افق روشن
www.ofros.com

فراخوان و گزارش نخستین سمینار

برای مداخلۀ مشترک جهت سامان یابی لایۀ کمونیست طبقه کارگر


امضاکنندگان فراخوان                                                                                               شنبه ١٩ تیر ١٣٨٩


فراخوان

برای مداخلۀ مشترک جهت سامان یابی سیاسی لایۀ کمونیست طبقۀ کارگر

ما، جمعی از هواداران و اعضای سابق حزب ها و سازمان های چپ، به همراه عده ای از نسل جدید جنبش سوسیالیستی، پس از دوره ای طولانی از بحث و گفتگو، به نتایج زیر رسیده ایم:
تنها گزینه ی عملی بحران ساختاری جهان سرمایه داری، کمونیسم انقلابی است. اما خود جنبش کمونیستی در عرصه ی جهانی با بحرانی ترین دوران حیات خود روبروست. تناسب و توازن نیروهای بین المللی، طی سه دهه ی گذشته به طور متداوم به ضرر جنبش سوسیالیستی عمل کرده است. شکست جنبش های انقلابی و فروپاشی بخش مهمی از حزب ها و سازمان های چپ ابعاد این بحران را به مراتب عمیق تر کرد. ناکامی این مبارزه های انقلابی ، ناتوانی سازمان ها و ناکارآمدی راه کارهای موجود در جنبش سوسیالیستی را برجسته ساخته است. افزون براین، تلاش هایی که تاکنون برای گروه بندی نوینی از کمونیست ها صورت پذیرفته، همگی با ناکامی روبرو بوده و برآیند موفق لازم را نداشته است. بی تردید تجربه ی این مدت نشان از ژرفای این معضل بزرگ داشته است. بدیهی است که سوسیالیسم انقلابی نیز از این بحران مصون نبوده است. تجربه نشان داده است که این بحران منحصر به یک کشور نیست و جنبه ای بین المللی و تاریخی دارد.
اما به موازات آن، مبارزه ی جهانی علیه "سرمایه" همچنان ادامه داشته است؛ از یک سو، در تمام این دوره، مبارزه ی طبقاتی به اشکال گوناگون علیه نظام سرمایه داری در جریان بوده است. از سوی دیگر، طی چند سال گذشته نسل جدیدی از کارگران و جوانان مبارز، خلاف جریان حرکت کرده و به جنبش سوسیالیستی گرویده اند. ولی متاسفانه هیچ یک از حزب ها، سازمان-ها و تشکل های موجود نتوانسته اند که این طیف بزرگ از سوسیالیست های "مستقل و غیرتشکیلاتی" را به گزینه ی برنامه ای و ضوابط تشکیلاتی خود جلب کنند. تجربه و آموخته های ما گواهی می دهد که تشکل های موجود (حزب ها، سازمان ها، جبهه ها و اتحادهای) مجهز به "برنامه ی عمل" دقیق و "استراتژی" شفاف سوسیالیسم کارگری نیستند، دارای ساختاری هرمی و بوروکراتیک اند و به طور مداوم با ریزش نیرو مواجه هستند. این تشکل ها یا به دنباله روی از مبارزات طبقه ی کارگر می پردازند یا به فرقه های کوچک از بالا "فرمانده " و جدا از طبقه ی کارگر و زحمتکشان تبدیل شده اند. این حزب ها و سازمان های به شدت بوروکراتیک، امکان فراهم کردن شرایط لازم دمکراتیک برای سازمان یابی اصولی طیف گسترده ی سوسیالیست های مستقل و غیرتشکیلاتی را ندارند . از آن مهم تر، برخی از این گروه ها به بهانه ی دفاع از سوسیالیسم، به دمکراسی اهمیت لازم را نمی دهند و هر حرکت مستقل طبقه ی کارگر و دمکراسی مستقیم زحمتکشان که خارج از مجراهای تحت کنترل شان باشد را یا با برچسب "لیبرالی" محکوم می کنند یا به وارونه، تمام مفاهیم رنگ باخته ی سوسیال دمکراتیک مبنی بر "تقدم" دمکراسی بر سوسیالیسم را به