به وقایع امسال، برای کسب درس هایی از سازماندهی این روز، ضروری است.
از ساعاتی پیش از زمان اعلام شده در فراخوان های تظاهرات روز اول ماه مه، نیروهای لباس شخصی و گارد ویژه همانند سال پیش، در خیابان ها حاضر شده بودند. در مسیر چهار راه ولیعصر به سمت میدان انقلاب حضور نیروها آغاز و با گذشتن از هر خیابان شدید تر می شد. در خیابان ابوریحان و در نزدیکی ساختمان "خانۀ کارگر" تعداد زیادی موتورهای ضد شورش در کنار خیابان ایستاده بودند. در تقاطع خیابان ابوریحان و خیابان انقلاب، چندین ون و ماشین پلیس توقف کرده بود و نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامی رفت و آمد را تحت نظر داشتند. برای اولین بار "ابتکار" نوینی برای برخورد با تظاهرکنندگان مشاهده شد. این بار سرکوب گران رژیم، زندان های سیاری را با خود به خیابان آورده بودند که بزرگ تر از ون های همیشگی پلیس و یا فولکس استیشن پلیس بود؛ چنین اقدامی مسلماً نه فقط برای ایجاد جو رعب و وحشت (به زعم نیروهای امنیتی)، که برای دستگیری های بیش تر و انتقال سریع و راحت تر بازداشت شدگان بود. در مقابل دانشگاه تهران هم نیروهای ضد شورش و لباس شخصی حضور داشتند. میدان انقلاب اما فضایی متفاوت داشت. تمامی اطراف خیابان پر از ون های سبزرنگ پلیس و موتورهای نیروی ضد شورش بود که در کنار هم در ضلع های مختلف میدان توقف کرده بودند. حضور لباس شخصی ها در اطراف میدان کاملاً مشهود بود.
در روز اول ماه مه ترافیک جمعیتی به نسبت روزهای دیگر بسیار شدید تر بود. مشخص بود که تعداد زیادی به قصد شرکت در این تظاهرات در خیابان حاضر بودند. اما فضای شدید امنیتی اجازه نمی داد که به راحتی تجمعی شکل بگیرد. اکثر افراد مجبور بودند تنها این مسیر را بدون این که مورد توجه مأمورین قرار بگیرند، طی کنند و منتظر فرصت مناسب برای دخالت باشند. اما حمله به عابرین و افراد حاضر در خیابان به این جا محدود نمی شد. اگر کسی در پیاده روهای خیابان آزادی توقف می کرد، ممکن بود مورد حملۀ نیرو های لباس شخصی قرار بگیرد. لباس شخصی ها در خیابان های فرعی هم رفت و آمد داشتند تا کسی نتواند در آن خیابان ها توقف کند و منتظر فرصت مناسب باشد.
بدیهی است که جوّ سنگین امنیتی و تهاجمات پلیس و لباس شخصی ها به متفرق شدن تظاهرکنندگان منجر شد. اما جنبش کارگری نیازمند اخذ درس های مثبت و منفی اول ماه مه است تا خود را برای برگزاری اول ماه مه سال دیگر از هم اکنون آماده کند. در این تجربه، نکات زیر را می توان برجسته کرد:

تقویت اتحاد عمل کارگری
اتحاد عمل اکثر نهادهای کارگری برای برگزاری مشترک اول ماه مه و فراخوان های مشترک به دنبال اتحاد عمل سال پیش، بسیار مؤثر بود. این بار دومی است که کمیته ها و محافل کارگری موجود متحداً یک عمل مشترک را سازمان داده اند. همین اقدام بسیار ساده، نه تنها وحدت عمل فعالان کارگری را در مقابل دولت سرمایه داری زمینه ریزی می کند، بلکه اقدامی است بی پروا علیه گرایش های فرقه گرا در درون جنبش کارگری. گرایشاتی که با دست یافتن به چند شعار "رادیکال"، خود را در محور جنبش کارگری می پندارند و هر گونه اتحاد عملی را، مگر این که منطبق با خواست های خودشان باشد، مردود اعلام می کنند. این روش از اتحاد عمل ها تنها می تواند به سود جمیع کارگران باشد. چنان چه اتحاد عمل ها پایدار و دائمی باشد، محققاً منجر به عقب راندن دولت و تغییر تناسب قوای طبقاتی به نفع کارگران می گردد. از این رو باید به این اقدام ارج نهاد و آن را گامی مثبت در راستای متحد کردن کل کارگران ارزیابی کرد.

