بيش از يک قرن از انتخاب اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر، توسط بين الملل کارگران می گذرد. در این روز، طبقه کارگر جهانی به شکل های مختلف و در شرايط اجتماعی و سياسی متفاوت، ابراز وجود نموده و مطالبات طبقاتی خود را در جامعه طرح و نظام نابرابر سرمايه داری را به چالش کشيده است. اگر چه اين طبقه، دوره ای «جنبش هشت ساعت کار» را سازماندهی کرد و زمانی برعليه فقر و بيکاری ناشی از بحران های ادواری سيستم سرمايه داری به پا خاسته و در دوره ای ديگر، با شعار «صلح» در مقابل جنگ امپرياليستی می ايستد و «شوراها» را برای اداره امور کشور ايجاد می کند؛ اما در تمام اين دوران ها و اوضاع سياسی متفاوت، اول ماه مه يک روز معين تاريخی برای بيان خواسته ها و نقد و افشا و به محاکمه کشیدن سرمايه داری و حکومت های حامی سرمایه بوده است. کارگران ايران نيز در چندين دهه گذشته، به هر شکلي که توانسته اند اول ماه مه را گرامی داشته و در اين روز مطالبات طبقاتی خود را در قطعنامه هایشان، طرح کرده اند. از همان سال های اول قرن بيستم و بازگشت کارگران مهاجر ايرانی از آسيای ميانه و روسيه، و ورود انديشه های سوسیالیستی و راديکال کارگری، فکر برپايی روز جهانی کارگر را نیز با خود آوردند. به تدريج در سال های متوالی و با توجه به توازن قوا، کارگران در اين روز اقدام به بيان خواسته های خود می کردند. چه آن هنگام که کارگران در دهه ٢٠ خورشيدی تشکل های قدرتمند خود را ايجاد کردند و چه در فردای انقلاب ۵٧ که طبقه کارگر در آن نقش مهمی ايفا کرد، برگزاری مراسم اول ماه مه جز جدايی ناپذير حرکت اجتماعی اين طبقه بوده است.
طبقه کارگر در کردستان ايران نیز، در سه دهه گذشته از نظر کمی و کيفی و آگاهی طبقاتی، رشد و پيشرفت چشم گيری داشته است. اين امر سبب شد که اول ماه مه، به يکی از رکن های مهم مبارزات کارگری در اين منطقه تبديل شود. کارگران و فعالين کارگری شهرهای کردستان برای برگزاری اين مراسم، متحمل هزينه های فراوانی شده اند. احضار، بازداشت، محاکمه، شلاق، زندان و حتی اعدام برای افرادی، هم چون «جمال چراغ ويسی»، جز لاينفک و کارنامه مبارزه طبقاتی کارگران در کردستان بوده است.
با توجه به اين شرايط، کارگران سقز نيز در سال های اخير تلاش های فراوانی براي برگزاری اول ماه مه کرده اند. کارگران هر سال از ماه ها قبل، به استقبال اين روز رفته و جنب و جوش زيادی در بين آن ها به وجود می آيد و سعی می کنند تا اين مراسم ها را همراه با ديگر اقشار و صنف های کارگر و زحمتکش هرچه با شکوهتر برگزار کنند. بر اين اساس، از اوايل فروردين تا آخر ارديبهشت، کارگران و فعالين کارگری تحت نظر نيروهای امنيتی قرار می گیرند و با ارعاب و تهديد مواجه می شوند که اقدام به برگزاری روز جهانی کارگر نکنند. مقامات امنيتی و قضايی و اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی و تشکل های ثبت شده و عوامل آن ها، همواره تلاش می کنند که در برابر حرکت رادیکال و انقلابی کارگران، مانع ايجاد کنند
این تلاش های ضد کارگری بعد از سال ١٣٦٠ شدت گرفته و تا امروز هم با اشکال مختلف ادامه داشته و دارد. اما کارگران رادیکال و انقلابی شهر سقز، هیچ وقت در مقابل آن همه سرکوب و فشاری که از سوی کارفرمایان کارگر نما و حامیان آنان صورت گرفته، عقب ننشسته و هر سال با برپایی مراسم های روز جهانی کارگر این روز را گرامی داشته و می دارند.
