افق روشن
www.ofros.com

!تا آزادی تمام زندانیان سیاسی به اعتراض متحدانه ادامه میدهیم‎

شورای دبیری مارکسیستهای انقلابی                                                              یکشنبه ١۵ آذر ۱٣٨٨

در آستانه‌ی روز ١٦ آذر١٣٨٨ (روز دانشجو) دهها تن از فعالین سیاسی و دانشجویان دانشگاه‌های سراسری و فعالان شناخته‎شده جنبش دانشجویی به ویژه پس از ٢٢ خرداد بازداشت شده‌، و در زندان‎های مخوف تحت بازجویی و شکنجه روحی، روانی و فیزیکی قرار گرفته‎اند.
ما از همه فعالان داخل و خارج کشور و خانواده‎های دانشجویان دربند که تلاش‎هایی ارزنده‎ برای رهایی این عزیزان انجام داده‎اند، سپاسگزاریم و دست همه را به گرمی می‎فشاریم.
فعالان میلیتانت به سهم خود بلافاصله پس از دستگیری‎های اخیر به همراه متحدان بین‎المللی خود در سراسر جهان از کشورهای اروپایی گرفته تا آمریکای لاتین، آسیا و آمریکای شمالی به حمایت از این فعالان سیاسی و دانشجویان برخاستند. به اعتقاد ما اعتراضات متحدانه تا آزادی همه زندانیان سیاسی دربند باید ادامه یابد.

سرمایه‎داری ایران این تهاجم سراسری را به دوعلت در وضعیت کنونی سازمان داده است:
اول: تداوم اعتراضات و مقاومت‎های لایه‎های مختلف اجتماعی در دوره پیش به ویژه معلمان، کارگران، زنان و دانشجویان، دولت را به شدت نگران کرده است. این قشرهای اجتماعی عمدتاً دارای گرایش‎های گریز از مرکز بوده‎اند. به سخن دیگر قشرهایی هستند که تا چندی پیش یا از طرفداران اصلاح‎طلبان حکومتی بوده و یا از نظام حمایت می‎کرده‎اند (اين گرايش‎ها الزاماً حامی دولت نبوده اند بلکه به دلیل سرکوب شدید چپ در سال‎های پیش از آن، یا گرایشات سوسیالیستی خود را سانسور نموده‎اند یا به لحاظ کمی و انسجام در شرایطی نبوده‎اند که امکان بروز داشته باشند. ضمن اینکه اصلاح‎طلبی هم در دورانی نفس جامعه را برای کانالیزه کردن اعتراضات مردمی با جهت سوسیالیستی گرفت اما با نا امیدی عمومی از این جریان انحرافیٍ، جنبش‎ها مسیر خود را یافتند). این تحولات و گرایش‎های گریز از مرکز را در درون دفتر تحکیم و حتی خانه کارگر و در درون حرکت‎های معلمان نيز می‎توان مشاهده کرد. در واقع می‎توان اذعان داشت نگرانی دولت سرمایه‎داری بیشتر از این ریزشی است که در میان طرفدارانش در حال شکل‎گیری است. اما این گرایش‎های گریز از مرکز در مقابل خود تنها یک راه پیدا می‎کنند و آن هم عقاید و برنامه‎های سوسیالیستی به مفهوم عمومی آن است. اتفاقی نیست که در میان دانشجویان بسیاری امروز به سوی عقاید سوسیالستی گرایش پیدا کرده اند. در آینده نه چندان دور این گرایشات در میان بخش وسیعی از معلمان، کارگران و زنان نیز مشاهده خواهد شد. تردیدی نیست که نهایتاً گرایشات سوسیالیستی در جنبش‎ها دست بالا را خواهند گرفت. حرکت "سبز" طرفداران اصلاح طلبان نیز زودگذر خواهد بود، زیرا این رهبران خواهان تغییرات اساسی نبوده و در نهایت به توده های مردم پشت خواهند کرد.
اما دولت سرمایه‎داری این قشرهای وسیع را در مجموع نمی‎تواند ارعاب و سرکوب کند. باید ابتدا آنها را تجزیه کرده (اصلاح طلب و اصول گرا یا سوسیالیست و غیرسوسیالیست) و سپس با ارعاب گرایشات رادیکال و گرایش‎های چپ، به سایرین درس عبرت دهد. آنچه در ١٣ آذر ١٣٨٦ اتفاق افتاد دقیقاً همین روال بود. آنچه پس از ٢٢ خرداد رخ داده در تداوم همین سیاست است.
دوم: دولت سرمایه‎داری ایران مشغول مذاکره و زدوبند سیاسی با دول غربی و به ویژه دولت آمریکا است. اختلافات کنونی صرفا چانه زنی برای کسب امتیازات بیشتر است. سرکوب های اخیر در واقع از این رو است که دولت ایران باید به سرمایه‎گذاران غربی نشان دهد که امنیت سرمایه را خود دولت توسط سرکوب‎های کارگری و دانشجویی می‎تواند تضمین کند و نیازی به تغییر رژیم نیست. بدیهی است که سرمایه‎داران خارجی اگر قرار باشد توسط قشرهای اجتماعی مورد اعتراض قرارگیرند، قادر به برقراری رابطه حسنه با دولت و اعتماد به آن نخواهند بود.