کار می بندند تا مانع استقرار دمکراسی مستقیم و نطفه بندی سوسیالیسم انقلابی در جنبش کارگری و سایر جنبش های اجتماعی گردند. بی شک از منظر مارکسیسم، بین مبارزه برای سوسیالیسم و نبرد برای دمکراسی هیچ تفاوتی نیست. به بیان فردریک انگلس: "دمکراسی امروزه کمونیسم است"؛ و به قول مانیفست کمونیست: "نخستین گام در انقلاب طبقه ی کارگر همانا ارتقای پرولتاریا به موقعیت طبقه ی حاکم و کسب پیروزی در نبرد برای دمکراسی است".
به هر روی، باید به دو مشکل اساسی برای هم گرایی و سامان یابی سیاسی کمونیست های انقلابی اشاره کرد: از یک سو، عناصر مبارز و گرایش های رادیکال، در بیشتر این سازمان های سنتی وجود دارند که به ضرورت گسست از ساختار تشکیلاتی خود و پیوست و همگرایی با سایر سوسیالیست های انقلابی رسیده اند. اما برای این افراد و گرایش های معترضِ درون سازمانی، تاکنون گزینه ی مشخص، معتبر و کارآمدی که بیرون از مناسبات بوروکراتیک تشکیلاتی شان فعالیت کند، شکل نگرفته است. این افراد و گرایش های رادیکال به ناچار در چارچوب این تشکل های سنتی به خرده کاری یا کنش های بی حاصل ادامه می دهند.
از سوی دیگر، باید گفت که کمونیست های مستقل و غیرتشکیلاتی نیز به خودی خود دارای هیچ گونه برتری سیاسی، فضیلت تاریخی و یا امتیاز ویژه ای نیستند. بی تردید لایه ی وسیعی از این طیف به مانع بازدارنده ای تبدیل شده که یا به انتظار "مهدی ناجی" نشسته یا مبارزه برای سامان یابی سیاسی طبقه ی کارگر را جدی نمی گیرد و به آینده ای نامعلوم موکول می کند.
به هر حال، و فراروی این دو مشکل، برای سازمان یابی نوین جنبش کمونیست کارگری می بایست در نقد نظری و سیاسی و گسست تشکیلاتی از این گونه تشکل های سنتی، که مانع بزرگی برای هم گرایی و سازمان یابی طیف کمونیست های انقلابی هستند، تلاش ورزید. بنابراین، منظور ما آن لایه از طیف کمونیست های مستقل و غیرتشکیلاتی است که در وهله ی نخست به استراتژی سازمان یابی سیاسی کمونیسم انقلابی پی برده و به دخالت گری برای مشارکت در مسیر ایجاد حزب انقلابی متشکل از کارگران سوسیالیست باور داشته باشد. از این روی، در شرایط کنونی، برای آغاز بحث و مشارکت جهت گام برداشتن در مسیری که به سامان یابی سیاسی طیف پراکنده ی کمونیست های انقلابی منجر شود، نیاز به ارایه و پذیرش اولیه ی چند پارامتر مشترک داریم. طبیعی است که تازه این آغاز کار هست و این پارامتر ها برای کار سترگی که در پیش رو داریم کافی نیستند. اما به هرحال، می توانند پیش شرط لازم برای این کار را فراهم کنند:
١ ٢ ٣ ٤ ۴ ۵ ٥ ٦ ۶ ٧٧ ٨ ٩ ٠ ١٣٨٨ ١٣٨٩ ٢٠٠٧ ٢٠٠٨ ٢٠٠٩ ٢٠١٠ .١ کمک جهت سامان یابی سیاسی پیشگام طبقه ی کارگر برای ایجاد پیش زمینه های لازم تشکیل حزب کمونیست انقلابی.
.٢ باور به سامان دهی تشکل سیاسی و انقلابی طبقه ی کارگر و دمکراسی درون حزبی (حق ایجاد گرایش Tendency، حق ایجاد جناح Faction و حق ایجاد جناح علنی Open Faction)
.٣ گسست از تفسیرهای فرصت طلبانه، اصلاح گرایانه، لیبرالی و بوروکراتیک از سوسیالیسم (سوسیال-دمکراتیک و تفسیرهای سوسیالیسم از بالای نوع روسی و چینی) .۴ نقد هرگونه برداشت های نخبه گرایانه، اراده گرایانه، فرقه گرایانه و جانشین گرایانه از کمونیسم.