اول ماه مه امسال مصادف بود با دهمین سالگرد حمله نیروهای امنیتی و انتظامی به صفوف کارگران شهر سقز در سال ١٣٨٣ که در آن سال، ده ها نفر کارگر به اتهام برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در خیابان دستگیر و روانه زندان شدند.
کارگران شهر سقز امسال هم عزم خود را جزم کردند که با اتکا به نیروی خود کارگران، مراسم را در میدان جمهوری (هلو) برگزار کنند. اگر در سال ١٣٨٣ مراسم اول ماه مه را در پارک کودک به یاد و خاطره اولین تظاهرات کارگران شهر سقز که توسط سندیکای کارگران خباز در سال ١٣۵٨ سازماندهی شده بود، تعیین کردند.
امسال کارگران سقز تصمیم گرفتند که محل مراسم روز جهانی کارگر را در پرجمعیت ترین نقاط شهر سقز (میدان هلو) تعیین کنند.
کارگران شهر سقز چند هفته مانده به اول ماه مه در چند نشست که در رابطه با اول ماه مه برگزار کردند. مصوب کردند که مراسم روز جهانی کارگر را در میدان هلو برگزار می کنند، حتی اگر همگی کشته شوند.
این تصمیم به تصویب اکثریت کارگران رسید، اما در مقابل این تصمیم یک عده از کارگران پیشنهاد دادند تا درخواست مجوز کنند. پیشنهاد آن دسته از کارگران به آرای جمعی گذاشته شد. اما پیشنهاد فوق رای نیاورد و قرار شد بدون اینکه درخواست مجوز کنند، در میدان هلو مراسم روز خود را برگزار کنند.
هر چند در قانون کار ماده ٦٣ آمده است که روز جهانی کارگر تعطیل رسمی است و کارگران می توانند روز خود را برگزار کنند. اما در شهر سقز این مسئولان حکومتی هستند که با مجوز مراسم روز جهانی کارگر را برگزار می کنند. حتی امسال اجازه ندادند تا آن مراسم های دولتی هم برگزار شود.
بر اساس این تصمیمات، چند روز مانده به اول ماه مه کارگران سقز اقدام به تدوین یک قطعنامه ١٨ ماده ای کردند و در آن قطعنامه اکثریت خواست و مطالبات خود را رو به جامعه سرمایه داری اعلام کردند. (١)
یکی دیگر از فعالیت کارگران سقز در آن آیام این بود که برای کارگران شهر اس ام اس ارسال کنند. بنا به گفته کارگران در این روز، هزاران اس ام اس برای کارگران و فعالان کارگری ارسال شد بود که در آن اس ام اس ها از کارگران و خانواده آنان دعوت به عمل آمده بود تا در تجمعی که به مناسبت روز جهانی کارگر در ساعت ٧ بعدازظهر روز پنج شنبه مورخ ٩٣/٢/١١ در میدان هلو برگزار می گردد، شرکت کنند.
کارگران بعد از مصوب شدن قطعنامه موافقت کردند که قطعنامه ١٨ ماده ای را در جامعه و دنیای مجازی انتشار علنی دهند و مصوب شد که در چند روز مانده به اول ماه مه هیچ کس به تلفن های ناشناس جواب ندهد و اگر احضار هم شدند کسی جواب مثبت ندهد. ماموران امنیتی و لباس شخصی که هویت آنان برای هیچ شهروندی مشخص نیست به تکاپو افتادند و به تعقیب و کنترل کارگران پرداختند.
منزل ما، از ساعت ١٢ شب روز چهارشنبه مورخ ٩٣/٢/١٠ توسط نیروهای لباس شخصی تحت کنترل قرار گرفت و هرگونه ورود و خروج را زیرنظر داشتند.
اول ماه مه فرا رسید و ساعت ٧ صبح، از خواب بیدار شدم و طبق سنت سال های گذشته به کارگاه شیرینی پزی که در محله ما قرار دارد، مراجعه کردم و چند کیلو شرینی برای چند کارگاه خبازی واقع در محله شهناز خریداری کردم و به منزل برگشتم. در طول راه نیروهای امنیتی من را همراهی می کردند، به شکلی که هر رهگذری را به واکنش وا می داشت.