درگیر کردن کارگران
گرچه اتحاد عمل اقدام مثبی است، اما باید توجه داشت که تنها راه توفیق در اتحاد عمل (به ویژه در مراسم اول ماه مه) در گیر کردن خود کارگران (به شکل توده ای) است. بدیهی است که شرکت صد ها هزارها تن از کارگران در چنین روزی تمام اقدامات مخرب رژیم را می تواند خنثی کند و به تقویت روحیۀ بسیاری از مردم عادی منجر شود. درگیر کردن کارگران شدنی نیست، مگر این که کمیته های موجود از ماه ها پیش میان کارگران برای این اقدام تدارک دیده و برنامه ریزی کرده باشند. کارگران را نمی توان به طور خلق الساعه (آن هم در جامعۀ اختناق آمیز کنونی) آمادۀ شرکت در مراسمی کرد (حتی اگر این مراسمِ خودِ کارگران، یعنی اول ماه مه، باشد).
بدیهی است که برای تدارکات و سازماندهی کارگران، این نهادهای کارگری باید به شکل دراز مدت میان کارگران بوده و در کنار آن ها به مبارزه پرداخته باشند. برای این اقدام دراز مدت، نهادهای کارگری موجود در وهلۀ اول باید دارای تجمع مستقل و دمکراتیک باشند. مستقل از دولت سرمایه داری، احزاب سیاسی قیم مآب غیر کارگری و هم چنین مستقل از بوروکراسی کارگری.
استقلال از دولت سرمایه داری و احزاب خرده بورژوای موجود برای بسیاری از فعالین کارگری، امری است شفاف و روشن که ظاهراً نیاز به توضیخ مکرر ندارد؛ اما استقلال از «بوروکراسی کارگری» در درون این تجمعات امری است مخفی و نا روشن. تجمعی کارگری که «دموکراسی کارگری» در آن حاکم نباشد و تصمیمات سیاسی و عملی بر اساس توافقات غیر شفاف و زدوبند، بده بستان، باند بازی و روابط خصوصی صورت گیرد، فاقد خصلت تشکل مستقل رزمندۀ کارگری می باشد. نبود دموکراسی کارگری میان کارگران پیشرو، نقش تعیین کنندۀ آنان را در دخالت، رهبری و بسیج کارگران برای تجمعاتی مانند مراسم اول ماه مه، تضعیف و یا حتی نابود می کند.
برای سازماندهی تودۀ کارگری، نهادهای کارگری باید واقعاً درگیر مسایل جنبش کارگری باشد و رابطۀ تناتنگی با مسایل روزمرۀ کارگران و رهبران عملی کارگری داشته باشند. آن نهاد کارگری، که عقب تر از خود جنبش کارگری باشد، تشکل کارگری رزمنده - یعنی آن تشکلی که به عنوان پیشتاز جنبش کارگری شناخته شده است و در سازماندهی حرکت های کارگری نقش محوری ایفا می کند- نیست. کمیته های کارگری که نقش رهبری کننده را نداشته باشند، به سرعت دچار بحران شده و کارشان به انشقاق و افتراق می کشد.

کمیسیون های مخفی کارگری
تجربۀ اول ماه امسال بار دیگر به ما می آموزد که رهبران عملی کارگران باید به ساختن کمیسیون های مخفی کارگری در تجمع های خود به ویژه در کارخانه ها مبادرات ورزند.
این اشتباه محض خواهد بود که رهبران عملی کارگران شناسایی شوند و متعاقباً هر لحظه بنا بر تصمیم مزدوران دولت سرمایه داری دستگیر شده و مورد آزار قرار گیرند. زیرا شناخته شدن و دستگیری این فعالان به تداوم مبارزات لطمه می زند. این کمیته های مخفی می توانند با افرادی که از قبل شناسایی شده اند و مورد اعتماد هستند، کمیته های دائمی ایجاد کنند، چه هنگامی که در سطح کارخانه ها فعالیت دارند و چه هنگامی که برای اعتراضات یا مراسمی سازمانده می کنند. چنان چه کارگران شناخته شده نقش سازماندهی مخفی را ایفا و هزاران کارگر برای چنین روزی شرکت می کردند، مراسم اول ماه مه امسال به گونۀ فعلی صورت نمی پذیرفت. دولت سرمایه داری با وجود قدرت نمایی هایش در قیاس با قدرت کارگران ایران یک دولت توخالی و ضعیف است. اگر سازماندهی کارگری با برنامه و تدارکات و سازمان یافته صورت گیرد، نه تنها هزینه های کمتری پرداخت می شود، بلکه دولت در وضعیت به مراتب ضعیف تری قرار خواهد گرفت.

تشکیل کمیتۀ دفاع از خود
در مراسم اول ماه چند صد نفر «لباس شخصی» و نیروهایی انتظامی دولت سرمایه داری شرکت کنندگان را متفرق و ارعاب کردند. ماهيت «لباس شخصی ها» به ویژه پس از سرکوب های پس از ٢٢ خرداد، بر کسی پوشيده نيست. اين ها مزدورانی هستند که از سوی هيئت حاکم به صورت «غير رسمی» استخدام شده اند، تا هر گونه حرکت مستقل کارگری را در نطفه خفه کنند. بنا بر شواهد عينی همۀ آن ها مسلح به سلاح های گرم و بی سيم بوده و دستورات خود را از «مرکز» عمليات خود دريافت می کرده اند؛ و همان چهره های شناخته شده در تمام تظاهرات ظاهر می شوند.
واقعیت اینست که هيچ فرد، دسته، حزب و دولتی حق جلوگيری از هیج تجمعی به ویژه مراسم اول ماه مه را ندارد. اما این حق کارگران را مزدوران دولت سرمایه داری به کارگران اعطا نخواهند کرد. این حق، یعنی حق تجمع نیز همانند هر حق دیگری باید از آنان با سازمان دهی و قدرت کارگری، گرفته شود.
کارگران پيشرو برای مقابله با «لباس شخصی ها» تنها يک روش در مقابلشان باقی مانده است: سازماندهی کميته های مخفی دفاع از خود. آن ها بايستی کميته های مخفی خود را ايجاد کنند. اين اوباش و اراذل بايستی توسط کميته های مخفی کارگری شناسايی شوند و به هر شکلی که خود کميته ها صلاح می دانند، عمليات مخرب آنها متوقف گردد. بدیهی است که این اقدامی نیست که امروز و بدون تدارکات پیشین بتوان عملی کرد. اما مقدمات و تدارکات چنین اقداماتی باید از همین امروز در محافل کارگری به بحث گذاشته شود.

مازیار رازی - اردیبهشت ١٣٨٩