حاکمان سرمایه، کارگران را دشمنان واقعی خود می دانند، زیرا ما کارگران اگر متحد شویم و مطالبات طبقاتی را با اراده ای واحد و متحد از نظام سرمایه داری طلب نماییم، ضربه ی مهلکی به سود افزایی های کارفرمایان وارد می نماییم و از آنجا که سرمایه داران در کسب سود، در چارچوب کار اضافی در برابر کار لازم حریص اند، از مطالبات طبقاتی و ریشه ای کارگران وحشت دارند. آنها می دانند که تشکل مستقل کارگری و گسترش آن در امتداد وحدت طبقاتی، به منافع باد آورده شان آسیب جدی وارد می سازد. به ویژه، در برابر نیروی عظیمی که با خانواده های خود اکثریت جمعیت کشور ایران را تشکیل می دهد. پس طبق منطق سرمایه، باید به نهادها، تشکل ها و اتحادیه های مستقل کارگری بتازند و تا می توانند فعالان آن را دستگیر، زندانی و طبق پیش نویس پیشنهادی جدید قانون کار که در ماده ١٧، خود را نمایان می سازد؛ هر محکومیت سه ماهه موجب اخراج کارگر را فراهم می سازد و آن را به اصطلاح قانونی می نماید. از این نظر است که کارگران ساختمانی، افشین ندیمی و مهرداد صبوری بدون حضور وکلای مدافعشان در بیدادگاه شعبه اول شهر سنندج و نیز در فقدان بررسی و بازپرسی های لازم فقط به دلیل عضویت در یک نهاد مستقل کارگری به نام "کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" به حبس طولانی مدت گرفتار می آیند. حاکمان سرمایه در مجموعه ی قدرت سیاسی، چه وحشتی از نهاد های مستقل کارگری در دل ذخیره کرده اند. افشین ندیمی به دلیل عضویت در کمیته هماهنگی به ۵ سال حبس تعزیری و یک سال به دلیل تبلیغ علیه نظام و مهرداد صبوری ۴ ماه به خاطر عضویت در کمیته هماهنگی و ۴ ماه دیگر نیز به موجب تبلیغ بر ضد نظام حاکم به حبس تعزیری، محکوم می شوند.
همه ی فعالان کارگری فقط به موجب عضویت در نهادهای مستقل کارگری، به زندان محکوم شده اند و آزارها و شکنجه های ناشی از آن را متحمل می گردند. رضا شهابی نیز به خاطر عضویت در سندیکای کارگران اتوبوسرانی شرکت واحد، چهار سال است که در زندان نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران بسر می برد و با بیماری های متعددی دست و پنجه نرم می کند و اگر مداوا نشود و به مرخصی استعلاجی ضروری نرود، خطر فلج شدن، زندگی وی را تهدید می کند. سایر فعالان کارگری که در زندان های جمهوری سرمایه اسلامی ایران، شجاعانه به افشاگری و مقاومت می پردازند و پرده از دسیسه های آنها برمی دارند، که آخرینشان "گزارشی از زندان رجائی شهر ـ بند سیاسی ۴ ـ سالن ١٢" به تاریخ ٣ دی ١٣٩٢ ارائه داده اند، حاوی نکات مهمی است و نشان می دهد چگونه زندانی های به اصطلاح اصلاح طلب که به طبقه ی بورژوازی تعلق دارند، از طرف وزارت اطلاعات جهت شکنجه های روحی و نیز جاسوسی به بخش کارگری گسیل می شوند تا از روحیه انقلابی و نیروی افشاگرانه ی آنان به اصطلاح بکاهند! وفا قادری نیز به علت عضویت در کمیته ی هماهنگی به ۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. پدرام نصرالهی عضو کمیته هماهنگی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، بهنام ابراهیم زاده، صالح کهندل، ناصح یوسفی، محمد امیر فیضی، خالد حردانی، میثاق یزدان نژاد و... هر کدام به دلایل مشابه به زندان های طولانی مدت گرفتارند و در فضای شکنجه های روحی و جسمی همچنان مقاومت می نمایند و به افشاگری دست می یازند.
در چنین شرایطی است که همه ی نهادهای کارگری و نیروهای مترقی اجتماعی، وظیفه ی خطیری را به دوش می کشند تا با حساس کردن اذهان نیروهای کارگری در کشورهای متفاوت، فشارها را به حاکمان نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران بیفزایند و آزادی بدون قید و شرط تمامی فعالان کارگری را موجب شوند. عضویت در هر نهاد یا تشکل مستقل کارگری، حق مسلم هر کارگر یا فعال کارگری است و نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران، باید به اینگونه حداقل ها تن دهد و دستگیری و زندانی نمودن کارگران و نیز همه ی انسان هایی که برای عدالت و برابر طلبی می رزمند، در هر شرایطی محکوم است.
همبستگی با جنبش طبقاتی کارگری ـ پاریسs.mouvement@gmail.com
٩ دی ١٣٩٢ ـ ٣٠ دسامبر ٢٠١٣