ساعت ٩ صبح، سیدعلی حسینی به منزل ما آمد و من و نجیبه (شریک زندگی ام) هم در تدارک آن بودیم که به مغازه های خبازی جهت شاد باش به کارگران مراجعه کنیم. ما از درب منزل که خارج شدیم چند نفر لباس شخصی که می دانستند ما به کارگاه های خبازی مراجعه می کنیم، قبل از ما خودشان را به آن کارگاه ها رسانده و به کارگران هشدار می دادند که با محمود صالحی و چند نفر همراه او صحبت نکنند و شیرینی و گل را از ان تحویل نگیرند.
ما بدون توجه به تعقیب و کنترل از سوی نیروهای لباس شخصی کار خود را انجام دادیم؛ کارگران به گرمی از ما استقبال کردند و اظهار نمودند که باید مراسم روز کارگر را به هر شکل ممکن برگزار کنیم.
ساعت ۵ بعدازظهر، شهر سقز مثل یک بشکه باروت شده بود که هر لحظه انتظار انفجار آن می رفت.
مردم شهر، از تجمع این همه نیروی انتظامی و لباس شخصی در میادین شهر تعجب می کردند و هر کسی در این مورد برای خود تحلیلی می کرد.
نیروهای انتظامی و لباس شخصی که تا دندان مسلح بودند کلیه خیابان ها و چهارراه ها را به کنترل خود درآورده بودند. به شکلی که به مردم و کارگران هشدار می دادند که اگر اقدام به برگزاری مراسم اول ماه مه کنید، مورد حمله قرار خواهید گرفت.
شخص خودم وقتی آن آرایش نظامی نیروهای امنیتی و انتظامی را دیدم یک لحظه خیال کردم که به فلسطین آمدم و نیروهای اسرائیلی در مقابل مردم محروم فلسطین صف آرایی کرده اند.
هرچه به ساعت 7 غروب نزدیک می شدیم، کارگران تنها یا با خانواده و یا در جمع های چند نفره به میدان جمهوری (هلو) وارد می شدند. آن ها به محض ورود به میدان، با دیواری از نیروی انتظامی مواجه می شدند که تا دندان مسلح بودند.
ما هم خانوادگی ساعت شش و سی دقیقه بعدازظهراز منزل خارج شدیم و راهی میدان هلو شدیم. نیروهایی که منزل ما را تحت نظر داشتند به دنبال ما راه افتادند. آن ها مرتبا" تماس می گرفتند و به مقامات بالاتر خود پیغام می داند که کبوتر از آشیانه پرید و...
هنگامی که ما به میدان امام (برگاراژ) رسیدم با نیروهای نظامی زیادی مواجه شدیم. هر چند ما به طرف میدان جمهوری نزدیک تر می شدیم تجمع نیروهای امنیتی هم زیادتر می شدند. کارگرانی که به همراه خانواده های خود وارد میدان می شدند در گوشه ای از میدان منتظر می ماندند تا همه جمع شوند.
ما به میدان هلو رسیدیم به محض رسیدن ما به میدان، نیروهای امنیتی که تازه به شهر سقز آمده بودند و ما را نمی شناختند، از نیروهای امنیتی بومی می خواستند که ما را به آن ها معرفی کنند. نیروهای بومی که اهل و ساکن سقز هستند با چشمان از حدقه در رفته ما را به نیروهای تازه وارد معرفی می کرند و آنان هم با اسلحه و باتوم های خود، که به کمرشان بسته بودند ما را تهدید می کردند.
از سوی دیگر، کارگرانی که در میدان حضور داشتند بدون اعتنا به نیروهای انتظامی و لباس شخصی به هم دیگر تبریک می گفتند و با خنده و شوخی با همدیگر گفتگو می کردند. به این ترتیب، در میدان جمهوری (هلو) سقز، دو نیرو در مقابل همدیگر ایستاده و هرکدام منتظر یک جرقه بودند: از یک سو، مشتی نیروی انتظامی و لباس شخصی که با تمام تجهیزات نظامی و آدم کشی ایستاده بودند که هر لحظه آماده دستور فرماندهانشان بودند تا به سوی ما کارگران شلیک کنند؛ و در سوی دیگر، صدها نفر کارگر و خانواده آن ها و محرومان جامعه، محکم و استوار ایستاده بودند که جز شیرینی و شکلات هیچ گونه امکاناتی برای مقابله با این نیروی عظیم تا دندان مسلح که در مقابل آنان صف آرایی کرده بودند در اختیار نداشتند.
