افق روشن
www.ofros.com

در حمایت از تحصن سراسری معلمان

...نمایش مفتضحانه "طراحی سوخته" و بازداشت وحشیانه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان

اتحاد بین المللی                                                                                                 سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۵ مارس ۲۰۱۹


در حمایت از تحصن سراسری معلمان

تحصن سراسری معلمان ایران وارد سومین روز خود شده است. گزارش ها و تصاویر انتشار یافته از این تحصن که توسط شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران فراخوان داده شده ، نشان می دهد که در بسیاری از استانهای کشور معلمان با تحصن در دفاتر مدارس از حضور در کلاس های درس خود داری کرده اند.
این سومین دور از تحصن سراسری معلمان در سال جاری است و گفته می شود که استقبال معلمان از این تحصن نسبت به دو دور قبلی که در ماههای مهر و آبان بر پا شد، بیشتر بوده است. خواسته های اعلام شده این تحصن آنگونه که در فراخوان شورای هماهنگی آمده بطور فشرده عبارت است از: آزادی معلمان زندانی، رفع موانع قانونی برای فعالیت رسمی تشکل های فرهنگیان، اختصاص بودجه عادلانه برای آموزش و پرورش، همسان سازی حقوق معلمان باز نشسته با شاغلان و لغو قرارداد با بیمه تکمیلی و جایگزینی آن با بیمه کار برای فرهنگیان شاغل و باز نشسته. انتظار می رود که در سومین و آخرین روز این تحصن، به رغم سانسور خبری آن توسط همه رسانه های رژیم، که در اعتصابات واعتراضات کارگران نیز شاهد آن بوده ایم ؛ تعداد بیشتری از معلمان در آن شرکت کنند.
خواسته های مطرح شده در فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان از جمله خواسته ها و مطالبات به حق و اولیه ای است که معلمان کشور بیش از یک دهه برای تحقق آن به اشکال مختلف مانند اعتصاب، تجمع اعتراضی و تحصن مبارزه کرده اند. اما پاسخ رژیم اسلامی به این ها خواسته ها مانند پاسخ اش به خواسته ها و اعتراضات بخش های دیگر مزدبگیران، از کارگران شرکت واحد گرفته تا کارگران هپکو و فولاد اهواز و هفت تپه و .... توسل به مشت آهنین، سرکوب، احضار، بازداشت، تهدید، زندانی کردن و اخراج ازکار و فشار ایذایی به معلمان و دیگر مزدبگیران بوده است.
فعالین سرشناس معلمان مانند اسماعیل عبدی ، محمد حبیبی ، محمود بهشتی لنگرودی و ... در پشت میله های زندان هایی بسر می برند که زندانبان اصلی اش رژیمی است که همکنون اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و جعفر عظیم زاده را نیز به بند کشیده است، و پیش تر نیز صدها نفر از فعالین کارگری را تنها به دلیل دفاع از منافع و حقوق اولیه کارگران به حبس های طولانی محکوم کرده که تعدادی از آنها هنوز هم تحت پیگرد قرار دارند و به بهانه های مختلف مجددا محاکمه وبه زندان محکوم شدند..
خواسته های اصلی معلمان از جمله آزادی فعالین زندانی، حق ایجاد تشکل مستقل، توقف خصوصی سازی ها و افزایش دستمزد ها به بالای خط فقر، خواست مشترک همه بخش های مزدبگیران در ایران است. اشتراک در مطالبات و اهداف و نیز روبرو بودن با رژیمی که سد راه اصلی پیگیری وتحقق آنهاست و یا به بیان دیگر داشتن منافع طبقاتی مشترک در مقابل رژیم هار و سرکوب گر جمهوری اسلامی، اکنون بیش از هر زمان دیگر ایجاب می کند که بخش های مختلف طبقه کارگر، بطورعملی از مبارزات یکدیگر حمایت کنند.
تا هنگامی که توازن قوای طبقاتی موجود، به نفع کل طبقه کارگر تغییر نیافته باشد، هیچ بخشی از مزدبگیران نخواهند توانست به حداقل خواسته های رفاهی و مطالباتی خود دست یابند و هر گونه پیش روی و کسب امتیاز اگر چه گامی به پیش محسوب می شود اما پایدار نخواهد بود. تغییر این توازن قوای نابرایر طبقاتی مستلزم اتحاد طبقاتی کارگران و حمایت بخش های مختلف مزدبگیران از مبارزات همدیگر، و در شرایط کنونی بطور مشخص مستلزم ایحاد هماهنگی بین تحصن ها، اعتصابات، و تجمع های اعتراضی است.
ما بنا به وظیفه خود از تحصن معلمان ایران و خواسته انها حمایت می کنیم و ضمن انتشار گزارش های این تحصن و خواسته های آن، در کسب حمایت تشکل های بین المللی کارگری ، بویژه تشکل های معلمان از مطالبات معلمان ایران تلاش خواهیم کرد

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۵ مارس ۲۰۱۹

****************

بیانیه مشترک کلکتیو سندیکائی فرانسه برای حمایت از کارگران ایران

سرکوب نگران کننده کارگران و فعالان سندیکائی ایران

از چندهفته پیش، حقوق بگیران ایرانی در اثر وخامت اوضاع عمومی دست به کارزار اعتراضی و مطالباتی زده و خواستار بهبود شرایط کار و زندگی خود هستند. آنان خواستار پایان دادن به دستمزدهای پائین و عدم پرداخت حقوق عقب مانده خود طی ماه های گذشته هستند. چشمگیرترین بسیج، اعتصاب های کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز واقع در جنوب ایران بود که با پشتیبانی اهالی نیز همراه بود.
معلمان ایران نیز در سراسر کشور برای کسب حقوق مناسب و به ویژه برای معلمان قراردادی اعتراض می کنند.
تنها پاسخ مقامات جمهوری اسلامی ، دستگیری و زندانی کردن فعالان سندیکائی، فعالان و نیروهای دموکراتیک پشتیبان آن هاست. نمونهء آن، دستگیری آقایان حبیبی، عبدی، بهشتی، مردانی و معلمان دیگر است. فعالان سندیکائی ، مثل اسماعیل بخشی و علی نجاتی و نیز دانشجوی فعال مدنی، خانم سپیده قُلیان پس از دستگیری شکنجه شدند. قلیان و بخشی پس از آزادی مشروط نسبت به شکنجه های خود در دوران حبس، اعتراض و افشاگری کردند. در نتیجه، آن ها مجددا دستگیر و در مکانی نامعلوم زندانی شده اند.
مقامات قضائی و اطلاعاتی کشور اقدام به پخش "اعترافات" آن ها از شبکه تلویزیونی دولتی کردند که در زیر شکنجه در زندان ضبط شده بود، و تلاش کردند با این روش، آن ها را بی اعتبار جلوه دهند. جمهوری اسلامی با استفاده از روش های سرکوب غیرقابل قبول که فکر می کردیم به دوران دیگری از تاریخ تعلق دارند، با تهدیدی دائمی معترضان را به وابستگی به بیگانگان و ارتباط با مخالفان رژیم در خارج از کشور متهم کردند. هدف از این سرکوب، ایجاد فضای رعب و هراس برای جلوگیری از مبارزه مطالباتی عادلانه افراد در کشور است.
ما، سندیکاهای فرنسوی با تمام نیرو این اعمال غیرقابل تحمل را محکوم کرده، از رژیم ایران می خواهیم که به پیمان های بین المللی که دولت ایران امضا کرده احترام بگذارد. در غیر این صورت، ما در کنار سازمان های بین المللی در درون سازمان جهانی کار که عضوش هستیم ، به اقدامات مقتضی خواهیم پرداخت.
ما خواهان آزادی بی قید و شرط و فوری همه فعالان کارگری، معلمان و دیگر فعالان دستگیرشده هستیم.
باید کاربُرد شکنجه را طرد کرد.
ما، در روز سه شنبه ۲٦ فوریه ۲۰۱۹، از ساعت ۱۹ در بورس کار، پاریس؛ یک شب همبستگی با کارگران مبارز و فعالان سندیکائی دربند برگزار خواهیم کرد.

