معرفی فیلمی درباره جانباختن شاهرخ زمانی در زندان حکومت اسلامی ایران
شاهرخ زمانی، فعال کارگری روز یکشنبه ۲۲ شهریورماه ۱۳۹۴، در زندان رجائی شهر کرج درگذشت. مسئولین زندان دلیل مرگ وی را سکته مغزی اعلام کردند. در حالی که در مورد بیماری و دلیل مرگ شاهرخ، هیچگونه تحقیق پزشکی مستقل صورت نگرفته است. همچنین گفته شده شاهرخ هیچ ناراحتی نداشته و حتی ساعاتی قبل از اعلام مرگ وی، همبندیهای وی را سالم دیده بودند.
پس از مرگ شاهرخ، اعتراضات محدودی در داخل کشور و اعتراضات گستردهای در خارج کشور به راه افتاد. فیلم «ستارهای بود در دل شب مقاومت میکرد!» را نیز در راستای محکوم کردن این جنایت حکومت اسلامی ایران و پیگیری دلیل مرگ شاهرخ و دیگر زندانیان سیاسی و لغو هرگونه شکنجه روحی و جسمی زندانیان و آزادی همه زندانیان سیاسی و اجتماعی و لغو اعدام در ایران، تهیه و منتشر شده است.
این فیلم، با زیرنویس انگلیسی میتواند در رسانههای خارجی، تشکلهای کارگری، سازمانها و احزاب سیاسی و نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر نمایش داده شود تا هرچه بیشتر جنایات بیشمار حکومت اسلامی ایران علیه بشریت، افشا گردد.
شاهرخ در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت شده بود. دادگاه انقلاب اسلامی تبریز، شاهرخ زمانی را به اتهامات بیاساس و واهی «تبلیغ علیه نظام» و «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» به یازده سال زندان محکوم کرد و در ۲۳ دی ماه، این حکم پس از تایید در داگاه تجدید نظر به اجرا گذاشته شد و ماموران اورا به زندان مرکزی تبریز منتقل کردند.
شاهرخ زمانی، عضو هیئت باز گشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان تهران و حومه و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری بود.
شاهرخ را پس از چندین بار تعویض زندان، از جمله نگهداری در بند معتادان در زندان تبریز و یا انتقال به زندان قزلحصار و یزد، در فروردین ماه سال ۱۳۹۲ به زندان رجایی شهر کرج منتقل کردند.
او در اعتراض به شرایط بد زندان و از جمله انتقال و تبعید او به زندانهای مختلف بارها دست به اعتصاب زده بود.
موارد دیگری همچون هوای سلولهای زندان در رجایی شهر که دستگاه تهویه و گردش هوا در آنها نیست، پارازیت دستگاههایی که در سقف زندان تعبیه کردهاند و یا شرایط انتفال آنها به بهداری، به ندرت و با تاخیر صورت میگیرد، همه و همه بر وضعیت سلامتی زندانیان، تاثیر بسیار منفی میگذارد.
این اولین بار نیست که یک زندانی در زندانهای مخوف حکومت اسلامی ایران جان میسپارد. در گزارشات مختلف،دهها زندانی همچون ستار بهشتی به دلایل مختلف از جمله شکنجه جان خود را از دست دادهاند. مسئولین زندانها، مرگ بسیاری از زندانیان سیاسی را سکته قلبی و مغزی اعلام کرده است مانند زهرا کاظمی، اکبر محمدی، افشین اسانلو و... مرگ شاهرخ زمانی در ماههای اخیر هشداری است به ادامه مرگ در زندانهای حکومت اسلامی در میان طیفهای مختلف زندانیان سیاسی و اجتماعی.
همچنین با توجه به این که گفته شده است بر روی بدن شاهرخ علائم کبودی و غیره بوده فعالان کارگری و تشکلهای بینالمللی کارگری در کشورهای مختلف، خواهان تشکیل «کمیته حقیقت یاب» و کالبد شکافی و روشن شدن علت اصلی مرگ او هستند.
شاهرخ زمانی در طول نزدیک به پنج سال حبس، از امکان مرخصی برخوردار نشد. بنابراین، عامل مرگ شاهرخ و دیگر زندانیان سیاسی، حکومت اسلامی ایران و مسئولین دادگاهها و زندانبانان هستند.
رسانهها و همه فعالین و نیروهای مدافع جنبش کارگری، در همبستگی با جنبش کارگری و پیگیری تشکیل «کمیته حقیقت یاب» درباره مرگ شاهرخ زمامی و مرگهای موسوم به «مرگهای خاموش در زندانهای حکومت اسلامی ایران، میتوانند این فیلم را در هر جایی که امکانش بود انتشار و نمایشدهند به خصوص در تشکلهای کارگری کشورهای مختلف. خواهش ما این است که در صورت امکان نتایج آن را به ما اطلاع دهند. مدت زمان این فیلم، حدود ۲۰ دقیقه است و تهیه و تنظیمکننده آن نیز، حسین جهانی مستدساز مقیم استرالیا است.
لینک فیلم «ستارهای بود در دل شب مقاومت میکرد!»:
https://youtu.be/sFOtnbzcRO0
با احترام
بهرام رحمانی - بهروز خباز- حسین جهانی
گزارشگران - دسامبر ۲۰۱۵
******************
بیانیه "کارگران صنعتی جهان" در رابطه با مرگ شاهرخ زمانی و کوروش بخشنده.
کارگران سندیکای صنعتی دنیا (IWWW)
ابراز همدردی و همبستگی با خانواده و رفیقان و دوستان عزادار در مراسم بزرگداشت در گذشت شاهرخ زمانی می کنند.
متن کامل را به زبان فارسی
اینجا کلیک کنید.
مرگ شاهرخ زمانی در زندان رجائی شهر یکی از شوک آورترین و دردناک ترین مسائلی بود که بر جنبش کارگری ایران تحمیل شد. اما مسائلی که حول و حوش مرگ شاهرخ در میان برخی محافل و افراد پیش آمده است حاکی از حاشیه ای و بی ربط بودن آنان به جنبش کارگری ایران است. البته که جنبش کارگری ایران به مثابه یک جنبش عظیم اجتماعی، خود را درگیر این مسائل حاشیه ای نکرده است و فقط معدود محافل و افرادی مرگ شاهرخ را به خوان یغمائی برای کسب اعتبار و جبران بی ربطی شان به جنبش کارگری تبدیل نموده اند. من هیچ ادعا و سخنی در مورد اینکه در کجای زندگی و مبارزه شاهرخ بوده ام، ندارم. شاهرخ برای من به عنوان یک جوان و برای دیگر هم طبقه ای هایم در ایران یک روزنه بود، روزنه ای امید بخش برای خلاصی از ستم و استثمار، برای سرافرازی و بهروزی انسانها و دست یابی به دنیائی بهتر. کسانیکه امروز مرگ شاهرخ را به پرچمی برای تسویه حسابهای فرقه ای و لجن پراکنی به همدیگر تبدیل کرده اند، نمی دانند که دغدغه ی من جوان و میلیونها کارگر، مرزبندیهای ایدئولوژیک، تکفیر کردنها و رقابتهای درون فرقه ای نیست، نمی دانند که قطب نمای حرکت و مبارزه ما کارگران، منافع طبقاتی مان است و نه خطوط قرمزی که محافل و افرادی از سر بی ربطی شان به جنبش کارگری، دائما در حال ترسیم اینگونه خطوط و خط کشی ها با فرقه های بغل دستی شان هستند. برای اینان ابراز وجود و بزرگ بودن نه از مبارزه در صحنه عمل اجتماعی بر علیه نظم ستمگرانه سرمایه داری، بلکه از سر تحقیر و کوچک کردن فرقه های بغل دستی شان معنی و مفهوم دارد. به همین دلایل هم است که من و همکارانم اعلام میداریم: مسائل و دغدغه هایی که پیرامون مرگ شاهرخ عزیزمان در میان معدود افراد و محافل درگرفته است، نه تنها دغدغه و مسائل ما کارگران نیست بلکه روندی مخرب بر علیه مبارزات کارگران ایران برای خلاصی از وضعیت مصیبت بار کنونی است. لذا اینجانب و همکارانم با محکوم کردن محافل و افرادی که از سر بی عملی شان در پی شهید سازی و اسطوره سازی از شاهرخ جهت کسب اعتباری برای خود هستند اعلام میداریم هیچیک از این بحثها نه ربطی به اهداف و آمال و آرزوهای شاهرخ دارد و نه ربطی به مبارزه هر دم گسترده تر ما کارگران ایران برای خلاصی از وضعیت مشقت بار کنونی.
زنده باد همبستگی سراسری کارگران ایران - نابود باد ستم و استثمار
واله زمانی - آبانماه ۱۳۹۴
******************
مراسم بزرگداشت شاهرخ زمانی
و همبستگی با جنبش کارگری ایران در تورتنو
بدنبال قتل شاهرخ زمانی، از فعالین سرشناس و جسور جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران، توسط رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در زندان گوهردشت، اکسیونهای اعتراضی وسیعی در اروپا و امریکای شمالی برگزار شد. در تورنتو، علاوه بر تظاهرات ۱۸ سپتامبر مراسمی در تاریخ ۲۴ اکتبر تحت عنوان "بزرگداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری ایران" در سالن کتابخانه مرکزی نورت یورک برگزار گردید. این مراسم که به زبانهای فارسی و انگلیسی برگزار شد شامل سخنرانی، پیامهای همبستگی، نمایش ویدئو، اجرای موسیقی زنده و دکلمه بود و مورد استقبال حدود ۱۵۰ نفر از علاقمندان به جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران قرار گرفت.( برای دیدن عکسهای مراسم اینجا مراجعه نمایید).
پیامهای قرائت شده در مراسم شامل نامه های سرگشاده از محمود صالحی و کوروش بخشنده از فعالین
سرشناس و مبارز جنبش کارگری ایران که هم اکنون تحت پیگرد قانونی قرار دارند و به ترتیب ۹ سال و
دو سال حکم زندان دریافت کرده اند و نیز بیانیه پال مویست رئیس کشوری و چارلز فلوری دبیر و خزانه
دار کشوری بزرگترین اتحادیه کارگری کانادا (اتحادیه کارگران خدمات عمومی) و نیز پیامی جداگانه از
سوی صفیا گاهیر، دبیر کمیته همبستگی بین المللی اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا- انتاریو و جان
کلارک از ائتلاف علیه فقر در انتاریو بود. این بخش از مراسم که توسط فرید پرتوی اداره می شد همچنین
شامل ارائه شرح حال مختصری از زندگی و مبارزات رفیق جانباخته شاهرخ زمانی توسط سهند ریاحی
از دوستان و همرزمان قدیمی او، قرائت پیام محمود صالحی به زبان انگلیسی توسط بهزاد محمدی و نیز
سخنرانی گلوریا نفزیگر از طرف سازمان عفو بین الملل، هرمان روزنفلد از پروژه سوسیالیستی و مارکو
آنتونیو کاستیلو از شبکه همبستگی آمریکای لاتین و کارائیب بود.
در پیامهای قرائت شده و سخنرانیهای ارائه داده شده توسط جریانات کارگری و چپ بین المللی بر اهمیت
گسترش مبارزات ضدسرمایه داری و همبستگی بین المللی کارگری و دادخواهی طبقاتی از شاهرخ زمانی
تاکید همه جانبه ای صورت گرفت.
بخش دوم مراسم که توسط فرزانه و مینو اداره می شد از جمله شامل اجرای موسیقی آمریکای لاتین و
رپ مترقی از سوی هنرمند مردمی روبن اسکرا و سخنرانی از سوی جریانات کارگری و چپ و
کمونیستی ایران بود که به ترتیب حروف الفبا به قرار زیر انجام گردید: رحمان نجات از اتحاد بین المللی
درحمایت از کارگران در ایران، محسن رضوانی از اتحاد چپ ایرانیان در خارج کشور، حوری صحبا از
اتحاد سوسیالیستی کارگری، شاهین خلیلی از حزب کمونیست ایران، محمد کاظمی از حزب کمونیست
کارگری ایران، احمد بابایی از حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست و محمد اشرفی از کمیته حمایت
از شاهرخ زمانی.
این مراسم با امید به آزادی کلیه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و سرنگونی رژیم سرمایه داری
جمهوری اسلامی ایران و برقراری آزادی و سوسیالیسم به پایان رسید.
"کمیته بزرگداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری ایران"
در همبستگی با جنبش کارگری ایران و محکوم کردن مرگ شاهرخ زمانی
۲۸ اکتبر ۲۰۱۵
به نمایندگی از طرف ۶۳۳۰۰۰ عضو اتحادیه کارگران خدمات عمومی ( CUPE) ما همبستگی خود را با جنبش کارگری ایران بعد از مرگ غم انگیز شاهرخ زمانی در زندان اعلام می داریم.
شاهرخ زمانی، عضو هیئت موسس سندیکای کارگران نقاش تهران و کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، به اتهام "تبلیغ علیه نظام" و "برهم زدن امنیت ملی" بطور ناعادلانه به ۱۱ سال زندان محکوم شد. شاهرخ زمانی بعد از دستگیرشدن در سال ۲۰۱۱، از ملاقات و دسترسی به تلفن و درمان محروم شد و مورد خشونت فیزیکی و روانی قرار گرفت. شاهرخ زمانی به دلیل شجاعت اش به یکی از شناخته شده ترین و محترم ترین فعالین کارگری زندانی در ایران بدل شد.
ما عمیقا از از مرگ شاهرخ زمانی متاثریم و این دعوی که مرگ او ناشی از سکته مغزی نبوده بلکه به دلیل خشونت فیزیکی علیه او در زندان بوده است را جدی می دانیم . بنابراین ما از در خواست فزاینده برای یک تحقیق مستقل بین المللی در مورد مرگ آقای زمانی و وضعیت فعالین کارگری زندانی و زندانیان سیاسی حمایت می کنیم.
ما همچنین از این نگرانیم که محمود صالحی عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و از اعضای بنیان گذار سندیکای کارگران خباز ( سقز) به ۹ سال زندان محکوم شده است. محمود صالحی اگر چه اکنون با وثیقه آزاد است اما هر دو کلیه او به خاطر سالها زندانی بودن از کار افتاده اند؛ بنابراین جان او چنانچه دوباره زندانی شود در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت. اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا پیش از این آقای صالحی را برای سفر کارگری به کانادا دعوت کرده بود و امیدواریم که او روزی بتواند برای دیدار با ما به کانادا بیاید؛ ما تا آن هنگام، روند فرجام خواهی او را از نزدیک دنبال خواهیم کرد و خواهان آن هستیم که همه اتهامات و احکام صادره علیه او فسخ گردند.
