کارگران، زحمتکشان، هم زنجیران:
ضمن خسته نباشید ما فعالین کارگری از زندان رجایی شهر به شما همرزمان سلام کرده و صمیمانه دست پرمهرتان را می فشاریم.
لازم است بدانیم مشکلات ما و شما درد مشترک تمام کارگران است چون همه ی ما عضوی از طبقه کارگر هستیم . طبقه کارگر که تمامی اعضای آن (که همه ی ما هستیم) تحت ظلم و ستم و اجحافاتی گوناگون به سر می بریم از جمله در ترس دائمی از اخراج و بیکاری قرار داریم . هر روز قراردادهای سفید امضا و بیگاری کشیدنها مانند کارهای آزمایشی ، استاد و شاگردی و کار کودکان و دستمزدهای چهار بار زیر خط فقر به صورت چماق دائمی بالای سر ما قرار دارد. برای مقابله با چنین ظلم و ستم ها و استثمار سرمایه داری علیه ما کارگران هیچ نهادی و اداره و قانونی وجود ندارد و تمامی نهادها و قوانین و ادارات و دولت و غیره در نظامهای سرمایه داری بر علیه ما و برای سرکوب ما کارگران ساخته و پرداخته شده اند، از جمله:
١- کارگران در سال گذشته به دلیل تعیین حداقل دستمزد ۶% کمتر از نرخ تورم اعلام شده توسط نهادهای سرمایه داری که همیشه کمتر از نرخ تورم واقعی است شکایت کردند و دیوان عدالت اداری شکایت فوق را رد کرد.
٢- یک طرح نیم بندی که در اصل برای جلوگیری از شورش احتمالی فقرا طراحی شده است ولی می تواند اندک سودی برای طبقه کارگر داشته باشد طرح بیمه بیکاری است که تا به امروز چندین بار توسط شورای نگهبان رد شده است.
٣- از صدها شکایت کارگران و خانواده آنها فقط یکی منجر به دادگاهی شدن عامل جنایت شده و آن هم به صورت بسیار ناقص (قاتل ستار بهشتی فقط به سه سال زندان محکوم شده است که آن هم معلوم نیست زندانی شود !!! و یا مرتضوی را به پرداخت ٢٠٠ هزار تومان جریمه محکوم می کنند و ...در حالی که صدها نفر با جرمهای کوچکتر از این به اعدام محکوم شده اند به عنوان مثال دو نوجوانی که به خاطر خرید دارو برای مادر پیرشان ٧۵ هزار تومان پول دزدیده بودند به اعدام محکوم شدند . همه اینها نشان می دهد که تمامی قوانین و نهادها و ادارات سرمایه داری دشمن طبقه کارگرند و برای سرکوب کارگران درست شده اند.
در مقابل چنین حرکتهای ضد کارگری که نهادهای سرمایه داری علیه کارگران انجام می دهند وقتی کارفرمایان از کارگران شکایت می کنند ولو اینکه شکایتشان کاملا" غیرانسانی و غیرقانونی باشد ، ادارات و نهادهای فوق با تمام وجود خود را در اختیار کارفرمایان می گذارند و کارگران را همه جوره زیر فشار و سرکوب می گذارند . در این رابطه نیز می توان به مواردی که اخیرا" اتفاق افتاده مانند شکایت کارفرمای پلی اکریل اصفهان - معدن چادرملو- معدن سنگ آهن بافق و پتروشیمی رازی اشاره کرد، در کشور ما به دنبال شکایت کارفرما نهادهای سرمایه داری در مقابل اعتصاب (در حالی که اعتصاب در تمامی دنیا حتی در عقب مانده ترین کشورها به عنوان حق قانونی کارگران به رسمیت شناخته شده است) کارگران را محاکمه می کنند در صورتی که خود شکایت در مقابل اعتصاب که حق قانونی کارگران است عمل غیر قانونی است و باید کارفرمای فوق به اتهام ارتکاب عمل غیرقانونی و فریب قانون محاکمه شود اما نهادهای فوق به حمایت از کارفرمایان، کارگران را بازداشت و محاکمه می کنند که اخیرا" برای کارگران پتروشیمی رازی حکم 6 ماه زندان و 50 ضربه شلاق صادر کردند. حکم شلاق همان حرکت ضدانسانی دوران فئودالی است که خانها با مباشرت کدخدا و رهبر فکری روستا، دهقانان را به فلک می بستند، این نشان می دهد که نهادهای قضایی هنوز در دوران افکار و اندیشه های عقب مانده فئودالی گیر کرده اند و اعمال غیرقانونی و ارتجاعی سرمایه دارانه را با روشهای مخلوط مدرن و ارتجاعی علیه کارگران به کار می گیرند.
