روز کارگر تبلور ارادە اجتماعی و طبقاتی کارگران است. یادآور رزمی است که کف خیابانها از رژه آن به لرزه در میآمد و میآید و سرمایهداری را ناچار به پذیرش بسیاری از خواستههای کارگری نموده است.
اما در این چند دهه اخیر با هارتر شدن سیستم سرمایهداری و اعمال ترفندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جدید از جمله سیاستهای نئولیبرالی و با اعمال زور و سرکوب در بسیاری از کشورهای جهان، علیالخصوص، در آفریقا، آمریکای لاتین، بخشهای زیادی از آسیا توانسته است، دد منشانه علیه سفرههای خالی و ضعیف کارگران دست به یورش همه جانبه بزند و جنبش کارگری واتحاد کارگری را تضعیف نماید.
و با تدارک جنگهای منطقهای و فروش جنگابزارها توانسته کشتار و آوارهگی و فقر و بیکاری و غارت را تشدید کند. تا بدین گونه تودههای کارگر و زحمتکش در درون جنگی فرسایشی، در انواع افکار پوسیده مذهبی و ناسیونالیستی غرق شده و از منافع طبقاتی خویش و اتحاد طبقاتیش محروم شود و احساس یأس و رخوت و ناامیدی به جای انقلاب رهایبخش جایگزین شود.
از سوی دیگر تمامی تشکلات انقلابی کارگری را با انواع شیوهها سرکوب نمودهاند تا این مناطق به ارزانترین ویترین فروش نیروی کار کارگران تبدیل شود.
علاوه بر این سیاستها ، اکنون نیز کرونا این همزاد جهان وارونه که از بی کفایتی و عدم هزینه مناسب برای بهداشتی عموی ایجاد شده، همگام با سیستم سرمایهداری و همچون معلولی از این سیستم، جان کارگران و تهیدستان را کشتار میکند و مالشان را غارت میکند.
این روز اگر به اراده طبقاتی و متحدانه کارگران تبدیل نشود و زور خویش را تثبیت نکند و این اراده را به مبارزه روزانه تبدیل نکند، طبقه کارگر همچنان با انواع خشونتهای فقر ساز این سیستم سود پرست سرمایهداری، بیشتر از هر زمانی روبرو خواهد شد.
از سوی دیگر ما شاهد هستیم که یاوهگویان سرمایهداری سخن از تغییر بهتر وضعیت کارگر به میان میآورند گویا وضع کارگران به یمن سرمایهداری بهتر شده است، یاوهای که ما را با قرون وسطی مقایسه میکند.
یاوه گویان سرمایهداری که کارگران را بی فکر و شعور حساب میکنند، چنان مینمایانند، گویا اگر تغییری صورت گرفته از بذل و بخشش و اعطای آنها بوده است و چه خوب هم میدانند اگر رفرمی هم ایجاد شده است صدقه سیستم سرمایهداری نبوده بلکه با بیش از یک قرن مبارزه و خون دادن و جانفشانی و زندانی شدن به دست آمده است، آنهم چه به دست آمدنی؟ آنچه که خود کارگران تولید کردهاند، ذرهای از این میلیاردهها سود حاصل دسترنجشان بوده است و آنهم تنها برای زندهماندن و تدوام تولید و باز تولید بوده است. دزدانی که همه محصول نیروی کار کارگران را ربوده از روی ناچار و برای تدوام تولیدشان بخش ناچیزی را هزینه کارگر کردن را تغییر بهتر خود مینامند. که واقعیت خلاف آن را بیان میکند.
اما امروز برای خلاصی از رنج و مرارت بیشتر پیش از هر چیزی به یک هنر واقعی، هنر اتحاد طبقاتی نیاز داریم.
روز کارگر را برای تدوام حق گرفتنهای بعدیمان به روز نمایش اتحاد وهمبستگی تبدیل کنیم.
اضافه دستمزد و خواستههای صنفی مختلف تنها بخش کوچکی از نیازهای انسان است، برای رهایی انسان و زمین از نابودی و بربریت نیاز جدی به تغییر ساختار اداره جامعه است، جهانی که درآن تولید نه برای سود، لغو توزیع دلالانه و ایجاد مصرف عادلانه برای همه انسانها اتخاذ شود.
زنده باد روز جهانی کارگر
زندە باد اتحاد کارگری
جهانگیر محمود ویسی