بلی امروز روز جهانی کارگر، میدان هلوی سقز، شاهد صف آرایی صدها نفر از نیروهای حافظ سرمایه و کارفرمایان در مقابل نیروی کار و رنج بودند که هر لحظه آماده بودند تا از منافع طبقاتی خود دفاع کنند.
نیروی کار با لبخند و با شادباش گفتن به هم طبقه های خود در جلو داروخانه دکتر اسماعیلی تجمع کرده بودند. نیروهای لباس شخصی و انتظامی با نگاه های خشمگین و عبوس و با تیز کردن دندان های خود، به کارگران تذکر می دادند که هر گونه تحرک شان برابر است با مرگ.
این صحنه برای مردم شهر که در ان مسیر در حال عبور بودند قابل تحسین بود که چطور کارگران شهر در مقابل این همه نیرو ایستاده و از روز خود دفاع می کنند. به همین دلیل مردم شهر و جوانان هم از ما حمایت کردند و به ما شاد باش می گفتند.
کارگران شهر در این روز، به فراخوان هم طبقه های خود پاسخ مثبت داده بودند و هر لحظه به تجمع شان اضافه می شد به شکلی که فرمانده نیروهای لباس شخصی، توان دیدن آن لحظه ها را نداشت و به ناچار به طرف جمعی از کارگران آمد که من هم (محمود صالحی) در میان آن دسته از کارگران بودم.
فرمانده نیروی لباس شخصی: آقای صالحی لطفا تجمع نکنید.
برای چی ما که مزاحم کسی نشدیم؟
آقای صالحی لطفا تجمع نکنید.
جناب یعنی چه، ما که جرمی مرتکب نشدیم.
آقای صالحی با من بحث نکنید، لطفا بروید.
ما جایی نمی رویم. ما که این جا ایستاده ایم برای کسی مزاحمت و یا جرمی مرتکب نشدیم.
این بار فرمانده نیروهای لباس شخصی رو به مردمی کرد که همگی نظاره گر این صحبت های مابین من و او بودند.
فرمانده: شما مردم چرا این جا ایستاده اید سریع این محل را ترک کنید و تجمع نکنید. او این جمله را ده ها بار تکرار کرد. اما کسی به صحبت های ایشان گوش نکرد و کارگران محکم بر جایشان ایستاده بودند.
در این اثنا، کارگران تصمیم گرفتند که به شکل راهپیمایی به طرف مسجد جامعه حرکت کنند. همگی کارگران در یک صف منسجم به طرف سه راه جامعه حرکت کردند و در سه راه جامعه، به مدت ۵ دقیقه در مورد اول ماه مه صحبت کردیم و نیروهای لباس شخصی و انتظامی بدون این که دخالت کنند از تجمع کنندگان فیلم برداری می کردند.
کارگران، به طرف میدان هلو آمدند و ماموران لباس شخصی سیدعلی حسینی را احضار کردند و چند نفر از مامورین ایشان را در محاصره خود گرفتند. از سیدعلی می خواستند که این جا را ترک کند.
سیدعلی هم در جواب می گفت: امروز روز جهانی کارگر است و ما به مناسبت این روز تجمع کردیم و هیچ گونه جرمی هم مرتکب نشدیم تا این محل را ترک کنیم و...
ما هم به طرف آنان رفتیم و سید علی حسینی را از دست آنان گرفتیم و بالاتر از آزمایشگاه مهر تجمع کردیم.
بعد از ١۵ دقیقه تجمع در آن محل، به طرف بازار بالا حرکت کردیم و از بازار بالا به طرف خیابان فخر رازی رفتیم و در آن محل (میدان کارگران ساختمانی) تجمع دیگری برگزار نمودیم. من در این میدان، برای کارگر ساختمانی و مردمی که در آن حضور داشتند سخنانی ایراد کردم.
نیروهای انتظامی و لباس شخصی، همواره ما را تعقیب می کردند و مرتبا با گوشی های خود به مقامات بالاترشان پیام می داند که کارگران تجمع کرده اند سریع نیرو بفرستید و... تجمع کنندگان به شکل راهپیمایی از راسته بازار اردلان گذشتند و در مقابل سینمای انصاری تجمع کردند. در این جا نیز من یک بار دیگر در مورد روز جهانی کارگر و تهدید نیروهای لباس شخصی و انتظامی برای تجمع کننندگان صحبت کردم.