کلکتیو سندیکائی فرانسه
س اِف دِ تِ، سِ ژِ ت، اونسا، سولیدر (همبستگی)، اِف اِس او (سندیکای فرهنگیان)
پاریس، ۳۱ ژانویه ۲۰۱۹

ترجمه و انتشار: همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران - فرانسه

اتحاد بین الملل در حمایت از کارگران ایران - پاریس


****************

دستگیری پروین محمدی و جعفر عظیم زاده؛ تدام سرکوب و بگیر و ببند فعالین کارگری و اجتماعی

در ادامه دور جدید دستگیری ها و بگیر و ببند ها و شکنجه کارگران و فعالین کارگری، سه شنبه ۹ بهمن جعفر عظیم زاده دبیر اتحادیه آزاد کارگران ایران و پروین محمدی نایب رئیس این تشکل توسط ماموران کلانتری فردیس کرج بازداشت شدند.
ماموران در هنگام بازداشت، وسایل شخصی از جمله لپ تاپ و گوشی های موبایل آنها را ضبط کرده و با خود برده اند. جعفر عظیم زاده قبلا در ژوئن ۲۰۱٦ بعد از دوماه اعتصاب غذا که همراه با اسماعیل عبدی، عضو هئیت مدیره کانون صنفی معلمان، در اعتراض به احکام امنیتی دادگاه به آن مبادرت کرده بودند، و بدنبال اعتراضات بین المللی بطور موقت از زندان آزاد شد. اسماعیل عبدی از سال ۱۳۹۵ تا کنون در زندان بسر می برد و دوران شش سال محکومیت را می گذراند. بنا به گفته وکیل جعفر عظیم زاده، او بعد از دستگیری به زندان اوین منتقل شده است تا حکم شش سال زندان که قبلا علیه او صادر شده را تحمل کند. اتهامات او " اقدام علیه امنیت ملی" و تبلیغ علیه نظام" عنوان شده؛ اتهامات کلیشه ای و نخ نما که که رژِیم جمهوری اسلامی، فعالان کارگری و دیگر فعالان اجتماعی و سیاسی را طبق آن به زندان های طولانی محکوم می کند. جعفر عظیم زاده پیش تر در دادگاهی دیگر در شهرستان ساوه به همین اتهامات محاکمه و بنا به حکم دادگاه از این اتهامات تبرئه شده است.
کانال تلگرامی اتحادیه آزاد کارگران ایران امروز اطلاع داد که بنا به مصاحبه مطبوعاتی آقای محمدعلی جداری فروغی (وکیل پروین محمدی)، پیرو جلسه دیروز در شعبه ۱۱ دادیاری دادسرای پردیس کرج، ابتدا برای پروین محمدی قرار بازداشت موقت یک ماهه و بعد از ارائه توضیحات، قرار وثیقه ۳۰۰ میلیونی صادر شد که امروز صبح پس از ارجاع پرونده از شعبه ۱۱ به شعبه ۱۲، مجددا قرار بازداشت یک ماهه صادر و پیرو آن، پروین محمدی به زندان شهید کچوئی کرج منتقل شد.
. سرکوب مستمر کارگران و دیگر فعالین اجتماعی، از زمان اعتصاب و اعتراض سراسری کارگران نیشکر هفت تپه و مجتمع فولاد اهواز بویژه بعد از پخش به اصطلاح مستند اما در واقع رسوای " طراحی سوخته" - که خود سندی بود در اثبات شکنجه وحشیانه زندانیان در جمهوری اسلامی- در سطوح گوناگونی بارز بوده است . پیش از دستگیری پروین محمدی و جعفر عظیم زاده، تعداد زیادی از فعالین کارگری و اجتماعی هدف این موج سرکوب بوده اند که در زیر نمونه هایی از آن را بر می شماریم:
در دوم بهمن، سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران، کیوان باژن، رضا خندان مهابادی، و بکتاش آبتین به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران احضار و همانجا بازداشت شدند و به زندان انتقال یافتند، و چند روز بعد با قرار وثیقه سنگین یک میلیارد تومانی بطور موقت آزاد شدند.
در ششم بهمن حسین رضایی دبیر کل کانون صنفی فرهنگیان استان بوشهر بازداشت شد. در همان روز ماموران لباس شخصی به منزل جعفر ابراهیمی فعال معلمان یورش بردند و وسایل شخصی از جمله گوشی موبایل و لب تاپ و کتاب های او را ضبط کردند و با خود بردند. بعلاوه در همین روز تعدادی از کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه به اداره اطلاعات شوش احضار شدند و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتند. محمد خنیفر از اعضای مجمع نمایندگان کارگران هفت تپه در همان زمان دستگیر شد . او بعد از چند روز بازداشت در ۹ بهمن با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان شوش آزاد شد. در هشتم بهمن محمد علی زحمتکش از فعالین معلمان در شیراز به سه سال زندان و یک سال تبعید به شهرستان ارسنجان محکوم شد.
اینها تنها گوشه ای است از موج گسترده یورش جمهوری اسلامی به فعالین کارگری و اجتماعی و در حالی تداوم می یابد که اسماعیل بخشی و سپیده قلیان همچنان در بازداشت بسر می برند و گزارش ها حاکی است که هر دوی آنها تحت فشار های طاقت فرسا قرار دارند و در شرایط ضدانسانی بسر می برند.
ما ضمن محکوم کردن شدید اقدامات سرکوب گرانه رژیم ، این بگیر و ببندها و اقدامات وحشیانه رژیم را در سطح بین المللی افشا کرده ایم و همچنان برای جلب حمایت تشکلهای کارگری و مدافعان حقوق انسانی از مبارزات حق طلبانه کارگران و فعالین کارگری در ایران و برای آزادی کلیه کارگران زندانی با تمام توان تلاش خواهیم کرد.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۳۱ ژانویه ۲۰۱۹

****************

نمایش مفتضحانه "طراحی سوخته" و بازداشت وحشیانه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را به شدت محكوم می کنیم

