افق روشن
www.ofros.com

بیانیه ی سیاسی اعلام موجودیت


شورای دانشجویان و جوانان ...                                                                           دوشنبه ٣٠ خرداد ١٣٩٠

در روزگاری که "نظم نوین بازار آزاد" یگانه​گیِ بی​رقیب خود را با جنگ و فلاکت و ویرانی، با بی​کاری و تحقیر و ستم در چهار گوشه​ی جهان فریاد می زد، روزگاری که بیش از یک​صد سال مبارزه​ی مردم ایران برای تغییر وضعیت موجود، برای آزادی و عدالت و برابری گویی به شکست گرائیده بود، زمانه­ای که فریب انتخاباتی دیگری در راه بود، مردم و جوانان ایران بار دیگر در بهار سال ٨٨ برای در دست گرفتن سرنوشت و زنده​گی به تاراج رفته​شان به خیابان​ها آمدند و تمامیّت ستم و تبعیض و ارتجاع موجود را به مبارزه و هم​آوردی طلبیدند. این بهاران خلق​ها در مقطعی رخ داد که گویی هیچ افقی برای تغییرات ریشه​ای و دگرگونی​های اساسی موجود نبود و خط رابط خیزش ما با سنت مبارزاتی تاریخ​مان در اثر سی ساله سرکوب و قتل عام یک نسل از انقلابیون گسسته شده بود. در چنین بستری بود که صاحبان قدرت دیروز و رانده شده​گان از دارالخلافه​ی امروز دستِ بالا را در رهبری جنبش مردم گرفتند و با ملغمه​ای از توهمات و ایده​ئولوژی​های اصلاح طلبانه، منفعلانه و سازش​کارانه هر آن​چه توانستند را برای مهار خشم دم​افزونِ مردم و جوانان و حفظ نظام موجود و "قانون اساسی"اَش انجام دادند. بازتاب طبیعی این خط و ایده​ئولوژیِ غیر رادیکال چیزی جز محدود ماندن دامنه​ی طبقاتی جنبش به خواست​های اقشار میانی و متوسط شهری آن هم صرفا در تهران و چیزی جز افول و رکود جنبش پس از تهی شدن خیابان​ها و به بُن​بست رسیدن تاکتیک​های غیر رزمنده و ناروشن نبود و در پس این رکود بود که رژیمِ "دار" و "شکنجه" به سرکوب مضاعف توده​ها جهت تثبیت موقعیت متزلزل خود پرداخت و دگر بار ابلیس پیروز مست آمد تا سور عزای مردم را به سفره بنشیند.
وقتی دشمن مردم و نماینده​گان مدارا و ترمیم​طلبان قدرت خود را بر تظاهرات میلیونی توده​ها حاکم کرده و خط خائنانه​ی سازش و کرنش، صلای تسلیم و عقب​نشینی سر داد و جوّ یأس و ناامیدی از ایجاد تغییر میل به همه​گیر شدن داشت، بخشی کوچک اما مصمم از خیل میلیونی توده​ها سودای آتشی دوباره کرد. آتشی که برافروختن شعله​های آن برای آغازگرانش دشواری​ها و مشکلاتی به عظمت تدارک یک جنبش نوین داشت و دارد. سخن از طرح موجی نو بر خلاف جریان عملی و نظری موجود است!
هنوز فریادهای مردم ایران در گوش زمانه گم نشده و خون شهیدان بر سنگ​فرش کوچه​های قیام نخشکیده بود که تند باد خیزش این بار شمال آفریقا را در نوردید و سرود پر طنین قیام، خلق​های جهان عرب را به جشنی واقعی فراخواند. برپایی روزهای خشم و فریاد "الشعب یرید اسقاط النظام" و مقاومت قهرآمیز جوانان رادیکال و ستیزنده تونس و مصر به عنوان موتور محرّک و مغز سازمانده قیام دستِ کم در گام نخست مستبدین را به عقب راند و رویای تغییر تعبیر شد! این مبارزه​ی توده​ای برای سرنگونی ارتجاع و استبداد حاکم در کوتاه زمانی در سایر کشورهای منطقه از بحرین و یمن تا اردن سوریه و حتا فراتر از آن در اسپانیا و فرانسه باز تکثیر شد. تحولات خاورمیانه و مبارزات غرور آفرین جوانان عرب ما را سرشار از امید به تداوم پایداری کرد، هم​چنان​که ضرورت جمع​بندی از درس​های جنبش آنان را پیش پای ما نهاد.