شوربختانه لیست فعالین کارگری که توسط دولت ایران مورد اذیت و آزار قرار دارند، چنان بلند است که نمی توان نام همه را در اینجا بر شمرد. اما ضروری است اشاره کنیم که علی نجاتی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، از ۱۵ سپتامبر در حبس بسر می برد؛ رسول بداقی عضو کانون صنفی معلمان ایران که حکم شش سال زندان را اخیرا گذارنده است دو باره سه سال حکم زندان گرفته است. بهنام ابراهیم زاده علاوه بر حکم زندان قبلی به ٧ سال زندان محکوم شده است . به همین گونه محمود بهشتی لنگرودی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ( تهران) که در ۶ سپتامبر ۲۰۱۵ توسط نیروهای امنیتی در منزلش دستگیر شد، هنوزدر حبس است . اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران ( تهران) و نیز تعدادی از معلمان سرشناس از جمله علی اکبر باغانی، علیرضا هاشمی و عبدالرضا قنبری همچنان در زندان بسر می برند.
اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا در پیوند با جامعه بین المللی، مرگ شاهرخ زمانی را محکوم می کند و از جمهوری اسلامی ایران می خواهد که همه فعالین کارگری، معلمان و زندانیان سیاسی در ایران را فوری و بدون قید و شرط آزاد کند. ما همچنین از خواست جنبش کارگری ایران مبنی بر به رسمیت شناخته شدن حق کارگران برای تشکل یابی آزادانه و بدون بیم از سرکوب واذیت و آزار توسط دولت حمایت می کنیم. ما کماکان به فعالیت های خویش برای تقویت همبستگی کارگری با همکاران کارگرمان در ایران ادامه خواهیم داد.
در همبستگی،
پال مویست، رئیس کشوری
چارلز فلوری، دبیر و خزانه دار کشوری
ترجمه و تکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
لینک به اصل نامه در سایت انگلیسی اتحاد بین المللی موجود است
******************
دلنوشته زندانی سیاسی بهنام ابراهیم زاده برای شاهرخ زمانی چهره خوش نام جنبش کارگری
فراموش نمی کنیم که همواره میگفتی دشمن اصلی ما حاکمیتی است که بر هیچ یک از قوانین حقوق بشری پایبند نیست و تا ریشه کن کردن این غده سرطانی از سرزمینمان باید بر اصل اتحاد بکوبیم و از نشانه های اختلاف پرهیز کنیم . چهل روز از نبودنت شاهرخ جان سپری شد ، چهل روز پر التهاب همراه با حزن و اندوه ، چهل روز سپری شد از یک مارکسیست انقلابی از کسی که اعتقاد کامل به رهایی طبقه کارگر داشت، شاهرخ جان صدای آزادیخواهایت همچون غرش شیران خواب از چشم طبقه حاکمیت آنچنان ربود که چاره ای جز حذف نام شما آنهم در خواب نداشت ، مرگ در بیداری جرات نکرد به سراغت بیاید. شاهرخ جان جنبش کارگری و دوستان و رفقایت در کمیته پیگیری و سندیکای نقاشان و هزاران انسان آزادیخواه و رهایی طلب هنوز در از دست دادن تو بسر می برند، جنبش کارگری و مبارز طبقه کارگر هنوز در نیمه راه بود که تنهایشان گذاشتی، اما رفیق شاد باش همین حضور کوتاه مدت تو تاثیرات عمیقی بر همه ی همرزمان و دوستان و همبندیان و حتا دشمنانت گذاشت. در بند ٤ و سالن ١٢ رجایی شهر حتا معدود افرادی که تو را بر نمی تابیدند و بارها تو را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند در مراسمت شرکت کردند و یاد و نام تو را گرامی داشتند. میدانی شاهرخ جان مبارزه و صداقتت حتا آلن آیر امریکایی را واداشت تا در صفحه شخصی اش از تو بنویسد و نسبت به چگونگی مرگت اعتراض کند. رفیق قلمها یا در وصف شما خواهند نوشت و یا انسانهای بیشماری از تو خواهند گفت، تو برای من دوستان و همرزمانم الگوی پایمردی و خوش فکری و مقاومت و پایداری هستی، دلم نمی آید بگویم رفتی، همیشه هستی رفیق همیشه نامت جاودان و راهت ادامه خواهد داشت، رفیق ما همیشه میتوانیم افتخارکنیم که در زمان شما زندگی کرده ایم با تو و ایده ها و افکارت با مبارزاتت که همگام بوده ایم، شاهرخ جان هیچگاه و هیچ جا کم نگذاشتی، یکی از افتخاراتم همراهی با تو در کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری که حضور موثر و مفید تو بود، همین حضورت به کمیته پیگیری و سندیکای نقاشان جان تازه ای داد و چه آنزمان که در زندان سالن ١٢ عضو شورای بند بودی و نهایت سعی و تلاش خود را برای پیگیری حقوق همبندیان کردی و کم نگذاشتی … همه میدانند یک تنه در مقابل زورگویان ایستادی و هرگز مماشات نمی نکردی، یادم هرگز نمی رود چه ناحقی ها و چه نامروتی ها کردند و تو را به زندان قزل حصار تبیعد کردند و سی و اندی روز به اعتصاب غذا دست زدی و تا رسیدن به خواستهایت کوتاه نیامدی، از جسم و جانت مایه گذاشتی تا آخرش هم مسئولان مجبور شدند تو را بجای قبلی بر گردانند . حمایتهای آشکار و پنهانت از خانواده زندانیان و کارگران زندانی و اینکه در درون زندان هم حواست به آنها بود از یاد نمی رود، می بینی شاهرخ جان انسان بزرگی مثل تو حتا مرگش حاصل دردها و واکنش های مثبت زیادی شده، اینک ما به اشتراکاتمان بپردازیم و اختلافها یمان را فراموش کنیم، شاید جالب باشد که دوستان و دشمنانت بدانند که در مرگ شاهرخ زمانی با گرایشات کاملن مارکسیستی در بند ٢ دارالقران توسط دوستانت هم مراسم چهلمین روزت را برگزار کردند و یادت را گرامی داشتند. راستی شاهرخ جان نیستی که ببینی عده ای پس از مرگت در فضای مجازی رسانه ها بجان هم افتادند و میخواهند شاهرخ را با گرایشات مارکسیستی برای خودشان مصادره کنند، هیچکس اگر نداند من که با تو در کمیته پیگیری و در داخل زندان هم همفکر و همبندت بودم خوب میدانم که تو کیستی و چه کسی بودی، خواهم گفت تو بزرگی و مصادره نشدنی هستی و کسی نمیتواند تو را کوچک کند. شاهرخ عزیز ما همیشه رهنمودها و راهنمایی های تو را با جان و دل به خاطر می سپاریم و فراموش نمیکنیم که همواره میگفتی دشمن اصلی ما حاکمیتی است که بر هیچ یک از قوانین حقوق بشری پایبند نیست و تا ریشه کن کردن این غده سرطانی از سرزمینمان باید بر اصل اتحاد بکوبیم و از نشانه های اختلاف پرهیز کنیم ، حالا چه بر سر عده ای آمده که اینگونه …
بهنام ابراهیم زاده فعال حقوق کارگری و فعال حقوق کودکان
زندان رجایی شهر بند ٢ دارالقران
مهرماه ١٣٩٤
******************
یادمان چهلمین روز کشته شدن شاهرخ زمانی فعال جنبش کارگری
******************
یادنامۀ زنده یاد شاهرخ زمانی
پیشگفتار:
درقتل کارگر جانفشانِ کمونیست شاهرخ زمانی
رفیق ما شاهرخ،
چه نیک گفته اند:
خاکستر تو را
باد سحرگاهان
هر جا که بُرد
مردی ( همچون شاهرخ) ز خاک رویید
...
نامت هنوز وِردِ زبان هاست
به نام طبقه کارگر به پا خاسته در ایران!
به نام عشق و زندگی
ما اعلام می داریم:
وقتى فاجعه آغازمى شود، ابرها درآسمان مى لرزند. قتل آشکار رفیق کمونیست جنبش کارگری ما شاهرخ زمانی، امروز بیش از هر زمان تحقق دائمی یگانه شعار او: «چارۀ ما رنجبران وحدت و تشکیلات است» را دربرابر چشمان یکایک مان به نمایش می گذارد.
برما روشن است که دژخیمان مرگ آفرین ، رفیق کمونیست شاهرخ زمانی را هم مثل ده ها زندانی دیگر به بهانه های گوناگون کشته اند، او را نیز در درون زندان از پای در آورده اند . از سعیدی سیرجانی گرفته تا خیل عظیمی از جانبداران آزادی عقیده و بیان؛ زهرا بنی یعقوب، زیبا کاظمی، اکبر محمدی، ابراهیم لطف اللهی، امید رضا صیافی، محمد کامرانی، علیرضا داوودی، حسن ناهید، هدی صابر، محسن دکمه چی، ستار بهشتی ، افشین اسانلو و بسیارانی دیگر را. شاهرخ زمانی خود در یکی از پیام های بیشمارش قصد امنیت چی ها برای کشتنش را نوشته و از دوستانش در خواست کرده بود در صورت مرگش به اشتراک گذاشته شود. با توجه به آن نوشته ، جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند که برای قتل او نقشه کشیده بودند و به خودش هم اعلام کرده بودند. شاهرخ را به خاطر نفوذ کلام اش ، به خاطر قدرت بسیج و سازمانگری اش ، بخاطر قدرت پیوند عمیقی که او در زندان با نحله های فکری گوناگون بوجود آورده و گذران زندان را برای زندانبانان سخت ساخته بود ؛ از پای در آوردند.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران - خارج کشور
آبان ۱۳۹۴ - اکتبر ۲۰۱۵
******************
"تاریخ ثابت خواهد کرد شاهرخ را"
نامە سعید شیرزاد به مناسبت چهلمین روز درگذشت شاهرخ زمانی
«سعید شیرزاد» دوست و همبندی «شاهرخ زمانی»، در نامهای به مناسبت چهلمین روز درگذشت این فعال کارگری دربند از زندان نوشته: “بدون نام و نشانی میگذرم که تاریخ ثابت خواهد کرد شاهرخ را، که چه بود و چگونه کرد که حتی برای بعضیها از رفتنش خوشحالی بر جای ماند.”
این زندانی سیاسی محبوس در زندان «رجایی شهر» در قسمت دیگری از نامه خود رو به «مسیح علینژاد» مینویسد: “شاهرخ زمانی نه به شما احتیاجی داشت و نه به کراواتیان تسبیح به دست بیبیسی، آرزوی شاهرخ جهانی از انسان بود و راه شما سلفی گرفتن با مردگان (شاید از سر تفریح و یا برای خالی نبودن عریضهها).”
«سعید شیرزاد» در ۱۲ خردادماه ۱۳۹۳، در محل کار خود در پالایشگاه «تبریز» بازداشت و ابتدا به زندان «اوین» منتقل شد و پس از مدتی به دلیل اعتراض و پیگیری مشکلات صنفی زندانیان، با وجود عدم برگزاری دادگاه و بازداشت موقت به زندان «رجایی شهر کرج» تبعید شد.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
سعید شیرزاد
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ تهران
******************
برگزاری ''بی تنش'' مراسم چهلم زنده ياد شاهرخ زمانی در تبريز
گفت و گوی راديو ندا با خانواده زنده ياد شاهرخ زمانی پيرامون چگونگی برگزاری مراسم چهلم شاهرخ در تبريز. برای شنیدن مصاحبه
اینجا کلیک کنید. ۲ آبان ٩۴
******************
مراسم چهلم شاهرخ زمانی در تبریز برگزار شد
سایت آذربایجان: روز پنجشنبه علیرغم فشارها، تهدیدها و ارعاب های نهادهای سرکوبگر رژیم ایران، مراسمی بمناسبت چهلمین روز کشته شدن شاهرخ زمانی مبارز برجسته جنبش کارگری ایران، با حضور خانواده های زمانی، پناهی و نجاتی، رفقا و دوستداران شاهرخ در گورستان ”وادی رحمت” تبریز برگزار شد.
حاضرین مراسم که در پیرامون مزار غرقه در گل شاهرخ گرد آمده بودند، از یار وفادار خویش یاد و با آرمان های انسانی او تجدید پیمان کردند. این گردهمایی در شرایطی برگزار گشت که فشارهای ارگانهای امنیتی رژیم علیه شرکت کنندگان مراسم خاکسپاری شاهرخ، علیه آزادیخواهان و عدالت طلبان همچنان ادامه دارد.
علی فائض پور که در رابطه با تشییع جنازه شاهرخ زمانی دستگیر شده است، همچنان در بند است و از برخی فعالین کارگری نیز خواسته شده است خود را به ارگانهای امنیتی معرفی کنند و یا برای آغاز حبس خود به زندان مراجعه نمایند. علیرغم این خوف آفرینی های رژیم مبارزه خاموش و آشکار محتاجان و دلدادگان آزادی و عدالت همچنان ادامه دارد.
******************
گزارش مراسم گرامی داشت شاهرخ زمانی در استکهلم
و همبستگی با جنبش کارگری ایران
بعد از تظاهراتی که دو هفته پیش در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در استکهلم برگزار کردیم، عصر شنبه ۱۰ اکتبر ۲۰۱۵ نیز، مراسم گرامیداشت شاهرخ زمانی با حضور جمع کثیری شرکتکننده با خوشآمدگویی و اعلام برنامه توسط مجریان برنامه مهرنوش شفیعی و بهرام رحمانی به زبانهای سوئدی و فارسی؛ و با یک دقیقه سکوت در گرامیداشت شاهرخ زمانی و سرود بینالمللی کارگران (انترناسیونال) آغاز شد.
سپس ویدئو کلیپی از شاهرخ زمانی و در پی آن سخنان نماینده کمیته برگزارکننده، بهروز خباز و در ادامه نمایندگان نهادها و فعالین اتحادیههای کارگری سوئدی و ایرانی و احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست، پیامها و نظرات خودشان را که عمدتا در مسئول شناختن جمهوری اسلامی ایران در جانباختن شاهرخ زمانی و ضرورت حمایت از دیگر فعالین کارگری در بند و همبستگی طبقاتی کارگران بود را ایراد کردند.
دراین بخش برنامه، فرامرز قربانی از حزب کمونیست کارگری، آلکس فونتس نماینده حزب سوسیالستی(سوئدی)؛ سلیمان امینزاده حزب کمونیست ایران، یوران گوستاوسون فعال اتحادیهای کمونال و ال او استکهلم؛ سیاوش دانشور حزب حکمتیست؛ عباس گویلی نماینده شرکت اتوبوسرانی کئولیس؛ علی پیچگاه اتحاد بینالمللی کارگران ایران ومظفر فلاحی فعال کارگری، به زبانهای سوئدی و فارسی سخنرانی کردند.
همچنین پیام کمیته بینالمللی علیه اعدام و شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران ـ استکهلم، هم قرائت شد.
بخش دوم برنامه با پخش ویدئو فیلمی از شعرخوانی حسن حسام و ... ادامه یافت و در نهایت رویا صادقی ترانه سرودهایی در گرامیداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری اجراء کرد.
از همه سخنرانان و دوستانی که در تظاهرات مقابل سفارت جمهوری اسلامی و شب یادمان شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری در استکهلم شرکت کردند نهایت تشکر را داریم. در ضمن کمیته موقت برگزاری گرامیداشت شاهرخ زمانی به کار خود پایان داد.
