اذیت و آزار و فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی ایران کماکان ادامه دارد و ابعاد شنیع تری نیز یافته است.
بنا به گزارش های موثق، در ساعت هشت و نیم روز پنچ شنبه، ۲۸ فروردین ۱۳۹۳، به بهانه بازرسی بند ۳۵۰ زندان اوین، یگان ضد شورش زندان و لباس شخصی هایی از سپاه و حفاظت قوه قضائیه و وزارت اطلاعات به داخل بند هجوم می برند و از زندانیان می خواهند که پس از انجام بازرسی بدنی اتاق ها را ترک نمایند. زندانیان با توجه به تجربه بازرسی های قبلی که موجب خسارت به امکانات عمومی و وسایل شخصی و مفقود شدن برخی لوازم و مدارکشان شده بود، تصمیم می گیرند از اتاق ها خارج نشوند. آنها به مامورین بازررسی می گویند که بدون ایجاد مزاحمت یا مانع برای آنان و صرفا برای حفاظت از وسایل خود می خواهند در هنگام بازرسی در اتاق ها حضور داشته باشند. اندکی بعد فردی با دردست داشتن دوربین فیلمبرداری شروع به فیلمبردای از اعضای اتاق ها می کند و در همان حال بلندگوی بند به طور مکرر به ساکنین اتاقهای یک و سه که اتاق شان را ترک نکرده بودند با تهدید و ارعاب دستور می دهد که اتاق ها را ترک کنند. سپس مامورین بازرسی با هجوم به اعضای اتاق یک آنان را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. سایر زندانیان که توسط مامورین بازررسی به اجبار به هواخوری بند هدایت شده بودند با مشاهده رفتار خشونت آمیز مامورین با اعضای اتاق یک، با تجمع پشت پنجره اتاق با فریاد و شعار دادن نسبت به این خشونت اعتراض می کنند. اندکی بعد تعداد زیادی نیروی ضد شورش مجهز به باتوم در راهروها و راه پله بند مستقر می شوند. این نیروها اعضای اتاق های یک و سه را که به زور از اتاق خارج شده بودند با ضربات باتوم و با درست کردن "تونل وحشت" به بیرون بند هدایت می کنند. طبق گزارش ها دور بعدی ضرب و جرح زندانیان معترض در خارج از بند صورت می گیرد که منجر به جراحت و مصدوم شدن شدید تعدادی از زندانیان می گردد. در این حمله، بیشترین آسیب به زندانیان اتاق معروف به چپ ها و اتاق یک که به "سازمانی ها" معرف است، وارد شده است. ماموران، که علاوه بر ضرب و شتم از رکیک ترین الفاظ استفاده می کردند، تمام لوازم خوراکی در یخچال، ظروف، لباس ها، پتوها، کتاب ها و دفترها را وسط اتاق می ریزند و تلی از آنها درست می کنند. سیم برق تخت ها و سیم برق یخچالها را از جا می کنند، گیرنده تلویزیون را می شکنند و تمام پرده های اتاق را می کنند. ماموران همچنین تمام میز و صندلی ها را در اتاق ها و هواخوری که با زحمت و با پول زندانیان خریداری شده بود می شکنند. مقادیری پول زندانیان نیز به سرقت می رود و ماموران همچنین دست نوشته ها و تعدادی کتاب را با خود می برند. در نتیجه این یورش وحشیانه، عده ای از زندانیان منتسب به گرایشات چپ و عده ای دیگر از زندانیان سیاسی به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و دچار شکستکی سر و پاره گی در صورت و دست و کبودی بدن شدند. همچنین طبق همین گزارشات موهای همه۳۲ نفر را تراشیدند. در این یورش، بند ۳۵۰ اوین در مدتی حدود چهار ساعت به میدان جنگ تبدیل شده بود. در راهرو های سالن یک و دو و هواخوری و در و دیوار خون ریخته شده بود و کف مینی بوسی که برای انتقال زندانیان بکار گرفته شده بود نیز خونی شده بود.