.۵ باور به یگانه بودن دمکراسی و سوسیالیسم و مبارزه در جهت سرنگونی نظام سرمایه داری
.٦ باور به انقلاب سوسیالیستی به رهبری طبقه ی کارگر و استقرار جمهوری شورایی
.٧ مبارزه در جهت لغو کارمزدی و لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و توزیع
.٨ مبارزه جهت لغو هرگونه نابرابری های اجتماعی (رفع ستم ملی، جنسیتی، سنی، قومی، نژادی، مذهبی و عقیدتی)
.٩ باور به انترناسیونالیسم کمونیستی و دخالت در مبارزات بین المللی طبقه ی کارگر علیه نظام سرمایه داری
ما امضاکنندگان این سند، نه خود را نماینده ی طیف کمونیسم انقلابی می دانیم و نه خواهان جایگزین کردن خود به جای آن هستیم. ولی آموخته ایم که تشکل کمونیستی و انقلابی طبقه ی کارگر بدون دخالت و حضور فعال لایه ی پیشگام و آگاه کارگری ماهیت درست سیاسی نمی یابد و به معنای واقعی، دخالت موثر سوسیالیستی نمی کند. چرا که تجربه نشان داده است، بدون وجود این یا آن حزب، پیشگام کارگری فعالیت خود را داشته و پی گیرانه در صحنه ی مبارزات سیاسی –طبقاتی، رهبری مبارزات توده ی طبقه ی کارگر را به عهده گرفته است. ما آموخته ایم که برنامه ی انقلابی هر تشکل سوسیالیستی، برآیندی است از جمع بندی و مبارزه ی متشکل پیشگام کارگری در امور روزمره و پهنه ی تاریخی استراتژی مبارزه ی طبقاتی؛ به زبان ساده، بدون عضویت و رهبری کارگران سوسیالیست، برنامه و ساختار هر تشکل کمونیستی ناقص و ذهنی از کار درخواهد آمد.
اما واقعیت این است که پیشگامان جنبش کارگری نیز پراکنده هستند. به همین دلیل، باید برای سامان یابی و هماهنگی کارگران آگاه و سوسیالیست کوشید. بدون حضور فعال لایه ی پیشگام طبقه ی کارگر "حزب کمونیست" تشکلی ساختگی است و به جز تماشاگری و دنباله روی، تاثیری در مبارزات کل طبقه ی کارگر و مردم زحمتکش و ستمدیده علیه "سرمایه" نخواهد داشت.
بدین سان، عاجل ترین وظیفه و استراتژی بنیادین تمام سوسیالیست های انقلابی یاری رساندن و دخالت گری در مسیری است که به سامان یابی کارگران پیشرو و مبارز، و تدوین برنامه ای انقلابی- سوسیالیستی منجر شود. گرچه این کاری است بس دشوار ولی راه دیگری وجود ندارد! برای رسیدن به چنین هدفی، کمونیست های مستقل و غیرتشکیلاتی می-بایست پیش از هر اقدامی، به سامان دهی خود بپردازند. هدف از انتشار پارامترهای کلی که به آن ها اشاره شد، پیش از هر چیز، غلبه بر پراکندگی این طیف است. ما خود بیان می داریم که پارامترهای برشمرده در این سند برای دستیابی به برنامه ی عمل انقلابی و سامان یابی طیف کمونیست های مستقل و پراکنده کافی نیستند. اما برای شناسایی و یافتن کمونیست های هم فکر، آغاز بحث، تدوین برنامه ی عمل، مداخله ی عملی، نظری و گسترش فرهنگ سوسیالیسم از پایین و گام نهادن در مسیر انقلابی جنبش سوسیالیسم کارگری از جمله شروط لازم و ضروری اند. بدیهی است که تبیین، تدقیق و تدوین مسایل اساسی تشکیلاتی، نظری و برنامه ای در یک فرایند همگرایی و سامان یابی مشترک براساس پولاریسم کمونیستی امکان پذیر خواهد بود. انتشار نشریه ی الکترونیکی و برگذاری سمینارهای محلی و سراسری پیش زمینه ی لازم بحث و تبادل نظر برای تحقق این پروژه را فراهم خواهند ساخت.

