افق روشن
www.ofros.com

بیانیه اعلام مواضع هسته کمونیسم انقلابی

هسته کمونیسم انقلابی(هکا)                                                                      سه شنبه ١۴مهر ۱٣٨٨

بدون شک مهمترین جنبه از رویدادهای پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، ظهور جنبش انقلابی و بدیل برانداز در صحنه مبارزات سیاسی ایران بود. با اعلام نتیجه انتخابات، جنبش اصلاحات خود را در بن بست راه و روش های اصلاح طلبی یافت و بخشی از آن با نفی روش های اصلاح طلبانه و در چارچوب قانون، به روش انقلابی برای تغییر اوضاع سیاسی روی آورد و در کنار دیگر اقشار انقلابی، با مبارزات خیابانی علیه نیروهای سرکوب رژیم، طی همان دو روز اول برتری روش انقلابی را در مقایسه با روش های اصلاح طلبانه به نمایش گذاشت. براستی دستاوردهای جنبش در مدت چند روز مبارزه انقلابی چنان بود، که انحصار اصلاح طلبی بعنوان تنها بدیل ممکن برای تغییر شرایط حاکم بر جامعه در سطح آگاهی توده ای از میان رفته است.
جنبش انقلابی اما با همان سرعتی که پدیدار گشت، با مسایل متعددی نیزمواجه شد. سرکوب دستگاه دولتی در کنار تلاش های بی وقفه رهبران اصلاح طلب برای کنترل آن، البته سهم مهمی در جلوگیری از گسترش و رادیکالیزه شدن آن ایفا نمودند، لیکن این عدم وجود رهبری انقلابی بود که حرکت این جنبش را از درون عقیم کرد، و دراین فراشد تمام ضعف های یک حرکت خود بخودی را به نمایش گذاشت. دیدیم که درغیاب رهبری انقلابی، توده انقلابی علیرغم برخورداری از آگاهی سیاسی و رزمندگی کافی، نتوانست بین مطالبات خود و چشم انداز سیاسی لازم جهت تحقق این مطالبات، پیوند بوجود آورد تا تداوم مبارزات خود را تضمین کند. وقایع بوضوح نشان داد بدون چشم انداز انقلابی، برنامه عمل متکی بر آن و تشکیلات متناسب، یعنی بدون رهبری انقلابی، سرنوشتی بجز این نیز درانتظار نبود. تلاشهای پراکنده عناصر پیشگام انقلابی نیز در رفع فقدان رهبری موثر واقع نشد، چراکه چنانچه به مراتب تجربه کرده ایم چشم انداز، برنامه سیاسی و تشکیلات را نمیتوان در طی دوران اعتلای انقلابی بوجود آورد، بلکه باید از قبل ضرورت آن درک شود و حداقل هایی از آن تدارک دیده شده باشد. امروز، تشخیص این ضرورت و حرکت در جهت تدارک برنامه و تشکیلات انقلابی، از اولین مشخصه های کمونیزم انقلابی است. هدف این نوشته نیز اعلام موجودیت یک هسته کمونیزم انقلابی و توضیح روش و شیوه های پیشنهادی مد نظر آن، جهت فراهم آوردن زمینه های این تدارک است. تدارکی که در واقع باید بعنوان تلاش های ابتدایی جهت بنیانگذاری حزب پیشگام انقلابی طبقه کارگر ارزیابی شود.