برنامه به اصطلاح مستند "طراحی سوخته" که شنبه ۲۹ دی ماه از تلویزیون صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد پیش از هر چیز و به رغم مقاصد رژیم از پخش آن اثبات کرد اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، علی نجاتی و به احتمال زیاد تعداد دیگری از کارگران بازداشتی مورد شکنجه های وحشیانه قرار گرفته اند. شکنجه دادن و مجبور کردن زندانی به "اعتراف" مورد نظر بازجو در مقابل دوربین و سپس تهدید زندانی به پخش عمومی آن در صورت سرپیچی از در خواست های عوامل امنیتی، یکی از اهداف این اعتراف گیری ها بوده است. نادیده گرفتن این تهدید توسط اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و افشا گری های شجاعانه آنان مبنی بر شکنجه شدنشان، این طراحی جنایت کارانه را دود کرد و به هوا فرستاد. بعد از آن افشاگری ها، مقامات و دم و دستگاه های مختلف رژیم از مجلس گرفته تا دولت و تا قوه قضائیه شکنجه شدن اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را منکر شدند. اما خود نیز خوب می دانستند که کارگران و مردم حرف های اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را باور دارند و نه ادعای دم و دستگاه های رژیم را. بنابراین عوامل اطلاعاتی به ترفند دیگری متوسل شدند و شکنجه شده گان را تهدید کردند که حرف های خود را پس بگیرند. به اسماعیل بخشی اطلاع دادند: "اگر شکایت را پس نگیری فیلم اعتراف را در برنامه بیست و سی پخش می کنیم". اما اسماعیل بخشی و سپیده قلیان به رغم همه تهدیدها و فشارها بر سر حرف خود ایستادند و تاکید کردند که شکنجه شده اند. به این گونه تهدید عملی شد و "مستند" از همان کانال تلویزیونی پخش گردید.
کل این به اصطلاح مستند شنیع و جنایت کارانه و در همان حال مفتضح و بی ارزش است. در یک فیلم ۱۹ دقیقه ایی برش ها و تکه های بی ربط و متضاد را به هم بافته اند تا ثابت کنند هزاران کارگر هفت تپه و فولاد اهواز نه به دلیل ماه ها حقوق های پرداخت نشده، سفره های خالی و نداشتن پول کیف و کتاب فرزندان، نه به دلیل خصوصی سازی های پر اختلاس که آینده شغلی و زندگی شان را به مخاطره افکنده و نه به دلیل هزار درد و رنج دیگر که همه کارگران با آن درگیرند، بلکه تحت تاثیر مستقیم توطئه های عواملی کاملا متناقض همچون رسانه های گوناگون خارجی، سیاستهای جنایتکارانه ترامپ، و احزاب و گروه های کمونیستی خارج از کشور و بدنبال گفتگوی چند فعال کارگری در تهران و شمال و ارتباط آنان با چند نفر دیگر از فعالین کارگری در خارج، دست به اعتصاب و تظاهرات طولانی زدند. آیا هزاران اعتصاب، تحصن ، تظاهرات و تجمع اعتراضی توسط کارگران صنایع مختلف، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و دیگر اقشار مردم در طول همین چند سال گذشته را نیز همان عوامل متناقض برپا کردند که نمایش "طراحی سوخته" آنها را بانی اعتصاب های کارگران هفت و تپه و و فولاد اهواز می داند؟ همانطور که در مورد خیزش دی ماه ۹۶ تاکید کرده بودیم، این اعتراضات کارگری خیزشی هستند از اعماق، گدازه های آتشفشان خشم مردمی هستند که زخم های دردناک نزدیک به چهل سال حکومت سرمایه داری اسلامی را بر پیکر خود دارند و از سرکوب، فقر، استثمار و بی حقوقی مطلق جان به لبشان رسیده است. این اعتراض ها و تظاهرات ها، فریاد و "نه" بزرگ به همه شرایط نکبت باری است که رژیم اسلامی به ضرب زور، کشتار و زندان بر آنان تحمیل کرده است.
سناریوی این به اصطلاح مستند که نه حتی در سطح یک شعور پایین که در سطح شعور کودن ترین نیروهای حزب الهی رژیم طراحی شده، تا هم اکنون نیز نفرت عمومی کسانی که فیلم را دیده اند بر انگیخته و به ضد خود تبدیل شده است. ضرب المثلی به زبان انگلیسی می گوید " وقتی در گودال افتاده ای از کندن دست بردار". رژِیم اسلامی در گودال فرو افتاده و از سر استیصال سخت در حال کندن است و با هر تلاش خویش بیشتر فرو می رود. شکنجه زندانیان و اعتراف گیری و نشان دادن فیلم اعترافات اجباری بخشی دائمی از شیوه حکومت گری جمهوری اسلامی بوده است. پخش این اعتراف گیری ها ی جنایت کارانه بخصوص در دهه خونبار شصت اگر می توانست قدر قدرتی رژیم را تداعی کند و فضای وحشت را در جامعه حاکم نماید، اکنون دیگر کارایی خود را از دست داده است و تنها تمسخر و تنفر عمومی را باعث می شود.
پخش نمایش "طراحی سوخته" در عین حال بخشی از تلاش رژیم برای سرکوب بیشتر و گسترده تر کارگران و فعالان کارگری و کنترل اعتراضات رشد یابنده کارگری است. روز بعد از پخش فیلم، نیروهای امنیتی با هجوم به منزل سپیده قلیان با توهین و ضرب و شتم او و برادرش را دستگیر گردند و با خود بردند . سپس بنا به گزارش سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه نیروهای مسلح با لشکرکشی به منزل اسماعیل بخشی او را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
حمایت قاطع از اسماعیل بخشی ، سپیده قلیان، علی نجاتی و فعالین نشریه گام که در همین رابطه دستگیر شده اند، یک وظیفه طبقاتی و انسانی است. مقابله با پاپوش دوزی و پرونده سازی علیه کارگران فولاد اهواز، اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه و سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در نمایش مفتضحانه "طراحی سوخته" کاملا مشهود است وظیفه جنبش کارگری ایران و بین المللی است. اعتراف گیری زیر شکنجه از فعالین کارگری و پخش این اعتراف ها در تلویزیون، توهین و تحقیر کرامت انسانی است. باید با صدای بلند به این اقدام شنیع و جنایت کارانه اعتراض کرد. ما از همه تشکل های کارگری، معلمان، دانشجویی، همه افراد آزادی خواه، نویسندگان و هنرمندان می خواهیم با اعلام بیزاری از اعتراف گیری های اجباری از این فعالین کارگری حمایت کنند. اتحاد بین المللی به سهم خود این اقدامات وحشیانه رژیم را در سطح بین المللی بطور گسترده افشا نموده و از جنبش کارگری جهانی در خواست خواهد کرد که به شدید ترین شکل ممکن به پایمال کردن کرامت انسانی فعالین کارگری توسط جمهوری اسلامی اعتراض کنند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۲۱ ژانویه ۲۰۱۹

****************

اعلام جرم اسماعیل بخشی علیه حکومت شکنجه و وظایف ما در جنبش همبستگی بین المللی کارگری

