افق روشن
www.ofros.com

!خیزش میلیونی مردم آزاده ایران

بهرام رحمانی                                                                                 سه شنبه ١٧ شهریور ۱٣٨٨

متن موجود، سخنرانی بهرام رحمانی در سالن بزرگ اجتماعات آ.ب.آف استکهلم، در همبستگی با مبارزات آزادی خواهانه مردم ایران و به یاد جان باختگان راه آزادی و برابری است. این شب همبستگی، روز جمعه ٢٨ اگوست ۲۰۰۹ برابر با ٦ شهریور ۱٣٨٨، توسط کانون نویسندگان ایران در تبعید، برگزار شده بود.
قبل از این که سخن خود را آغاز کنم اجازه بدهید هم از طرف هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید و هم از طرف خودم به عنوان عضوی از این هیئت، از شما حضار محترم و خانم مریم هوله، آقایان شاهین نجفی، سهراب مختاری، علی کامرانی، عباس سماکار و یاور استوار، سپاسگزاری کنم که دعوت ما را پذیرفتند و در این برنامه شرکت کردند.
ما به سهم خود باید سپاسگزار همه‌ جوانان دختر و پسر و زنان و مردان آزاده ای باشیم که حرکت بزرگ و عظیم مردمی را راه انداخته اند و آن را به اشکال مختلف در داخل کشور و خارج از آن، پیش می برند. از همه انسان های مترقی و پیشرو سپاسگزاری کنیم که در سطح جهانی همدوش و همراه با ایرانیان آزادی خواه، همبستگی قدرتمند و با شکوهی را با مبارزات آزادی خواهانه مردم ایران به وجود آورده اند.
در مقابل پدران و مادران و خواهران و برادرانی سر تعظیم فرود آوریم که در سی سال حاکمیت جمهوری اسلامی، به ویژه در دوره اخیر عزیزان خود را از دست داده اند و با وجود این که داغ بزرگی بر دل دارند اما برای تغییر وضع موجود بی وقفه مبارزه و تلاش می کنند.
امروز دیگر حکومت اسلامی، حکومت دو سه ماه پیش نیست. زیرا مردم با راهپیمایی های میلیونی خود با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «آزادی اندیشه، همیشه، همیشه»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و غیره، قدرقدرتی این حکومت و در راس همه علی خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی را شکسته اند. اکنون کارنامه سراسر سیاه حکومت اسلامی، بیش تر از پیش از پرده بیرون افتاده است. خیزش امروز مردم آزادی خواه ایران، سیمای واقعی و عملکردهای حکومت اسلامی را در ابعاد مختلفی در مقابل همه جهانیان قرار داده است.
خیزش امروز مردم ایران، یکی از درخشان ترین و با شکوه ترین حرکت های اعتراضی، در تاریخ اخیر ایران و منطقه پرتلاطم خاورمیانه است. چرا که این خیزش در مدت کوتاهی که از عمر آن می¬گذرد، توانسته است افکار عمومی مردم جهان را علیه حکومت اسلامی برانگیزد و پشتیبانی قدرتمندی برای خود به وجود آورد.
خیزش امروز مردم ایران، حاصل سی سال مبارزات گوناگون بر علیه حکومت اسلامی است که در دو ماه اخیر به اوج خود رسیده است. جامعه ما، فضای امروز را مدیون سی سال پیکار بی امان کارگران، زنان، دانشجویان، روشنفکران و دیگر اقشار تحت ستم مردم، با هارترین و جانی ترین حکومت جهان است.
این خیزش توانسته است پس از سی سال، کارنامه و چهره واقعی سران و مقامات حکومت اسلامی را به ‌جهانیان نشان بدهد و سیاست های آپارتاید جنسی، شکنجه زندانیان و تجاوز به آن ها، شکستن زندانی زیر شکنجه و به طور کلی سیاست های ضدانسانی و ضدآزادی حکومت اسلامی را عیان تر سازد.
دستاورد این خیزش، در عرض نزدیک به سه ماه، چشم گیر و قابل لمس است، به ویژه می توان به چهار دستاورد مهم آن تاکید کرد:
یکی از دستاورد مهم در تحولات جاری، نقش جوانانی است که در حکومت اسلامی متولد شده اند در صحنه سیاسی و اجتماعی جامعه به عنوان یک نیروی قدرتمند خواهان تغییر و تحول ظاهر شده اند. این جوانان در صحنه سیاسی ایران نشان داده اند که ظرفیت و قدرت تغییر نظم موجود را دارند. این نسل عزم کرده است که تاریخ خویش را بنویسید و سرنوشت خودش را با قدرت خویش رقم بزند.
دوم این که نقش زنان در این اعتراضات بسیار برجسته و چشم گیر است. این بار دختران جوان و زنان بر خلاف انقلاب ۵٧، نه در ته صف مردان، بلکه در صف مقدم مبارزه با نیروهای سرکوبگر قرار گرفته اند.
سوم بهره برداری وسیع از تکنولوژی مدرن، این امکان را برای جوانان فراهم کرده است که دیوار بزرگ سانسور حکومتی را بشکنند و گزارشگر، تحلیل گر، مفسر و فیلم بردار واقعی مبارزه خودشان باشند و از این طریق افکار عمومی مردم ایران و جهان را نیز مستقیما با واقعیت های مبارزه جاری خود آشنا کنند و راه های برگونه تحریف و تفسیرهای ژورنالیسم رسمی بورژوازی ببندند.
در این حال، یک سازمان آمریکایی به نامComScore که حوزه کارش شبکه مجازی است در آخرین گزارش خود اعلام کرده است که در ژوئن گذشته، مشاهده فیلم های اینترنتی در مورد اعتراضات مردم ایران و مایکل جکسون پس از مرگ وی به اوج رسید. این سازمان آمریکایی تصریح کرده است که در ژوئن گذشته در بیش از ١٥٧ میلیون کاربر اینترنت قریب ١٩٫۵ میلیارد، فیلم های کوتاه در مورد اعتراضات مردم ایران و مایکل جکسون را تماشا کرده اند.
چهارم این که تحولات وضعیت اخیر سبب شد که تابوهای سیاسی حکومت اسلامی، به ویژه قدرقدرتی آن و در راس همه علی خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی بشکند. اکنون در جامعه ما، در سطح گسترده ای توهم به حاکمیت ریخته شده و ترس مردم از نیروهای سرکوبگر نیز کم تر شده است.
خیزش امروز مردم آزاده ایران، خیزشی نه برای به قدرت رساندن جناحی از حکومت در مقابل جناح دیگر، بلکه حرکتی در جهت تغییر نظم موجود است، یکی از با شکوه ترین حرکت هایی در جهت تحقق آزادی و برابری و عدالت اجتماعی است. خیزشی که در این مدت کوتاه، درد مشترک را فریاد می زند، نشان داده است که به دنبال جامعه ای درخور و شایسته انسان است.
این خیزش نشان داده است که از ظرفیت سیاسی و اجتماعی بالایی برخوردار است و می تواند با نقد اشتباهات گذشته تاریخی به ویژه تحولات سال ۵٧، سنبل و نماد اندیشه‌ های مدرن و پیشرو انسانی باشد. اکنون نماد شناخته شده‌ آزادی اندیشه، جدایی کامل دین از دولت و آموزش و پرورش، برابری زن و مرد در همه شئونات اجتماعی، آزادی همه زندانیان سیاسی، برچیده شدن زندان های سیاسی و لغو هرگونه شکنجه روحی و جسمی و اعدام، راه رهایی و رسیدن به ‌آزادی های فردی و اجتماعی همه شهروندان ایران بدون توجه به جنسیت، ملیت و باورهای سیاسی و اجتماعی در جامعه است. اين یک واقعيت غیرقابل انکار است که هر دستاورد دمکراتيک در جامعه، به موثرترين وجهی در خدمت مردم قرار می گيرد.
با این خواست ها، میلیون ‌ها انسان، به‌ ویژه جوانان دختر و پسر، با دست‌ های خالی اما با قدرت همبستگی انسانی و با شهامت بی نظیری هر روز به ‌خیابان ‌ها آمدند و در مقابل نیروهای مسلح ویژه، ضدشورش، پاسداران، بسیجی‌، نیروهای انتظامی - امنیتی و لباس ‌شخصی‌ ها مقاومت کردند و در مقابل فرمان کشتار و سرکوب حکومت اسلامی و در راس همه علی خامنه ‌ای به عنوان رهبر حکومت اسلامی، فریاد زدند: «مرگ بر دیکتاتور»، «آزادی اندیشه همیشه همیشه» و...