کمیته برگزاری گرامیداشت شاهرخ زمانی
******************
آقای اشرفی، مسیری طولاتی تا ایجاد آلترناتیو اجتماعی سوسیالیسم وجود دارد
پس از ترور و قتل رفیق شاهرخ زمانی توسط حکومت کشتار و جنون، یک موج گسترده حمایت از شاهرخ زمانی در بین«سوسیالیست» ها و «فعالان کارگری» ایجاد گردید، انتظار این بود که دامنه این مبارزات و عکس العمل ها بر علیه عاملان جنایت در داخل و در بین محافل کارگری نیز گسترده باشد، اما آنان عکس العملی جدی نشان ندادند. اقدامات اعتراضی صرف، توسط فعالین و سوسیالیست ها کافی نیست بلکه وقتی مؤثر و اثر بخش است که منجر به تحلیل شرایط اجتماعی، پدیده ها و ضربات، ناکامی ها و بازنگری در ضعف ها و تنگناها و بحران های ایدئولوژیک تا فلسفه عمل شود. در مقاله ای که با عنوان « حماسه و تراژدی شاهرخ زمانی» نوشته بودیم، آمده بود «ضعف نظری و تئوریک؛ عدم شناخت واقعی و عینی جامعه، نقش طبقات، فقدان برنامه و نقشه راه، بی ارتباط بودن اهداف با استراتژی و راهبردها و همچنین فقدان ارتباط اهداف، سیاست ها با سازماندهی، تشکیلات، و سبک کارها همگی مجموعه آسیب هایی هستند که تشکل ها از آن رنج می برند» بازنگری ها می بایست منجر به تحول در فلسفه عمل فعالان و نتیجتاً تغییر شرایط و بسترمبارزات موجود شود. بستر اصلی وضعیت کنونی که، یکه تازی و قلع و قمع توسط رژیم، فقدان جنبش اجتماعی و سوسیالیستی قدرتمند در ایران، طی دهه ها است که تغییری نکرده است. جنبش های اعتراضی اقتصادی و معیشتی بسیار گسترده در هر ساعت و طی هر روز بکرات اتفاق می افتد، اما این جنبش ها با زنجیره پیوند اهداف و آلترناتیو سوسیالیستی و تشکیلات حزبی سیاسی - صنفی بهم متصل نشده بسان اتفاقات و پدیده های گسیخته ظهور و افول می کنند. بعبارت هگلی این حرکت های اعتراضی هنوز « برای خود یا طبقه» نشده اند. .با قتل شاهرخ جو و فضای شوری که از قتل شاهرخ در جهت حرکت به سمت همبستگی ایجاد شده بود و موج هم سرنوشتی و وحدت در بین فعالین کارگری بوجود آمد، مسلم بود که بجهت فقدان نگرش، اهداف، سبک کار، فلسفه عمل مشترک در بین فعالان با گذر زمان و فروکش کردن احساسات ناشی از تراژدی مرگ شاهرخ، دیوارهای بلند فرقه گرایی مجدداً سر بر می آورند.که متأسفانه نه تنها آنها را شاهدیم بلکه ارث؟ و سهم خواهی؟ از شاهرخ بشدت وسعت یافته است، یعنی شاهد رخداد وارونگی مقوله ها در جریان زندگی واقعی در بین فعالان و سوسیالیست ها هستیم، که مشتمل بر یک تفکر مذهبی و ولایی است.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
******************
کرکسان برمزار شاهرخ
جدال بین محمد اشرفی و گرایش مارکسیست های انقلابی
شاهرخ زمانی ، کارگرکمونیست وفعال کارگری به دست جانیان رژیم اسلامی سرمایه ، درزندان به قتل رسید . شاهرخ ازاحترام خاصی درنزد مدافعان جنبش کارگری ، کمونیستها وحتی هرانسان آزادیخواه غیرکمونیست نیزبرخورداربود . اوقاطعانه به دفاع ازنظریات خود پرداخت وبامقاومت قهرمانانه اش درزندان ، حماسه آفرید . ازشاهرخ ، چه پیش اززندان وچه ازدرون زندان ، نوشته ها وگفتاری چند ، برجای مانده است که نشان دهنده ی نظروراه سیاسی وی می باشند . اگربه این منابع رجوع شود ، به سادگی می توان پی برد که وی درهمان حالیکه با افراد ی چند با نظریات متفاوت ازیکدیگرتماس داشت وازاین طرق ، نوشتجات وگفتارخودرا برای پخش انتقال می داد ، هیچگاه ودرهیچ موردی ، هم سازمانی ویا هم فکری با هیچ تشکل سیاسی را بیان نکرد . لیک هنوزهفته ای ازقتل شاهرخ نگذشته بود که اندک افرادی ازیک تشکل خاص ، تنها به دلیل دریافت این یا آن نوشته ازشاهرخ مدعی پیوستگی شاهرخ به آن جرگه تروتسکیستی شدند. تصور براین بود که این جماعت پس ازچندنوشته ی افشاگرانه ی آقای محمد اشرفی ، دست ازاین مرده خواری سفیهانه وفریبکارانه بردارد، لذاضرورتی برافشاگری بیشترنیست. ولیکن پافشاری آن جماعت برادعاهای دروغین وبخصوص مصاحبه اخیرآقای مازیاررازی ، باطل بودن چنین خوش بینی را نشان می دهد ، پس ضرورت دارد که کماکان به افشای سودجوئی ریاکارانه ی این جماعت ادامه داد.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
******************
میراث شاهرخ زمانی: به سوی تقویت کمیته اقدام کارگری
با درود فراوان به بینندگان صدای کارگر سوسیالیست در ایران،
همان طور که اطلاع دارید با کمال تأسف دولت ایران و عواملش شاهرخ زمانی را به قتل رساندند. در مورد چگونگی به قتل رسیدن او و همچنین اهدافی که داشت، در برنامه های پیش توضیحاتی از سویی رفقا و نزدیکان او مانند رفقا علی رضا بیانی، فرامرز عباد و همچنین رفیق اسماعیل فتاحی طی دو برنامه ارائه شد. در این برنامه، من تلاش می کنم که میراث شاهرخ زمانی را مورد بررسی قرار بدهم و راه تداوم میراث او را مطرح بکنم. گرچه دولت سرمایه داری شاهرخ زمانی را به قتل رساند، اما میراث او زنده باقی خواهد بود و این به عهدۀ ما و جوانان پیشروی کارگری در داخل ایران خواهد بود که این میراث را تداوم ببخشیم. میراث شاهرخ زمانی یکی در حوزۀ استراتژیک و یکی در حوزۀ فعالیت های تاکتیکی او مطرح بود. در سطح استراتژی، میراث شاهرخ زمانی همانا ساختن حزب لنینی بود و این علّت اصلی آن بود که دولت سرمایه داری او را به قتل رساند. شاهرخ بر این اعتقاد بود که برای سرنگون کردن سیادت دولت سرمایه داری، نیاز به حزبی است که متکی بر تجارب انقلاب اکتبر، حزبی که توسط بلشویک ها و مشخصاً در رأس آن لنین در انقلاب اکتبر ساخته شد.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
*************
سخنی با کارگران مبارز!
(پیرامون مرگ یک فعال کارگری)
اعلام مرگ ناگهانی شاهرخ زمانی، فعال کارگری ای که از سال ١٣٩٠ به دلیل فعالیت در جهت ایجاد سندیکا در سیاهچالهای جمهوری اسلامی در چنگال مزدوران حکومت به سر می بُرد، موجی از خشم و تنفر در افکار عمومی را دامن زد و چهره سیاه دیکتاتوری حاکم را هر چه بيشتر افشا نموده و در معرض قضاوت انسانهای آزادیخواه و با وجدان گذارد. اما در این میان موضوعی توجه هر انسان متفکری را به خود مشغول ساخته و سئوالات گوناگونی را به وجود آورد و آن واکنشها و تبلیغات بسیار گستردۀ نیروهای گوناگون و مدافع منافع طبقاتی مختلف در مورد شخص شاهرخ زمانی و مرگ غیر مترقبه وی می باشد.
واقعیت این است که نیروهای گوناگون با تفکرات و گرایشات حتی متضاد با یکدیگر در رابطه با شاهرخ زمانی وارد میدان شدند. مثلاً نه تنها بسیاری از نیروهائی که خود را کمونیست می خوانند بلکه طیفی از نیروهای اصلاح طلب رژیم که در واقع خود بخشی از طبقۀ استثمارگر حاکم بوده و عملاً و علناً ضد کارگر و ضد کمونیست می باشند نیز به دفاع از شاهرخ زمانی برخاسته اند. در ایران خانوادۀ مهدی کروبی به مثابه سخنگویان رسمی کروبی، کسی که خود یکی از گردانندگان و سردمداران رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و یکی از دشمنان قسم خورده کارگران بوده و می باشد مرگ شاهرخ زمانی را "تسلیت" گفته و از آن به عنوان "ضایعه ای دردناک" برای "جامعه کارگری" ایران یاد کرده و ابراز "تاثر و تاًلم" کردند (سحام نیوز- ٢۴ شهریور ١٣٩۴).
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
ا.شفق
*************
برای شناخت شاهرخ زمانی از چه مواردی، استفاده کنیم؟
بدون شک بهترین مواد شناخت شاهرخ نوشته های اوست، اما اگر کسی تمامی نوشته های شاهرخ را بخواند( که ممکن نیست چون او نوشته های بسیاری بی نام و یا با امضای مستعار دارد) تازه به یک سوم شناخت دست خواهد یافت، یک سوم دیگر شناخت نیاز به بررسی زندگی و کارهای عملی او دارد، که متاسفانه هنوز در این رابطه نوشته های بسیار کمی ارایه شده است ، و همچنین یک سوم آخر باید به فعالیت های سیاسی و صنفی مخفی، نیمه علنی و علنی او اختصاص یابد که فعلا" ارایه انها ممکن نیست، بنا براین هر رفیقی در حال حاضر اقدام به تحلیل شاهرخ کند، نتیجه ناقص یا اشتباه ارایه خواهد کرد، با توجه به موارد بالا از رفقا انتظار دارم، نتیجه گیری های نهایی خود از تحلیل هایشان را با احتیاط و امکان تولرانس بیشتر اعلام کنند، تا موجب آموزش بد و غلط در جنبش کارگری و انقلابی نشوند و در همین حین تاثیرات مثبت شاهرخ را در جنبش کارگری و انقلابی بی اثر نکنند.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
*************
پیام صوتی شاهرخ زمانی در حمایت از رسول بداغی
پیام صوتی رفیق شاهرخ زمانی (در حمایت از رسول بداغی) در گفتگو با رفیق فرامرز عباد که متن آن در ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ پیاده و منتشر شد، و این بار اصل گفتگو به مناسبت اعتراضات سراسری معلمان در ۱۶ مهرماه ۱۳۹۴ بازتکثیر می شود.
بازتکثیر از کمیتۀ اقدام کارگری
*************
دعوت عمومی
به مراسم گرامیداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری ایران
شاهرخ زمانی در زندان جان باخت. جرم وی تلاش برای آگاهکردن و متشکلکردن کارگران بود. زندهیاد شاهرخ، به مدت پنج سال در زندان تحت شكنجههای جسمی و روانی بود. وی از مرخصی، حتا برای شرکت در مراسم مرگ مادر و عروسی دخترش هم محروم بود. اما با وجود همه این فشارها و محدودیتهای عامدانه حکومت اسلامی٬ در زندان هم به مبارزه خود با استواری در دفاع از هم طبقهایهایش و آرمانش ادامه داد.
تاکنون اتحادیههای کارگری در سراسر جهان، با صدور بیانیه و نامههای اعتراضی٬ ضمن محکوم کردن حکومت اسلامی٬ به جانباختن شاهرخ زمانی در زندان اعتراض کردهاند و وضعیت خطیر سایر زندانیان سیاسی را خاطر نشان شدهاند.
بدینوسیله از شما دعوت میشود که با شركت در مراسم بزرگداشت شاهرخ زمانی٬ خواهان آزادی کارگران دربند و همه زندانیان سیاسی - عقيدتی و لغو هرگونه شکنجه، اعدام و سانسور در ایران شوید!
برنامهها: سخنرانی و پیام؛ شعر و موزیک
زمان: شنبه ١۰ اکتبر ۲۰١۵؛ ساعت ١۸ تا ۲١
مکان: سالن اجتماعات شیستا؛ در شیستا سنتروم
* در آدرس زیر میتوایند از طریق شبکه اینترنت در این مراسم شرکت کنید:
IRAN yadmane shahrokh zamani
asia and pacif
شماره تلفنهای تماس:
0707474336 / 0765647616
ورودی ندارد و برای همگان آزاد است.
کمیته برگزاری گرامیداشت شاهرخ زمانی - اکتبر ۲۰١۵
*************
بمناسبت بزرگداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری ایران
شنبه ۲۴ اکتبر ۲۰۱۵ ، ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهر
Saturday, October 24, 2015 - 6:30 p.m.
North York Central Library (Auditorium) 5120 Yonge Street (North York Centre Subway Station)
کمیته بزرگداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری ایران-تورنتو
*************
گفتگوی فرهاد شعبانی از افق جنبش کارگری با بهروز خباز و بهرام رحمانی در رابطه با:
ارزیابی از کمپین وکار زار محکومیت قتل شاهرخ زمانی
*************
برگزاری مراسم بزرگداشت شاهرخ زمانی در کرج
صبح روز جمعه، ده مهرماه، جمعی از فعالان کارگری برای بزرگداشت شاهرخ زمانی، طی مراسمی گرد هم جمع شده و یاد و خاطره ی این فعال کارگری را
گرامی داشتند.
مراسم با اعلام یک دقیقه سکوت به یاد این زندانی سیاسی آغاز شد و سپس سرود انترناسیونال به طور جمعی خوانده شد. در ادامه شرحی از فعالیت های کارگری و اجتماعی وی برای حاضران مطرح گردید.
در پی آن با بحثی در باره ی شرایط زندگی کارگران و زحمتکشان و ضرورت مقابله با وضعیت کنونی و تشدید فشار بر فعالان کارگری مراسم ادامه یافت.
حاضران همگی بر ضرورت اتحاد وهمدلی در میان فعالان کارگری در شرایط کنونی و ایستادگی در برابر فشارهای فزاینده بر فعالان کارگری و کارگران تاکید داشتند.