تشخیص این ضرورت البته از کشفیات ما نیست، پیش از ما نیز با تشخیص این ضرورت، تلاش های زیادی جهت ایجاد این رهبری صورت گرفته است. تلاش هایی که موفقیت آمیز نبوده اند، چراکه به عمق و ابعاد مسایلی که مانع شکل گیری رهبری بوده است، توجه نکرده اند. مسایلی که مظاهر آن در شکست انقلاب ۵٧، فروپاشی بلوک شوروی و تحولات سرمایه دارانه در چین نمایان گشت و در پرتو تجارب انقلاب ۵٧ آنچنان زیر ساخت برنامه های بر آمده از مدل های سوسیالیزم چین و شوروی را بی اعتبار کرد که برون رفت از تشتت نظری، برنامه ای و تشکیلاتی که بهمراه آورده است، بدون برخورد جدی و ریشه ای به این مسایل، ممکن نیست. واقعیت اینستکه تلاش هایی که تا کنون برای رفع مساله فقدان رهبری صورت گرفته اند بواسطه برخورد سطحی به این مسایل، نه تنها نتوانسته اند با رفع تشتت و پراکندگی حاکم بر جنبش کمونیسم انقلابی، توان ها و پتانسیل های موجود آن را سازماندهی کنند. بلکه در بسیاری موارد با بازسازی تشکل ها و برنامه هایی که به وضوح قادر به حل این مسایل نیستند، این تشتت را نهادینه نیز نموده و خود معضلی دیگر بر معضل های مانع شکل گیری رهبری افزوده اند. بنا براین، ما با تمام تفکرات و جریاناتی که به نقد مدعی داشتن پاسخ های لازم جهت رفع معضلات جنبش کمونیستی هستند و پذیرش برنامه و پیوستن به تشکیلات خود را راه برون رفت از تشتت کنونی جنبش کمونیستی ارزیابی می کنند، مرز بندی کرده، و این روش را مردود می دانیم. بنظر ما برنامه و تشکیلاتی که متناسب با وضعیت سیاسی کنونی قادر به انجام حداقلی از وظایف جهت برون رفت از تشتت کنونی باشد، وجود ندارد و دست یابی به این برنامه و تشکل فقط از درون جنبش کمونیستی و بر اساس تلاش ها و مبارزات مشترک اجزاء آن امکان پذیر است. بدین دلیل باید نه از توان های نا کافی خود، بلکه از توان های موجود جنبش کمونیستی آغاز کنیم و با توجه به کمبود ها و با اتخاذ روش های متناسب، توان و ظرفیت های آن را، از طریق پروژه ای هدفمند، جهت بوجود آوردن رهبری انقلابی سازماندهی کنیم. این امر در درجه نخست مستلزم شناخت از توان و ظرفیت موجود جنبش کمونیستی و در درجه دوم روشن کردن جزئیات پروژه سازماندهی و روش کار آن است.
برای شناخت ظرفیت های موجود در جنبش کمونیستی جهت برون رفت از تشتت حاکم بر آن، باید بار دیگر به عوامل تشتت یعنی تجارب انقلاب ۵٧ و شکست مدل های سوسیالیزم چین و شوروی باز گردیم. چرا که این رویدادها صرفا نفی توهمات گذشته نبودند، بلکه با نقد آن توهمات، نکاتی ابتدایی از اصول مبارزه برای سوسیالیزم را نیز به دست دادند. اصولی که طیفی از عناصر کمونیست را به بازگشت به مبانی وسنن اولیه جنبش کمونیستی و احیای این اصول از زیر آوارهای ایدئولوژیک دولت های بر آمده از چین و شوروی هدایت نمود، و اکنون تبدیل به راهنمای این طیف جهت پیش برد مبارزه برای سوسیالیزم شده است. برای مثال انقلاب ۵٧ با نمایش قدرت طبقه کارگر، در تقابل با فلاکت تمام اقشار بورژوایی در حل مسایل اجتماعی، فعلیت انقلاب سوسیالیستی و ورشکستگی انواع استراتژی های انقلابات مرحله ای و سازش طبقاتی در تصرف قدرت دولتی را نشان داد. تجربه چین و شوروی به نهادینه ترین و بازدارنده ترین مفاهیم انحرافی از مفهوم سوسیالیزم پایان بخشید و نقش کلیدی و مرکزی دمکراسی، یعنی دولت کارگری متکی بر شوراهای کارگری، در مبارزه برای سوسیالیزم را برجسته کرد. پذیرش این نکات توسط بسیاری از عناصر و نیروهای کمونیست، منجمله عناصر و گرایشاتی در برخی ازسازمانهای کمونیست موجود، ممیزه های طیف مشخصی درون جنبش کمونیستی است. طیف کمونیزم انقلابی، که به واسطه همین چند ممیزه بعنوان دستاورد های اولیه، آن را از پتانسیل های لازم جهت رفع تشتت حاکم و ایجاد رهبری انقلابی، برخوردار نموده است.
البته این بدان معنی نیست که در بین تمام عناصر این طیف در رابطه با تمام جوانب این ممیزه ها توافق وجود دارد، ویا اینکه این ممیزه ها برای اتحاد این طیف جهت مبارزه مشترک برای سوسیالیزم کافیست. بلکه هم نظری کلی در رابطه با این ممیزه ها صرفا نقطه شروعی است برای آغاز تبادل نظر، مباحثات تئوریک، سازمان دادن اتحاد های عملی در جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی، با روشی مبتنی بر دمکراسی کارگری و بر اساس به رسمیت شناختن حق گرایش، در جهت تبدیل این طیف به گرایش سیاسی با استراتژی، برنامه و تشکیلاتی دقیقتر از آنچه آغاز گاه آن است. تعیین و تبیین جزئیات نقشه این راه، بجز اهداف کلی و جهت و روش آن، از قبل ممکن نیست و دست یافتن به جزئیات نقشه راه نیز خود در طی پیش برد مبارزه بدست خواهد آمد. موفقیت این راه را نیز نمی توان از پیش تضمین کرد، لیکن حتی در صورت عدم موفقیت کمترین دستاورد آن روشن کردن نکات توافق و اختلاف خواهد بود و این خود قدمی در جهت رفع تشتت است. مضافا بر این که دستیابی به برنامه انقلابی در شرایط کنونی جنبش کمونیستی، طریقی بجز از اینگونه همکاری توسط عناصراین طیف، ندارد. لذا، حتی در صورت شکست این تلاش، نقاط ضعف و قوت آن راه گشای تلاش های بعد جهت غلبه بر تشتت حاکم خواهد بود.