باین ترتیب نیروی جوان، در خیابان ها مخالفت خود را با هرگونه اختناق و سانسور، زور و استبداد، ستم و استثمار اعلام کردند. این نیرو که عمیقا تشنه آزادی است، با انتقام گیری، سرکوب و شکنجه و اعدام مخالف است و بیش از این نمی خواهد زیر بار زور و ستم زندگی کند. این نیرو به میدان آمده است تا سرنوشت خود را به دست خویش رقم بزند و به هیچ جریان و حکومتی اجازه ندهد که حرمت و موجودیت انسان و آزادی هایش را زیر سئوال ببرد.
در چنین شرایطی، آن جریان و فردی که خواهان مرگ این و یا آن عنصر حکومتی است اما مخالفتی با کل حکومت اسلامی نمی کند، هر نظر و ایده هم داشته باشد، آگاهانه و ناآگاهانه در راه اختناق و دیکتاتوری گام برمی ‌دارد. آن جریان و کسانی که تحمل حتی انتقاد کوچکی را ندارند و آزادی بیان و اندیشه‌ مخالف را برنمی تابند، حتا اگر در حرکت های آزادی ‌خواهانه نیز فعالیت داشته باشند، آزادی ‌خواه و برابری طلب نیستند.
مسلما آن حال و هوای تازه و انديشه و افکار نو كه در تحلیل ها، تفسیرها، اشعار و ترانه ها به حد كمال رسيده است و خلاقیت ها شکوفا می گردد، عبارت است از: آزادی، انسان دوستی و همبستگی و آرمان های نسل جديد انسان معاصر.
آن افکار و اشعار و سرودها و ترانه های اعتراضی و همبستگی انسانی که پس از سرکوب های خونین سال های اوایل انقلاب ۵٧، به زير زمين ها کشیده شده بودند و در پستوها دست به دست می شدند، اینک دیوار بلند این خاموشی را با قدرت و همبستگی میلیون ها انسان فروریخته و در کارخانه ها، دانشگاه ها، مدارس و در هر کوی و برزنی فریاد زده می شوند.
پس انسان شيفته بهار آزادی است. آن نظريه های سياسی و اجتماعی كه به دنبال بهار آزادی است به هیچ دولتی و مقامی حق دخالت در زندگی خصوصی مردم و محدود کردن ایده های فردی و اجتماعی را نمی دهد؛ همه شهروندان بدون توجه به ملیت و جنسیت و باورهایشان، از حقوق یکسان و برابری در همه عرصه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار می شوند؛ حرمت و موجودیت انسان بالاتر از هر منفعت و مصلحت اقتصادی و سیاسی دولت قرار می گیرد و اصولا رعایت عدالت و دادگری شامل همه شهروندان کشور می شود تا روزی فرا رسد که هیچ انسانی بر انسان دیگر برتر نباشد.
کوتاه آن که، آن نيروهای اجتماعی که با مبارزات جاری خود در خیابان های سراسر شهرهای جامعه مان در تلاشند، هم چون هنرمندانی که تابلوهای زيبا می آفرینند؛ رمانی هایی که انسان را به تفکر وامی دارند؛ شاعران و ترانه سرایانی که اشعار و ترانه های پرمحتوا و دل نشین می سرایند؛ هنرمندانی که با لطافت و حرارت آن ها را می خوانند؛ تحلیل ها و تفسیرها و پراتیک سیاسی که به دنبال طرح و تحقق آن تصویر روشنی از زیست و زندگی خود و جامعه شان هستند که در آینده، هیچ قدرتی نتواند آزادی هایش را سلب کند و انسان را به بند بکشد.
انسان امروز از طبيعت خود و آنچه که در پیرامونش می گذرد، غافل نيست. زیرا ساختن جامعه ای سالم و درخور و شایسته انسان و برقراری جوهر آزادی بی حد و حصر، نه تنها تخیل نیست، بلکه مردم با اعتراض میلیونی خود در خیابان ها بر علیه حکومت سانسور و اختناق و آپارتاید جنسی و ضدانسانی حکومت اسلامی، نشان داده اند که یک واقعیت غیرقابل انکار است.
پیام صریح و روشن مردم آزاده جامعه ما، این است که: جامعه ای می خواهیم که در آن تبعیض و نابرابری، فقر و فلاکت اقتصادی، تهدید و سرکوب، زندان و شکنجه، اعدام و سنگسار، سانسور و اختناق خبری نباشد!
زنده باد آزادی، زنده باد برابری، زنده باد جامعه انسانی!
متشکرم!

بهرام رحمانی

٢٨ اگوست ۲۰۰۹