آبان ١٣٨٧ - نوامبر ٢٠٠٨

بهروز برومند، سیروس بینا، پیمان جهان دوست، نظام جلالی، ساسان دانش، نهال رستمی، فتحی شمس، بهرام صحرایی، صادق طبرستانی، بهزاد کاظمی، آرش کمانگیر، سیاوُش کوهرنگ، محمد مرادی، باقر مومنی، هادی میتروی، حامد نظری (کاوه)، سحر نویدی، وحید ولی زاده و ...

***

رفقایی که با اهداف و اصول سند فوق موافق هستند یا پرسش هایی دارند می توانند با آدرس الکترونیکی زیر تماس بگیرند: آدرس الکترونیکی: farakhancomonisti@yahoo.com

--------------------

گزارش نخستین سمینار امضاکنندگان فراخوان

برای مداخلۀ مشترک جهت سامان یابی لایۀ کمونیست طبقه کارگر

farakhancomonisti@yahoo.com

در پی انتشار سند «فراخوان کمونیستی» (نوامبر ٢٠٠٨) و پس از مدتی بحث و گفتگوی داخلی، نخستین نشست سراسری کسانی که اعلام کرده بودند که با اهداف و اصول آن سند (ضمیمه است) توافق دارند، برگذار شد. این نشست در روز جهانی کارگر ٢٠٠٩ میلادی با سرود انترناسیونال آغاز به کار کرد و به مدت سه روز ادامه یافت. تنی چند از رفقایی که قادر به حضور در این نشست نبودند از طریق ارتباط اینترنتی در بحث ها شرکت داشتند. دو روز نخست این سمینار به بحث پیرامون چند محور مهم مندرج در سند اختصاص یافت. محورهای مورد بحث عبارت بودند از مفهوم بحران جهانی – تاریخی از منظر سوسیالیسم انقلابی، دلایل نقد و گسست از حزب ها و سازمان های مدعی سوسیالیسم، رابطه ی دموکراسی با سوسیالیسم، و مفهوم سوسیالیسم از پایین. این بحث ها ضبط شده اند و در نخستین فرصت به صورت نوشتاری منتشر خواهند شد.
روز سوم سمینار اختصاص یافت به بحث و تبادل نظر پیرامون یافتن راه کارهای عملی در جهت راه بُرد امر خودسازماندهی، و هم زمان، مداخله ی مشترک سیاسی و نظری برای سامان یابی و همگرایی (کشوری و بین المللی) لایه ی کمونیست طبقه کارگر. تجربه چند ماه گذشته نشان داده است که بحث ها و مداخله های مشترک آغازین رفقای افغانی، ایرانی و کرد برای تدوین «سند فراخوان کمونیستی»، اهمیت ویژه داشته اند. آن رویکرد انترناسیونالیستی، بی شک به امر همگرایی فراکشوری کارگران یاری خواهد رساند.
در مجموع، بحث ها به این نتیجه رسید که شرکت کنندگان در این سمینار به کمونیست-های منفرد و مستقل پیشنهاد می کنند که به مبارزه برای ایجاد هسته های مستقل خودسازمانده ی سوسیالیستی در محل کار و زندگی (به ویژه در واحدهای تولیدی و صنعتی) روی آورده و این امر مهم را در اولویت فعالیت های خود قرار دهند. چرا که اتخاذ چنین راه کاری پیش زمینه ای خواهد شد تا کمونیست های منفرد و مستقل از خرده کاری انفرادی به سوی سامان یابی اصولی سوسیالیستی گام گذاشته و به تدریج مشترکاً به امر همگرایی پایه ای این طیف پراکنده روی بیاورند. اهمیت این پیشنهاد ناشی از این امر مهم است که هنوز هسته های مستقل کمونیسم انقلابی، به عنوان پیش شرط سامان یافته ی راه بُرد «سوسیالیسم از پایین» در واحدهای تولیدی و صنعتی (دستکم در افغانستان، کردستان عراق و ایران سراغ نداریم؛ با توجه به این که در مورد مشخص ایران، بخش قابل توجهی از نیروی کار شامل کارگران افغانی تبار است) سامان نیافته و مستقر نشده است. بی شک، بدون سامان یابی هسته های سوسیالیستی، همگرایی دموکراتیک و داوطلبانه، و استقرار «سوسیالیسم از پایین» در واحدهای تولیدی و صنعتی، صحبت از مبارزه برای سوسیالیسم انقلابی و کارگری، در حد شعارهای توخالی باقی خواهد ماند.
بدین سان، راه کار پیشنهادی کوتاه مدت امضا کنندگان سند، مبارزه برای ایجاد هسته-های مستقل و خودسامانده در محل کار و زندگی ارزیابی شد. البته چگونگی تنظیم روابط و ضوابط این هسته های خودسازمانده را از پیش نمی توان تعیین کرد. بدیهی است که سوسیالیست هایی که اقدام به ایجاد چنین شکلی از سامان یابی می کنند براساس ظرفیت و توان نظری و عملی خود، و امکانات محلی یا بین المللی که در اختیار دارند، به طور مستقل، نخست روابط سیاسی و مباحثه ها و مداخله های خود را با یکدیگر تهیه و تنظیم، و سپس با سایر هسته های سوسیالیستی مشابه هماهنگ خواهند کرد. از جمله مهم ترین کارهایی که برای این هسته های خودسازمانده پیشنهاد شد؛ آغاز مطالعاتِ جمعیِ نظام مند برای آشنایی با تاریخچه و مفاهیم انقلابی جنبش جهانی کارگری - سوسیالیستی، و مداخله ی متشکل در امور سیاسی، اجتماعی و نظری در عرصه ی محلی و منطقه ای است. افزون براین، چگونگی ایجاد ارتباط با سوسیالیست های منفرد (و یا محافل مشابه) فعال در سایر کشورها، برای مباحثه و مداخله ی مشترک، به عنوان مهمترین راه کار موازی این طیف در عرصه ی جنبش جهانی کمونیستی ارزیابی شد.
در این راستا، در دوره ی بعدی کار، امر ترجمه ی «سند فراخوان کمونیستی» به دیگر زبان های عمده، و آغاز مباحثه، و در صورت لزوم مداخله ی مشترک با فعالان منفرد جنبش کمونیستی در عرصه ی جهانی، از اهمیت خاص خودساماندهی سوسیالیسم انقلابی برآورد گردید. بدین ترتیب، تصمیم گرفته شد که مباحثه برای همگرایی با دو گرایش از طیف منفردین کمونیست در عرصه ی جهانی از اهمیت ویژه برخوردار است: الف- بحث پیرامون همگرایی با هسته های سوسیالیستی خودسازمانده (و همچنین کمونیست های منفرد) که با اهداف و اصول کلی مندرج در «سند فراخوان کمونیستی» خود را (البته با حفظ برخی انتقادها) هم سو و هم نظر می دانند. ب- تبادل نظر با کمونیست های غیرتشکیلاتی و محافل منفردی که به طور جدی تمایل به هم گرایی و آغاز بحث را نشان می دهند، اما، در ضمن انتقادهایی اساسی و پرسش هایی ریشه ای نیز به مفاهیم، اهداف و اصول منتشر شده در سند فراخوان کمونیستی دارند. این سمینار در روز یکشنبه 3 مه با سرود انترناسیونال به کار خود پایان داد. بدین سان، از تمام کمونیست های منفرد دعوت می شود که مشترکاً در این فرایند هم-گرایی شرکت کنند. برای تنظیم سامان یابی این کار بزودی به انتشار «بولتن مباحثه ها و مداخله های کمونیست های منفرد» مبادرت خواهد شد.