بعد از ١۵ دقیقه، تجمع کنندگان به شکل راهپیمایی به طرف میدان هلو برگشتند و این بار در مقابل پاساژ آدمی تجمع نمودند و در این تجمع، شرکت کنندگان با موبایل های خود سرود اول ماه مه که توسط کریم احمدی (کریم قلاگاه) دیکلمه شده بود برای حضار و شرکت کنندگان پخش کردند که مورد استقبال کارگران و مردم حاضر در آن منطقه قرار گرفت.
تجمع کنندگان مراسم روز جهانی کارگر در شهر سقز، بعد از یک و نیم ساعت، یعنی در ساعت ٣٠/٨ دقیقه شب با پخش شیرینی و شکلات در میان شور و شوق حاضران به شکل راهپیمایی به طرف میدان امام (برگاراژ) حرکت کردند و در آن نقطه پایان تجمع و راهپیمایی را اعلام نمودند.
قابل ذکر است که نیروهای لباس شخصی در طول این تجمعات و راهپیمایی مرتبا با چند دستگاه دوربین از ما کارگران فیلم برداری می کردند.
این جا لازم می بینم که بنده به عنوان یک کارگر که سال ها در محل کار و زیست با شما کارگران سقز زندگی کرده ام از شما عزیزان برای شرکت در مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر تشکر کنم و امیدوارم که در سال های آینده بتوانیم با اتکا به نیروی خود تمام خواست و مطالبات خود را به کارفرمایان و دولت حامی آنان تحمیل کنیم.
به این ترتیب، کارگران سقز عزم خود را جزم کرده بودند که در هر شرایطی، مراسم روز کارگر خود را برگزار کنند. تصمیم بر آن بود که اگر نیروهای انتظامی و لباس شخصی به صفوف کارگران حمله کردند، یک نفر عقب نشینی نکند و با عزم راسخ به برگزاری تجمعات خود ادامه دهند. به این شکل، مراسم روز جهانی کارگر در میان شدیدترین تدابیر امنیتی در شهر سقز برگزار شد.
محمود صالحی مورخ ٩٣/٢/١٧
***
(١)
اول ماه مه روز جهانی کارگر گرامی باد
قطعنامه کارگران شهر سقز به تاریخ اول ماه مه ٢٠١۴ برابر با ١١/ اردیبهشت ١٣٩٣
امسال در حالی به پیشواز اول ماه مه روز جهانی کارگر می رویم، که سرمایه داری جهانی بیش از پیش در بحران فرو رفته است. دیگر دوران رونق سرمایه سپری شده است و سرمایه بحران زا با بحرانی دائمی دست به گریبان است. سرمایه برای سرپا نگه داشتن تولید ارزش اضافی، بیش از پیش به ستون و پایه اصلی خویش یعنی به نیروی کار هجوم می برد، سطح معیشت کارگران را پایین می آورد وآنان را دسته دسته اخراج می کند. سلطه رفرمیسم بر جنبش کارگری و نبود تشکل های کارگری نیز زمینه را برای این یورش سرمایه به اردوی کار تسهیل کرده است.
اما در ایران، وضع از این به مراتب اسفناک تر و فاجعه بارتراست، زیرا سرمایه داری، با اتکا به اهرم های مختلف از جمله فشار بر فعالان کارگری و کارگران آگاه، تحمیل بی حقوقی کامل برتمام کارگران، پایین نگه داشتن دستمزدها و بیکارسازی عظیم، فشار مضاعفی به کارگران تحمیل می کنند. کارگران به واسطه پایین بودن دستمزد وسطح معیشت به اضافه کاری و در بسیاری از موارد به مشاغل دوم و سوم تن می دهند. در این میان سرمایه داران در مقابل مطالبه امنیت شغلی، کارگران را بی وقفه مورد حمله قرار می دهند.
با توجه به وضعیت کنونی کارگران در ایران، ما شعار محوری مراسم اول ماه مه امسال را به جهت اهمیت آن برای زندگی و معیشت کارگران «مبارزه سراسری برای افزایش دستمزد، اخراج و بیکارسازی» قرار داده ایم. ما معتقدیم حمله به کارگران و دستگیری آنان به جرم مطالبات خود توسط عوامل سرمایه به هم طبقه ای هایمان آخرین بار نبوده و نخواهد بود. در عین حال، ما کارگران دریافته ایم که مقابله با یورش سرمایه تنها و تنها در سایه سازماندهی سراسری کارگران امکان پذیر است. ما معتقدیم در نبود این سازماندهی است که سرمایه همواره و بی امان ضربات وحشیانه خود را بر پیکر طبقه کارگر فرود می آورد. افزون براین، ما درعین آن که خود را متعهد و ملزم می دانیم که در صف مقدم مبارزه برای خواست ها ومطالبات روزمره کارگران قرارگیریم، براین باوریم که رهایی نهایی طبقه کارگر از سیه روزی و نکبتی که نظام سرمایه داری به طبقه کارگر تحمیل کرده است در گرو مبارزه برای لغو کارمزدی است.