کارگران و جوانان:
این حکم تاریخ است که با هیچ ابزار و وسیله و روش سرکوب نمی توان روند تاریخ و مبارزه طبقاتی را مهار کرد با این همه ظلم و ستم و محاکمه غیرقانونی کارگران و صدور احکام غیر قانونی علیه کارگران توسط سرمایه داری که می خواهند کارگران را بترسانند تا دست به اعتصاب نزنند اما مبارزه برای زنده ماندن و مبارزه طبقاتی از هر طریق ممکن راهش را ادامه می دهد، برای همین است که با توجه به این همه سرکوب و احکام و اعمال ضد کارگری هر روز به تعداد و شدت اعتصابات کارگری افزوده می شود از جمله می توان به تازه ترین اعتصابها در زیر اشاره کرد:
اعتصاب کارگران معدن سنگ آهن بافق ، لوله و پروفیل ساوه و چوکای شمال و ...و دهها اعتصاب بزرگ و کوچک دیگر،
اعتصاب کارگران و سرکوب آنها توسط ادارات ، قوه قضاییه ، یگانهای ویژه ، زندانی و دادگاهی کردن و شلاق زدن نتیجه عملکرد دو طرف مبارزه است که دائما" ادامه داشته و خواهد داشت تا اینکه یک طرف بتواند طرف دیگر را مغلوب کند که البته ممکن است طبقه کارگر بارها مغلوب شود ولی چون سرمایه داری مقابل حرکت تاریخی جامعه ایستاده است بالاخره سرنگون خواهد شد، وهمچنین موجودیت و روند رشد و پابرجایی سرمایه داری به کار و وجود کارگران وابسته است در نهایت سرمایه داری مغلوب خواهد شد، مغلوب شدن پایان مبارزه نیست بلکه پایان مبارزه زمانی است که سرمایه داری از هر جهت مغلوب شود که بدون شک خواهد شد . اما چگونه؟
سوال اساسی این است که با توجه به این همه اعتصابات و اعتراضات روزمره و تاثیرگذار و همچنین در مقابل این همه تبعیض و سرکوب و شکنجه و حق کشی ها علیه طبقه کارگر چرا ما نمی توانیم نتایج ثمربخش و و نتیجه مشخص به دست آوریم؟
کارگران ، معلمان و جوانان:
بهتر است خود را فریب ندهیم و نباید با دلیل تراشیدن و توجیه های غلط خود را به همین وضعیت قانع کنیم، چرا ؟
چرا ما قانون کار به درد بخوری نداریم ؟
چرا سرمایه داری می تواند برخی موارد خوبی که در قانون کار با فداکاری و جان فشانی کارگران مبارز در دهه های گذشته به دست آمده بودند را به راحتی از قانون حذف کند ؟
چرا برخلاف حتی بسیاری از کشورهای عقب مانده جهان ما تشکل های همبسته و سراسری نداریم؟
ما فعالین کارگری اطمینان داریم عامل اصلی شکست و عدم کسب مطالبات در مبارزات خود و حتی وجود سرکوب و فقر و ...در ردیف های بعدی قرار دارند، اگر بتوانیم تشکل های سراسری و همگانی خود را بسازیم به راحتی می توانیم در مقابل سرکوبها و فقر و فلاکت مقابله کنیم و نهادهای سرمایه داری و کارفرمایان را مجبور کنیم دست از سرکوب و تحمیل فقر به ما بردارند.
کارگران، معلمان، زنان و جوانان:
تنها راه نجات بشریت ، تنها راه نجات طبقه کارگر ، تنها راه نجات و کسب هر مطالبه ای برای کارگران هر کارخانه و شرکت " وحدت و تشکیلات است ".
هم طبقه ای ها:
برای مقابله با هجوم سرمایه داران و کارفرمایان به هستی ما کارگران،
برای تامین امنیت شغلی و مقابله با اخراج ، بیکاری و قراردادهای موقت،
برای قانونی و تحمیل کردن اعتصاب به کارفرمایان و ایجاد امنیت برای اعتصابات،
برای ثمربخش کردن اعتراضات و حفظ دستاوردهای مبارزاتی،
برای ممکن کردن حمله به سرمایه داری و تغییر قوانین سرمایه اری به سود کارگران،
برای تعیین دستمزدهای متناسب با نرخ تورم،
برای تدوین قانون کار مترقی،
برای وادار کردن سرمایه داری و نهادهای آن به قبول خواسته ها و مطالبات کارگران،
برای تبدیل شدن به یک طبقه برای خود،
برای ساختن جهانی انسانی برای همه ی بشریت ... باید اقدام به ایجاد تشکل های همگانی و سراسری کنیم.
کارگران، معلمان و جوانان و دانشجویان ...
پیش به سوی"وحدت و تشکیلات"
در این مسیر رسالت تاریخی بیش از همه به عهده
کارگران پیشرو، معلمان، دانشجویان وجوانان انقلابی است.
زندان گوهر دشت کرج
بهنام ابراهیم زاده - شاهرخ زمانی
١٣٩٣/٦/٢٧