مه ٢٠٠٩ میلادی

------------------------

ضمیمه

فراخوان

برای مداخلۀ مشترک جهت سامان یابی سیاسی لایۀ کمونیست طبقۀ کارگر

ما، جمعی از هواداران و اعضای سابق حزب ها و سازمان های چپ، به همراه عده ای از نسل جدید جنبش سوسیالیستی، پس از دوره ای طولانی از بحث و گفتگو، به نتایج زیر رسیده ایم:
تنها گزینه ی عملی بحران ساختاری جهان سرمایه داری، کمونیسم انقلابی است. اما خود جنبش کمونیستی در عرصه ی جهانی با بحرانی ترین دوران حیات خود روبروست. تناسب و توازن نیروهای بین المللی، طی سه دهه ی گذشته به طور متداوم به ضرر جنبش سوسیالیستی عمل کرده است. شکست جنبش های انقلابی و فروپاشی بخش مهمی از حزب ها و سازمان های چپ ابعاد این بحران را به مراتب عمیق تر کرد. ناکامی این مبارزه های انقلابی ، ناتوانی سازمان ها و ناکارآمدی راه کارهای موجود در جنبش سوسیالیستی را برجسته ساخته است. افزون براین، تلاش هایی که تاکنون برای گروه بندی نوینی از کمونیست ها صورت پذیرفته، همگی با ناکامی روبرو بوده و برآیند موفق لازم را نداشته است. بی تردید تجربه ی این مدت نشان از ژرفای این معضل بزرگ داشته است. بدیهی است که سوسیالیسم انقلابی نیز از این بحران مصون نبوده است. تجربه نشان داده است که این بحران منحصر به یک کشور نیست و جنبه ای بین المللی و تاریخی دارد.
اما به موازات آن، مبارزه ی جهانی علیه "سرمایه" همچنان ادامه داشته است؛ از یک سو، در تمام این دوره، مبارزه ی طبقاتی به اشکال گوناگون علیه نظام سرمایه داری در جریان بوده است. از سوی دیگر، طی چند سال گذشته نسل جدیدی از کارگران و جوانان مبارز، خلاف جریان حرکت کرده و به جنبش سوسیالیستی گرویده اند. ولی متاسفانه هیچ یک از حزب ها، سازمان ها و تشکل های موجود نتوانسته اند که این طیف بزرگ از سوسیالیست های "مستقل و غیرتشکیلاتی" را به گزینه ی برنامه ای و ضوابط تشکیلاتی خود جلب کنند. تجربه و آموخته های ما گواهی می دهد که تشکل های موجود (حزب ها، سازمان ها، جبهه ها و اتحادهای) مجهز به "برنامه ی عمل" دقیق و "استراتژی" شفاف سوسیالیسم کارگری نیستند، دارای ساختاری هرمی و بوروکراتیک اند و به طور مداوم با ریزش نیرو مواجه هستند. این تشکل ها یا به دنباله روی از مبارزات طبقه ی کارگر می پردازند یا به فرقه های کوچک از بالا "فرمانده " و جدا از طبقه ی کارگر و زحمتکشان تبدیل شده اند. این حزب ها و سازمان های به شدت بوروکراتیک، امکان فراهم کردن شرایط لازم دمکراتیک برای سازمان-یابی اصولی طیف گسترده ی سوسیالیست های مستقل و غیرتشکیلاتی را ندارند . از آن مهم تر، برخی از این گروه ها به بهانه ی دفاع از سوسیالیسم، به دمکراسی اهمیت لازم را نمی دهند و هر حرکت مستقل طبقه ی کارگر و دمکراسی مستقیم زحمتکشان که خارج از مجراهای تحت کنترل شان باشد را یا با برچسب "لیبرالی" محکوم می کنند یا به وارونه، تمام مفاهیم رنگ باخته ی سوسیال دمکراتیک مبنی بر "تقدم" دمکراسی بر سوسیالیسم را به کار می بندند تا مانع استقرار دمکراسی مستقیم و نطفه بندی سوسیالیسم انقلابی در جنبش کارگری و سایر جنبش های اجتماعی گردند. بی شک از منظر مارکسیسم، بین مبارزه برای سوسیالیسم و نبرد برای دمکراسی هیچ تفاوتی نیست. به بیان فردریک انگلس: "دمکراسی امروزه کمونیسم است"؛ و به قول مانیفست کمونیست: "نخستین گام در انقلاب طبقه ی کارگر همانا ارتقای پرولتاریا به موقعیت طبقه ی حاکم و کسب پیروزی در نبرد برای دمکراسی است".
