طبقه کارگر در پیکارش ، چیزی جز زنجیرهایش برای از دست دادن ندارد؛ اما جهانی را بدست خواهد آورد (ک.مارکس)
سوسیالیسم واقعیتی است که انسان ها بر روی زمین آن را تجربه خواهند کرد.ولی ما با مبارزه ی خود می توانیم مانند کاتالیزگر یک واکنش شیمیایی طبیعی، نقش مهم خود را در تسریع این فرآیند اجتماعی در سیر تاریخ بشر و با قدرت هرچه تمام تر ایفا کنیم و به روند تحقق افق آزادی و برابری حقیقی انسان ها کمک کنیم.
شلاق دیو جهل و ارتجاع ، که قرن هاست بر پشت مردم رنجدیده و صبور و با استقامت ایران نواخته می شود ، هر روز قدرت خود را دو چندان می کند و در برابر آن، تن کارگران، زحمتکشان و اقشار گوناگون زیر این فشار، هر روز رنجور تر می گردد. بدون شک ، انسجام مبارزان و اتحاد کارگران در تئوری و عمل پراتیک انقلابی، دو عنصر غیر قابل انکار در پیروزی گفتمان مارکسیستی بوده و هستند. پس زدودن گزاره های انحرافی و اندیشه های تخیلی و استراتژی های عجیب و غیر عقلانی و همینطور قرائت های مذهب گونه از سوسیالیسم ، از اولیه ترین وظایف یک جنبش سوسیالیستی هستند.چرا که نمی توان بدون برداشت های شبیه به هم از یک آرمان و هدف متعالی ، برای آن آرمان به صورت مشترک و پا به پای یکدیگر در یک مسیر، مبارزه نمود.
اکنون که سرمایه داری اسلامی با ساختار سیاسی به غایت ارتجاعی منبعث از آن ، بار دیگر به یک نظام توجیه گر مناسبات اقتصاد سرمایه محور رانتی و واسطه ای تبدیل شده و در همین حال ، ندای “عدالت خواهی” اش ، گوش فلک را کر کرده است ، مبارزه با تزویر و فریب دادن طبقه ی کارگر و روشنگری توده ها و افشای چهره واقعی حاکمیت تحمیلی و سیستم رسانه ای تحمیقی ، اهمیت دوچندانی یافته است.
در شرایطی که نظام امپریالیسم سرمایه داری حاکم بر جهان هر روز بحران تولید می کند و در داخل نیز نظام فریبکار حاکم ، در توجیه وضعیت فلاکتبار معیشت مردم و وخیم تر شدن روزانه اوضاع اقتصادی به بهانه های خنده آوری چون “بدحجابی” و “دوری از روش کسب حلال در بازار سنتی وابسته به خود” و بیکاری جوانان را را ناشی از دوری از “فرهنگ نماز و اعتکاف” معرفی می کند، و از سوی دیگر لیبرال های وطنی آزرده از مافیای اقتصادی، بر طبل توخالی اقتصاد بازار آزاد می کوبند و چشم به راه رضاخان دومی، از داخل یا یک دست غیبی ازخارج کشورهستند که بهشت لیبرالیستی موعودشان و دموکراتیزاسیون نولیبرالی موهومشان را برآورده سازد و درمیانه این همه ریاکاری و توحش، دیگر گمان نمی رود که گام برداشتن به سوی سوسیالیسم نیاز به دلیل و برهان متقن داشته باشد.
جنبش زنان و جنبش دانشجویی نیز در سالهای اخیر پس از فراز و نشیب های فراوان و کسب تجربه های متعدد طی سال های اخیر ، جبهه مقابل خود را به خوبی شناختند و قطعا به این نتیجه رسیده اند که مواضع نیروهای چپ در باب مسائلی چون : انتخابات و نحوه برخورد با آن ، نواندیشی دینی و اصلاح طلبی ، ملی گرایی ، لزوم جبهه گیری در برابر دخالت دولت های امپریالیستی ، لزوم مرزبندی با جریانات اپورتونیست و فرصت طلب و خلق الساعه در داخل و خارج از کشور و در نهایت ضرورت برخورد با مسائل جاری با دید سوسیالیستی و رادیکال و برخورد هوشمندانه و محکم با بدنه ی حاکمیت ، مواضع علمی و بر حقی بوده است.
ما دانشجویان سوسیالیست دانشگاه علامه با ابراز تاسف شدید خود باید اعلام نماییم که متاسفانه سالهاست که جریان چپ در این دانشگاه به صورت منفعل و سکتاریستی در آمده و عملا مشی اصلاح طلبی چپ را اخذ کرده است.این بیماری و این بختک سالهاست که روی گرده ی جریان چپ علامه سنگینی می کند.کاهش فعالیت جریان چپ رفورمیست علامه به همراه کاهش میزان جذب نیرو و همینطور شکل فعالیت کاملا فاش و مشخص آن و شناخته شده بودن تمام عناصر از صدر تا ذیل و همینطور ائتلاف برنامه ریزی شده ی علنی این طیف با لیبرال دموکرات ها و عناصر مارک دار اصلاح طلب وابسته به حاکمیت و همینطور انفعال و دوری آن نسبت به مطالبات طبقات ضعیف و آسیب پذیر در ایران ، راهی را در مقابل این جریان مریض و کهنه نمی گذارد جز رخت بستن آرام از فضای دانشگاه به واسطه ی مرور زمان.
اکنون نسل قدیمی این جریان دانشجویی (که به لحاظ کیفیت و کمیت وضع اسف باری دارد) ، مجبور است جای خود را به نسل جدید و تازه نفس و سوسیالیست بدهد. جریان جدیدی که بواسطه ی شرایط اجتماعی حاضر ، طبیعتا در دانشگاهها امکان ظهور دارد و و که قطعا این نسل جدید جنبش دانشجویی به عنوان جریان سیاسی و فکری پیشرو در جوامع اختناق زده برای مشخص نمودن تکالیف و دستور کار خود باید به جامعه رجوع کند و مطالبات بر حق موجود در سطح جامعه را به پیگیرترین و رادیکال ترین شکل معرفی و طرح و نمایندگی کند و مورد حمایت قرار دهد.
ما دانشجویان سوسیالیست دانشگاه علامه ، ضمن اعلام مرزبندی با هرگونه گرایشات چپ بورژوا، غیر کارگری ، اصلاح طلب و رفورمیست ، شروع فعالیت خود را رسما اعلام می داریم و خود را هم جهت با سیاست های جریان “دانشجویان سوسیالیست دانشگاه های ایران” می دانیم.
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
زنده باد اتحاد جنبش دانشجویی و جنبش كارگری
زنده باد سوسیالیسم
دانشجویان سوسیالیست دانشگاه علامه طباطبایی تهران - ٨٩/٣/٢
http://allamehsocialists.wordpress.com