اعلامیهی زیر كه در اردیبهشت ١٣٠١ نشر یافت تنها منعكس كنندهی نظرات شورای مركزی كارگران ایران نیست. در فردای سركوب نهضت جنگل، كه «جمهوری سوویتی سوسیالیستی ایران» را در ائتلاف با حزب كمونیست و حمایت حكومت جوان شوروی به وجود آورده بود، حزب كمونیست سیاست جدیدی را در پیش گرفت، و سیاست اصلاحات دمكراتیك را دنبال كرد، و راه تدریجی سوسیالیسم را هدف خود قرار داد. سند زیر آنچنان گویاست كه نیازی به توضیح نمیطلبد. آنچه شگفتانگیز مینماید این است كه، پس از ٨۵ سال و تغییرات عظیمی كه در اقتصاد و جامعهی ایران رخ داده است، و تجربیات تلخ و شیرینی كه بر مردم ایران گذشته است، نه تنها نیروهایی كه خود را پیرو همان راه میدانند بل همچنین دیگر نیروهای اجتماعی ایران هنوز بدنبال تحقق همان خواستهای اعلام شده در ماه مه ١٣٠١/١٩٢٢ اند. آنچه توضیح میطلبد این است كه: چرا؟ اگر بشود به این معما پاسخ گفت، شاید بتوان راهكار توفیق بر این عقب ماندگی را هم یافت.
خسرو شاكری (زند)
پاریس ١٠ اردیبهشت ١٣٨۵
جشن اول ماه مه، شورای مرکزی کارگران - اردیبهشت ١٣٠١
در این روز که رنجبران و مظلومین تمام ممالک عید گرفتهاند، نمایش میدهند، حقوق میخواهند دنیا را متزلزل کردهاند دولت ما نیز متمدن و مظلوم پرست معرفی شود.
حکومت هم از داخله محبوب القلوب ملت و هم در خارجه محبوب القلوب اکثریت تامه واقع گردد.
این یک پیشنهادی است که به دولت میکنیم ولی چون میدانیم حکومت از حال ملت خبردار نیست و هر فکر جدید را هوا و هوس میداند باین واسطه آنقدرهم انتظار نداریم که از این تکلیف یعنی در اجرای قانون و رفع احتیاجات ملت عملآ از طرف دولت اقدامی بشود اما آنانکه قانون اساسی میخواهند آنانکه هر روز لایحۀ مهر کرده به ادارۀ روزنامهها میفرستند آن ها که حرارت به خرج میدهند. آنها که نجات ایران را در خاتمه دادن دورۀ ملوک الطوایفی، آقایی، اشرافی، دیکتاتوری میدانند باید امروز همین اول ماه مه تعطیل بکنند. همین روز سوم رمضان عزا بگیرند نه عید همین اول ماه مه که تمام مظلومین حقوق خود را مطالبه میکنند حقوق خود را مطالبه کنند.
اول ماه مه باید تعطیل بشود این تعطیل هرج و مرج نیست. این تعطیل انقلاب نیست. این تعطیل است که باید ملت از حکومت با زور حقوق خود را مسترد دارد.
این عید نیست بلکه این روز دادخواهی است.
این روزی است که دولت باید موجودیت ملت را بفهمد.
باید به حکومت فهماند که تو نوکر ملت هستی باید موافق خواهش ملت رفتار کنی.
تو نمیتوانی از آزادی قلم، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات جلوگیری کنی زیرا آن حق مشروع ملت است.
تو نباید بدون رضا و خواهش ملت بر خلاف مصالح ملت با اجانب معاهده عقد کنی: زیرا آن حق را ملت بتو نداده است.
تو نباید و نمیتوانی حکومت را برای شخص خود آلت استفاده قرار داده اولاد و اتباع خود را وکیل کنی و قوم و خویش خود را در ادارات دولتی جابجا نمائی. مثل اینکه قوامالسلطنه والی خراسان بود برادر و دوستان او انتخاب میشدند همینکه نظامالسلطنه رفت پسر و دوستان او انتخاب میشوند، تو باید به امنیت مملکت کوشیده نگذاری دزد و اشرار سلب امنیت از مردم نماید به ناموس و عزت نفس اهالی تجاوز کنند.
تو برای تفنن و گرفتن هزار تومان حقوق وزیر نمیشوی ملت تو را برای کار برای ابفای وظایف اجتماعی انتخاب کرده است.
اینها را باید به حکومت فهماند ما غیر از این نظری نداریم مقصود ما این است که حکومت خوب باشد نه بد.
ما میخواهیم ملت با حکومت باشد و حکومت با ملت نه اینکه مانند امروز مردم متنفر از حکومت و حکومت متوحش از ملت هر دو بیزار از یکدیگر باشند.
ما میخواهیم ملت و حکومت به کمک یکدیگر فلاکت سفالت و بدبختیهای هزار ساله را خاتمه بدهند.
ما کاندید تازه برای رئیس الوزرائی نداریم.
ملیتانت - یکشنبه چهارم اردیبهشت ١٣٩٠