به هر روی، باید به دو مشکل اساسی برای هم گرایی و سامان یابی سیاسی کمونیست های انقلابی اشاره کرد:
از یک سو، عناصر مبارز و گرایش های رادیکال، در بیشتر این سازمان های سنتی وجود دارند که به ضرورت گسست از ساختار تشکیلاتی خود و پیوست و همگرایی با سایر سوسیالیست های انقلابی رسیده اند. اما برای این افراد و گرایش های معترضِ درون سازمانی، تاکنون گزینه ی مشخص، معتبر و کارآمدی که بیرون از مناسبات بوروکراتیک تشکیلاتی شان فعالیت کند، شکل نگرفته است. این افراد و گرایش های رادیکال به ناچار در چارچوب این تشکل های سنتی به خرده کاری یا کنش های بی حاصل ادامه می دهند. از سوی دیگر، باید گفت که کمونیست های مستقل و غیرتشکیلاتی نیز به خودی خود دارای هیچ گونه برتری سیاسی، فضیلت تاریخی و یا امتیاز ویژه ای نیستند. بی تردید لایه ی وسیعی از این طیف به مانع بازدارنده ای تبدیل شده که یا به انتظار "مهدی ناجی" نشسته یا مبارزه برای سامان یابی سیاسی طبقه ی کارگر را جدی نمی-گیرد و به آینده ای نامعلوم موکول می کند.
به هر حال، و فراروی این دو مشکل، برای سازمان یابی نوین جنبش کمونیست کارگری می بایست در نقد نظری و سیاسی و گسست تشکیلاتی از این گونه تشکل های سنتی، که مانع بزرگی برای هم گرایی و سازمان-یابی طیف کمونیست های انقلابی هستند، تلاش ورزید. بنابراین، منظور ما آن لایه از طیف کمونیست های مستقل و غیرتشکیلاتی است که در وهله ی نخست به استراتژی سازمان یابی سیاسی کمونیسم انقلابی پی برده و به دخالت گری برای مشارکت در مسیر ایجاد حزب انقلابی متشکل از کارگران سوسیالیست باور داشته باشد. از این روی، در شرایط کنونی، برای آغاز بحث و مشارکت جهت گام برداشتن در مسیری که به سامان یابی سیاسی طیف پراکنده ی کمونیست های انقلابی منجر شود، نیاز به ارایه و پذیرش اولیه ی چند پارامتر مشترک داریم. طبیعی است که تازه این آغاز کار هست و این پارامتر ها برای کار سترگی که در پیش رو داریم کافی نیستند. اما به هرحال، می توانند پیش شرط لازم برای این کار را فراهم کنند:
.١کمک جهت سامان یابی سیاسی پیشگام طبقه ی کارگر برای ایجاد پیش زمینه های لازم تشکیل حزب کمونیست انقلابی.
.٢باور به سامان دهی تشکل سیاسی و انقلابی طبقه ی کارگر و دمکراسی درون حزبی (حق ایجاد گرایش Tendency، حق ایجاد جناح Faction و حق ایجاد جناح علنی Open Faction)
.٣گسست از تفسیرهای فرصت طلبانه، اصلاح گرایانه، لیبرالی و بوروکراتیک از سوسیالیسم (سوسیال دمکراتیک و تفسیرهای سوسیالیسم از بالای نوع روسی و چینی) .۴نقد هرگونه برداشت های نخبه گرایانه، اراده گرایانه، فرقه گرایانه و جانشین گرایانه از کمونیسم. .۵باور به یگانه بودن دمکراسی و سوسیالیسم و مبارزه در جهت سرنگونی نظام سرمایه داری .٦باور به انقلاب سوسیالیستی به رهبری طبقه ی کارگر و استقرار جمهوری شورایی .٧مبارزه در جهت لغو کارمزدی و لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و توزیع .٨مبارزه جهت لغو هرگونه نابرابری های اجتماعی (رفع ستم ملی، جنسیتی، سنی، قومی، نژادی، مذهبی و عقیدتی) .٩باور به انترناسیونالیسم کمونیستی و دخالت در مبارزات بین المللی طبقه ی کارگر علیه نظام سرمایه داری