با چنین پیشینه و در چنین بستری بود که در راه تأسیس شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران گام نهادیم تا فصلی نوین از قیام و مبارزه علیه وضع موجود را آغاز کنیم. فصل نوینی که ریشه​های خود را در یک​صد سال رزم تمام عیار مردم ایران علیه ستم و تبعیض و استثمار استوار می​بیند. در انقلاب مشروطه و جنبش جنگل، در شورش دیروز و امروز خلق​های سراسر ایران از کردستان و آذربایجان تا بلوچستان و خوزستان، در جنبش ملی شدن صنعت نفت و ١٦ آذر ضد کودتای سال ٣٢ ، در کنفدراسیون دانش​جویان و محصلین خارج از کشور، در جنبش مسلحانه​ی دهه​ی ۴٠ و ۵٠ تا قیام شکوه​مند بهمن، در سال​های سراسر رزم و فدای دهه​ی خونین ٦٠ تا ١٨ تیر ٧٨؛ آری! در مبارزه​ی هر روزه و هر لحظه​ی جنبش​های کارگران، زنان و دانش​جویان ایران، در مبارزات رهایی​بخش و ضد سرمایه​داری خلق​های سراسر جهان از کمون پاریس تا میدان التحریر.
"شورای دانش​جویان و جوانان چپ ایران" هدف خود را دفاع از یک خط انقلابی متشکل از نیروها و واحدهای سوسیالیستی، کمونیستی، فمینیستی و دیگر نیروهای مترقی و ایجاد یک بلوک سیاسی چپ در سپهر سیاست امروز، جهت مداخله در تعیین سرنوشت جامعه می​داند، جامعه​ای که از حاکمیت سیاسی استبدادی و مناسبات اقتصادی استثمارگر رنج می​برد و برای رهایی خود ناگزیر از فعالیت هدف​مند و سازمان​یافته برای در هم شکستن نظام سیاسی موجود یعنی رژیم جمهوری اسلامی و دگرگونی ریشه​ای کلیه​ی ساختارهای ستم​گرانه و تبعیض​آمیز و ارتجاعی به شکل انقلاب اجتماعی است. هم​چنان​که تلاش و تدارک برای تشکیل فدراسیونی از جوانان چپ هم​واره مورد توجه شورا بوده و خواهد بود و تشکیل چنین فدراسیونی افق سازمانی مطلوب ما برای سازماندهی و کنش جمعی نسل نوین کنش​گران رادیکال و انقلابی است.
در آغازگاه این راه "بی​برگشت" دست یاری رفیقانه​ی خود را به سوی تمامی جوانان، دانش​جویان و نیروهای رادیکال، مترقی و انقلابی می​دهیم تا با ما و در فضایی برابر و دموکراتیک به ارتقاء نظری و عملی ایده​های انقلابی و تغییر تمامیّت توحش موجود بپردازند. ما با نگاه به آینده، وظایف را به شور می​نشینیم و دست در دست هم راه نوینی را خواهیم گشود. راهی که در آن واژه تغییر با انقلاب معنی شود و ستم طبقاتی، جنسیتی، نژادی، مذهبی، و ... از معنی تهی گردد. راهی که امکان و ظرفیت برخورد آراء متضاد را ارتقا دهد و سطح دیگری از مبارزه جمعی برای رهایی را معنی کند. راهی که به آزادی و امکان رهایی پرتو افکند. در آغازگاه این راه ایستاده​ایم تا یک بار دیگر فریاد برآوریم:

زنده است باد!

تازنده است باد! طوفنده است باد!

شورای دانش​جویان و جوانان چپ ایران - سی خرداد١٣٩٠

www.leftfederation.blogspot.com
iranianfederation@gmail.com

----------------------------------------------------------------------

دربارۀ ما
"شورای دانش​جویان و جوانان چپ ایران" تلاش جمعی و تشکیلاتی بخشی از جوانان چپ​گرا و انقلابی است که جهت پاسخ​دهی به ضرورت​های عینی بر آمده از شرایط مبارزه انقلابی و رادیکال و به قصد تشکیل یک بلوک سیاسی چپ در عرصه سیاست امروز ایران متشکل شده​اند. این وحدت تشکیلاتی نتیجه پروسهای طولانی و مرحلهای از بحث و جدل​های تئوریک و تبادل تجارب عملی است. پیشینه​ی سیاسی و مبارزاتی اعضای شورا به سال​های آغازین دهه ٨٠ و بر آمدن نسل نوین دانش​جویان و جوانان چپ​گرا در جنبش​های سیاسی و اجتماعی ایران مانند جنبش دانش​جویی، زنان و کارگری و ملل تحت ستم باز می​گردد. بخشی از ما تحت نام "نشریه​ی دانش​جویی بذر" از سال ٨۴ در مبارزات دانشگاه​ها و جنبش جوانان فعال بود، بخشی با نام "گروه پروسه" که عمدتاً جنبش کارگری را پوشش می​داد به فعالیت پرداخت و بخش دیگری با سابقه​ی فعالیت در جنبش دانش​جویی در اوایل خیزش سال ٨٨ متولد و با نام "نشریه​ی خیابان" شناخته شد. این نیروهای متشکل و منفرد داخلی در ارتباط و هم​کاری با جوانانِ هم​نسل ایرانی که در خارج از کشور به دنیا آمده یا رشد کرده بودند پایه​های هم​کاری و اتحاد ما را تشکیل دادند. پس از خیزش مردمی سال ٨٨ ایران و تکوین یک شکاف سیاسی طبقاتی جدید و پولاریزه شدن و قطب​بندی هر چه بیشتر جامعه، نیروها و جریان​های سیاسی گوناگون هر کدام به فراخور پایه طبقاتی و خاستگاه فکری​شان به دنبال پاسخ دادن به مسائل و تضادهای نوین برآمدند. جمع ما نیز در همین دوره و بنا به تجربه نسل خود وارد مراحل جدیدی از مبارزه شد. ما جایگاه خود را در طول دو سال خیزش مردم ایران به درستی پیدا کردیم و آن​را در عرصه​ی پراتیک به روشنی نشان دادیم. ما ضمن شرکت در مبارزات خیابانی، در فضاهای فکری و تئوریک جنبش نیز وارد شده و توشه​ای بنا به تناسب تجربه​مان اندوختیم: از سیاه، خاکستری، سبز، اصلاح طلب و ترمیم طلب و تمامی جناح​های جمهوری اسلامی گسستیم، هم​چنان​که افق​های مبارزاتی خود را جدا از تمامی جناح​های ملی و بین المللی سرمایه و سرمایه​داری ترسیم کردهایم. با مقبول عامه قرار گرفتن، پوپولیسم خیابان و تظاهر و ریا خط​کشی کردیم، و از سوی دیگر کوشیدهایم با میراث انقلابی گذشته با دیدی انتقادی برخورد کنیم؛ ماهیتاً نه خودِ آنیم و نه خود را از آن جدا می​دانیم. ما عزم راسخ برای سازش ناپذیری کرده​ایم و رادیکالیسم مبارزات مردم و گسست از ایده​های کهن اساس اتحاد ماست. در عرصه​ی علم و تئوری​های علمی به دنبال ایده​های نوین هستیم، کنش جمعی ما وفادار به جمع​بندی از کاستی​ها و اشتباهات گذشته​مان است و بر آنیم تا در سایه​ی این انتقاد از گذشته و امید به رهایی مردم در آینده، مبارزات واقعی تودهها را حمایت و تقویت کنیم. نگاه ما به گذشته، حال و آینده انترناسیونالیستی است و درک ما از مبارزه​ی طبقاتی و مفهوم رهایی در ایران، به مبارزات کل مردم دنیا از فلسطین تا فیلیپین و از آفریقا تا اروپا و آمریکا و ... گره خورده است. برقراری ارتباط نظری، عملی و تشکیلاتی با تمامی نیروهای متشکل و منفردی که هنوز با آرمان تغییر جهان و حذف و محو تمامی مناسبات استثمارگرانه و تبعیض آمیز آن زندگی می​کنند هدف استراتژیک ما است. هم​چنان​که ایده​ی تشکیل فدراسیونی از نیروهای چپ انقلابی و مترقی همواره چشم انداز ما بوده و خواهد بود.

کمیته جوانان بلژیک Youth Committee of Belgium

www.committeebe.blogspot.com
committe.2007@gmail.com