حاکمیت قرون وسطایی ولایت فقیه پس از سی سال حکومت با سرنیزه و کشتار و شکنجه ؛ با بحران های عمیق و گسترده در تمامی ابعاد اقتصادی - سیاسی و فرهنگی مواجه شده است و نتیجه آن برآمد امواج وسیع اعتراضات و مقاومت مردم بخصوص جوانان مبارز و بجان آمده و بر باد رفتن اسطوره مشروعیت دروغینش می باشد. حاکمیت ؛ اینک می بایست پاسخگوی تمامی چپاول ها ؛ غارتگری ها؛ بر باد دادن ثروت ملی و حراج منابع زیر زمینی از یکطرف و سی سال سرکوب و شکنجه و اعدام و تحقیر و بی حقوقی از طرف دیگر باشد . با توجه به این کارنامه؛ خود می داند که در صورت برکناری از حکومت دیگر جایی برای برگشت مجدد در دوره بعد؛ همانند احزاب عرفی در سراسر دنیا برایش وجود ندارد و از نظر تاریخی از صحنه روزگار محو خواهد شد همچنین در صورت اجرای سیاست اصلاحات اقتصادی - سیاسی جایی برای تداوم حاکمیتش نخواهد بود و لذا کلیه کسانی که رویکرد اصلاحی برای تداوم نظام ولایت فقیه و قانون اساسی ضد بشری آن داشتند را؛ از حاکمیت طرد نمود. نظام حاکمیت فقهی ؛ تا آخرین رمق و توان خود با زور و سرنیزه به پیش خواهد رفت و همانند حزب نازی هیتلر سرنوشت خود را به جنگ و سرکوب گره زده است. حاکمیت در دوره جنبش اعتراضی اخیر؛ از هیچ اقدام جنایتکارانه فروگذار نکرده است و لذا ترک صحنه مبارزات اعتراضی از طرف مردم؛ وی را در پیش برد و تشدید سیاست تا کنونی ترغیب خواهد کرد؛ همانطور که دوره جدیدی از مراجعت به اجرای فقه؛ اعدام های وحشیانه؛ سرکوب مردم در عرصه جامعه؛ جدا سازی های جنسیتی بخصوص در دانشگاهها؛ قدرت نمایی؛ براه افتادن گشت های خیابانی برای مبارزه با مردم در پوشش بد حجابی؛ مبارزه با مواد مخدر؛ شرکت های هرمی؛ مبارزه با اراذل و ناهنجاری های اجتماعی؛ بقول خودش روی آورده است در حالی که کیست که کوچکترین تردیدی در اینکه نهادها و سازمان های سرکوب امنیتی و پلیسی خود نقطه تمرکز تمامی اراذل و اوباش و جانیان سازمان یافته ضد بشری هستند؛ داشته باشد از این قاعده حتی سازمان های سیاسی حکومتی مثل شورای نگهبان و مجلس خبرگان و حتی مجلس فرمایشی نیز مستثنی نیستند . در مجلس شورا نه تنها از هیچکدام از جنایت های سازمان یافته حکومتی از جمله یورش به دانشگاه و زندان ها و شکنجه ها تحقیقی بعمل نیامده است. بلکه اکثریت نمایندگان مجلس؛ از تصویب نظارت بر زندان ها و بازداشتگاههای رژیم؛ برای عمل به همین قوانین ضد بشری موجود نیز مخالفت کردند.
نظام ولایت فقیه در صورت فروکش کردن این دوره جنبش اعتراضی علاوه بر اینکه با شدت هر چه تمامتر اقدام به انتقام گیری از مردم مبارز و تمامی منتقدان خود خواهد کرد . طرح حذف سوبسیدها را نیز در فضای سرکوب و ارعاب به اجرا در می آورد وبا افزایش سرسام آور قیمت ها و تورم حاصله و بیکاری ؛ تمامی مردم را اسیر معیشت روزانه خود خواهد کرد طرحی که جرئت اجرای آنرا تا کنون بلحاظ تداوم جنبش سیاسی و اجتماعی موجود نداشته و به تعویق انداخته است. رژیم امیدوار است که با کنترل و خاموش کردن جنبش اعتراضی بر اوضاع مسلط شود؛ در چنین مقاطعی واضح است که عده ای از مبارزان جوان که توان تحمل شرایط جدید را ندارند اقدام به عملیات حاد قهرآمیز و جدای از مردم کرده و این خود بهانه های بیشتری برای سرکوب و قلع و قمع مبارزین بدون حضور گسترده مردم مبارز خواهد داد.
