سرانجام رژیم فاسد و جنایت پیشه حاکم بر ایران، پس از سه روز دروغ، پنهانکاری، و انکار مورد اصابت قرار دادن هواپیمای اوکراین، با رو شدن مدارک غیرقابل انکار در مورد شلیک موشک به هواپیمای مسافربری توسط رسانه های بین المللی و زیر فشار افشاگری ها در فضای مجازی، وادار شد مسئولیت سقوط هواپیمای پرواز ۷۵۲ تهران/کیف را بپذیرد. این پرواز در اولین ساعات بامداد چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ (۸ ژانویه ۲۰۲۰) در جنوب تهران توسط پدافند موشکی سپاه پاسداران و ارتش از قرارگاه خاتم الانبیاء مورد هدف قرار گرفت و ۱۷۶ سرنشین آن کشته شدند. این رژیم تنها طی دو ماه اخیر بیش از دو هزار نفر از شهروندان ایرانی و غیر ایرانی را به اشکال مختلف از شلیک مستقیم در خیزش آبان و قتل زیر شکنجه تا مرگ در اثر بی کفایتی مدیریتی و اجرایی در مراسم دولتی تشییع جنازه "سردار" جنایت پیشه خود، تصادف اتوبوس و ریزش تونل و معدن و شلیک به کولبران کُرد به کام مرگ فرستاده است. با این تفاوت که برخی از آنها پاسپورتهای غیر ایرانی داشته و رژیم مجبور شد در پاسخ گویی به دولت های این شهروندان، ابراز تاسف کند، در حالی که معترضان جان به لب رسیده آبان ماه را در نیزارها، خیابان ها و پس کوچه های حاشیه های فقیر نشین به گلوله بست و کشت بی آنکه اجازه دهد وابستگان آنها مراسم بدرود و یاد بود برای عزیزانشان برگزار کنند.
اعتراف رژیم به شلیک مستقیم به هواپیمای مسافربری و منفجر کردن آن در هوا با ۱۷۶ مسافر باعث شده که حتی مدافعین سرسخت و کار به دستان و توجیه گران حرفه ای رژیم، از فرماندهان سپاه، رئیس دولت و وزرا تا اصولگرایان، اصلاح طلبان و رونامه نگاران و لابی گرهای بی شرم برون مرزیِ حکومت هم اعلام شرمساری و ناامیدی کنند. شکاف درون هیئت حاکمه بار دیگر حاد شده است و در پشت پرده، دولت و سپاه یکدیگر را متهم می کنند. فرصت حکومت برای به راه انداختن موج جلب مشروعیت و همبستگی داخلی با استفاده از ترور قاسم سلیمانی توسط ارتش آمریکا و لاف «انتقام سخت» عین الاسد، دود شد و به هوا رفته است. اعتبار نظامی- سیاسی جمهوری اسلامی در پی حمله موشکی به هواپیمایی اوکرائین سخت آسیب دیده است . تا همین چند روز پیش دستگاه تبلیغاتی رژیم در مورد «اشراف اطلاعاتی» و «صنایع نظامی» سپاه (و در رأس آن صنایع موشکی و پدافند موشکی سپاه) دروغ های بزرگ می گفت و جار و جنجال به پا می کرد . فاجعه شلیک به هواپیمای مسافربری در قلب تهران، عمق ورشکستگی این «توانمندی و استقلال» را مانند دیگر «توانمندی ها و استقلال های» ادعایی رژیم آشکار کرد.
جمهوری اسلامی، این پیکر فرتوت، که تار و پودش با ویرانگری، قساوت، جهل و تفرعن و بی کفایتی به هم بافته شده هر ثانیه از تداوم عمرش، چیزی جز فقر، فلاکت، اندوه، جنایت و پلشتی نه فقط برای برای طبقه کارگر و مردم محروم و ستم دیده ایران که برای مردم عراق، لبنان و سوریه و بطور کلی برای بشریت ندارد. طبق اصول اولیه مدیریت در شرایط اضطرار جنگی، باید کلیه پروازهای مسافری دست کم در مناطق مرزی و پایتخت به حالت تعلیق در می آمد . اما جان مردم برای رهبر و رئیس جمهور و سرداران سپاه و ارتش و مدیران دولتی رژیم سرمایه اندک اهمیت و ارزش نداشته، ندارد و نخواهد داشت. آنها این شرایط اضطراری جنگی و این فاجعه انسانی را به دنبال رقابت های ارتجاعی با رژیم ترامپ و ماجراجویی های جنگ طلبانه شان در خاورمیانه، به مردم ایران و منطقه تحمیل کردند؛ آن هم در شرایطی که عُرضۀ مدیریت بحران در زلزله و سیل و آتش سوزی و حتی احداث داربستهای شهری ساده را هم ندارند.
اعتراض شجاعانه دیروز دانشجویان دانشکاه امیر کبیر، دانشکاه تهران، دانشگاه شریف و به همین گونه تداوم اعتراض دانشجویان و مردم در چند شهر دیگر با شعارهای تند و رادیکال که کلیت این پیکره سراپا فاسد و جنایت کار را هدف قرار داد، نشان می دهد که آن فضای خفقان آور، چندش برانگیز و زهرآلوده ای که رژیم با مرده گردانی یکی از آدمکشان خود، قاسم سلیمانی، ایجاد کرده بود به همان سرعتی که اوج گرفت در حال افول است؛ و شبحی دارد جایش را می گیرد. شبحی که سردمداران این دم و دستگاه فاسد و همه دار و دسته های حامی آن در داخل و خارج شاید گمان می کردند که مرده است؛ گمان می کردند که با تابوت گردانی های "سردار" موفق شده اند آنرا محو کنند. شبح گر چه هرگز نرفت و محو نشد اما اینک می رود که پرقدرت تر عرض اندام کند: شبح آبان، با ردایی سرخ از خون خیزش گران آن ماه که به گور سپردن این پیکر فاسد حکم دادند.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۱۲ ژانویه ۲۰۲۰
http://etehadbinalmelali.com/ak
;info@workers-iran.org
;www.workers-iran.org
https://twitter.com/IASWIinfo