زمانی که بنا براطلاعات موثق، خبر شکنجه شدن اسماعیل بخشی را بدنبال بازداشت او منتشر کردیم و خبر در رسانه های رسمی و شبکه های اجتماعی و تشکلات کارگری بین المللی بازتاب گسترده یافت، مقامات و ارگان های مختلف اطلاعاتی و قضایی جمهوری اسلامی زیر فشار افکار عمومی، سراسیمه یکی پس از دیگری خبر را تکذیب کردند.
اکنون اسماعیل بخشی ۲۵ روز بعد از آزادی مشروط و موقت، در اقدامی شجاعانه از شکنجه های وحشیانه ای که در هنگام بازداشت به دست جانیان اطلاعاتی و امنیتی متحمل شده پرده برداشته است. افشاگری اسماعیل بخشی، داد نامه و اعلام جرم کارگری است علیه رژیمی که شکنجه و کشتار، بخشی جدایی ناپذیر از شیوه حکمرانی اش بوده است. با افشاگری اسماعیل بخشی، دیگر تکذیب صرف شکنجه از سوی حکومت اسلامی و وزارت اطلاعات حتی افراد وابسته به جناحهای خود حاکمیت را نیز اقناع نمی کند. بنابراین مقامات و ارگانهای مختلف رژیم به شگرد دیگری متوسل شده اند؛ اعلام کرده اند که " ادعای بخشی" را مورد بررسی قرار می دهند. اژه ای سخنگوی جنایتکار قوه قضایه گفت که در صورت شکایت اسماعیل بخشی موضوع توسط قوه قضایه پیگیری خواهد شد. رئیس قوه قضایه از فرستادن گروه تحقیق به خوزستان سخن گفت و کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که برای بررسی موضوع، تشکیل جلسه خواهد داد. این جلسه دیروز با شرکت وزیر اطلاعات تشکیل شد و کمیسیون همانطور که انتظار می رفت عمل کرد: کمیسیون درخواست وکیل اسماعیل بخشی در مورد دعوت از ایشان برای شرکت در این جلسه و شنیدن گفته ها و استدلال های او را نادیده گرفت و بی شرمانه با استناد به گفته های وزیر اطلاعات اعلام کرد که اسماعیل بخشی شکنجه نشده است و فقط درگیریهایی با او هنگام بازداشت وجود داشته است. رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس همچنین اعلام کرده است که بخشی در هنگام بازداشت اعتراف کرده است که وابسته به یک حزب کمونیست کارگری که در خارج از کشور استقرار دارد می باشد. نتیجه ادعاهای سخنگو و رییس قوه قضایه نیز حتی اگر تحقق یابد احتمالا بهتر از نتیجه بررسی کذایی کمیسیون امنیت ملی مجلس نخواهد بود.
کل این سناریو همانقدر مسخره است که انزجار آور. رژیمی که خودش نه تنها متهم که مجرم است می خواهد قاضی هم باشد؛ قاضی برای برسی پرونده ای که درهزاران نمونه مشابه آن، خود مجرم اصلی بوده است. رژیمی که دهها هزار نفر را اعدام و هزاران زندانی را شکنجه کرده است؛ رژیمی که کارگران خاتون آباد را به رگبار بست و کشت، کارگران آق دره و کردستان و دیگر نقاط کشور را در انظار عمومی روی نیمکت دراز کرد و بر گرده شان شلاق زد، رژیمی که عوامل جانی اش، شاهرخ زمانی را در زندان به قتل رساندند و ستار بهشتی این کارگر وبلاگ نویس را زیر شکنجه کشتند، و رژیمی که حتی وکلای قربانیان و شاکیان را به دلیل شهامت شان در دفاع از موکلان خود، زندانی می کند، حالا ارگان ها، مقامات، عوامل و دست اندار کاران جانی، دزد و عوامفریب چنین رژیمی مدعی اند که قصد و صلاحیت بررسی شکنجه شدن اسماعیل بخشی را دارند. اسماعیل بخشی و خانواده او بعد از افشای شکنجه، از سوی عوامل امنیتی رژیم تحت فشار شدید قرار دارند. در این شرایط حمایت از اسماعیل بخشی که نه فقط به عنوان یک نماینده مبارز جنبش کارگری بلکه به عنوان یکی از دهها هزار قربانی شکنجه توسط جمهوری اسلامی، شجاعانه و در ابعاد سراسری و بین المللی پرچم کیفرخواست کارگری و انسانی علیه رژیم جنایتکار را بر افراشته، وظیفه همه کارگران، تشکل های کارگری و سازمانهای سیاسی چپ و مترقی و همه انسان های آزاده است. نباید اجازه داد که جار و جنجال هایی که ارگان ها و عوامل رژیم در مورد بررسی "ادعای" شکنجه اسماعیل بخشی به راه انداخته اند که همه هدف ان تکذیب شکنجه شدن اسماعیل بخشی است این موضوع حیاتی را شامل مرور زمان کند.
اتحاد بین المللی بنا بر وظیفه خود همچنان با گزارش و تشریح آنچه در جریان اعتصاب و اعتراضات کارگران هفت تپه و فولاد اهوازگذشته است، تلاش میکند که حمایت تشکل های کارگری جهان را در فشار بر جمهوری اسلامی برای آزادی کارگران فولاد اهواز وعلی نجاتی و رفع اتهام علیه همه دستگیر شدگان جلب نماید. در همین راستا و برای افشای ابعاد سرکوب رژیم علیه کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه وفولاد اهواز، ما ترجمه نامه اینستاگرام اسماعیل بخشی در مورد شکنجه شدن را به تشکل ها و نهادهای کارگری، مترقی و مدافع حقوق انسان درخارج از کشورارسال کرده ایم (به لینکهای زیر مراجعه نمایید) و به رژیم یاد آور میشویم که تحت فشار قرار دادن اسماعیل بخشی و خانواده او برای انکار شکنجه هایی که بر او اعمال شده، و یا تهدید به "حق" وزارت اطلاعات و نظام که از اسماعیل بخشی شکایت کنند، بیش از پیش بر رسوایی اش خواهد افزود. امسال هیئت های جمهوری اسلامی و وزارت کار و تشکلات دست ساز به اصطلاح کارگری جمهوری اسلامی در اجلاس سازمان جهانی کار علاوه بر پاسخگویی نسبت به نقض ابتدایی ترین حقوق کارگری از جمله حق تشکل و حق دریافت منظم دستمزد، باید نسبت به شکایت در مورد شکنجه کارگران و فعالین کارگری در ایران نیز پاسخگو باشند.
هم اکنون تعدادی از کارگران فولاد اهواز در همان شرایطی در بازداشت بسر می برند که اسماعیل بخشی تحت آن قرار داشت و وحشیانه مورد ضرب و شتم و شکنجه جسمی و روحی قرار گرفت. علی نجاتی عضو سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه که با وجود بیماری قلبی با خشونت بازداشت شد کماکان در حبس بسرمی برد. بعلاوه تعدادی از کارگران هفت ثپه از جمله اسماعیل بخشی و کارگران فولاد اهواز و نیز سپیده قلیان و عسل محمدی به قید وثیقه آزاد شده اند و هر لحظه احتمال محاکمه آنها وجود دارد. آزادی بدون قید و شرط کارگران زندانی فولاد اهواز،علی نجاتی و رفع اتهام علیه همه دستگیر شدگان باید در راس هر اقدام عملی قرار گیرد. در همین حال بیانیه افشاگرانه اسماعیل بخشی فرصتی را فراهم آورده است که کلیه کارگران و فعالین کارگری و همه کسانی که که در زندان های ایران مورد خشونت و شکنجه و اذیت و آزار نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی قرار گرفته اند با اعلام جرم علیه آمران و عاملین این جنایات به یک اقدام سراسری و جهانی دست بزنند. جنبش همبستگی بین المللی کارگری در این راه در کنار آنها خواهد بود.
به لینکهای زیر مراجعه نمایید:
Esmaeil Bakhshi: “I was tortured, kicked and beaten to the brink of death”
A summary review of the strikes by sugarcane and steel workers and what are at stake

