حال که در آستانه روز جهانی کارگر قرار داریم گوشهایمان تیز و چشمهایمان بیدار است تا همه مدافعان و مدعیان آزادی و آزادیخواهی را با معیار مواضع نظری و عملی آنها در باره رهائی طبقه کارگر از ستم سرمایه داری و آزادی زن در جامعه را مورد قضاوت قرار دهیم.
فرهاد شعبانی
پارسال در چنین روزهائی با انتشار چند اطلاعیه در تهران و چند شهرستان دیگر، از جمله اطلاعیه ائی به امضای مشترک "سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه"،" سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه"، "اتحادیه آزاد کارگران ایران"، "هئیت موسس بازگشائی کارگران نقاش و تزئینات ساختمان"، "کانون مدافعان حقوق کارگر"، "شورای همکاری فعالین و تشکلهای کارگری"، "کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری"، "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری"، "شورای زنان" و "جمعی از فعالین کارگری"، استقبال از اول ماه مه، روز جهانی کارگر در ایران کلید خورد.
از آنجا که تشکلهای فوق فراخوان برگزاری تجمعی در پارک لاله تهران را در این اطلاعیه صادر کرده بودند، تمام چشمها به پارک لاله دوخته شد و لحظات انتظار به روی سن آمدن یکی از صحنه های پرشور نبردی طبقاتی اما نابرابر آغاز گردید. قلبها برای زنان و مردان عزم جزم کرده ائی که در این نبرد شرکت می کردند، شروع به طپیدن کرد.
بدین ترتیب در مقابل چشمان منتظر همگان زمان و مکان صحنه های این رویاروئی نابرابر در روز روشن با شجاعت و بصورت علنی اعلام شد.
تهران : ساعت ۵ بعدازظهر روز جمعه ١١ اردیبهشت ، محل تجمع، خیابان کارگر- داخل پارک لاله - میدان آب نما
سنندج: کوه آبیدر، پارک امیریه
کامیاران: پارک اصلی شهر
کرمانشاه : مقابل استانداری و باغ فردوس.
سقز : در محله سه راه ملکی و در محل تعاونی مسکن و مصرف کارگران خباز
خواسته ها ی کارگران در این حرکتها نیز در نتیجه ارتباطات فعالتر و هماهنگی بیشتر تشکلهای کارگری با همدیگر مشابه و در برگیرنده مهمترین خواسته های روز کارگران در آن مقطع و به ترتیب زیر اعلام شد.
تأمین امنیت شغلی، تعیین حداقل دستمزد کارگران توسط نمایندگان و تشکل های مستقل کارگری، حق تشکل و اعتصاب،توقف اخراج و بیکارسازی ها ، لغو قراردادهای موقت و سفید امضاء، حقوق زنان و بازنشستگان، لغو کار کودکان ، دفاع از کارگران مهاجر و رسمی شدن تعطیلی اول ماه مه و آزادی کلیه کارگران زندانی از جمله خواسته ها بود.
این اطلاعیه ها در میدیای الکترونیکی و بسیاری از خبرگزاریها و سایتهای احزاب و سازمانهای کارگری و چپ و در داخل کشور وسیعا پخش و منتشر شد.
حکومت ضد کارگری جمهوری اسلامی علاوه بر دستگیریهای وسیع قبل از اول ماه مه از جمله یورش وحشیانه به یکی از تجمعات کارگری در شهر سنندج که ٨٠ فعال کارگری را در جریان آن دستگیر و زندانی کرد، روز اول ماه مه کلیه مکانهای اعلام شده در اطلاعیه های اول ماه مه کارگران را به محاصره نیروهای سرکوبگرش در آورد.
در همان لحظات آغاز تجمع شماری از فعالین کارگری در تهران و سنندج از جمله در تهران مریم محسنی، بهروز خباز، جعفر عظیم زاده، منصور حیات غیبی، شاپور احسانی، بهزاد خباز، علیرضا ثقفی، غلامرضا خانی، و محسن ثقفی و در سنندج منصور کریمی، شیوا سبحانی، گلریزخلیلی، فرزاد عبدی، فواد کیخسروی و بابک باجلانی در جریان مراسم اول ماه مه دستگیر شدند. این در حالی بود که شماری دیگری از جمله صدیق کریمی، خالد حسینی ، ژیان سبحانی، شریف ساعد پناه ، مجید حمیدی و کوروش بخشنده نیز قبل از برگزاری مراسم بازداشت شده بودند.
کمپین و کارزار مبارزه برای آزادی کارگران و فعالین دستگیر شده بلافاصله و بسرعت در داخل و خارج از کشور نیز کلید خورد. رفتار و عملکرد ضد کارگری جمهوری اسلامی افشاء و این رژیم کارگر ستیزدر سطح بین المللی رسوا شد، و در نتیجه برگزاری کمپین ها و کارزار های همبستگی با کارگران در ایران شماری از اتحادیه ها و نهادهای کارگری و مدافع حقوق بشر خواهان آزادی دستگیر شده گان اول ماه مه گردیدند.