با توجه به موارد فوق ما کارگران خواسته ها و مطالبات خویش را به شرح زیر اعلام می کنیم:
١- اول ماه مه روز جهانی کارگر، کارگران همراه با خانواده هایشان بتوانند بدون نیاز به کسب مجوز، بدون کنترل ومزاحمت پلیس این روز را براساس سنت های جهانی آن برگزار کنند.
٢- بحران سرمایه داری به یکی از حادترین مراحل خود رسیده است، کارخانه های دولتی یکی پس از دیگری به بخش خصوصی فروخته می شود و کارگران را دسته دسته تحت عنوان بازخرید و یا با استناد به بند ح از ماده ٢١ قانون کاردر واقع اخراج می کنند، به طوری که اکنون اخراج و بیکاری به عاملی خانمان سوز برای زندگی کارگران تبدیل شده است. ما کارگران را فرا می خوانیم که فریب وجوهی که تحت عنوان حق سنوات داده می شود را نخورند و با مقاومت متحدانه در برابر اخراج خواستار اشتغال دائم و امنیت شغلی شوند.
٣- ما کارگران خواهان لغو فوری کلیه قوانین و مصوبات ضد کارگری موجود از جمله قراردادهای موقت کار، قرارداد یک سویه، قرارداد اجباری که این روزها توسط شرکت های پیمانکارمنعقد می گردد.
۴- در نبود تشکل های خود ساخته کارگری دستمزد بر اساس واقعیت های موجود یک زندگی امروزی تعیین نمی شود، ما خواهان تعیین دستمزد بر مبنای یک زندگی امروزی برابر با تورم موجود و لغو بخشنامه شورای عالی کار در مورد حداقل دستمزد تعیین شده سال ١٣٩٣ هستیم.
۵- حقوق معوقه کارگران باید یکجا وفوری همراه با خسارت آن پرداخت گردد. دولت و مجریان قانون حق ندارند حقوق معوقه کارگران را به اقساط تبدیل کنند. ما خواستار بازداشت کارفرمایان خاطی تا وصول حقوق های معوقه کارگران هستیم.
٦- ما کارگران خواهان کاهش ساعات کار برای تامین اوقات فراغت درقالب دوروز تعطیل متوالی درهفته هستیم.
٧- بیمه بیکاری از دستاوردهای مبارزات پیشین کارگران جهان است. ما خواهان برخورد مناسب با شان و منزلت انسانی با بیکاران و بیمه بیکاری مکفی و متناسب با سطح زندگی امروزی به کلیه افراد بیکار از جمله زنان و مردان تا زمان ارائه کار مناسب از سوی دولت هستیم و صندوق بیمه بیکاری موظف است به کارگرانی که بیمه بیکاری دریافت می کنند، عیدی پرداخت نماید.
٨- کارگران بیکار در بی حقوقی مطلق به سر می برند، بسیاری از آنان در معرض فروپاشی خانواده هایشان قرار دارند، بارها شاهد کشته شدن فرزندان به دست کارگران بیکار بوده ایم، بارها شاهد فحشا و تن فروشی زنان و دختران از بین همین کارگران بیکار بوده ایم، در نبود کار، کارگران بیکار مورد انواع سوء استفاده ها قرار می گیرند. آنان به حمایت هم طبقه ای های شاغل شان نیاز دارند. ما کارگران شاغل را به حمایت از همکاران بیکارشان فرا می خوانیم. ما خواهان ممنوعیت اخراج ها و بازگشت فوری کارگران بیکار بر سر کارشان هستیم.