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۹ ژانویه ۲۰۱۹

****************

بیانیه اتحاد بین المللی:

توطئه عوامل جمهوری اسلامی برای ایجاد شورای اسلامی کار در شرکت نیشکر هفت تپه را خنثی کنیم

بعد از اعتصاب پر قدرت و طولانی کارگران نیشکر هفت تپه، که از یک سو با سرکوب و خشونت عریان و دستگیری تعداد زیادی از نمایندگان کارگران و تهدید و ایجاد دودستگی توسط نیروهای امنیتی در بین کارگران و در همان حال با پرداخت برخی دستمزدهای معوقه، تعویض مدیریت و قول "رسیدگی" به بعضی دیگر از خواسته ها ، پایان یافت، اکنون مقامات امنیتی و قضایی رژیم در استان خوزستان درمقابله با تشکل یابی مستقل کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه راه اندازی شورای اسلامی کار را در دستور کارشان قرارداده اند.
بنا به گزارش ها پس از آنکه تعدادی از اعضای مجمع نمایندگان از کاندید شدن برای شورای اسلامی کار خود داری کردند، مدیریت شرکت از آنان خواست که با مراجعه به اداره کار شهرستان شوش انصراف خود را رسما اعلام کنند. با مراجعه این کارگران به اداره کار شوش در روز پنجم دی ماه آنها با صادقی رئیس اداره اطلاعات و جعفری دادستان شهرستان شوش و عده ای دیگر از ماموران امنیتی روبرو شدند. این عوامل حکومتی طی جلسه ای با تهدید و ارعاب کارگران از آنان خواستند که از کاندید شدن برای شورای اسلامی کار انصراف ندهند و تاکید کردند که انصراف از همکاری با شورای اسلامی بویژه برای آن عده از کارگران که بطور موقت آزاد شده و پرونده آنان همچنان مفتوح است، گران تمام خواهد شد و با اتهامات سنگین تری محاکمه خواهند شد.
با پایان اعتصاب کارگران نیشکر هفته تپه در حالی که کارگران به خواسته های اساسی خود نرسیده اند، رژیم اسلامی سخت نگران است که این اعتصاب و اعتراض ها، در آینده نزدیک از سر گرفته شود و به همین دلیل می کوشد به هر شکل ممکن از وقوع مجدد اعتراض و اعتصاب یک پارچه کارگران جلوگیری کند. ایجاد شورای اسلامی کار و از این طریق ایجاد شکاف و دودستگی بین کارگران یکی از اهرم های حاکمیت و عوامل ریز و درشت آن در منطقه برای کنترل تحرکات کارگری و سرکوب کارگران هفت تپه است.
شوراهای اسلامی کار به عنوان یک تشکل دست ساز حکومتی از همان آغاز انقلاب توسط مقامات رژیم اسلامی در مقابل تشکل های مستقل کارگری مانند شوراها و سندیکاها و با هدف در هم شکستن این تشکل های مستقل و کنترل و سرکوب مبارزات کارگران و جاسوسی علیه فعالین کارگری ایجاد شدند. شوراهای اسلامی کار به عنوان ابزار تشکیلاتی در دست رژیم سرمایه داری و در همکاری نزدیک با کارفرماها، در طول چند دهه در هر محیط کار که ایجاد شده اند، نه تنها هیچ گامی در جهت خواسته های حتی ابتدایی کارگران بر نداشته اند، بلکه همه جا علیه منافع کارگران و در دفاع از کارفرما و رژیم سرکوب گر حاکم، نقش ایفا کرده اند.
جمهوری اسلامی در همان حال که هر تلاش کارگران ایران برای ایجاد تشکل مستقل و واقعی کارگری را با زندان، سرکوب و کشتار پاسخ داده در سطح بین المللی به طور گسترده و با صرف هزینه های گزاف کوشیده است که تشکل های به اصطلاح کارگری و دست ساز خود، از جمله "کانون عالی شوراهای اسلامی کار"، "کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران" و "مجمع عالی نمایندگان کارگران" را به عنوان تشکلات مستقل و واقعی کارگران، به تشکل های بین المللی کارگری و همچنین به سازمان جهانی کار معرفی کند. با این وجود اکثریت قریب به اتفاق تشکل های کارگری بین المللی، این تشکل های دست ساز حکومتی را به عنوان تشکل کارگری به رسمیت نمی شناسند و خواهان ایجاد تشکل کارگری مستقل از دولت و کارفرما بر مبنای مقاوله نامه های ۸۷ و ۹۸ سازمان جهانی کار هستند.
نمایندگان تشکلات دست ساز حکومتی مانند شوراهای اسلامی کار که هر ساله با جعل عنوان "نمایندگان کارگران ایران" در اجلاس سازمان جهانی شرکت می کنند تنها تلاش شان این بوده است که سرکوب و نقض حقوق اولیه کارگران ایران توسط رژیم ضدکارگر جمهوری اسلامی را پرده پوشی کنند. با اینحال به دلیل پیگیری تشکل های بین المللی کارگری و سندیکاها و کمیته های مستقل کارگری در ایران، پرونده های نقض حقوق کارگران توسط جمهوری اسلامی همچنان مفتوح است.
کارگران هفت تپه در ده سال گذشته، و طی اعتصاب هفته های اخیر که به شهر شوش نیز کشیده شد، با اتکا به نیروی خود و حمایت و همبستگی کارگران سراسر کشور و جهان دستاوردهای مهمی کسب کرده اند. نباید اجازه داد که به این دستاوردها ضربه وارد شود. تحمیل شورای اسلامی یک ضربه بزرگ به روند مبارزات کارگری در مجتمعی است که تجربه دشوار ایجاد سندیکای مستقل کارگری را پشت سر دارد. برای خنثی کردن توطئه حکومتی ها در ایجاد شورای اسلامی کار لازم است که کارگران متحدانه در برابر تهدیدات حکومتی بایستند و در همان حال اجازه ندهند که عوامل حکومت، امنیتی ها و خانه کارگریها با دادن وعده و امتیاز به عده ای از کارگران که با توجه به برخورداری شورای اسلامی کار از رانت های حکومتی امکان پذیر است، موجبات تشکیل این نهاد ضدکارگری را در هفت تپه فراهم کنند. لازم است از تجارب سالهای گذشته و نیز هفته های اخیر ارزیابی همه جانبه و کامل تری داشت و با تکیه به این تجارب به تلاش سرمایه داران و دولت و اطلاعاتی های شکنجه گر و شوراهای اسلامی مزدور و رهبران آنها همچون علیرضا محجوب نه بزرگ گفت.
هفت تپه که پرچم مبارزه علیه خصوصی سازی را بر افراشته و افق اداره شورایی را در ایران گشوده است، هفت تپه که نمایندگان کارگری ای همچون اسماعیل بخشی را در خود پرورده است که در دفاع از منافع کارگران از زندان و شکنجه نهراسیدند، هفت تپه که فعالین سندیکایی آن همچون علی نجاتی با وجود بیماری قلبی، در زندان نیز نگرانی اصلی اش اوضاع کارگران است، نباید شورای اسلامی را در خود بپذیرد. اگر نمایندگانی از میان کارگران به دلیل تهدید و یا کسب امتیازات ناچیز، قصد کاندید شدن در شورای اسلامی را دارند باید به آنها هشدار داد که به منفعت کل کارگران بیاندیشند و از چنین تصمیم مخربی صرف نظر کنند.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران تلاش های سرکوب گرانه جمهوری اسلامی برای تحمیل شورای اسلامی کار به کارگران هفت تپه و دیگر مراکز کارگری را شدیدا محکوم می کند و همچون گذشته جهت افشای گسترده این عوامل ضدکارگر تمام نیروی خود را بکار خواهد بست. ما از همه کارگران نیشکر هفت تپه درخواست می کنیم که بطور یک پارچه در برابر دسیسه های حکومت برای ایجاد شورای اسلامی در این مجتمع مهم کارگری بایستند و این توطئه ضدکارگری را خنثی کنند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۲۷ دسامبر ۲۰۱۸