اما یکی از نشانه های امید بخش این حرکت صدور قطعنامه مشترک و پرمحتوائی بود که به امضای تشکلهای ده گانه برگزارکننده تجمع پارک لاله تهران رسید و ١۵ بند را شامل می شد. صدور این قطعنامه مشترک تلاش نوین و ارتقاء یافته ائی بود که اوج همبستگی و عمل مشترک میان تشکلهای کارگری در سالهای اخیر را به نمایش گذاشت. این قطعنامه نطفه صدور یک منشور کارگری بود که در واقع سند پایه ائی برای ارائه یک آلترناتیو کارگری در مقابل وضع موجود را به نمایش می گذاشت. این سند به قطب نمای حرکت مشترک فعالین گرایشات گوناگون درون جنبش کارگری تبدیل شد و امیدها آفرید. قطعنامه ائی که تنها به خواستها و مطالبات صنفی کارگران محدود نشد و طبقه کارگر را در موقعیت یک طبقه مسئول در مقابل دیگر اقشار تحت ستم سرمایه داری چه در بعد داخلی و چه در بعد بین المللی قرار داد.
مضاف براین ، این حرکت در شرایطی برگزار شد که جدال جناحهای حکومتی خیابانی نشده بود و نه نامی از جنبشی به نام سبز وجود داشت و نه نشانی از آن. این فراخوان در شرایطی بصورت علنی صادر شد که هیچ نشانی از خود آزمائی طبقات بالا و متوسط در ابعاد اجتماعی وجود نداشت. این حرکت در تداوم مبارزات روزمره کارگران برای طرح و مطالبه خواستهای برحق و طبقاتی شان برگزار شد که در حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی قدمتی ٣٠ ساله داشت.
کارگران با این حرکت در آن روز معین و با آن قعطنامه آنهم در قلب قدرت حاکمیت جمهوری اسلامی نه تنها قدرت این رژیم را هرچند در موقعیتی نابرابر به چالش کشیدند، بلکه زمینه های شکستن رعب و وحشت و فروریختن ترس از به خیابان آمدن در ماههای بعد را فراهم کردند.
فعالین جنبش کارگری با آن حرکت یکبار دیگر به سران جمهوری اسلامی و سرمایه داری جهانی پیام دادند که یازده اردیبهشت روز جهانی کارگر، روز ماست. روز جنبش کارگری است. در این روز ما در هرکجای دنیا که باشیم علیه ستم و استثمار سرمایه داری به خیابان می آئیم، رژه می رویم و جشن می گیریم.
اما پرسش امسال اینجاست
آیا با توجه به شرایط جدید و تحولاتی که در ایران پیش آمده، نمیتوان آن صحنه ها را بازسازی و دوباره خلق کرد؟
آیا نمیتوان روی حمایت گسترده کارگران و دیگر جنبش های اجتماعی و آزادیخواه برای برگزاری حرکتی گسترده تر در اول ماه مه امسال حساب کرد؟
آیا نمیتوان آن اتحاد عمل مبارزاتی پارسال را ارتقاء داد و با دخالت و حضور شمار بیشتری از تشکلهای کارگری اول ماه مه پر رونق تری را برگزار کرد؟
طبیعی است که پاسخ این سئوالات را تنها فعالین جنبش کارگری در داخل می توانند بدهند. اما نباید در این رابطه نکته مهمی را فراموش کرد. برگزاری چنین حرکتی البته که در این شرایط به حمایت دیگر جنبش های اجتماعی نیاز دارد، و ما کارگران و فعالین جنبش کارگری حق داریم که دیگر جنبش های اجتماعی مدعی آزادیخواهی را با معیار حمایت آنها از طبقه کارگر و خواستهای کارگران، با اعلام صریح برسمیت شناسی تشکلهای مستقل کارگری و حق اعتصاب، با قبول بی چون و چرای اصل آزادی بیان و اجتماعات، آزادی کلیه زندانیان سیاسی و خواست تعطیلی رسمی اول ماه مه مورد قضاوت قرار دهیم.
حال که در آستانه روز جهانی کارگر قرار داریم گوشهایمان تیز و چشمهایمان بیدار است تا همه مدافعان و مدعیان آزادی و آزادیخواهی را با معیار مواضع نظری و عملی آنها در باره رهائی طبقه کارگر از ستم سرمایه داری و آزادی زن در جامعه مورد قضاوت قرار دهیم. با امید به برگزاری اول ماه مه ی با شکوه که خواستها و مطالبات طبقه کارگر را نمایندگی بکند.
فرهاد شعبانی