این مراسم که از ساعت ۹ صبح آغاز شده بود تا ظهر ادامه یافت. حاضران با تاکید بر ضرورت ایجاد تشکل های مستقل و سراسری کارگری و خواندن سرود
"سراومد زمستون" مراسم را به پایان بردند
کانون مدافعان حقوق کارگر - ۳ اکتبر ۲۰۱۵
*************
ضرورت مبرم اتحاد عمل تشکل ها و فعالان کارگری
در برابر آن چه در زندان بر سر همرزم پرشور ما، شاهرخ زمانی آوردند، خاموش نبودیم. فعالان و تشکل های کارگری با وجود تهدید نیروهای امنیتی به برخورد، با وجود داشتن پرونده های مفتوح اما باز هم پیام دادند؛ و هم در مراسم خاکسپاری شاهرخ شرکت کردند. این حضور شاخص بود و خانواده داغدار شاهرخ نیز با انتشار پیامی قدردانی کردند. عنصر برجسته ای که در همه واکنش های فعالان و تشکل های کارگری در داخل کشور و حامیان جنبش کارگری در خارج از کشور قابل تامل بود، تاکیدی بود بر مسوول و مقصر دانستن رژیم درمرگ شاهرخ. ابعاد واکنش ها در حدی بود که سخنگوی دستگاه قضایی مجبور شد وعده بررسی دلیل سکته شاهرخ را مطرح کند؛ وعده ای که البته پیشاپیش می دانیم عملی نخواهد شد؛ چرا که چاقو دسته خودش رو نمی برد. عنصر برجسته ی دیگر که در واکنش به مرگ شاهرخ زمانی در زندان شاهد بودیم، همصدایی گسترده فعالان و تشکل های کارگری از طیف های مختلف بود. همصدایی و همسویی با وجود همه اختلاف نظرها امکان پذیر شد. این دقیقا همان چیزی است که در حال حاضر جنبش کارگری نه فقط در محکومیت جمهوری اسلامی به خاطر مرگ شاهرخ زمانی که در زمینه های دیگر نیز بشدت به آن نیاز دارد. مثلا برای اعتراض هر چه گسترده تر به بازداشت علی نجاتی؛ در واکنش به صدور حکم نه سال زندان برای محمود صالحی، در برابر دستگیری واله زمانی، در واکنش به بازداشت معلمان و کلا حمایت از مبارزات صنفی معلمان، در اعتراض به سرکوب های خیابانی گشت های جدید برخورد با زنان، دراعتراض به برخوردهایی که هفته گذشته سپاه در مشهد با بازداشت های فله ای همراه با ضرب و شتم معتادان صورت داد، مورد نیاز است.
علاوه بر اینها اعتراضات کارگری و مخصوصا وضعیت بخش های پراکنده تر و بی پناه تر نیروی کار هم به شکلی عاجل به اتحاد عمل تشکل های مستقل کارگری نیاز دارد. در حال حاضر واحدهای تولیدی ای وجود دارند که کارگرانش به خاطر دستمزدهای معوقه یا خطر اخراج یا قراردادهای کار متناوبا دست به اعتراض می زنند. می دانیم که صدای اعتراض این کارگران به جایی نمی رسد و مدیران و مسوولان معمولا اهمیتی برای مطالبات کارگران معترض قائل نیستند. می دانیم که مشکلاتی که به اعتراضات کارگران منجر می شوند ریشه دارتر از آن است که به سادگی و با یک اعتراض برطرف بشود، یا فی المثل به آن ترتیب اثر داده شود. از طرف دیگر این هم کاملا روشن است که برنامه ریزی و اقدام برای حمایت موثر از اعتراضات کارگری در میان فعالان کارگری یک سنت شناخته شده است. بعنوان نمونه وقتی به کارگران شرکت حفاری سپنتا یازده ماه حقوق نمی دهند، وقتی کارگران معدن خصوصی چشمه پودنه به خاطر نگرفتن چند ماه حقوق اعتصاب و تجمع می کنند، یا کارگران پیمانکاری پتروشیمی امیرکبیر در اعتراض به عدم افزایش دستمزد از خوردن غذا خودداری می کنند، رساندن صدای اعتراض این کارگران و کمک به سازماندهی ایشان از جمله فعالیت های مهم کارگری است. ما الان در شرایطی هستیم که رژیم، سرکوب وسیعی را در حوزه های مختلف سازمان داده است، یکی از عرصه ها سرکوب کارگران دستفروش، مخصوصا زنان دستفروش و کودکان کار و خیابان است. اینان برای ایجاد رعب و وحشت به کنترل فضای شهری نیاز دارند و بی پناه تر از زنان دستفروش و کودکان خیابانی پیدا نکرده اند، بخش های پراکنده و بی سامان نیروی کار بی صداترین لایه های اردوی کار محسوب مس شوند که از هیچ حمایت سازمان یافته ای برخوردار نیستند. اتحاد عمل تشکل های کارگری، دانشجویی، زنان و بلند کردن صدای اعتراض به سرکوب این لایه های محروم و لگدمال شده جامعه می تواند نقش بازدارنده ایایفا نماید. ما تا کنون شاهد بوده ایم که هر گاه اتحاد عمل مبارزاتی وسیعی در داخل کشور شکل گرفته است، حمایت های بین المللی هم قابل توجه بوده اند. ولی وقتی در داخل کشور تحرک خاصی نبوده، حمایت های بین المللی از مبارزات و فعالیت های کارگری هم کاهش چشمگیری پیدا کرده اند. در حقیقت اگر اقلیت محدودی را که در خارج از کشور به نادرست برای خودشان رسالت ویژه در هدایت جنبش کارگری داخل کشور قائل هستند را کنار بگذاریم، نبض اکثر تشکل های حمایت از جنبش کارگری ایران در خارج از کشور با فعالیت های تشکل های کارگری داخل کشور می طپد و تحرک در داخل کشور انگیزه ای می شود برای گسترش فعالیت های حمایتی در خارج از کشور. در برابر موج سرکوبی که براه افتاده است، اتحاد عمل تشکل ها و فعالان کارگری در داخل و پیوسته تر کردن اقدامات حمایتی در خارج ضرورتی عاجل است. از این طریق می توانیم هزینه سرکوب را برای سرکوبگران بالا ببریم.
حمعه ۳ مهر ۱۳۹۴ برابر با ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۵
*************
شاهرخ زمانی نماد استحکام سوسیالیسم کارگران در ایران
در مورد درگذشت شاهرخ زمانی فعال سوسیالیست جنبش کارگری در زندان جمهوری اسلامی این اجماع بدرستی در بین فعالین کارگری و سوسیالیست وجود دارد که این فرزند دلیر و فدارکار طبقه کارگر توسط نظام سیاسی حاکم به قتل رسیده است. در واقع هر تفسیری کمتر از این قتل جنایتکارانه چیزی جز تطهیر ماهیت جنایتکارانه جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. حتی اگر خود را به تعابیر قانونی بورژوایی محدود کنیم، و این توضیح شیادانه حکومتی را در نظر بگیریم که شاهرخ زمانی در سلول اش در اثر سکته مغزی در گذشته است باز هم به این حکم قاطع می رسیم که او را به قتل رسانده اند. سکته مغزی مثل بسیاری از بیماری ها یکباره از آسمان بر هیچکس نازل نمی شود بلکه علایم و نشانه های قبلی و هشدار دهنده دارد و قابل پیشگیری و درمان است. اگر در خارج از زندان محروم نمودن عامدانه کسی از دسترسی به امکانات درمانی و مانع ایجاد نمودن آگاهانه برای دسترسی به امکانات اورژانس که به مرگ شخص منجر شود ارتکاب به قتل محسوب می شود، آنگاه محروم نمودن زندانی از امکانات اورژانس هزاران بار بیشتر باید قتل زندانی بحساب آید. جمهوری اسلامی مخالفین خود را بشیوه های مختلف از سنگسار و انواع اعدام و زیر شکنجه و انواع ترور و حوادث ساختگی رانندگی و غیره به قتل می رساند، و مورد شاهرخ زمانی یعنی قتل به شیوه مهندسی نمودن «مرگ طبیعی» مورد دیگریست که تاکنون قربانیان زیادی گرفته است. بنابراین شاهرخ زمانی مستقیما توسط رژیم جمهوری اسلامی یعنی حکومت طبقه سرمایه دار ایران به قتل رسیده و مسئولیت این جنایت بر دوش همین حکومت و همین طبقه می باشد.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
امیر پیام
١٠ مهر ١٣٩۴ - ٢ اکتبر ٢٠١۵
*************
اعلام همبستگی سندیکای س ژ ت، با مبارزان سندیکائی ایران
ماه سپتامبر، ماهی سیاه برای جنبش کارگری ایران است. روز ۱۳ سپتامبر، شاهرخ زمانی یکی از پایه گذاران سندیکای نقاشان که از ۱۱ ژوئن ۲۰۱۱ در زندان به سر می برد، در سلول خود جان سپرد.
۱۵ سپتامبر، علی نجاتی سندیکالیست فعال نیشکرهفت تپه واقع در جنوب غربی ایران، دستگیر و زندانی شد. این فعال کلرگری از بیماری قلب رنج می برد و باید مرتبا تحت مراقبت پزشکی باشد.
در همان هفته، محمد رضا نیک نژاد، مهدی بهلولی، محمد بهشتی لاگرودی، علیرضا هاشمی، علی اکبر باغانی که همگی معلم هستند، دستگیر و زندانی شدند. پیش از آن، اسماعیل عبدی دبیر «کانون معلمان» دستگیر شده بود.
قرار بود رسول بداغی که او هم معلم است، پس از شش سال زندان آزاد شود. او را دوباره به ۳ سال زندان اضافی محکوم کرده اند.
محمود صالحی، فعال کارگری که در پنجاهمین کنگره س ژ ت از مبارزات سندیکائی در کشورش سخن گفته بود، برای چندمین بار دستگیر شده و به ۹ سال زندان محکوم شده است. این حبس جان محمود را به خطر می اندازد، زیرا او بیمار است و در اثر رفتارهای نامناسب در دوره های قبلی زندانش به معالجه و مراقبت دائمی پزشکی نیاز دارد.
فهرست قربانیان سرکوب های ضدسندیکائی دولت ایران بسیار طولانی است. رهبران و فعالان س ژ ت از تعهد مبارزاتی سندیکالیست های ایران تجلیل کرده و با آن ها اعلام همبستگی می کند. س ژ ت خواهان آزادی فوری زندانیان سندیکالیست ایران و لغو محکومیت های آنان است.
س ژ ت از رئیس جمهور فرانسه می خواهد که در ملاقات با رئیس جمهور روحانی هنگام بازدید وی از فرانسه در ماه نوامبر امسال، مسئله سلامتی و امنیت سندیکالیست های زندانی ایران و نیز تشدید سرکوب سندیکاها را با او در میان بگذارد.
ساختمان مرکزی س ژ ت، مونتروی [حومه پاریس]
۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵
*************
حماسه و تراژدی شاهرخ زمانی
شاهرخ در یک خانواده ای با ریشه های عمیق مبارزات اجتماعی - سیاسی متولد شد و در این بستر رشد کرد پدر و عموی شاهرخ (بهمن زمانی و اسرافیل زمانی) از مبارزین و زندانیان سیاسی در دوران شاه بود مادر شاهرخ خانم زرین نجاتی، طی سالهای متمادی در دوره حکومت شاه، که پدر و عموی شاهرخ در زندان بودند برای آزادی آنها و حمایت و دفاع از حق زندانیان هر روز در مقابل ادارات، دادگاهها، و زندانها حضور داشت. مادر زرین، با ظلم و ستم و استثمار حکومت پهلوی و حکومت اسلامی، دست و پنجه نرم کرده است و انسان مبارز و مقاومی بود. وی یک زن مبارز، فداکار و ساختار شکن در ساخت سنتی- عرفی واجتماعی بود و دائما در تلاش و مبارزه از جمله در جهت کمک و آزادی زندانیان سیاسی بود. «مادر زرین»در حکومت پهلوی، به خاطر تلاش و سازماندهی خانواده زندانیان سیاسی دو بار دستگیر و زندانی شد. در دهه شصت نیز به دلیل سرکوبهای وحشیانه اسلامی، برای این که که شاهرخ و خواهرش دستگیر نشوند مجبور بودند در مخفیگاهها زندگی کنند. خانواده را مادر زرین، در دوران زندان بودن پدر شاهرخ با سرافرازی و قامتی استوار، نگهداری میکرد.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
اردشیر مهتدی - منصور پیر حیاتی
*************
مراسم گرامیداشت شاهرخ زمانی در کپنهاک
یکشنبه ۴ اکتبر از ساعت ١۴ تا ١٨
در محل ساختمان اتحادیه نقاشان در کپنهاک Lygten 10
شاهرخ زمانی کارگر مبارز و سوسیالیست که برای سازماندهی طبقه کارگر ایران تلاش میکرد در روز ١٣ سپتامبر پس از ۵ سال زندان همراه با شکنجه های جسمی و روحی به قتل رسید. مرگ او در زندان موجب برانگیختن اعتراض وسیعی در سطح ایران و جهان از طرف سازمانها و نهادهای کارگری شده است. تاکنون اتحادیه های بسیاری در جهان با مسئول قلمداد کردن جمهوری اسلامی در مرگ شاهرخ زمانی، به رژیم جمهوری اسلامی اعتراض کرده اند. ما برای گسترش این اعتراضات و گرامیداشت شاهرخ زمانی، مراسمی را به یاد او در کپنهاک برگزار میکنیم.
سخنرانان مراسم
Jan Hoby عضو هیئت مدیره اتحادیه مربیان کودک و معاون اتحادیه
BO Rosschou رهبر اتحادیه نقاشان ساختمان
نماینده ای از حزب اتحاد چپ سوسیالیستی دانمارک Enhedslisten (نماینده پارلمانی و اتحادیه ای این حزب)
Lawja Javad لاوژه جواد از حزب کمونیست کارگری کردستان
پاتریکو والنزیلا از گروه مهاجرین بین الملل
Patricio D. Valenzuela fra Migrante International
و سخنرانان دیگر که بعدا به اطلاع میرسد
کمیته گرامیداشت کارگر کمونیست شاهرخ زمانی
*************
بیانیه عفو بین الملل در رابطه با کشته شدن شاهرخ زمانی در زندان
و یک جمعبندی مختصر
سازمان عفو بین الملل در بیانیه ای به تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۵ در مورد مرگ شاهرخ زمانی اعلام کرده است که "مرگ این فعال کارگری باید باعث اقدام جهت مقابله با شرایط وحشتناک زندانها در ایران شود."
به گزارش عفو بین الملل، شاهرخ زمانی هنگامی درگذشت که در حال گذراندن دوران محکومیت ۱۱ سال زندان به دلیل فعالیت های اتحادیه ای مسالمت آمیز در زندان رجایی شهرکرج در شمال غرب تهران، بود.
در رابطه با ادعای غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضایی رژیم جمهوری اسلامی، مبنی بر رسیدگی به مرگ شاهرخ زمانی در زندان، عفو بین الملل ضمن استقبال محتاطانه از آن تاکید کرده است که این تحقیات باید "بی طرفانه و مستقل" انجام گیرند. عفو بین الملل همچنین اضافه کرده است که "مرگ شاهرخ زمانی باید سبب گردد که مقامات ایران در رابطه با تغییر شرایط اسفناک زندانها در ایران و همچنین عدم امکان دسترسی زندانیان به مراقبت های پزشکی که یک الگوی رفتاری در ایران است دست به اقدام بزنند. این سازمان اضافه کرده است که تحقیقات در مورد مرگ شاهرخ باید همچنین شامل بررسی تاثیر شرایط بد زندان و عدم دسترسی کافی به مراقبت های پزشکی در مرگ او نیز باشد."