****************

اعتراض شدید کنگره اتحادیه های کارگری انگلستان به سرکوب کارگران فولاد اهواز

کنگره اتحادیه های کارگری انگلستان (TUC) با انتشار بیانیه ای سرگشاده در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ ضمن اعلام همبستگی عمیق با کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه، از دولت ایران خواسته است که پنج خواست مشخص این کنگره در همین رابطه را بطور فوری برآورده نماید. ترجمه متن در زیر امده است:
کنگره اتحادیه های کارگری انگلستان (TUC) اقدامات دولت ایران در سرکوب مستمر فعالین سندیکایی، دانشجویان و دیگر فعالین در سراسر ایران را محکوم می کند.
کنگره اتحادیه های کارگری انگلستان، همبستگی عمیق خود را با مبارزات کارگران مجتمع ملی فولاد اهواز و کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه برای رسیدن به خواست بر حق و مشروع شان اعلام می دارد.
ما از اعتصاب نزدیک به شش هفته ای کارگران فولاد که در اعتراض به قصور کارفرما در عدم پرداخت ماهها حقوق برپا شده است، حمایت می کنیم.
کارگران مجتمع ملی فولاد اهواز بیش از یک سال است که با مالکان بخش خصوصی این مجتمع که به تعهد خود در رساندن فعالیت مجتمع به ظرفیت کامل عمل نکرده اند، درگیری دارند. کارگران خواستار بازگشت کارخانه به بخش عمومی و سرمایه گذاری دراز مدت به منظور تضمین سود اوری و ادامه کاری مجتمع می باشند.
واکنش مقامات ایران در برابر این اعتصاب و اعتراض ها طبق معمول بی رحمانه بوده است. در ساعات اولیه روز دوشنبه ۱٧ دسامبر نیروهای امنیتی به منازل بسیاری از کارگران هجوم بردند و ۳۱ نفر از نمایندگان کارگران را دستگیر کردند. چند ساعت بعد، ده نفر دیگر از کارگران اعتصابی بازداشت شدند.
بعد از این اقدامات، کارگران اعتصابی ملاقات با استاندار خوزستان را رد کردند و اعلام داشتند تا هنگامی که همه دستگیر شدگان آزاد نشوند، وارد هیچ مذاکره ای نخواهند شد.
خواسته های کارگران مجتمع فولاد اهواز و مجتمع نیشکر هفت تپه مبنی بر معکوس سازی موج خصوصی سازی ها و کنترل تولید توسط کارگران، مورد حمایت بخش بزرگی از سندیکاها و تشکل های کارگری و سازمان های سیاسی و اجتماعی قرار گرفته و نیز حمایت فزاینده جامعه در ایران را به همراه داشته است.
کنگره اتحادیه های کارگری انگلستان از مقامات ایران می خواهد که خواسته های زیر را بطور فوری برآورده نمایند.
· آزادی همه کارگران و فعالین سندیکایی از زندان؛
· پرداخت همه دستمزد های معوقه و پرداخت نشده ؛
· فراخواندن یگان های ضد شورش از کارخانه و اطراف آن و توقف همه تمهیدات دیگر که برای سرکوب کارگران اتخاذ شده است؛
· آغاز مذاکره جدی دولت ایران با کارگران در مورد باز گرداندن کارخانه به بخش عمومی بر مبنای آنچه که در قانون اساسی در مورد شکست و قصور کارخانه های خصوصی شده پیش بینی گردیده است؛
· دولت ایران، حقوق کارگری را مطابق با مقاوله نامه های بنیادی سازمان جهانی کار، شامل مقاوله نامه ٨٧ و ۹٨ به رسمیت بشناسد، احترام بگذارد و اجرایی کند.
کنگره اتحادیه های کارگری انگلستان، همراه با جنبش جهانی اتحادیه های کارگری از نزدیک موضوع را پیگیری می کند.
https://www.tuc.org.uk/news/tuc-calls-iranian-government-account-wide-scale-union-oppression

