كشاكش و ستیزِ پنهان و آشكارِ دستگاه سانسور و سانسورستیزان در ایران صحنهی ملموس و آشنایی است. در یكسال اخیر، اما، این پدیدهی آشنا جلوهیی غریب به خود گرفته است. راست آنكه صحنه تغییر یافته است. برای دستگاه سانسور دیگر صحنهی نبرد به هنر و ادبیات محدود نمیشود. چنین وانمود میكنند كه تمامی سنگرهای قبلی را فتح كردهاند؛ مأموران ریز و درشت دستگاه سانسور شمشیرها را از رو بسته و در رسانههاشان رژهی تبلیغاتی میروند، غنایمشان را میشمارند و به رخ میكشند و به همپالكیهاشان نوید فتوحات تازه میدهند: پیش به سوی علوم! پیش به سوی علوم انسانی! از عبارات و جملههاشان "اعتمادبهنفس" میبارد؛ عربدههاشان ستون روزنامهها و مجلات خودی را میلرزاند.
این همه، هر ناظر تازهواردی را به توهم میكشاند كه در این صحنه، با چنین پیروزمندانی، بهیقین لشكری از شكستخوردگانِ نزار و مأیوس خواهد دید. اما نه! خوب كه چشم میگشاید میبیند از شكستخوردگان خبری نیست! برعكس، در صحنهی واقعی، پدیدآورندگان دست از مبارزه و كوشش برنداشتهاند، با سختكوشی از هر روشی برای بیان هنر و اندیشهی خویش بهره میگیرند، و دم به دم راههای تازهتری مییابند.
اگر تا دیروز هنر رقص "زیرزمینی" بود، امروز "ادبیات زیرزمینی"، "موسیقی زیرزمینی"، و "سینمای زیرزمینی" نیز به آن افزوده شده است و، با تداوم این روند، دور نیست كه تئاتر نیز زیرزمینی شود. اما همهی تلاشهای حاكمیت برای آنكه صحنه فقط در دست عوامل و سیاستهای خودش باشد راه به جایی نبرده است. زیرا حمایت معنوی و استقبال مردم از هنرهای زیرزمینی كار را به آنجا كشانده كه یكی از فعالان عرصهی موسیقی رسمی شكوه میكند: "این موسیقی ما است كه زیرزمینی شده . . ." و این یعنی بیاعتنایی مردم به اشكال رسمی هنر و ادبیات؛ یعنی داغ باطل زدن بر تلاشهای امنیتی-مالی برای حكومتیكردنِ هنر و ادبیات. در حقیقت تمایل شدید جامعه به بیان آزادانهی خود و رشد فناوری سبب شده كه دستگاه سانسور به نتایج مطلوبش نرسد و، برخلاف ظاهر فاتحانهای كه به خود گرفته، سلطهی خویش را بیشتر از دست بدهد. بیتردید، پیروزی نهایی در این صحنه زمانی تحقق مییابد كه آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان عرفِ جاری شود. این حق هر شهروندی است كه برای ابراز خود از گذرگاهها و امكانات مرسوم بهره گیرد.
سیزدهم آذر، روز همهی كسانی است كه با سانسور میستیزند و راضی نمیشوند صدایشان با گذر از فیلترهای دولتی به جامعه برسد. روز مبارزه با سانسور، روز گرامیداشتِ انسانهایی است كه برای دستیابی به آزادی اندیشه و بیان مبارزه میكنند.
آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان خواستی است كه باید به قانون تبدیل شود، تا از این طریق حقِ بهیغمارفتهی مردم به آنان بازگردد و، در پرتو آن، خلاقیت هنری و ادبی چنان و چندان به بار نشیند كه شایسته مردم باشد؛ مردمی كه بیش از صد سال است برای آزادی اندیشه و بیان در میدان حقخواهی حضور داشتهاند و تا به امروز تاوانهای سنگین پرداختهاند.
كمیتهی "مبارزه با سانسورِ" كانون نویسندگان ایران خواهان لغو همهی روشها و نهادهای سانسور، و همچنین خواهان آزادی همهی كسانی است كه به سبب مقابله با سانسور و بیان آزادانهی هنر خویش بازداشت و زندانی شدهاند. این كمیته از تمامی تشكلهایی كه برای آزادی اندیشه و بیان تلاش میكنند میخواهد كه از هر راهی كه میتوانند در گرامیداشتِ روز سیزدهم آذر و حمایت از سانسورستیزان بكوشند.
کانون نویسندگان ایران
كمیتۀ"مبارزه با سانسور"
١١ آذر ١٣٨٩
www.kanoon-nevisandegan-iran.org