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
*************
دعوت عمومی
به مراسم گرامیداشت شاهرخ زمانی
و همبستگی با جنبش کارگری ایران
شاهرخ زمانی در زندان جان باخت. جرم وی تلاش برای آگاهکردن و متشکلکردن کارگران بود. زندهیاد شاهرخ، به مدت پنج سال در زندان تحت شكنجههای جسمی و روانی بود. وی از مرخصی، حتا برای شرکت در مراسم مرگ مادر و عروسی دخترش هم محروم بود. اما با وجود همه این فشارها و محدودیتهای عامدانه حکومت اسلامی٬ در زندان هم به مبارزه خود با استواری در دفاع از هم طبقهایهایش و آرمانش ادامه داد.
تاکنون اتحادیههای کارگری در سراسر جهان، با صدور بیانیه و نامههای اعتراضی٬ ضمن محکوم کردن حکومت اسلامی٬ به جانباختن شاهرخ زمانی در زندان اعتراض کردهاند و وضعیت خطیر سایر زندانیان سیاسی را خاطر نشان شدهاند.
بدینوسیله از شما دعوت میشود که با شركت در مراسم بزرگداشت شاهرخ زمانی٬ خواهان آزادی کارگران دربند و همه زندانیان سیاسی - عقيدتی و لغو هرگونه شکنجه، اعدام و سانسور در ایران شوید!
*************
ضرورت مبرم اتحاد عمل تشکل ها و فعالان کارگری
در برابر آن چه در زندان بر سر همرزم پرشور ما، شاهرخ زمانی آوردند، خاموش نبودیم. فعالان و تشکل های کارگری با وجود تهدید نیروهای امنیتی به برخورد، با وجود داشتن پرونده های مفتوح اما باز هم پیام دادند؛ و هم در مراسم خاکسپاری شاهرخ شرکت کردند. این حضور شاخص بود و خانواده داغدار شاهرخ نیز با انتشار پیامی قدردانی کردند. عنصر برجسته ای که در همه واکنش های فعالان و تشکل های کارگری در داخل کشور و حامیان جنبش کارگری در خارج از کشور قابل تامل بود، تاکیدی بود بر مسوول و مقصر دانستن رژیم درمرگ شاهرخ. ابعاد واکنش ها در حدی بود که سخنگوی دستگاه قضایی مجبور شد وعده بررسی دلیل سکته شاهرخ را مطرح کند؛ وعده ای که البته پیشاپیش می دانیم عملی نخواهد شد؛ چرا که چاقو دسته خودش رو نمی برد. عنصر برجسته ی دیگر که در واکنش به مرگ شاهرخ زمانی در زندان شاهد بودیم، همصدایی گسترده فعالان و تشکل های کارگری از طیف های مختلف بود. همصدایی و همسویی با وجود همه اختلاف نظرها امکان پذیر شد. این دقیقا همان چیزی است که در حال حاضر جنبش کارگری نه فقط در محکومیت جمهوری اسلامی به خاطر مرگ شاهرخ زمانی که در زمینه های دیگر نیز بشدت به آن نیاز دارد. مثلا برای اعتراض هر چه گسترده تر به بازداشت علی نجاتی؛ در واکنش به صدور حکم نه سال زندان برای محمود صالحی، در برابر دستگیری واله زمانی، در واکنش به بازداشت معلمان و کلا حمایت از مبارزات صنفی معلمان، در اعتراض به سرکوب های خیابانی گشت های جدید برخورد با زنان، دراعتراض به برخوردهایی که هفته گذشته سپاه در مشهد با بازداشت های فله ای همراه با ضرب و شتم معتادان صورت داد، مورد نیاز است.
علاوه بر اینها اعتراضات کارگری و مخصوصا وضعیت بخش های پراکنده تر و بی پناه تر نیروی کار هم به شکلی عاجل به اتحاد عمل تشکل های مستقل کارگری نیاز دارد. در حال حاضر واحدهای تولیدی ای وجود دارند که کارگرانش به خاطر دستمزدهای معوقه یا خطر اخراج یا قراردادهای کار متناوبا دست به اعتراض می زنند. می دانیم که صدای اعتراض این کارگران به جایی نمی رسد و مدیران و مسوولان معمولا اهمیتی برای مطالبات کارگران معترض قائل نیستند. می دانیم که مشکلاتی که به اعتراضات کارگران منجر می شوند ریشه دارتر از آن است که به سادگی و با یک اعتراض برطرف بشود، یا فی المثل به آن ترتیب اثر داده شود. از طرف دیگر این هم کاملا روشن است که برنامه ریزی و اقدام برای حمایت موثر از اعتراضات کارگری در میان فعالان کارگری یک سنت شناخته شده است. بعنوان نمونه وقتی به کارگران شرکت حفاری سپنتا یازده ماه حقوق نمی دهند، وقتی کارگران معدن خصوصی چشمه پودنه به خاطر نگرفتن چند ماه حقوق اعتصاب و تجمع می کنند، یا کارگران پیمانکاری پتروشیمی امیرکبیر در اعتراض به عدم افزایش دستمزد از خوردن غذا خودداری می کنند، رساندن صدای اعتراض این کارگران و کمک به سازماندهی ایشان از جمله فعالیت های مهم کارگری است. ما الان در شرایطی هستیم که رژیم، سرکوب وسیعی را در حوزه های مختلف سازمان داده است، یکی از عرصه ها سرکوب کارگران دستفروش، مخصوصا زنان دستفروش و کودکان کار و خیابان است. اینان برای ایجاد رعب و وحشت به کنترل فضای شهری نیاز دارند و بی پناه تر از زنان دستفروش و کودکان خیابانی پیدا نکرده اند، بخش های پراکنده و بی سامان نیروی کار بی صداترین لایه های اردوی کار محسوب مس شوند که از هیچ حمایت سازمان یافته ای برخوردار نیستند. اتحاد عمل تشکل های کارگری، دانشجویی، زنان و بلند کردن صدای اعتراض به سرکوب این لایه های محروم و لگدمال شده جامعه می تواند نقش بازدارنده ایایفا نماید. ما تا کنون شاهد بوده ایم که هر گاه اتحاد عمل مبارزاتی وسیعی در داخل کشور شکل گرفته است، حمایت های بین المللی هم قابل توجه بوده اند. ولی وقتی در داخل کشور تحرک خاصی نبوده، حمایت های بین المللی از مبارزات و فعالیت های کارگری هم کاهش چشمگیری پیدا کرده اند. در حقیقت اگر اقلیت محدودی را که در خارج از کشور به نادرست برای خودشان رسالت ویژه در هدایت جنبش کارگری داخل کشور قائل هستند را کنار بگذاریم، نبض اکثر تشکل های حمایت از جنبش کارگری ایران در خارج از کشور با فعالیت های تشکل های کارگری داخل کشور می طپد و تحرک در داخل کشور انگیزه ای می شود برای گسترش فعالیت های حمایتی در خارج از کشور. در برابر موج سرکوبی که براه افتاده است، اتحاد عمل تشکل ها و فعالان کارگری در داخل و پیوسته تر کردن اقدامات حمایتی در خارج ضرورتی عاجل است. از این طریق می توانیم هزینه سرکوب را برای سرکوبگران بالا ببریم.
مریم محسنی
حمعه ۳ مهر ۱۳۹۴ برابر با ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۵
زمان: شنبه ١۰ اکتبر ۲۰١۵؛ ساعت ١۸ تا ۲١
مکان: سالن اجتماعات شیستا؛ در شیستا سنتروم
شماره تلفنهای تماس:
٠٧٠٧۴٧۴٣٣٦
٠٧٦۵٦۴٧٦١٦
ورودی ندارد و برای همگان آزاد است.
کمیته برگزاری گرامیداشت شاهرخ زمانی
سپتامبر ۲۰۱۵
*************
در گرامیداشت و تجلیل از مبارزه و پایداری شاهرخ زمانی
و همبستگی با جنبش کارگری ایران و فعالین کارگری در بند
یکشنبه ۴ اکتبر از ساعت 1۴ تا ١٨
در محل اتحادیه نقاشان دانمارک در کپنهاگ آدرس زیر:
Lygten 10 2400 København Nørrbro station
این مراسم با همکاری و هم یاری گروه ها، احزاب، نهادهای چپ و سوسیالیست دانمارکی و ایرانی و اتحادیه های کارگری مشترکان بر گزار می شود. کمیته دفاع از زندانیان سیاسی و کانون پوینده نیز از این ابتکارمشترک پشتیبانی می کند و در جهت هرچه با شکوه تر و گسترده تر شدن این همبستگی تلاش می کنند.
برای دیدن متن کامل
اینجا کلیک کنید.
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران در دانمارک و کانون پوینده در کپنهاگ
*************
گزارشی از برگزاری آکسیون اعتراضی در هلند در محکومیت قتل شاهرخ زمانی
به دنبال فراخوانِ "کمیته موقت دفاع از شاهرخ زمانی در هلند" در اعتراض به قتل شاهرخ زمانی، یکی از جسورترین فعالین جنبش کارگری ایران، آکسیون اعتراضی در شهر دنهاخ (لاهه) برگزار گردید. شرکتکنندگانِ این آکسیون ضمن محکومیتِ تعقیب و زندان، اعدام و کشتار زندانیان سیاسی و فعالین کارگری از سوی رژیم ایران، همبستگی خود را در دفاع از جنبش کارگری و حرکتهای آزادیخواهانه در ایران اعلام کردند.
روز جمعه ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۵ ساعت ۱ بعدازظهر دهها تن از فعالین چپ و کمونیست مقیم کشور هلند، از جمله جمعی از اعضا و هواداران حزب کمونیست ایران، با تجمع در مقابل پارلمان هلند آکسیون اعتراضی را شروع کردند. شرکت کنندگان با حمل پرچم و پلاکارد و عکسهایی از شاهرخ زمانی و سایر فعالین کارگری در بندِ رژیم ضد کارگری ایران، توجه مردم حاضر در محل را نسبت به وضعیت کارگران در ایران جلب کردند. همچنین، تجمعکنندگان با سخنرانی و سردادن شعار و پخش سرودهای انقلابی اعتراض خود را علیه جنایتهای رژیم ایران ابراز کردند. در طی آکسیون "بیانیه مشترک تشکل های مستقل کارگری در ایران" در رابطه با قتل شاهرخ زمانی، که به زبان هلندی ترجمه شده بود، قرائت گردید و در میان عابران توضیع گردید.
به دنبال، تجمعکنندگان اقدام به راهپیمایی کردند و تظاهرات خود را تا جلوی سفارت رژیم ایران ادامه دادند. سپس با تجمع مقابل سفارت رژیم اقدام به سردادن شعار و سخنرانی نمودند. این حرکتِ اعتراضی تا حوالی ساعت ٦ بعدازظهر ادامه پیدا کرد.
تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران- کمیته هلند
دستان یاران
بگشوده آغوش
بگرفته در بر
خونین کبوتر
سرخین زبانی
از نجد بابک
سرخ جامه ای
بشکافته اش سر
با مرگش
این کُشته
ز بند دژخیم
رها گشته
آذری یلی
خرمدینی کلیبری
عاشیق لری
کارگری
بر
دار سرمایه
پرچم سرخش
برافراشته
در
کنیسه ی بابک
" گوهر دشت"
سرداب مرگ
عباسیان
این بربران
این کرکسان
یغما بران خوان
تارا جگران جان
وین سلاخان
بیدریغ
با
درفش و داغ
تازیانه و شلاق
تخت و صلیب
اما...
ایستاد شاهرخ
یکه و تنها
رخ به رخ
چشم در چشم قاتلان
نترس و تمام رخ...
پاداش جلاد
زهر خند پیشوا
چفیه و دینار
در هم و دلار
تقدیم به نام بلند فعال کارگری « شاهرخ زمانی» کشته شده در زندان سرمایه- گوهر دشت کرج
منوچهر - شهریور ۹۴
*************
"سکوت، پیش از فریاد"
در فقدان شاهرخ زمانی، کارگر مبارز و قهرمان که سرانجام جان خویش را در راه سُرخش فدا کرد.
در رفتن ات
درختان خاموش اند،
برگ ها
در سکوتِ باد
از حرکت باز ایستاده اند،
پرندگان نمی خوانند
سرود امیدواری را،
گل ها
در فقدان آفتاب شان
سوگواری می کنند ...
و دریاها
در بی پناهی
موج در موج
از سطح تا به ژرفا
ارغوانی رنگ گشته اند.
ای یگانه سرود
کارگر زندانی
همچو کوه ها استوار..!
در نبودنت
زمین سراسر در سکوت نشسته -
تا انسان
به رسالت خویش
عمیق تر بیاندیشد؛
به روز سرنوشت ساز آخرینش..
تا برخیزد!
باید که انسان
برخیزد..!
زهره مهرجو - ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۵
*************
گزارش از تجمع اعتراضی در تورنتو در محکومیت قتل شاهرخ زمانی
در اعتراض به قتل شاهرخ زمانی، از فعالین سرشناس و جسور جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران، توسط رژیم جنایتکارجمهوری اسلامی در زندان گوهردشت و در دفاع از جان فعالین کارگری و سیاسی زندانی، تظاهراتی توسط کمیته ای موقت تحت عنوان "اکسیون پشتیبانی از کارگران و فعالین سیاسی زندانی و در محکومیت قتل شاهرخ زمانی" و با پشتیبانی "کمیته حمایت از شاهرخ زمانی" در مقابل دفتر عفو بین الملل در یکی از مناطق مرکزی شهر تورنتو در تاریخ ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۵ برگزار شد. این تظاهرات مورد حمایت جریانات کارگری و سوسیالیستی کانادایی و سازمانها و احزاب چپ و کمونیست ایرانی در تورنتو قرار گرفت. با وجود اینکه تظاهرات در مدت کوتاهی برنامه ریزی شد و در وقت اداری برگزار گردید دهها نفر از انسانهای آزادیخواه و معترض به جنایات رژیم اسلامی در آن شرکت کردند. تظاهركنندگان از جمله خواهان آزادى فورى و بدون قيد و شرط كليه كارگران زندانى و زندانيان سياسى در ايران بوده و با شعارهایی از جمله "سرنگون باد جمهورى اسلامى" به تظاهرات ایستاده خود بمدت نزدیک به دو ساعت ادامه دادند و سپس در خیابان یانگ به سمت چهارراه یانگ و اگلینتون راهپیمایی کردند.
وجود دهها بنر و پلاکادر و عکسهایی از شاهرخ زمانی و توزیع صدها اطلاعیه انگلیسی در رابطه با قتل شاهرخ زمانی و دور جدید سرکوبها در ایران موجب گردید که توجه عابرین پیاده و سرنشینان اتومبیلها به تظاهرات جلب گردد.
سخنرانان دعوت شده در این تجمع اعتراضی شامل افراد زیر بودند.
خاانم صفیا گاهیر، دبیر کمیته همبستگی بین المللی اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا- انتاریو و نیز کمیته عدالت جهانی اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا. صفیا در سخنرانى خود کشته شدن شاهرخ زمانی را به شدت محکوم کرد و ضمن حمله به سیاستهای بورژوایی، فاسد و ضد کارگری جمهوری اسلامی خواهان آزادی فوری کلیه کارگران زندانی شد و بر تعهد بزرگترین اتحادیه کارگری کانادا به تداوم همبستگی طبقاتی با جنبش کارگری ایران تاکید نمود.