ترجمه و باز تکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

****************

کارگران بازداشتی فولاد اهواز فوری آزاد باید گردند

نیروهای سرکوب گر رژیم اسلامی در دوشب متوالی با هجوم وحشیانه به منازل کارگران اعتصابی مجتمع فولاد اهواز بیش از چهل نفر از کارگران را دستگیر کردند. طبق گزارشات رسیده، اسامی کارگران بازداشت شده به قرار ذیل می باشد:
میثم علی قنواتی ، عیسی مرعی، امین علوانی، مرتضی اکبریان، طارق خلفی، مسعود عفری، جعفر سبحانی، مصطفی عبیات، غریب حویزاوی، کریم سیاحی، حامد باصری، حافظ کنعانی، حامد جودکی، حسین داودی، کاظم حیدری، یاسر ابراهیمیان، مجید جنادله، کوروش اسماعیلی، علی عقبا، محسن بلوطی، محمد پور حسن، محسن بهبهانی، سید حبیب طباطبائی، جاسم رومزی، علی اتمامی، سید علی جواد پور، جواد غلامی، عبدالرضا دستی، احمد سید نور، فریبرز شیخ رباط، احسان یوسفی، حسین عساکره، میثم آل مهدی، سیدمجیدموسوی، امیردهقان، احمد باوى، بهزاد عليخانى، سیدمصطفی موسوی، مجید جلالی، آرش محمدپور، بهزاد شهبازی.
در جریان این بازداشت ها نیروهای رژیم با توسل به خشونت افسار گسیخته تعدادی از کارگران فولاد را در برابر چشم اعضای خانواده مورد ضرب و شتم قرار داده و وسایل شخصی از جمله تلفن همراه آنها را ضبط کرده و با خود برده اند . متعاقب این دستگیری ها، صبح امروز نیروهای انتظامی و سپاه پاسداران، بخش هایی از شهر اهواز را به اشغال خود در آوردند و حکومت نظامی اعلام نشده را در شهر حاکم کردند تا مانع از تجمع کارگران اعتصابی شوند. با این وجود، جمعیتی از کارگران در حالی که در محاصره نیروهای اشغال گر قرار گرفته بودند با شعار "کارگر زندانی آزاد باید گردد" خشم و انزار خود را نسبت به دستگیری همکاران خود بیان داشته و خواهان آزادی آنها شدند.
رژیم اسلامی در مواجهه با اعتصاب و اعتراض های کارگران فولاد اهواز به همان شیوه ای متوسل شده است که نسبت به اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه اتخاذ کرد: یعنی با هجوم وحشیانه به منازل کارگران و دستگیری عده ای از آنها از یک سو می کوشد که فضای وحشت و ترس را در میان کارگران اعتصابی ایجاد کند و در همان حال با تهدید کارگران و دادن وعده های بی پایه و بی تضمین و ایجاد تفرقه، تلاش می کند که کارگران اعتصابی را وادار نماید که در موقعیت بسیار ضعیف به اعتصاب و اعتراض خود پایان دهند و شکست خود را در رسیدن به خواسته هایشان بپذیرند. در برابر این ترفندهای عوامل ریز و درشت حکومت می توان با اتحاد و یکپارچگی طبقاتی ایستاد.
به هم گره خوردن مبارزات کارگران فولاد و هفت تپه و همبستگی طبقاتی آنها موجبات سراسیمگی کل حاکمیت را فراهم آورده است. شعارهای مشترک آنها علیه خصوصی سازیها، علیه اختلاس و فساد مقامات حاکمیت، علیه سرکوب و برای آزادی کارگران زندانی در سراسر ایران طنین افکنده است. اعتصاب و اعتراض های های دلیرانه کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه موجی از حمایت های کارگران و مردم زحمتکش و تشکل های کارگری، دانشجویی، معلمان و دیگر نیروهای مترقی در ایران را با خود داشته است. در خارج از کشور نیز نیروهای مدافع جنبش کارگری و تشکل های بین المللی کارگری ضمن حمایت از اعتصاب کارگران فولاد اهواز و کارگران نیشکر هفت تپه، توسل به خشونت از سوی حکومت و دستگیری و زندانی کردن کارگران زندانی را به شدید ترین شکل محکوم کرده اند.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی از تداوم این اعتصاب ها، فراگیر شدن حمایت از آنها و گسترش اعتصاب ها به بخش های دیگر طبقه کارگر، در شرایطی که کارد به استخوان کارگران رسیده در هراس و وحشت به سر می برد. این درست است که بند بند این حکومت با خون و جنایت به هم رشته شده و تا آنجا که بتواند از هیچ جنایت دیگری علیه کارگران و مردم معترض کوتاهی نخواهد کرد؛ اما هیچ قدرت سیاسی با هر میزان از پتانسیل جنایت، نمی تواند در برابر اعتراضات سراسری، متحد و متشکل طبقه کارگر و مردم به جان رسیده، مقاومت کند.
اتحاد بین المللی ضمن اعلام حمایت از اعتصاب و مبارزات کارگران فولاد اهواز، دستگیری کارگران معترض توسط رژیم را به شدت محکوم می کند و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران بازداشتی مجتمع ملی فولاد اهواز و همچنین علی نجاتی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و نیز لغو کامل کلیه اتهامات ساختگی علیه اسماعیل بخشی نماینده کارگران شرکت نیشکر هفت تپه بوده و لحظه ای از افشای گسترده جنایات جمهوری اسلامی و جلب همبستگی بین المللی با طبقه کارگر ایران کوتاهی نخواهد کرد.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۱۸ دسامبر ۲۰۱۸

http://etehadbinalmelali.com/ak
www.workers-iran.org
info@workers-iran.org

****************

تا آزادی اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، علی نجاتی و کلیه

کارگران بازداشتی و زندانی به کارزارهای سراسری و بین المللی ادامه دهیم!