ما امضاکنندگان این سند، نه خود را نماینده ی طیف کمونیسم انقلابی می دانیم و نه خواهان جایگزین کردن خود به جای آن هستیم. ولی آموخته ایم که تشکل کمونیستی و انقلابی طبقه ی کارگر بدون دخالت و حضور فعال لایه ی پیشگام و آگاه کارگری ماهیت درست سیاسی نمی یابد و به معنای واقعی، دخالت موثر سوسیالیستی نمی کند. چرا که تجربه نشان داده است، بدون وجود این یا آن حزب، پیشگام کارگری فعالیت خود را داشته و پی گیرانه در صحنه ی مبارزات سیاسی –طبقاتی، رهبری مبارزات توده ی طبقه ی کارگر را به عهده گرفته است. ما آموخته ایم که برنامه ی انقلابی هر تشکل سوسیالیستی، برآیندی است از جمع-بندی و مبارزه ی متشکل پیشگام کارگری در امور روزمره و پهنه ی تاریخی استراتژی مبارزه ی طبقاتی؛ به زبان ساده، بدون عضویت و رهبری کارگران سوسیالیست، برنامه و ساختار هر تشکل کمونیستی ناقص و ذهنی از کار درخواهد آمد.
اما واقعیت این است که پیشگامان جنبش کارگری نیز پراکنده هستند. به همین دلیل، باید برای سامان یابی و هماهنگی کارگران آگاه و سوسیالیست کوشید. بدون حضور فعال لایه ی پیشگام طبقه ی کارگر "حزب کمونیست" تشکلی ساختگی است و به جز تماشاگری و دنباله روی، تاثیری در مبارزات کل طبقه ی کارگر و مردم زحمتکش و ستمدیده علیه "سرمایه" نخواهد داشت.
بدین سان، عاجل ترین وظیفه و استراتژی بنیادین تمام سوسیالیست های انقلابی یاری رساندن و دخالت-گری در مسیری است که به سامان یابی کارگران پیشرو و مبارز، و تدوین برنامه ای انقلابی- سوسیالیستی منجر شود. گرچه این کاری است بس دشوار ولی راه دیگری وجود ندارد! برای رسیدن به چنین هدفی، کمونیست های مستقل و غیرتشکیلاتی می بایست پیش از هر اقدامی، به سامان دهی خود بپردازند. هدف از انتشار پارامترهای کلی که به آن ها اشاره شد، پیش از هر چیز، غلبه بر پراکندگی این طیف است. ما خود بیان می داریم که پارامترهای برشمرده در این سند برای دستیابی به برنامه ی عمل انقلابی و سامان یابی طیف کمونیست های مستقل و پراکنده کافی نیستند. اما برای شناسایی و یافتن کمونیست های هم فکر، آغاز بحث، تدوین برنامه ی عمل، مداخله ی عملی، نظری و گسترش فرهنگ سوسیالیسم از پایین و گام نهادن در مسیر انقلابی جنبش سوسیالیسم کارگری از جمله شروط لازم و ضروری اند. بدیهی است که تبیین، تدقیق و تدوین مسایل اساسی تشکیلاتی، نظری و برنامه ای در یک فرایند همگرایی و سامان یابی مشترک براساس پولاریسم کمونیستی امکان پذیر خواهد بود. انتشار نشریه ی الکترونیکی و برگذاری سمینارهای محلی و سراسری پیش زمینه ی لازم بحث و تبادل نظر برای تحقق این پروژه را فراهم خواهند ساخت.

آبان ١٣٨٧ - نوامبر ٢٠٠٨

***

رفقایی که با اهداف و اصول سند فوق موافق هستند یا پرسش هایی دارند می توانند با آدرس الکترونیکی زیر تماس بگیرند: آدرس الکترونیکی:

farakhancomonisti@yahoo.com