نیروهای نظامی رژیم جنایت کار حاکم بر ایران دو کارگر کولبر دیگر را کشتند. به این گونه این دو کولبر زحمت کش در شمار دیگر کارگران کول بری قرار گرفتند که برای به کف آوردن لقمه ای نان، به کار طاقت فرسا، پر مخاطره و مشقت بار کولبری رفته بودند، اما هدف شلیک نظامیان رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفتند و زنده به میان خانواده شان برنگشتند. این چرخه جنایت در حالی همچنان در کار است که رژیم همین چند ماه پیش زیر فشار اعتراض ها و خشم افکار عمومی نسبت به قتل و کشتار کولبران، وعده "ساماندهی و سازماندهی" کار کولبران را داده بود. شلیک مستقیم و کشتن کولبران در روزهای اخیر گویای ماهیت و چگونگی "سازمان دهی کولبران" توسط جمهوری اسلامی است.
دهها هزار نفری که هم اینک به کار پر مخاطره کولبری مشغولند، جزوی ازمحروم ترین بخش طبقه کارگر ایران هستند. بیکاری و فقر گسترده و نیافتن هیچ کار دیگر، و نبود سیستم تامین اجتماعی، باعث شده است که این بخش از کارگران از سر ناچاری و برای سیر کردن شکم خود و خانواده شان به کار پر خطر و بسیار مشقت بار کولبری رو آورند. کولبران کارگرانی هستند که هیچ مقررات قانونی و استاندارد کاری بر کارشان ناظر نیست: نه ساعت کارشان مشخص است، نه از بیمه پزشکی و شغلی بر خوردارند، نه قرار داد کار دارند و نه از هیچ سطح از ایمنی کاری برخوردارند. بطور کلی کول بران در بی حقوقی مطلق به کار مشغولند. کولبران اگر شانس بیاورند و زیر فشار کار و کوله بار سنگینی که بر پشت می کشند به هزار درد و آسیب جسمی دچار نشوند و از پا در نیایند و یا در اثر سانحه جانشان را از دست ندهند، در هر سفر با آتش گلوله جنایت کارانی روبرو می شوند که شغل شرم آورشان حفاظت از "مرز" های سرمایه است و از اختلاس گران و جنایت کاران بزرگتر از خود، فرمان آتش می گیرند.
وظیفه تشکل ها و فعالین کارگری و بطور کلی همه کارگران و انسان های برابری طلب و مدافع حقوق انسان است که از کولبران و حق زندگی و کار آنان حمایت کنند. مسئله کولبران فقط مسئله آنان و یا مردم کردستان نیست. این دردی است فراگیر و مشترک. در مناطق مرزی ایران از جمله بلوچستان هزاران نفر به کولبری مشغول هستند. رژیمی که که کولبران را به قتل می رساند، همان نظامی است که همه روزه کارگران معترض در اقصی نقاط کشور را سرکوب می کند؛ کارگران آق دره را به شلاق می بندد، برای کارگران معترض هفت تپه حکم جلب صادر می کند و کارگران اعتصاب کننده در بافق را به شلاق و زندان محکوم می کند. همان رژیمی است که فعال کارگری، شاهرخی زمانی را دوسال پیش در زندان به قتل رساند، و هم اکنون رضا شهابی، کارگر شرکت واحد و اسماعیل عبدی، این معلم زحمتکش را، به بند کشیده است. کولبران به دست رژیمی کارگر ستیز و ضد انسانی کشته می شوند که تاریخ حاکمیت اش بر کل مردم ایران با حروفی از جنایت و خون نوشته شده است.
مردم بانه به دنبال خبر قتل دو کولبر، روز سه شنبه در اعتراض به این کشتار، شهر را به حالت نیمه تعطیل کشاندند و به تجمع و تظاهرات پرداختند. گزارش ها حاکیست که نیروهای سرکوب گر رژیم به مردم یورش بردند و به ضرب و شتم اعتراض کنندگان پرداختند و سراسمیه تلاش دارند که برای جلوگیری از گسترش اعتراض ها فضای کاملا نظامی بر شهر حاکم کنند. با اینوجود مردم دیگر شهرهای کردستان در پشتیبانی از کولبران زحمتکش و مردم معترض بانه دست به حرکتهای اعتراضی زده اند.
این مبارزه ابعاد گوناگونی دارد. از یک سو مبارزه برای کسب حقوق کارگری و انسانی کولبران، سازمانیابی آنها، قطع تیراندازیها، شناسایی عاملین و افشای آمرین این کشتارها موضوعی فوری و حیاتی و غیرقابل تاخیر است. از سوی دیگر وجود کارگران کولبر در قرن بیست و یک، و در هر نقطه ای از جهان، نشانگر کثافت نظامی ست که برای سودآوری هیچ حد و مرزی نمی شناسد. کولبران از جمله بی حقوق ترین بردگان مزدی سیستم سرمایه داری در جهان امروز هستند. تا هنگامی که کارگران مجبورند به شغل کول بری بپردازند باید از حقوق معین که ناظر برهر شغل قانونی دیگر است برخوردار باشند؛ مبازره برای کسب فوری این حقوق ضروری است. در عین حال کولبری یک واقعیت فوق العاده شنیع نظام منحط و ضدانسانی سرمایه داری است که در ایران با یک رژیم آدمکش و ارتجاعی درهم آمیخته است. مبارزه علیه کشتار و بی حقوقی کولبران در عین حال باید با مبارزه متحد و همه جانبه علیه کلیت نظام سرمایه داری و مجموعه شرایط اقتصادی، سیاسی و سیستماتیکی که تداوم این پدیده را کماکان مقدور نموده است پیوند یابد.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۷ سپتامبر ۲۰۱۷
info@workers-iran.org
http://etehadbinalmelali.com/ak