به مسایلی که پیش روی تدوین برنامه انقلابی است، توجه کنید. بسیاری از موارد توافق یا اختلاف در رابطه با نکات نظری و تئوریک مانند، مفهوم سوسیالیزم و دمکراسی، بررسی ماهیت نظام اقتصاد سرمایه داری جهانی و ایران، ماهیت دولت جمهوری اسلامی، ارزیابی از صف بندی های طبقات و اقشار مختلف اجتماعی در مبارزه طبقاتی، شناخت مسایل و معضلات اجتماعی، چگونگی دخالت در جنبش کارگری و ... فقط از مباحثات درون این طیف طرح و مشخص خواهند شد و در فراشد مبارزات مشترک حول این مباحث و با نشان دادن صحت خود در این مبارزات، مادیت خواهند یافت. چراکه صحیح ترین نظرها و تئوری ها بدون اینکه از بوته آزمایش مبارزات ایدئولوژیک این طیف بگذرند و در بوته آزمایش مبارزات مشترک این طیف محک بخورند، کنکرت نخواهند شد و در خود باقی خواهند ماند. از طرف دیگر، بجز نکات نظری و تئوریک برنامه، بسیاری از نکات دیگر برنامه انقلابی صرفا در پراتیک انقلابی به دست می آیند. تحقق این پراتیک نیز خود مستلزم دخالت سازمان یافته نیروی قابل ملاحظه ای در صحنه مبارزات اجتماعی است که در شرایط کنونی فقط با همکاری مشترک اجزاء این طیف می توان به آن امیدوار بود.
لذا پیشنهاد مشخص ما برای پیش برد چنین امری تشکیل هسته های مخفی سوسیالیستی، کمونیستی است. این هسته ها بر اساس بحث های اولیه حول ممیزه های این طیف و با روشن کردن توافقات و اختلافات در حواشی این ممیزه ها، شکل خواهند گرفت. با اعلام موجودیت هسته ها مساله ارتباط با دیگر هسته ها مطرح میشود. بنظر ما درمقطع کنونی این ارتباط از دو جهت ضروری است. اول پیش برد مباحثات نظری، تئوریک و برنامه ای، دوم پیش برد مسایل تشکیلاتی و سازماندهی فعالیت های مبارزاتی مورد توافق از طریق اتحاد در عمل. در مورد اول انتشار نشریه علنی اینترنتی میتواند پاسخگوی این نیاز باشد، البته توافق بر سر اعضای هیئت تحریریه و ضوابط و قواعد حاکم بر این نشریه منوط به شکل گیری، اعلام موجودیت و پیوند حداقل تعدادی از هسته هاست که بتواند تداوم این پروژه را ممکن کند. در مورد دوم، نخست با توجه به درجه نزدیکی سیاسی هسته ها و زمینه های همکاری عملی که در گامهای اولیه چیزی جز اتحاد های عملی نیست وسپس با در نظر گرفتن مسایل امنیتی باید پاسخ های سازمانی و تشکیلاتی یافت. لیکن جزئیات چگونگی روابط، فقط از طریق توافقات فی ما بین همان حداقل تعداد هسته های اولیه مشخص خواهد شد. مضافا به اینکه این مباحث همانند مباحث تئوریک، نظری همواره باز خواهند ماند تا با نظرات جدید تدقیق یا تصحیح شوند. نکات فوق معرف نظرات اولیه ما در رابطه با ضرورت شکل گیری پروژه ای است که هدف آن تلاش برای فائق آمدن بر تشتت کنونی در جنبش کمونیستی است. ما در اینجا شناخت خود را از نیروهایی که قادرند با شرکت در پروژه فوق سهم ادا کنند و روش کار جهت رسیدن به اهداف این پروژه را مشخص کرده ایم و بر این اساس، با اعلام موجودیت هسته کمونیزم انقلابی فعالیت خود را آغاز میکنیم. بدیهی است که بحث حول تمامی نظرات فوق باز است و ما از هرگونه انتقاد یا پیشنهاد سازنده استقبال خواهیم کرد.

هسته کمونیسم انقلابی(هکا) - مهر ٨٨