حفظ و گسترش جنبش اجتماعی و اعتراضی موجود و تداوم مبارزه فرسایشی؛ از طریق تشکیل هسته های مقاومت و سازمان دادن اعتراضات موضعی و عمومی و گسترده؛ پخش بیانیه و اعلامیه در محل های سکونت و محیط کار می تواند رژیم را به مبارزه ای فرسایشی که نتیجه اش ضعف و به تحلیل رفتن نیروهای سرکوبگر آن می باشد منتهی خواهد شد.
باید در خردادماه مجددا همدیگر را پیدا کرده و فعالیت های خود را سازمان یافته کنیم؛ از ابتدای خرداد ماه به پخش بیانیه و اعلامیه در محل های سکونت و کار و حرکت های اعتراضی موضعی پرداخته و جو عمومی را برای مبارزه بزرگ شبانگاه ٢١ خرداد و روز ٢٢ خرداد و روزهای بعد آماده کنیم. در صورت ایجاد آمادگی شرایط با فعالیت های مستمر خود؛ فریاد های مرگ بر دیکتاتور در شبانگاه ٢١ خرداد تمامی شهر های ایران بخصوص شهرهای بزرگ را بلرزه در خواهد آورد. کردستان قهرمان؛ تبریز مبارز؛ اصفهان؛ شیراز و مشهد و گیلان و صد ها شهرمی توانند یاد آور سنت مبارزات مردمی خود و همچنین پیشوایان و مبارزین سترگ در جهت کسب مطالبات تاریخی؛ آزادی و برقراری عدالت اجتماعی باشند . در خرداد ماه یا ما می توانیم ؛ جنبش اعتراضی یک ساله خود را تجدید قوای کرده و حاکمیت ددمنش و بزرگ ضحاک ماردوش زمان - ولی فقیه - را که در این سی ساله روزانه حداقل ده ایرانی را به بهانه های مختلف برای تداوم حاکمیش اعدام کرده و تمامی حقوق انسانی؛ اولیه؛ ذاتی و حقوق بشر؛ و حق داشتن یک زندگی شرافتمندانه و مکفی را از تمامی مردم این سرزمین؛ سلب و آنرا یکجا در ولی فقیه این ننگ بزرگ تاریخ بشر متمرکز کرده را به استیصال؛ عقب نشینی و شکست بکشانیم.
رویگردانی از حمایت فعال؛ عملی و فکری از این جنبش موجود به هر بهانه که باشد تنها و تنها کمک به دستگاه سرکوب و جنایت ؛یعنی سد اصلی تکامل و توسعه جامعه انسانی این سرزمین است؛ که حی و حاضر با شمشیر گداخته عربده کشی می کند و سرسوزنی حقوق انسانی را برای احدی به رسمیت نمی شناسد. عده ای اندک به بهانه عمده کردن برخی قدرت های خارجی که تا کنون نیز از قبل ولایت فقیه پروار شده از اقدام جدی عملی در مبارزات جاری سر باز زده و در واقع آب به آسیاب نظام ضد بشری موجود ریخته و کمک کار وی بوده اند؛ در حالیکه با پیشبرد مبارزات کنونی و با اتحاد و آگاهی و مبارزه عملی مردم و در صحنه مبارزات اجتماعی؛ دیگران راهی برای مانور نخواهند داشت؛ مبارزه متحد و حضور عملی ما بیشک فضای آنان را نیز تنگ خواهد کرد. کنار ایستادن در مبارزات جاری؛ نه تنها تقویت حاکمیت موجود بلکه تقویت دیگر غارتگران نیز هست.
برای کسب آزادی و تحقق یک زندگی در خور انسان؛ ترس تردید؛ بی تصمیمی و افکار ناصواب هیچ جایی ندارد و راه تاریخی ما یا مبارزه بر علیه نظام ولایت فقیه با تمامی نهادهای سیاسی و اقتصادی آن ؛ تحقق آزادی انسانی است و زندگی تحت نظام ضد بشری و تسلیم به آن؛ بمفهوم مرگ و نابودی هستی انسانیت انسان است؛ راه سومی وجود ندارد.
اتحاد مبارزه برای آزادی
با تکثیر و پخش این بیانیه ؛ به جنبش اعتراضی موجود و تحقق یک زندگی انسانی یاری رسانید.