افق روشن
www.ofros.com

ترس از رادیکالیزه شدن جنبش توده ایی

حسن معارفی پور                                                                                                    شنبه ٣ بهمن ۱٣٨٨


ترس از رادیکالیزه شدن جنبش توده ایی

تلاش برای قانونی تر شدن اپوزیسیون هواخواه رژیم

مماشات جویی های حزب دمکرات کردستان نشان از متزلزل بودن خرده بورژوازی و ناسیونالیسم قومپرست کرد است. در نقدموضع گیری های خالد عزیزی با روزنامه ی رویداد به زبان کردی و مصاحبه اش با کرد کانال بار دیگر حزب دمکرات تاریخ پر از مماشات جویی،تزلزل،سازشکاری،چکمه لیسی و نوکر منشی خود را به نمایش گذاشت.این اولین بار نیست که جریانات خرده بورژوایی و متزلزل به دلیل ماهیت کثیفشان در دفاع از وضع موجود پرچم صلح و سازشکاری را بالا می برند و مدافع حکومت های حاکم می شوند.تاریخ خرده بورژوازی نشان می دهد که هر زمان که تحولات جدی در جامعه در حال شکل گرفتن بوده است آنان به مدافعین وضع موجود تبدیل شده و سعی نموده اند که راه پیشرفت مبارزات توده ای و رادیکال را سد نمایند. کارل مارکس در مانیفست کمونیست موقعیت متزلزل جریانات خرده بورژوایی را ترسیم می نماید و می گوید که این جریانات انقلابی نیستند،بلکه مرتجع و عقب مانده هستند زیرا می خواهند جلو رشد صنعت و پیشرفت جامعه را بگیرند و چرخ تاریخ را به عقب برگردانند.او همچنین اشاره می کند که خرده بورژوازی بنا به موقعیت متزلزل خود هیچگاه به مثابه ی یک طبقه ی انقلابی ظاهر نمی شود،بلکه تنها در شرایطی پشت طبقه ی کارگر قرار می گیرد که پیروزی طبقه ی کارگر را حتمی ببیند،در غیر این صورت دفاع از وضع موجود یا بازگرداندن چرخ تاریخ به عقب از ویژگی های این طبقه ی میانی جامعه و احزاب نماینده ی آن است. حزب دمکرات کردستان از زمره ی این احزاب خرده بورژا است که همواره موقعیت متزلزلی داشته است و این جریان هیچگاه موضع انقلابی را بر نگزیده است و به مثابه ی یک جریان انقلابی و رادیکال ظاهر نشده است.این جریان از همان سالهای ابتدای حیات خود در سال ١٣٢۴ به جای مقاومت در مقابل حکومت شاهنشاهی به چکمه لیس این نظام تبدیل شد و هنگامی که توافقات اقتصادی میان ایران و شوروی صورت گرفت و شوروی در دفاع از حزب دمکرات عقب نشینی کرد این جریان به دلیل اینکه پایگاه توده ایی در میان جامعه نداشت و جریانی خرده بورژوایی بود سازش را بر جنگ با حکومت مرکزی ترجیح داد و قاضی علیرغم بوسیدن دست اعلیحضرت شاهنشاه!در وسط شهر مهاباد توسط رژیم شاه به دار آویخته شد. در سالهای آغازین انقلاب ۵٧ ایران در کردستان جنبش های توده ایی و احزاب گوناگون شروع به فعالیت نمودند در آن زمان کومه له که خود را هوادار کارگر و زحمتکش کرد می دانست و به دفاع از آنان برخاسته بود و الغای کامل فئودالیزم بازمانده از اصلاحات ارضی را در سرلوحه ی کار خود قرار داده بود،حزب دمکرات به مدافع پروپا قرص فئودال ها، مرتجعین و اربابان منطقه تبدیل شده بود. حزب دمکرات از همان ابتدای سر کار آمدن جمهوری اسلامی به جای مبارزه ی پیگیرانه و جدی با این رژیم مرتجع و جنایتکار سیاست سازش بر سر مطالبات محدودی چون خود مختاری حتی در عقب مانده ترین و منزوی ترین شکل خود اکتفا می کند. این حزب و رهبری آن با بروبیاهای پی در پی خود و نشست با سران مرتجع نظام می خواست زیر پای جنبش انقلابی و توده ایی مردم در کردستان را خالی کند تا بتواند از این سازش ها و مماشات جویی ها در منطقه ایی از کردستان به قدرت برسد.
واقعیت این است که حزب دمکرات و کل ناسیونالیسم کرد بعد از مدت کوتاهی بی ربطی خود را به منافع واقعی توده ها و اکثریت مردم در کردستان ثابت کرد. نمونه های زیادی از خیانت های سران ناسیونالیسم کرد در کردستان عراق وجود داشت و این باعث می شد که موقعیت ناسیونالیسم کرد در کردستان ایران نیز تضعیف شود. در مقابل جریان کوچکی همچون کومله (سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان یا سازکا) در مدت زمان کوتاهی شاهد رشد زیاد و کسب یک موقعیت اجتماعی مناسب با پایگاه توده ایی در کردستان شود. تضعیف حزب دمکرات به خاطر سیاست های سازشکارانه و مماشات جویانه اش از یک طرف و رشد بی رویه کومله و گسترش نفوذ کمونیسم در کردستان ایران از طرف دیگر باعث شده بود که حزب دمکرات از شرایطی که پیش رویش قرار گرفته بود زیاد خشنود نباشد و به دنبال بهانه برای شروع جنگ با کومله بگردد.