٩- کارگران بازنشسته به لحاظ سطح زندگی و معیشت در وضعیت مشتقت بار و رقت انگیزی به سر می برند. زندگی کارگران بازنشسته به هیچ وجه در شأن زندگی انسان امروزی نیست. ما خواهان تأمین زندگی کارگران بازنشسته و خانواده هایشان هستیم. به طوری که کارگران بازنشسته به واسطه نازل بودن سطح معیشت بعد از عمری کار مجبور به اشتغال مجدد نباشند.
١٠- کودکان در کارگاه های نمور و زیرزمینی ودرخیابان ها به عنوان ارزان ترین کارگران به کار گرفته می شوند، دولت موظف است تا به خانواده های که نان آور آنان کودکان هستند حقوق و مزایا شایسته یک زندگی امروزی فارغ از تعلقات خانوادگی پرداخت نماید و کودکان باید با هزینه دولت مشغول به تحصیل شوند.
١١- زنان کارگر در مقایسه با مردان از حقوق و مزایا و فرصت های شغلی کمتری برخوردارند. ما خواهان رفع تبعیض از زنان و برخورداری آنان از دستمزد و مزایای برابر در ازای کار برابر با مردان وهمچنین خواهان لغو آپارتاید جنسی وبرابری کامل حقوق زنان با مردان درتمام عرصه های زندگی اجتماعی هستیم. زن، همسر یا مادر بودن نباید مانع اشتغال و یا ارتقای شغلی زنان باشد. شرایط کاری زنان باید به گونه ای باشد که امکان تلفیق مسئولیت مراقبت از فرزندان را با کار در بیرون از خانه فراهم کند. ما خواهان قوانین حمایتی برای اشتغال و نیز امنیت و ارتقای شغلی زنان در محیط کار و تمام عرصه های زندگی هستیم.
١٢- مبارزات متحدانه معلمان اخیراً شکل گسترده و نوینی به خود گرفته است. ما معتقدیم معلمان فقط در سایه ایجاد تشکل های خود ساخته سراسری می توانند به خواسته های خویش دست یابند.
١٣- صدورحکم شلاق از طرف قوه قضائیه برای یک معلم، صدور حکم شلاق برای یک جامعه است، ما کارگران ضمن محکوم کردن این جنایت، هیچ وقت آن را فراموش نخواهیم کرد.
١۴- کارگران در سراسر جهان، بدون تبعیض و برتری نژادی و هرگونه حس ناسیونالیستی حق کار و زندگی دارند. ما خواهان تأمین حقوق سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کارگران مهاجر در سراسر جهان می باشیم.
١۵- ما کارگران خواهان آزادی ایجاد تشکل های کارگری، آزادی اعتصاب، تجمع و راه پیمایی، آزادی بی قید و شرط سیاسی، آزادی مطبوعات و آزادی کلیه زندانیان سیاسی و کارگران زندانی هستیم.
١٦- ما کارگران، حمله به بند زندانیان سیاسی که هر چند هفته یک بار توسط نیروهای امنیتی صورت می گیرد بخصوص بند ٣۵٠ زندان اوین را محکوم می کنیم و خواستار محاکمه کلیه مسئولین مربوطه هستیم.
١٧- جنگ که شامل پدیده هایی چون ترور، قتل عام و کشتار است، ابزار سرمایه داری جهانی برای تجدید تقسیم جهان و یکی از اهرم های فشار دولت های قدرت مند سرمایه داری علیه مردم تحت ستم است. ما کارگران ضمن ابراز همدردی با ملت های جنگ زده در منطقه از جمله سوریه هر گونه جنگ را محکوم می کنیم.
١٨- مبارزه طبقه کارگر علیه سرمایه داری مبارزه ای جهانی است. ما کارگران ضمن حمایت از مبارزات کارگران کشورهای مختلف، کارگران جهان را برای ایجاد انترناسیونال کارگری فرا می خوانیم.
این قطعنامه با یک مقدمه و ١٨ بند در تاریخ ٩٣/٢/٦ با حضور جمعی از کارگران شهر سقز تدوین و مصوب شد.
ما تدوین کنندگان این قطعنامه، از تمام کارگران سقز و حومه از جمله کارگران شهرک صنعتی قهرآباد، کارگران بیمارستان، کارگران شهرداری، کارگران خباز، کارگران سطح شهر می خواهیم که در مراسم های دولتی شرکت نکنند و به هر شکل ممکن مراسم روز جهانی کارگر را برگزار کنند و از این قطعنامه که خواست و مطالبات ما کارگران است استفاده کنند.