آقای هرمان روزنفلد، از فعالین قدیمی جنبش کارگری کانادا و جریان پروژه سوسیالیستی، سخنران دوم این تجمع بود که قتل شاهرخ را یک ضایعه برای طبقه کارگر جهانی دانست و بر اهمیت تداوم مبارزه علیه رژیم سرمایه داری ایران و برقراری سوسیالیسم تاکید کرد. او همچنین گسترش همبستگی طبقاتی با مبارزات کارگری و سوسیالیستی در ایران را حائز اهمیت و اساسی دانست.
سخنران سوم خانم گلوریا نفزیگر از طرف سازمان عفو بین الملل بود که در مورد مرگ شاهرخ زمانی در زندان جمهوری اسلامی ایران، موارد مشابه در این زمینه، شرایط وخیم زندانیان سیاسی، و اهمیت تحقیقات مستقل در مورد مرگ شاهرخ و وضعیت دیگر کارگران زندانی و زندانیان سیاسی سخنرانی کرد.
در ادامه تظاهرات فعالين نهادهاى كارگرى و سازمانها و احزاب كمونيستى ایران سخنرانى كردند وضمن محکومیت رژیم سرمایه داری اسلامی در این جنایت خواستار آزادی کلیه فعالین کارگری و تمامی زندانیان سیاسی شدند. همچنین احکام صادره علیه مبارزین کارگری مانند محمود صالحی، رسول بداقی و بهنام ابراهیم زاده و دستگیری علی نجاتی را محکوم کردند.
جلسه ارزیابی از این حركت اعتراضى در تاریخ ۲۰ سپتامبر برگزار گردید و تصویب شد مراسمی در بزرگداشت شاهرخ زمانی و در همبستگی با جنبش کارگری ایران در روز شنبه ۲۴ اکتبر ۲۰۱۵ برگزار گردد و نام کمیته برگزار کننده، که در برگیرنده جریانات مختلف چپ و کمونیستی و کارگری در سطح شهر می باشد، به "کمیته بزرگداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری ایران" تغییر داده شود. جزییات مراسم ۲۴ اکتبر متعاقبا اعلام خواهد شد.
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران
زنده باد آزادی - زنده باد سوسیالیسم
"کمیته بزرگداشت شاهرخ زمانی و همبستگی با جنبش کارگری ایران"
*************
نامه اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، معادن و انرژی
در استرالیا در محکوم ساختن مرگ مشکوک شاهرخ زمانی
۲۰۱۵ ۱۸ سپتامبر
آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی
آیت الله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران
سفارت جمهوری اسلامی ایران، کانبرا
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران
اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، معادن و انرژی CFMEU بدینوسیله نگرانی شدید خود را در مورد مرگ ناگهانی رهبر اتحادیه ای، شاهرخ زمانی، یکی از شناخته شده ترین و قابل احترام ترین فعالین کارگری در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵ در زندان گوهر دشت کرج، ابراز میدارد. باور به اینکه آقای زمانی در زندان به قتل رسیده است رو به رشد است لذا بسیاری دولت ایران را مسئول قتل وی میدانند. در زندان، بسیاری از زندانیان به شدت شکنجه می شوند، از مراقبتهای پزشکی محروم می گردند و از سوی محافظان امنیتی و مسئولین زندان مورد بد رفتاری قرار میگیرند.
آقای زمانی را بیهوش یافتند. وی را به مرکز پزشکی زندان انتقال میدهند و پزشکان مرگ وی را اعلام می کنند. مقامات مسئول ادعا میکنند که مرگ وی بر اثر سکته مغزی بوده است اما گزارشات موثقی بر وجود کبودیهایی بر بدن وی حکایت دارد. آقای زمانی در واقع در سال ۲۰۱۱ بازداشت وبه دلیل فعالییتهای اتحادیه ای به۱۱ سال زندان محکوم شده بود.
اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگلبانی، معادن و انرژی CFMEU همصدا با اعتراضات جهانی مرگ آقای زمانی را محکوک کرده و خواستار آزادی بی قید وشرط کلیه فعالین کارگری و زندانیان سیاسی در ایران و همچنین برسمیت شناختن حق کارگران برای برخورداری از تشکلات خود که آنها را بدون بیم از آزار نمایندگی کنند، می باشد.
همراه ارادات
ریتا مالیا
پرزیدنت ایالتی
بینا داراب زند
http://binadarabzand.info
*************
تجمع در میدان باستیل پاریس در اعتراض بە مرگ مشکوک شاهرخ زمانی در زندان - بخش اول
شاهرخ زمانی، مبارز جسور و خستگی ناپذیر طبقه کارگر ایران و جهان، روز یکشنبه، ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، برابر با ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵، بطور ناباورانه ای در زندان رجایی شهر کرج جان باخت. مقامات پزشکی زندان، علت مرگ شاهرخ را سکته مغزی اعلام کرده اند؛ اما هیچگونه تحقیق پزشکی مستقل در این باره صورت نگرفته است و در کل نمی توان و نباید هرگز به ادعاهای مقامات رژیم سرکوبگر و آدمکش جمهوری اسلامی استناد کرد. مسئولیت مرگ شاهرخ زمانی بطور تمام و کمال بر عهده کلیت حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
بخش دوم
شاهرخ زمانی، فعال جنبش کارگری و سوسیالیستی، عضو هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان، و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، از ماه ژوئن ۲۰۱۱، در زندان به سر می برد. او به ۱۱ سال حبس محکوم شده بود. شاهرخ زمانی در طول این سالها مورد اذیت و آزار و فشارهای شدید قرار داشت و بارها از زندانی به زندان دیگر و از بندی به بند دیگر جابجا شد. مقامات زندان به دلیل پایداری و ادامه مبارزه در زندان توسط شاهرخ، همواره فشارهای مضاعفی به وی وارد می آوردند؛ بارها علیه او پرونده سازی کردند و در زندان مجددا دادگاهی اش کردند. جانیان جمهوری اسلامی هرگز به شاهرخ اجازه مرخصی حتی در هنگام مرگ مادرش و یا عروسی دخترش ندادند
*************
گزارش تظاهرات لندن
راه شاهرخ زمانی ادامه دارد ...
تقدیم به مفهوم مبارزه ی طبقاتی و کارگران جهان و مبارزان راه آزادی
*************
گزارش تظاهرات لندن
در اعتراض به جان باحتن شاهرخ زمانی در زندان رجایی شهر ـ که رژیم جمهوری اسلامی مسئول مستقیم این فاجعه می باشد ـ و آغاز موج جدید تعرض به فعالین کارگری، از جمله نه سال زندان برای محمود صالحی، هفت معلم زندانی و بازداشت علی نجاتی، لندن روز شنبه ١۹ سپتامبر شاهد تظاهراتی در مقابل تلویزیون بی بی سی فارسی، هم زمان با سایر کشورها بود. تظاهرکنندگان لندن با سر دادن شعارهایی علیه جمهوری اسلامی به زبان فارسی و انگلیسی و هم چنین پیام همبسته گی و هم دردی با خانواده و همه ی ادامه دهنده گان راه شاهرخ زمانی، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و لغو هر گونه شکنجه و اعدام در ایران شدند.
این تظاهرات از یک روز قبل به بی بی سی اطلاع داده شده بود. انتظار تظاهر کنندگان این بود که، صدای در گلو خفه شده ی شاهرخ زمانی، کارگران زندانی، معلمان و دانشجویان دستگیر شده حتا یک بار هم شده ـ به جای ساواکی ها و عناصر وابسته به رژیم غالب و مغلوب ـ از آنتن این خبرگزاری پخش شود. متاسفانه انتظار ما بی هوده بود، و بی بی سی فارسی در پایان تظاهرات، اعلام کرد : «هیچ علاقه ای به پخش این گونه اخبار ندارد.»
« کمیته برگزاری بزرگداشت شاهرخ زمانی ـ لندن »
*************
اعتراض سازمان کارگران ساختمانی کردستان عراق
به مرگ شاهرخ زمانی و اقدامات قضایی علیه سایر کارگران
بر اساس گزارش ارسالی به کمیته هماهنگی، روز یکشنبه ۲۹ شهریورماه ۹۴، مطابق فراخوان " سازمان کارگران ساختمانی کردستان عراق" تجمعی در مقابل پارک عمومی شهر سلیمانیه در اعتراض به مرگ شاهرخ زمانی و اقدامات قضایی علیه سایر فعالین کارگری برگزار شد.
در این تجمع که در ساعت ۴ عصر برگزار شد، حضار، ضمن محکوم کردن مرگ فعال کارگری، شاهرخ زمانی ،احکام صادره علیه فعالین کارگری محمود صالحی و بهنام ابراهیم زاده و دستگیری علی نجاتی را نیز محکوم کرده و به این اقدمات اعتراض کردند.
در این مراسم حضار با شعارهای" شاهرخ معلم ماست، راه شاهرخ راه ماست" با مبارزات کارگر مبارز شاهرخ زمانی اعلام همبستگی کردند.
شرکت کنندگان در این مراسم احکام غیر انسانی صادره و رفتارهایی که در مورد فعالین کارگری توسط دولت ایران به اجرا گذاشته میشود را محکوم کرده و از مبارزات کارگران ایران اعلام حمایت کردند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
٢۹ شهریور ۱۳۹۴
*************
گزارشی از آکسیون اعتراضی
در محکومیت قتل شاهرخ زمانی در زندان رجائی شهر
سیزدهم سپتامبر ٢٠١۵ ، خبر جان باختن شاهرخ زمانی، از فعالین سوسیالیست جنبش کارگری ایران، در سراسر
جامعه ایران و جهان پیچید، بلافاصله همه انگشت اتهام را به سوی حکومت اسلامی ایران گرفتند. حکومتی که تاکنون
ده ها هزار زن و مرد، جوان و پیر، این رزمندگان راه آزادی و برابری و عدالت را اعدام و یا زیر شکنجه به قتل
رسانده و یا در داخل و خارج کشور، ترور کرده است.
هم زمان با قتل شاهرخ زمانی در زندان، ده ها تن از فعالین جنبش كارگری و دانشجویی دستگیر و تهدید شدند.
زندانیانی مانند رسول بداغی، بهنام ابراهیم زاده كه اواخر دوره زندان شان بود و می بایستی آزاد می شدند دوباره توسط
قضات جنایت كار حكومت اسلامی به چندین سال زندان محكوم شدند. هم چنین دانشجویانی مانند بهاره هدایت و آتنا
فرقدانى براى مدت های طولانی روانه زندان شده اند. در همین تاریخ، محمود صالحی در بیدادگاهی به ٩ سال زندان
محكوم شده است. این نمونه ها نشان دهنده این واقعیت است كه حكومت اسلامی ایران از ترس خیزش محرومان و
ستم دیده گان جامعه كه كارد به استخوان شان رسیده است دست به یورش وحشیانه ای زده است و در همین راستا ده ها
فعال و پیشرو جنبش كارگری، معلمین و فعالین سیاسی و اجتماعی را روانه زندان كرده است.
جمهوری اسلامی به تصور خودش با این حركت می تواند زهر چشمی از جامعه گرفته باشد و جنبش آزادی خواهی را
خانه نشین كند. اما بخش عظیمی از مردم ایران كه از فقر و فلاكت كمرشان خم شده و دیگر طاقت و تحمل این وضعیت
را ندارند، دیر یا زود این سكوت مرگ بار را شكسته و به چنان موج عظیمی تبدیل خواهند شد كه هیچ قدرتی توان
رویارویی با آن را نخواهد داشت.
در گرامی داشت شاهرخ زمانی، از تشکل های موجود داخل ایران گرفته تا اتحادیه ها و فدراسیون های کارگری جهان و
هم چنین نهادهای دمکراتیک و سازمان ها و احزاب چپ و سوسیالیست با نوشتن نامه و برگزاری آکسیون های
اعتراض این جنایت حکومت اسلامی را محکوم کردند.
کمیته برگزاری » در استکهلم نیز نیروهای چپ و آزادی خواه و کمونیست و فعالین سیاسی، گرد هم آمدند و یک
تشکیل دادند که اولین اقدام آن، برگزاری تظاهراتی در مقابل مرکز جاسوسی و ترور « گرامی داشت شاهرخ زمانی
حکومت اسلامی (سفارتخانه آن) در استکهلم بود. در این تظاهرات روز نوزدهم سپتامیر، تعداد کثیری از آزادی خواهان
ایرانی - سوئدی استکهلم، حضور فعالی داشتند.
این حرکت اعتراضی با شعارهایی هم چون سرنگون باد حکومت اسلامی ایران، زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسیم،
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران ایران و جهان، همه زندانیان سیاسی و اجتماعی باید آزاد شوند؛ شکنجه و اعدام
لغو باید گردد و در گرامی داشت شاهرخ زمانی و محکومیت قتل او در زندان و ... نهایتا پس از سخنرانی نمایندگان
سازمان ها و احزاب و نهادها، این حرکت با سرود بین المللی کارگران «انترناسیونال» به پایان رسید.
ما کمیته برگزار کننده این تظاهرات، از همه کسانی که در این تظاهرات شرکت کردند سپاس گزاری می کنیم و اقدامات
بعدی مان را به زودی از طریق شبکه های اجتماعی به اطلاع عموم خواهیم رساند.
لینک فیلم مراسم 26 شهریور تبریز، بر سر مزار شاهرخ زمانی و هم چنین دو فیلم از تظاهرات استکلهم در مقابل
سفارت جمهوری اسلامی، در پایین تصاویر ضمیمه است.
متن کامل با تصاویر را در
سایت آزادی بیان ملاحظه نمائید.
کمیته برگزاری گرامی داشت شاهرخ زمانی - استکهلم
٢٠ سپتامبر ٢٠١۵
*************
شاهرخ زمانی ما بود!
رژیم اسلامی دست ساز امپریالیسم آمریکا و شرکاء بر مسند قدرت نشانده نشد تا مطالبات بر حق کارگران و زحمتکشان را برای آنان تامین کند. آمده بود تا مانند رژیم همتایش رژیم شاه قاتل، هر حقی را ناحق کند و سودش را به جیب زالوهای داخلی و خارجی سرازیر کند. آمده بود تا با فریبکاری و با اهرم دین( تمام دین ها) که از منافع ستمگران حمایت میکند بجای تامین رفاه اکثریت جامعه هر صدای حق طلبی را در سینه خفه کند. امپریالیسم آمریکا زخمی شده از ضربه کاری که چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق و سایر نیروهای انقلابی و استقلال طلب ضد امپریالیسم به تخت و تاج ننگین شاه نوکر دست به سینه شان زده بودند و تاج و تخت شاه را به مستراح تاریخ پرتاب کرده بودند خمینی نوکری که دست پرورده سی آی ای در زیر درخت سیب نوفل لوشاتو بود را به ایران آورد تا سرکوب کند هر آنچه را که شاه قاتل قرصت انجام آنرا نداشت.
سرمایه داری اخلاق شناس نیست، بلکه مُبلغ و مروج کثیف ترین شیوه های غیر اخلاقی در جامعه برای پیشبرد اهداف سودجویانه خود است. وجدان و شرافت ،خواهر و مادر و زن و برادر و دوست و رفیق نمیشناسد آنچه می شناسد سود است.