طبق گزارشات، این یورش به فرماندهی افراد ذیل که همگی در هنگام یورش و ضرب و شتم در صحنه حضور داشتند به وقوع پیوست: علی اشرف رشیدی، رئیس زندان اوین؛ جواد مومنی، معاون زندان اوین و سرپرست بند ۳۵۰، حسن قبادی، رئیس حفاظت زندان اوین، خطیبی، معاون حفاظت زندان اوین؛ هاشمی، حفاظت زندان اوین؛ سرهنگ امانیان، رئیس انتظامات سازمان زندانها؛ سروان رفیعی، مسئول انتظامات زندان اوین؛ و تعداد زیادی پاسیار که همگی تحت مسئولیت سرهنگ امانیان و سروان رفیعی بودند. در این یورش وحشیانه همچنین بحرینی، رئیس حفاظت زندان رجایی شهر به همراه کارکنان حفاظت رجایی شهر و نیز تعدادی از لباس شخصی ها وماموران کادر زندان و حفاظت قوه قضاییه و نیروهای شخصی از سایر ارگانها ی سرکوبگر نظام شرکت داشتند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران در همین روز، و به احتمال قوی در اقدامی هماهنگ شده، زندانی سیاسی، سمکو خورشیدی، را در زندان دیزل آباد کرمانشاه اعدام کرد.
تاکنون گزارشاتی از این یورش بر اساس گفته های زندانیان در سراسر جهان انتشار یافته است. صدای خود زندانیان سیاسی و خانواده های دردمند آنان که از آنزمان بارها به این اقدام وحشیانه و ضد انسانی اعتراض کرده اند در بازتاب این واقعه نقش تعیین کننده داشته است. ما نیز وظیفه خود می دانیم که این گزارش و گزارشات موثق دیگر را به زبانهای مختلف در ابعاد جهانی به اطلاع طبقه کارگر، سازمانهای کارگری، احزاب چپ و مترقی در سراسر جهان و تمامی نهادهای مدافع حقوق انسان برسانیم و به سهم خود توجه عمومی به تداوم سرکوب سبعانه زندانیان سیاسی در ایران را در ابعاد گسترده تر جلب نماییم .
جمهوری اسلامی با این اقدام وحشیانه پرده دیگری از سرشت جنایت کارانه خود را کنار زد و به مردم دنیا یک بار دیگر نشان داد که حکومتی است که نه فقط بیش از ۷۰ درصد از جامعه را زیر خط فقر و در تنگناهای شدید اقتصادی و بی حقوقی مطلق سیاسی و اجتماعی قرار داده است بلکه زندانهایش نیز کماکان سمبل توحش قرون وسطایی است.
این یورش وحشیانه و جنایتکارانه جمهوری اسلامی یکبار دیگر نشان داد که تنها با تداوم مبارزه و نیز سازمانیابی و گسترش کارزارهای سراسری و جهانی میتوان این رژیم را مجبور ساخت که دیگر جرات دست زدن به چنین عملیات خشونت باری نداشته باشد. اینک بیش از پیش لازم و ضروری است که دفاع از حقوق انسانی زندانیان سیاسی به یکی از موارد کاملا برجسته کارزارهای سراسری تبدیل شود. حق دسترسی به پزشک و بیمارستان و تغذیه سالم، و همزمان توقف هر گونه شکنجه و اذیت و آزار جسمی و روحی و نیز حق آزادی بیان و ابراز وجود، دسترسی به خانواده و وکیل و نیز دسترسی به تلفن و انترنت ...، همگی از ابتدایی ترین حقوق زندانیان سیاسی و یا هر زندانی ای محسوب می گردد.
مقاومت ها و مبارزات زندانیان سیاسی تا کنون در مواردی موفقیت آمیز بوده اند و مطالباتی هر چند محدود را به رژیم تحمیل کرده اند. مقاومت این زندانیان و شهامت آنها به خانواده و حامیانشان امید می بخشد. اما همه میدانیم در متن اوضاع ظالمانه و توازن قوای نابرابر کنونی هر دستاوردی به راحتی پس گرفتنی است. بنابرین باید نه تنها علیه مجازات اعدام و برای آزادی بدون قید و شرط و فوری کلیه زندانیان سیاسی تلاشهای بیشتری را به خرج داد بلکه همزمان لازم و ضروری است که مبارزات مترقی وطبقاتی علیه حکومت سرمایه داری و بی رحم جمهوری اسلامی در ایران را هر چه بیشتر تقویت نمود و مورد حمایت قراد داد.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۲۱ آوریل ۲۰۱۴
info@workers-iran.org
http://www.workers-iran.org / http://www.etehadbinalmelali.com