اما با وجود سرکوب‎ها و ارعاب‎ها باید به دو نکته توجه داشت:
اول: دولت سرمایه‎داری ایران به علت برقراری روابط نزدیک با دول غربی می‎تواند تحت تاثیر اذهان عمومی کشورهای غربی قرار گیرد. حمایت‎ها از سوی نمایندگان کارگران و دانشجویان و پارلمانی کشورهای جهان می‎تواند بر دول غربی فشار گذاشته که آنها در معاملات سیاسی و اقتصادی، دولت ایران را به نوبه‎ی خود زیر فشار قرار دهند که سرکوب‎ها را کمتر کند.
دوم: سرکوب‎های این دوره همه به منظور هراساندن و خسته کردن مبارزین است. دوران اعدام‎ها و سرکوب‎های درازمدت و بگیر و به بندها دوره‎های پیش، در وضعیت کنونی سپری شده است. اما این وضعیت به مفهوم آن نیست که ما در شرف ورود به گشایش‎های دموکراتیک در جامعه هستیم. در کشورهایی چون ایران، به دلیل رشد ناموزون سرمایه‎داری، به هیچ وجه تا زمانی که یک دولت سرمایه‎داری بر مصدر کار قرار داشته باشد، نباید انتظار گشایش‎های سیاسی همچون دول غربی را داشت، بنابراین سرکوب‎ها و ارعاب‎ها ادامه خواهند یافت (با حمایت دول غربی) اما بر خلاف دهه‎ی شصت، با هدف "خسته کردن" فعالین و نه کشتار و زندان‎های دراز مدت. اما باید سازماندهی دقیق‎تر، مشخص‎تر و منطبق‎تر با وضعیت کنونی صورت پذیرد. ترس از هیئت حاکم در درون جنبش جوانان رادیکال؛ ریخته شده است. در تداوم روز قدس و سایر تظاهرات اخیر ١٦ آذر نیز می تواند روحیه مبارزه جویانه را در میان جوانان تقویت کند.
بدیهی است که در شرایط کنونی ایجاد اتحاد عمل‎ها هنوز در دستور کار قرار دارند. تجربه سال پیش بار دیگر نشان داد که تناسب قوا به نفع هیچ گروه و طیف خاصی نیست که بتواند به تنهایی به اعتراض دست. مراسم یادبود ١٦ آذر امسال نیز مانند تمامی تظاهرات اخیرمی‎بایستی توسط تمام نیروها و طیف‎های متنوع صورت پذیرد تا دولت نتواند طیف خاصی را در انزوا مورد تهاجم قرار دهد. در سال های پیش تجربه شد که به جایی تکروی باید گرایشات و گروه‎های مختلف همگی با هم در حمایت از دستگیرشدگان اقدام کردند. فعالین دانشجویی در عمل آموختند که نمی‎توان با عمده کردن فقط یک شعار و یک گرایش وارد میدان شد اما از همه سایر گرایشات درخواست حمایت و ورود به کارزار کرد.
به اعتقاد ما در وضعیت کنونی، محور اصلی فعالیت تمام نیروهای ضدسرمایه‎داری این است که با تمام قوا و به ویژه با حمایت متحدان بین‎المللی از دانشجویان و کارگران دربند دفاع کنيم.

شورای دبیری گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

١٦ آذر ١٣٨٨