چندی پیش یکی از این زالوهای جهانی، نوه راکفلر، جان دی راکفلر در صدمین سالروز تولد خون آشامی اش در بیست اندرزی که برای سود جویان نشخوار کرده بود گفته بود : هرگز وجدان خود را بخاطر کارهای غیراخلاقی اذیت نکنید." و جمله قصار دیگرش که گواهی دهنده "الهی بودن سرمایه داری خونخوار است" که میگوید:" خدا پول را به من داد. من فکر میکنم اینکه چطور پول ساز شوی یک موهبت الهی است."
حالا هر کس یقه این هیولای خونخوار که چاه های نفت دنیا اکثر آن به نام خاندان او میباشد را بگیرد و بگوید این دسترنج کارگران و زحمتکشان است، این منافع طبیعی سرزمین های دیگر است که تو آنها را دزدیده ای بر خلاف خدا حرف زده است چون بر اساس تفکر فریبکارانه جان دی راکفلر این است که پول را خدا به او داده است! همان خدای دورغینی که همین دزدها و غارتگرها و جانیان یعنی طبقه ستمگر برای ترساندن طبقه ستمدیده ساختند.
رژیم خمینی نوکر راکفلرها و ریچارد برانسون ها از همان روز اول گفت این رژیم الهی است و همه چیز آن هم الهی. هر کسی هم علیه رژیم بگوید علیه خدای ظالم و جبار است و قتل آن واجب کفایی! یعنی آنچه که راکفلر خونخوار گفته بود خمینی در ایران مو به مو با اهرم الهی به اجرا در آورد.
راکفلرهای جنایتکار و دزد دسترنج کارگران جهان در جامعه در جلوی چشم من و شما و یا پشت دوربین های تلویزیونی نیستند بلکه در قصرهای بشدت محافظه شده خود پلتفرم های سیاست های جنایت گرانه را به نوکرهایشان امثال اوباما و کامرون و مرکل و ... دیکته میکنند و این نوکرها ها هم به نوکران دست دوم راکفلرها یعنی امثال سردمداران آدم کُش در رژیم اسلامی سیاست های سرکوبگرانه را دیکته میکنند تا هر چه بیشتر منافع طبیعی و انسانی را به غارت برند.
از طرفی شیوه های کشتار مخالفین سرمایه داری و آزادی طلبی به دلایل مختلف از جمله رشد تکنولوژی و انشتار اخبار توسط توده های مردم از طریق رسانه های اجتماعی تغییر کرده است، فعالین سیاسی در جای جای جهان یا خودکشی میشوند * یا **پلیس آنان را بعنوان بیمار روانی به آسایشگاه های روانی معرفی میکند، یا آنکه در کشورهایی مثل ایران که هیچ در و پیکر و قانونی که از ستمدیدگان حمایت کند وجود ندارد فعالین سیاسی را زندانی میکنند و بعد از آنهم در زندان "سکته داده میشوند." یا اعلام میکنند بر اثر فلان بیماری درگذشت.
در کدام زمان در ایران پزشک قانونی یا یک مرجع مستقل وجود داشته تا جسد را کالبد شکافی کند؟ مگر پیکر صمد بهرنگی در پزشک قانونی یی کالبد شکافی شد که اوامر شاه قاتل و ساواکش آدم کُش او به اجرا نمی آمد که امروز پیکر شاهرخ زمانی کالبد شکافی شود؟ از همه مهمتر وقتی که کارگر و دانشجو و زحمتکش را بخاطر مطالبه حق شان به بند می کشند و او را در چهار دیواری قرار میدهند و شکنجه های فیزیکی و روانی بر او وارد میکنند به معنای آماده کردن زندانی برای مشکلات بعدی نیست؟
چرا پسر رفسنجانی خونخوار در زندان سکته نمیکند؟ تا یک زالوی کثیف و فاسد کمتر شود. چرا هر چه زحمتکش و روشنفکر و نویسنده و آزادیخواه است سر به نیست و کَشته و سکته زده و خودکشی میشود؟ چرا میرحسین موسوی یکی از عاملین قتل عام زندانیان سیاسی دهه شصت و کروبی همقطار او و دختر رفسنجانی زالو را نمی کُشند؟ مگر به قول خودشان آنها هم "بر هم زننده امنیت ملی" نبودند؟ چطور است که فقط مرگ سراغ طبقه کارگر و زحمتکش و آزادیخواهان میرود؟ و بورژوازی فاسد و طرفدارانش از مجازات مرگ مستثنی میشوند؟
شاهرخ زمانی کارگری از تبار سروهای ایستاده ای بود که سر در مقابل رژیم خونخوار خمینی خم نکرد، او "من" نبود! شاهرخ ما بود! او به منافع طبقه کارگر فکر میکرد. او از منافع طبقه کارگر دفاع میکرد. او در پی متشکل کردن طبقه خود بود! او در پی سازمان دهی طبقه خود برای پیشبرد اهداف والای طبقه کارگر بود. شاهرخ زمانی با طبقه ستمگر سر سوزنی سازش نداشت. به همین علت است که شاهرخ زمانی همچون سایر سروهای مقاوم در قلب توده های ستمدیده جا دارد. به راستی که شاهرخ شاگرد صمد بهرنگی این بار و رفیق کارگران و زحمتکشان بود. شاگردی که درسهایش را بسیار خوب آموخته بود طوری که در مراسم خاکسپاری اش جمعیت شعار میداد شاهرخ معلم ماست راه شاهرخ راه ماست.
مرگ شاهرخ زمانی او را جاودانه ساخت.
راهش پر رو و یادش همواره گرامی باد.
صبا راهی
شهریور ١٣٩٤ - سپتامبر ٢٠١٥
*************
٢١ سپتامبر ٢٠١۵
مورد: اعتراض به ادامه اذیت و آزارفعالین کارگری در ایران
آیت الله سید علی خامنه ای
کنفدراسیون بین المللی اتحادیه کارگران (آ تی یو سی) بشدت نگران بدتر شدن وضعیت اتحادیه های کارگری و حقوق انسانی بنیادین در جمهوری اسلامی ایران است.این سرکوبها بویژه منجر به مرگ شاهرخ زمانی در زندان گوهردشت (رجایی شهر) شد.
ما دلایلی قوی داریم که باورکنیم این شدت سرکوبها علیه اتحادیه ها به منظور ترساند اتحادیه های مستقل کارگری است تا آنها را بعد از توافق هسته ای با ١+۵ تسلیم ومنفعل کند.با توجه به این ،جنبش اتحادیه های کارگری بین المللی مصمم حمایت کاملا سیاسی و اخلاقی از کارگران ایرانی و تقاضاهای مشروع آنها برای حقوق وآزادی انجمن آنها بدون ترس از دستگیری و آزار و اذیت می باشد.
در عین حال ، می نویسم برای شما تا مجبور شوید دستور دهید تا همه فعالین و رهبران اتحادیه های کارگری بازداشت شده را آزاد کنند. هم زمان،من احساس می کنم که مجبورهستم به اطلاع شما برسانم که به نظرمی رسد این حملات تازه توسط مقامات ایران علیه فعالین مشروع اتحادیه های مستقل کارگران ایران است،من هیچ گزینه دیگری جز تسلیم شکایت رسمی علیه دولت شما به دادگاه صالحه سازمان بین المللی کار ندارم. در این شکی نیست که نتیجه برای کشور شما از نطر حقوق انسانی و حق اتحادیه کارگری در برابر چشم جامعه بین المللی وجه اش بیشتر خراب خواهد شد.
١- مرگ ناگهانی شاهرخ زمانی در زندان
آی تی یوسی زمانی که شنید ناگهان شاهرخ زمانی یکی از اعضای هیئت موسس سندیکای کارگران نقاش تهران و عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری در ١٣ سپتامبر ٢٠١۵ در زندان گوهردشت در کرج مرد شوکه شد. گزارش شده که مرگ او ناگهانی و گزارشهای مقدماتی نشان می دهد که علت سکته بوده است. مدارک اصلی نشان می دهد که شاهرخ زمانی در اصل در جون ٢٠١١ به جرم گسترش تبلیغ علیه رژیم و ایجاد گروه های سوسیالیستی و بخطر انداختن امنیت ملی به یازده سال زندان محکوم شده بود. در زمان زندان حقوق انسانی او نقض شد.از لحاظ جسمی و روانی مورد آزارو اذیت قرارگرفت و درخواست ملاقات و دارو او نیز رد شد. او خبر ازدواج و مرگ مادرش را در زندان شنید ولی به او مرخصی حتی برای مدت کوتاهی برای شرکت در آن مراسمها به وی داده نشد. زمانی چندین بار به مدت طولانی به منظور اعتراض به دستگیری و امکانات بسیار کم زندان دست به اعتصاب زد، او به زندانهای متعددی فرستاده شد، ملاقات حضوری و تماس تلفنی اش نیز ممنوع شد. آی تی یو سی خواهان تحقیق کامل دلایلی که منجر به مرگ او می باشد است.
برای مطالعه متن کامل
اینجا کلیک کنید.
*************
چراغی به دستم، چراغی در برابرم من به جنگ سیاهی می روم"
کارگران، تشکل های کارگر، سایت ها و نهاد های کارگری و مردم شریف و آزاده
بدینوسیله نهایت تشکر بی پایان خود و خانواده ام را نثار عزیزانی می کنیم که در طول ۲۲ ماه زندانی من به عناوین مختلف در همراهی با ما مشکلات روز مره ما را بر طرف کردند و ما را در راه تحقق و رسالت والای طبقه کارگر جهت هموار نمودن راه رسیدن به دنیایی بهتر برای کارگران و زحمتکشان گام بر داریم و نوید دنیایی روشن و عاری از رنج و فلاکت را با طی نمودن تاریکی ها ...به کارگران و مردم زحمتکش نوید دهیم.
هر چند خانواده ام از آزادی من بعد از ۲۲ ماه در زندان خوشحال هستند. ولی این خوشحالی برای شخص من که خبر مرگ نابهنگام رفیق مبارز و کارگر آگاه و از ستم عاصی شاهرخ زمانی را شنیدم یک لحظه هم نمی توانستم شادی کنم و از آزادی خود خوشحال باشم. من یوسف آبخرابات از صمیم قلب به خانواده، دوستان و رفقاء، به کمیته دفاع از شاهرخ زمانی و طبقه کارگر ایران و جهان تسلیت عرض می نمایم و مرگ این کارگر مبارز را به چراغ راهی که او به آن اعتقاد داشت تبدیل خواهیم کرد و راه او را ادامه خواهیم داد.
در پایان از کلیه اعضای کمیته دفاع از کارگران دستگیرشده مهاباد که در طول آن ۲۲ ماه با تمام توان خود با ما و خانواده ما در تماس بودند و بخشی از زندگی خودشان را با ما سپری کردن نهایت تشکر و از آنان قدردانی می کنم..
یوسف آبخرابات عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
شهریور ۹۴ (به نقل از فیس بوک شادی رسولی)
*************
سرمایه نقاب مرگ بر چهرهی شاهرخ کشید!
در کُنش هر کارگر مبارز برابر سرمایه بهلحاظ عینی همواره چیزی غیر از آنچه در شوروشوق افراد طبقات دیگر بوجود میآید، تبلور مییابد و بیش از حرکت و رشد و توسعهی تفکر آنان تجلی پیدا میکند. همینطور نتایج آن نیز بهطور اجتماعی و از طریق ساخت عواطف سیاسی از دیگر افراد کارگر فراتر میرود و آن کارگر کُنشگر را به پیامدهای طبقه و مبانی کنش سیاسی وابسته میسازد. بیدلیل نیست که سلوک پرولتر بر این مبنا استوار میگردد که او چیزی به جز زنجیرهایش برای از دست دادن ندارد اما جهانی را فتح میکند. در فرایند این مبارزه است که بند تعلق طبقاتی خویش را با نفی دنیای بردگی مزدی پاره میکند و آنچه در پی آن پدید میآید هیچ نیست مگر کثرت ایجابی قابلیتها که مظهرش انسانی رها از ضرورت کار است که پیوندهای عُرفی تقسیم کار را که بهنحوی عقلانیتر کار دیگران را تصاحب میکنند میگسلد. مبارزهای برای بندهای جبر یا ضرورتی که سوسیالیسم با ارتقاء ضرورت به مقام یگانه بنیان آینده که به منزلهی قلمرو آزادی، عینیتی که انسان کارگر را حتی از نمود شخصیت نیز محروم کرده و بر ساز و کار ذهنی و جسمی آدمیان فرمان رانده است به هدایت حیات مستقل رهنمون میشود. شاهرخ زمانی با آن واقعیتی درافتاد که سرمایه وجدان و وظیفه را در مقام نوعی ارزش اسلامی به درون جامعه و خاصه کارگران تزریق کرده بود تا در تمامیت خود هم سوژه و هم ابژه را سرکوب نماید، اما او با نهیب طبقاتی خویش به ورطهی ورشکستن خواست و این چنین با قدرت سرمایه درافتاد.
گرچه خودانگیختگی مبارزاتی شاهرخ و توان درکِ حقیقتِ امور جهانِ پرآشوبِ نظام سرمایه در ذهنیت وی از درونِ دگرشدگی روند پیشرفت جامعه صنعتی در شیوه تولید پسافوردیسم، که هم اقتضائات زندگی و هم واقعیت سیاسی، اجتماعی و ساختاری است، وی را بهتحلیل و ارزیابی بهشکلی از سازمانیابی میکشاند که گذار از حجاب سنت نمایندگی (حزب)، مکانیزمی که طبقه را از توانش منفک میسازد، اما هنوز هم نوستالژیای آن دوران همچنان برای بسیاری از جمله وی تنها آلترناتیو نیرومند جلوه کند. همینطور محدودیتها و استبداد طبقاتی مانع گشوده شدن بدیلهای نوینی غیر از کاریزمای حزبیت که به لحاظ عینی سرشتی توهمزده در پیش او مییابد و به بازتولید همان کُنشی منجر میگردد که در سرانجام خود بهجای فرایندی دیالکتیکی میان سوژهی خودانگیختگی و واقعیت، بهجای فرایند رفع و برکشیدگی و بهجای نفی متعیّن به فرایند نفی صوری بیانجامد. اما او راهی دراز در پیشِ روی داشت تا خودرهایی کارگران را در روششناسی بیازماید و در زندگی طبقاتی خویش تجربه کند، زیرا که وی از پایین برخاسته بود و رنج تولید ارزش اضافی برای او عاریهای نظری نبود و اگر مرگ بر وی تحمیل نمیشد، ماهیت حقیقت چنین است که با فرا رسیدن زمان آن در روند مبارزهی طبقاتی خود را به زور آشکار میسازد.