حزب دمکرات از کومله می خواست که تبلیغاتش را علیه این حزب (حزب دمکرات ) متوقف کند، حزب دمکرات را به عنوان یک جریان انقلابی به رسمیت بشناسد و این حزب را به عنوان حزب اصلی در جامعه ی کردستان بشناسد. کومله که به هیچ کدام از این خواسته ها تن نداده بود مورد تعرض حزب دمکرات قرار گرفت و جنگ شروع شد. چند سال قبل از شروع جنگ با کومه له، حزب دمکرات به سایر جریانات چپ همچون پیکار حمله برده بود و چند تن از اعضای این سازمان را در شهر بوکان به قتل رسانده بود.
باید بگویم که حزب دمکرات دشمن دیرینه ی کمونیسم به بیشتر سازمان های چپ حمله برده علیرغم بالا بردن پرچم دمکراسی و خزعبلات بورژوایی دیگری از این قبیل هیچ گاه پایه ای ترین حق انسان ها یعنی آزادی بیان و تشکل و تحزب را به رسمیت نشناخته است. این جریان مرتجع، عقب مانده و قومپرست در شرایطی که از سازش با جمهوری اسلامی ناکام مانده بود سیاست جنگ را در پیش گرفت در شرایطی که بیشتر جریانات در کردستان لزوم سراسری شدن برای تاثیر گذار بودن در اوضاع سیاسی ایران را در پیش گرفته بودند این جریان به عضو شورای ملی مقاومت در آمد و در کنار سازمان مرتجعی چون مجاهدین خلق قرار گرفت.
در آن مقاطع سیاست این جریان بر اساس سیاست( سازش جنگ، جنگ سازش) قرار داشت یعنی در شرایطی که سازش کارایی نداشت سیاست جنگی را در پیش می گیرد و دوباره از در سازش وارد می شد. با تب تاب اصلاحات در ایران و پیروزی دوم خردادی ها به رهبری خاتمی این جریان برای چندین سال به یک جریان دوی خردادی تبدیل شد. با آغاز تحولات خاورمیانه، جنگ افغانستان و عراق به قدرت گیری کردها در کردستان عراق حزب دمکرات مجذوب سیاستهای امپریالیزم در منطقه شد و با این استدلال که با تانک های امریکایی ایران را آزاد می کنند برای مدت چندین سال به مدافع سیاست های آمریکا در منطقه تبدیل شد. در آستانه ی دور دهم انتخابات حزب دمکرات کردستان زیر عبای کروبی پرسه می زد و اعضای این جریان اگر صندوق های رای را به اردوگاهشان می بردند حاضر بود به کروبی رای بدهند.این جریان در این دوره احزاب و جریاناتی که انتخابات را بایکوت کرده بودند را سرزنش می کرد و می گفت دخالت مردم در سرنوشت سیاسیشان به خصوص مردم کردستان تنها از طریق انتخابات خواهد بود چون کروبی شعار دفاع از اقلیت های قومی را در مطالبات خود جای داده بود.
در روزهای گذشته ما شاهدیم که حزب دمکرات کردستان بار دیگر مماشات جویی و سازشکاری خود را به نمایش می گذارد.در گفتگوی خالد عزیزی با مجله ی رویداد و همچنین در گفتگو با کرد کانال می بینیم که ایشان می گویند که اگر فعالین ما در سایه ی جمهوری اسلامی توانایی فعالیت داشته باشند به کردستان ایران برمی گردند.ایشان می گوید که جای حزب دمکرات نه کردستان عراق و نه اروپاست، بلکه کردستان ایران است چه در سایه حاکمیت جمهوری اسلامی چه زیر سایه ی هر حکومت دیگری.این اما و اگرها نشان می دهد در شرایطی که ما شاهد روند رو به رادیکالیزه شدن جنبش های اجتماعی هستیم حزب دمکرات می خواهد با این موضع گیری های سازشکارانه اش روند رشد و رادیکالیزه شدن این مبارزات را بگیرد و از ساختار شکنانه بودن و قهر آمیز بودن این اعتراضات بکاهد، زیرا ماهیت این حزب این بوده و هست سازش در هر شرایط اگر نشد مبارزه ی مسلحانه و جنگ یا آویزلان شدن به نیروهای خارجی برای رسیدن به نان و نوایی در کردستان ایران. همانطور که گفتم احزاب و جریانات بورژوایی و خرده بورژوایی از تغییر وضع موجود به شدت هراسان هستند و مخالفت خود را با جنبش های رادیکال به شیوه ایی ارتجاعی به نمایش می گذارند، در غیر این صورت چه لزومی دارد حزب دمکرات در شرایطی که جنبش توده ایی اخیر روز به روز رادیکال و رادیکالتر می شود ،با پرچم صلح وارد میدان شود و ماندگاری جمهوری اسلامی و سازش با این نظام و بازگشت به کردستان ایران در شرایط فعلی را دستور روز قرار دهد. حزب دمکرات به خاطر سازش های بنا به هنگام خود با جمهوری اسلامی و در نتیجه ی توافقات پیش از موقع با رژیم دو تن از رهبران سرشناسش را از دست داده اما دلیل اینکه چرا این حزب هنوز به اصلاح جمهوری اسلامی یا فعالیت در چارچوب جمهوری اسلامی معتقد است به جایگاه اجتماعی و طبقاتی این حزب در جامعه برمی گردد.
این مقاله به درخواست دست اندرکاران وبلاگ علیه ناسیونالیزم نوشته شده است.

حسن معارفی پور

١/١١/١٣٨٨

www.antinasunalizm.blogfa.com