در پاسخ به تکذیبیه های مقامات رژیم جمهوری اسلامی
در پی اطلاعیه مربوط به گزارشات واصله پیرامون ضرب و شتم و شکنجه اسماعیل بخشی بدنبال بازداشت او و درج این گزارشات در رسانه ها و سایتها و کانالهای خبری، مقامات مختلف جمهوری اسلامی بلافاصله و سراسیمه واکنش به خرج داده و این گزارشات را تکذیب کردند.
رىًيس دادگسترى شوش صادق چگينى و خبرگزارى رسمى ً قوه قضاىًيه ايران ً اظهار کرده اند که این گزارشات كذب محض است و اسماعيل بخشى در صحت كامل بسر مى برد و همچنين علامرضا شريعتى استاندار خوزستان به ايرنا خبرگزارى رسمی جمهوری اسلامی گفته اسماعیل بخشی شکنجه يا ضرب و جرح نشده و براى تكميل پرونده در اختيار دستگاههاى مربوطه كه منظورش همان نيروهاى اطلاعاتى و امنیتی است داده شده است. دادگستری استان خوزستان طی اطلاعیه ای «هر گونه خبری مبنی بر وخامت حال نامبرده» را به شدت تکذیب کرده و گفته است تحقیقات از متهم به صورت مستقیم تحت نظر مقام قضایی در حال انجام است. دادگستری استان خوزستان اعلام کرده که اخبار منتشر شده مبنی بر " خونریزی بر اثر شکنجه" اسماعیل بخشی "در راستای تشویش اذهان عمومی و تخریب قوه قضاییه بوده و به شدت تکذیب می‌گردد".
همانطور که در کانالهای خبری سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، اتحاد بازنشستگان و نیز برخی از دیگر تشکلات کارگری در داخل و خارج از کشور درج شده است اخبار رسیده در مورد ضرب و شتم کارگر بازداشتی اسماعیل بخشی، بر مبنای مشاهدات و گزارشات از منابع قابل اعتمادی بوده است. اینکه بنا به ادعای دادگستری استان خوزستان اسماعیل بخشی دچار "خونریزی بر اثر شکنجه" نشده است - که می توان تفسیر کرد که ممکن است او خونریزی داشته باشد اما بر اثر شکنجه نبوده باشد و یا ضرب و شتم او به خونریزی منجر نشده باشد- و یا اینکه جاهایی اعلام شده است که اسماعیل بخشی در "صحت کامل" به سر می برد و یا چون اسماعیل بخشی با خانواده تماس تلفنی داشته پس لابد مورد ضرب و شتم قرار نگرفته و ادعاهایی از این دست، برای ما و هر انسان آگاه و شریفی که حتی شناختی ابتدایی از کارکرد رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در این چهل سال داشته باشد، از هیچ گونه اعتبار و حقانیت برخوردار نیست. جمهوری اسلامی ایران حکومت قتل عامها و شکنجه ها است، این حکومت " تابوت" ، "قبر" و حکومت قتل عامهای دهه شصت، حکومت ممنوعیت تشکلهای مستقل کارگری، دانشجویی، زنان و هر گونه سازمان و حزب آزادیخواه و برابری طلب و ناقض دائمی ابتدایی ترین حقوق انسانی است. رسانه های رژیم بخشی از این دستگاه زندان و شکنجه هستند و پخش تکذیبیه توسط آنها بخشی از تقسیم کار میان دستگاههای رژیم است. اما رجوع برخی مدیای غیررژیمی در خارج از کشور به تکذیبیه های مقامات امنیتی و قضایی و اجرایی جمهوری اسلامی تاسف بار میباشد. اینجا حتی نیازی نیست به ضرب و شتمها و شکنجه ها و اعدامهای جمعی دهه شصت مراجعه داد، قاعده جمهوری اسلامی در قبال فعالین کارگری و سیاسی از ابتدا تا کنون علاوه بر اعدامها، همواره و همچنین بر مبنای اذیت و آزار، تعقیب، اخراج، بازداشت، زندان، بازجویی، تهدید، کتک کاری، و در کل شکنجه های روحی و جسمی در سطوح مختلف به خصوص جهت شکستن فرد بازداشتی، لو دادن دیگران، ندامت و توبه....بوده است. همزمان سیاست جمهوری اسلامی در روابط عمومی بر مبنای انکار هر گونه اذیت و آزار، نقض حقوق اولیه انسانی و انکار هر گونه شکنجه در نظام جمهوری سلامی ایران بوده است. در مورد فعالین کارگری، این حکومت، با وجود گزارشات و شکایاتی که هنوز در تشکلات جهانی کارگری و نیز در کمیته آزادی انجمن سازمان جهانی کار مفتوح هستند، هر گونه ضرب و شتم رضا شهابی را انکار کرده اند و کماکان می گویند که شهابی به دلیل فعالیت کارگری بازداشت نشده بود بلکه به دلایل امنیتی و همکاری با اپوزیسیون بوده است؛ در مورد اذیت و آزارهای متعدد ابراهیم مددی گفته اند که او را نه به دلیل فعال کارگری بودن بلکه به دلیل فعالیتهای تبهکارانه بازداشت و زندانی کرده اند. در رابطه با قتل زنده یاد شاهرخ زمانی در زندان، آنها مانع از هر گونه تحقیق مستقلی شدند و مرگ او را به دلایل "طبیعی" اعلام کردند، در مورد زنده یاد محمد جراحی با وجود بیماریهای گوناگون او را در حبس نگه داشتند که عملا به معنای شکنجه او تا حد مرگ بود.
جمهوری اسلامی ایران کارگر مبارز اسماعیل بخشی را، با توجه به نقش و اهمیت مبارزات رشد یابنده جنبش کارگری ایران و هراس رژیم از گسترش آگاهی طبقاتی در میان کارگران هفت تپه، فولاد و کل منطقه، یک تهدید جدی بر علیه سرمایه داران و نظام سرمایه داری میداند و لذا او را گروگان گرفته اند که هم به اعتصاب و اعتراضات کارگران هفت تپه ضربه وارد کنند ودر عین حال با پرونده سازی امنیتی، تهدید و ضرب و شتم و ارعاب او را وادار به سکوت کنند. بنابراین تا آزادی اسماعیل بخشی و بازگشت بدون مانع او به خانواده و همکارانش جمهوری اسلامی و مقامات امنیتی و قضایی آن در قبال سلامتی و جان اسماعیل بخشی يطور کامل مسئول و پاسخگو خواهند بود. تنها راه اطمینان از اینکه سلامتی اسماعیل بخشی بیش از این به خطر نمی افتد، آزادی فوری و بی قید و شرط اوست.
هنگامیکه مقامات بخشهای مختلف حکومتی بدون کوچکترین تحقیق و بازرسی ای ضرب و شتم و شکنجه اسماعیل را بلافاصله و با قاطعیت تام و سراسیمه تکذیب میکنند جای شکی برای بی اعتبار بودن ادعاهای آنان باقی نمی گذارد، مضاف بر اینکه در مساله ضرب و شتم اسماعیل بخشی منابع متعدد و معتبری این موضوع را تایید کرده اند. در اقدامی دیگر، علی نجاتی و فرزندش را بدون حکم و با یورش و ضرب و شتم بازداشت میکنند، در حالیکه خوب میدانند که علی نجاتی از بیماری جدی قلبی رنج می برد و هر دم امکان سکته قلبی دارد و بدین ترتیب و مکرر ثابت میکنند که اعتباری برای این حکومت ضدکارگر و مقامات دروغپردازش که ادعا دارند ضرب و شتم و شکنجه انجام نمیدهند وجود نداشته و نخواهد داشت.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران ضمن اعلام همبستگی با کارگران هفت تپه و فولاد و همراهی با این هم طبقه ای های خود برای افشای جریانات حکومتی، امنیتی و نظامی که تلاش میکنند مسیر مبارزه و اعتراض آنها را، از طرق گوناگون از جمله سرکوب و تفرقه افکنی و وعده های دروغین، به انحراف بکشانند اعلام میداریم تا آزادی اسماعیل بخشی، علی نجاتی، سپیده قلیان و کلیه کارگران و معلمان بازداشتی و زندانی به کارزارهای سراسری و جهانی بین المللی بیش از پیش ادامه خواهیم داد.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

اول دسامبر ۲۰۱۸

****************

یورش به منزل علی نجاتی و بازداشت او و فرزند و مهمانش را قویا محکوم می کنیم

کلیه بازدشت شدگان هفت تپه فوری آزاد باید گردند

بنا به گزارش کانال خبری سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، صبح امروز، پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۷، نیروهای امنیتی و انتظامی به منزل علی نجاتی یورش برده و علی نجاتی و فرزند ایشان پیمان و مهمان وی، را بدون هیچ حکمی و با ضرب و شتم بازداشت کردند. پس از بازجویی، پیمان نجاتی و مهمان خانواده با قید وثیقه آزاد شدند اما علی نجاتی به مکان نامعلومی انتقال یافت.
اتحاد بین المللی شدیدا یورش مامورین حکومتی به منزل علی نجاتی و اذیت و آزار او و دیگر اعضای خانواده و مهمان ایشان را محکوم میکند. علی نجاتی تا کنون بارها مورد اذیت و آزار و حبس قرار گرفته است.
دور جدید اعتصابات و اعتراضات خیابانی کارگران نیشکر هفت تپه جمهوری اسلامی را دچار سراسیمگی کرده و از سر استیصال باز هم به سرکوب و بگیر و ببند متوسل شده است. تداوم بازداشت و نیز خبر ضرب و شتم و آزار اسماعیل بخشی در بازداشت، تلاش برای ایجاد چند دستگی در میان کارگران و اینک بازداشت علی نجاتی از جمله تلاشهای حکومت برای حمایت همه جانبه از سرمایه داران و منافع آ‌نها بر علیه کارگران می باشد. تداوم پر قدرت اعتصاب و اعتراض کارگران هفت تپه و نیز فولاد اهواز نشان داده است که این جنبش اعتراضی کارگری در اعماق جامعه ریشه دارد و سرکوب و تهدید و تفرقه اندازی آنرا متوقف نخواهد کرد.
جمهوری اسلامی در کلیت آن مسئول و پاسخگوی سلامتی اسماعیل بخشی، علی نجاتی، و سپیده قلیان، که در حمایت از کارگران هفت تپه بازداشت شده است، می باشد. آزادی بدون قید و شرط و فوری کلیه بازداشت شدگان از جمله مطالبات فوری کارگران می باشد.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۲۹ نوامبر ۲۰۱۸

http://etehadbinalmelali.com/ak
info@workers-iran.org