اکنون هم دولت جنایتکار جمهوری اسلامی، هم سرمایه و هم زندانبان در فقدان شاهرخ ظاهرا آسودهاند. اما شاهرخ یک طبقه است؛ طبقهای که اگر بر تصلّبشدگی خویش فایق آید جهان، ناظر یک گرایش تاریخی مقاومتناپذیر برای درهم شکستن فرمانروایی خودکامگی سرمایه در متن پیوند رازآلود مالکیت، ثروت، نظارت و مدیریت خواهد شد و خشم فروخوردهی کارگران به نیرویی بدل خواهد شد که دیگر قدرت از قاعده پیروی نکند، به آن لحظهای فراروید که در مبادلهی اقتصادی که تاکنون هر طرف سهم خود را دریافت میکند، ارزش اضافی مبتنی بر کار اضافی را نیز سهم خویش و نه غیر تلقی کرده و بخواهد بهگونهای بیواسطه بر آن دست یابد که ضرورتا با سرنگونی شیوهی تولید سرمایهداری مبتنی بر کار دستمزدی و با استقرار مناسباتی که در آن انسان با بدست گرفتن اختیار خویش و شرایطی که از هرکسی نسبت به تواناییاش و به هرکسی به اندازهی نیازش فراهم شده باشد.
سرنگونی سوسیالیستی جمهوری اسلامی راه پیشروی بهسوی رهایی کار است
کمیته فعالین کارگری سوسیالیستی ـ فرانکفورت
سپتامبر ٢٠١٥
*************
گفتگوی فرهاد شعبانی با رفقا فرید پرتوی ومحمد اشرفی:
به مناسبت قتل شاهرخ زمانی
*************
یاد و خاطر رفیق مبارزمان شاهرخ زمانی را گرامی می داریم
شاهرخ زمانی عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران و یکی از موسسین سندیکای کارگران نقاش تهران بود. او همیشه وهمواره فعال کارگری بود. او به کار حرفه ای اعتقاد داشت و خودش نیز تلاش میکرد تا فعالیت حرفه ای داشته باشد.
وی از سال ١٣٨٢ در هییت موسسان سندیکای کارگران حضور داشت. از همان سالها اعتقاد راسخ به فعالیت حرفه ی در میان کارگران و جنبش کارگری داشت.
شاهرخ زمانی بک کمونیست فعال و کارگر نقاش بود. او در سالهای زندانش نیز سربلند و با افتخار از فعالیت های خود کوتاه نیامد و برحقانیت اعتقاداتش پای فشرد.
مرگ ناگهانی ومشکوک او در زندان گواه دیگری بر فعالیت خستگی ناپذیرش بود. او زنده بود تا فعالیت کند. فعالیت می کرد تا این جهان وارونه، جهان دیگری که شایسته زندگی انسان شود. صدای اعتراض او، صدای اعتراضات کارگران و زحمتکشان بود. شاهرخ زمانی برای احقاق حقوق کارگران لحضه ای درنگ نکرد. قلبش برای ایجاد یک دنیای بهتر می تپید، جان باختنش نیز برای یک دنیای بهتر بود.
ما بر زحمات او درود می فرستیم. جنبش کارگری ایران و جهان هرگز او را فراموش نخواهد کرد. این افتخاری است که ما رفقای او و همکارانش، خانواده و بخصوص فرزندانش به آن ارج می نهیم و به آن عشق می ورزیم.
در ضمن به کلیه عزیزانی که در مراسم خاکسپاری و دیگر مراسم شاهرخ حاضر شدند، درود می فرستیم.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
یاد دیگر عزیزان جان باخته راه سوسیالیسم را گرامی می داریم .
آیت نیافر عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگران ایران
*************
گزارشی کوتاه از مراسم خاکسپاری شاهرخ زمانی
جسد شاهرخ زمانی را روز دوشنبه تحویل خانوادهاش دادند. تنها با این شرط که آنها هیچ شکایتی نکنند و گزارش پزشک زندان که مرگ او را سکتهی مغزی اعلام کرده بود، بپذیرند. خانوادهی شاهرخ بیدرنگ جسد را به تبریز شهر عاشقان، شهر مبارزان و خطه قهرمانخیز آذربایجان منتقل کردند. بلافاصله فعالان کارگری و دوستان شاهرخ از سراسر ایران خود را به تبریز رساندند تا در زادگاه ستارخانها و باقرخانها، حیدرعمواوغلیها، صمدها، دهقانیها و نابدلها و… این بار بر مزار شاهرخ، یاری از تبار آنان گرد هم آیند. حضور فعلان کارگری از تهران، کرج و سنندج چشمگیر بود.
سیل جمعیت خیرهکننده بود، هر چند نه در خور شاهرخ، چرا که از روز قبل نیروهای امنیتی با افراد زیادی تماس گرفته بودند و آنان را از رفتن به مراسم منع کرده بودند. اما تعداد مشتاقان به شرکت در این مراسم آنقدر زیاد بود که احتمالا نیروهای امنیتی نیز نتوانسته بودند با همه تماس بگیرند. چند نفر از فعالان تبریز را هم به ستادهای خبری احضار کرده بودند و یکی از فعالان اجتماعی تبریز نیز در طول مراسم بازداشت بود.
در طول مراسم و هنگام خواندن نماز میت یکی از حاضران با صدای بلند اعلام کرد: شاهرخ چه نیازی به خواندن نماز دارد”… با این حال مراسم برگزار شد. چند مامور خاص از بازکردن صورت شاهرخ هنگام خاکسپاری جلوگیری کردند. هر چند حضور ماموران چشمگیر بود اما آنها با سیل جمعیت کاری نمیتوانستند انجام دهند. مراسم با خواندن قطع نامهی تشکلهای کارگری ادامه یافت. اطلاعیه تشکلهای مستقل کارگری به تعداد نسبتا قابل توجهی میان جمعیت توزیع شد. سپس همزمان با گلباران مزار شاهرخ، مراسم با سر دادن شعارهایی از جمله:” زنده باد شاهرخ زمانی”، “درود بر شاهرخ زمانی”، “شاهرخ معلم ماست، راه شاهرخ راه ماست”، “درود بر کارگر مبارز ” ادامه یافت.
شعارها همهگیر بود و در میان اندوه و رنج فراوان جمعیت نمیخواست مزار را ترک کند. اما اجبارا با پایان یافتن مراسم به تدریج آمادهی ترک مراسم شدند. پس از پراکنده شدن جمعیت و در میانه راه خروج از آرامستان ماموران یکی از شرکتکنندگان را که گمان می کردند بیانیه تشکلهای کارگری مستقل را توزیع کرده، دستگیر کردند. بلافاصله این مساله مورد اعتراض حاضران قرار گرفت. ماموران ابتدا گفتند فقط چند سوال و حاضران هم گفتند در حضور خودمان. به تدریج تعداد معترضان به این دستگیری بیشتر شد. راه رفت و آمد ماشینها بسته شد. هنگامی که پس از دستبند زدن ماموران قصد بردن فرد دستگیر شده را داشتند، اعتراضات شدت گرفت و پس از کشمکش فراوان و دست به دست شدن وی ، بالاخره برای خاتمه این وضعیت ماموران جلو چشم همه دست وی را باز کردند و شرکتکنندگان در مراسم همراه با وی محل را ترک کردند.
خانواده شاهرخ مراسم پذیرایی بسیار خوبی را تدارک دیده بودند. هنگام صرف غذا یکی از فعالان کارگری گفت:” این غذا با همه ی خوبی به دلم نمی چسبد زیرا که شاهرخ ۵ سال از خوردن چنین غذاهایی محروم بود”.
مراسم پذیرایی با اعلام مراسم روز ۵ شنبه خاتمه یافت.
کانون مدافعان حقوق کارگر
*************
دعوت عمومی
برای شرکت در تظاهرات اعتراضی علیه جمهوری اسلامی ایران
به مناسبت جانباختن شاهرخ زمانی در زندان
زمان: شنبه ۱۹ سپتامبر، ساعت ۱۴
محل: مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران
ما رسانهها، سازمانها و احزاب سیاسی، نهادها و فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، عصر ١٦ سپتامبر ۲۰۱۵، دور هم گرد آمدیم تا به جانباختن شاهرخ زمانی رهبر و فعال کارگری سرشناس که در زندان جمهوری اسلامی ایران جانباخته است، اعتراض کنیم. ما در این راستا، پس از همدلی و تبادلنظر، ضمن محکوم کردن این جنایت تازه جمهوری اسلامی، تصمیم گرفتیم کمیتهای انتخاب کنیم تا این حرکت و حرکتهای اعتراضی بعدی را سازماندهی کند. اولین اقدام جمعی ما، برگزاری تظاهرات در مقابل مرکز جاسوسی و تروریستی جمهوری اسلامی در استکهلم است.
ایران: یکی از شناخته شده ترین و مورد احترام ترین فعالان کارگری زندانی
شاهرخ زمانی در زندان درگذشت
۱۵ سپتامبر ۲۰۱۵
فدراسیون بین المللی کارگران ساختمان و چوب با شنیدن اینکه شاهرخ زمانی، یکی از شناخته شده ترین و مورد احترام ترین فعالان کارگری ایران، در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵ در زندان گوهردشت (رجایی شهر) در شهر کرج در گذشته است، شوکه شده است. امبت یوسون (دبیر کل فدراسیون) می گوید، "فدراسیون بین المللی کارگران ساختمان و چوب خواهان بسیج قوی تری علیه اذیت و آزار فعالین کارگری در ایران است و به طور کامل از فراخوان برای تحقیقات مستقل بین المللی در مورد این مرگ و شرایط دیگر فعالان کارگری زندانی و زندانیان سیاسی در ایران حمایت می کند."
باور در حال رشد این است که شاهرخ در زندان به قتل رسیده است و در نتیجه بسیاری دولت ایران را برای مرگ او پاسخگو می دانند. در این زندان، بسیاری زندانیان متحمل شکنجه های شدید، غفلت و بدرفتاری کامل توسط نیروهای امنیتی و مقامات زندان می شوند.
شاهرخ را در حالت بیهوشی پیدا کردند. او را به مرکز پزشکی زندان بردند و در آنجا پزشکان اعلام کردند که او مرده است. مقامات ادعا کرده اند که سکته مغزی علت مرگ او بوده ست اما گزارش های تایید شده وجود دارد که کبودیهای قابل مشاهده بر روی بدن او وجود داشته است.
شاهرخ زمانی ابتدا در ماه ژوئن ۲۰۱۱ دستگیر شد و به ۱۱ سال زندان به اتهام "اقدام علیه امنیت امنیت ملی از طریق تشکیل و عضویت در گروههای مخالف نظام" و "تبلیغ علیه نظام" محکوم گردید.
شاهرخ عضو عضو هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش تهران و کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری بود.
ترجمه و بازتکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
اما دیروز در آرامستان وادی رحمت تبریز، دهها شاهرخ جوان قد بر افراشتند
صبح دیروز آرامستان وادی رحمت تبریز شاهد مراسم خاکسپاری ویژه ای بود. شاهرخ زمانی این مبارز جسور و خستگی ناپذیر طبقه کارگر ایران از شب گذشته در سردخانه این محل آرمیده بود. اعضا و فعالین سندیکای کارگران نقاش استان البرز، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، سندیکای کارگران شرکت واحد تهران، کانون مدافعان حقوق کارگر، اتحادیه آزاد کارگران ایران و جوانان دانشجو و کارگری که از راه دور آمده بودند از ساعت ۹ صبح در آنجا حضور داشتند. همه عمیقا ناراحت و خشمگین بودند.
از حوالی ساعت ده صبح سالن انتظار تحویل جنازه مملو از جمعیت بود تا اینکه شاهرخ را تحویل دادند و او بر دوش یارانش به سوی بلوک ۵٧، قطعه ٨۵ آرامستان حمل شد.
جمعیت نزدیک به هزار نفره شرکت کننده در مراسم، خشمگین و ناباورانه شاهرخ را به آغوش خاک سپردند. همه از مرگ ناگهانی شاهرخ در بهت و حیرت بودند و در حالی که بغظ فرو خورده ای، شرکت کنندگان در مراسم را در بر گرفته بود، صدای رسائی هیاهیوی جمعیت و گریه ها را ساکت کرد. این صدا، صدای یکی از اعضای سندیکای کارگران نقاش استان البرز بود که قرائت بیانیه هفت تشکل کارگری به مناسبت از دست رفتن شاهرخ را آغاز کرده بود.
با پایان قرائت بیانیه و کف زدن جمعیت حاضر، بغظ فرو خورده شرکت کنندگان در مراسم به صحنه پرشوری از شعار دهی تبدیل شد. درود ، درود - زنده باد شاهرخ زمانی – شاهرخ معلم ماست، راهش راه ماست شعارهایی بودند که بارها سر داده شد. کارگر پرشور و مسنی نیز که از شهر سنندج در مراسم شرکت کرده بود رو به جمعیت پیام اش را گفت و سپس یکی از نزدیکان شاهرخ پایان مراسم را اعلام کرد.
با پایان مراسم و براه افتادن جمعیت شرکت کننده به سوی درب خروجی آرامستان، چهار نفر از مامورین امنیتی فرصت را مغتنم شمرده و تلاش کردند دو- سه نفر از جوانان کارگر و دانشجوی شرکت کننده در مراسم را دستگیر کنند و موفق شدند به دست یکی از آنان دست بند بزنند. در پی این وضعیت، کارگران و دانشجویان جوان دست به حمله متقابلی زدند و طی زد و خورد جسورانه ای مامورین را وادار به تمکین، عذرخواهی و آزادی رفیق شان کردند.
شاهرخ را به آغوش خاک سپردیم، اما دیروز در آرامستان وادی رحمت تبریز، دهها شاهرخ جوان قد بر افراشتند که بی تردید مرگ شاهرخ عزیزمان را به پرچمی برای اتحاد و همبستگی کارگری، رهائی از ستم و استثمار و بر پائی دنیائی بهتر تبدیل خواهند کرد.
زنده باد همبستگی کارگری - زنده باد شاهرخ زمانی
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۴
*************
رفیقم شاهرخ آرام بخواب
وقتی طنین کودک آزادی
سینه های مادر خوشبختی را مکید،
زمین خشک، مست باران ۱۱ اردیبهشت شد
زیبایی گلهای، بوستانهای تبریز،
عطر آگین،همره ترنج و گل واژه های رنگین کمان،
به یاد انسان بودنت در تو خواهد تنید.
رفیقم آرام بخواب
شب پرستی طولانی نخواهد ماند
به اعتماد زندگی
ستم از ضرب آهنگین اعتراض
به ستوه خواهدآمد
و خشک سالی این فصل های سنگین
به دریا خواهد نشست
رفیقم آرام بخواب
گرسنگی و فقر
در این دنیای متضاد،شعله ای نیست،
با مرگ تو خاموش گردد.
این تضاد نفرین طبقاتی
درد مشترک انسان است
رفیقم آرام بخواب
شاهرخ عزیز با موجی از شکوفه عشق به زندگی،و تلاش برای رهایی انسان از برده گی نوین عصر سرتا پا دروغین سرمایه داری بی رحم،در اسارت گاه حافظین سرمایه داران،سر افراز و پویا با طبقه اش وداع کرد.آزادی واقعیش همچون هزاران انسان دیگر هم طبقاتیش در گرو رهایی میلیونها انسان از شر غارتگران سرمایه دار میسر بود.
برای همین او تا آخرین لحظه زندگیش محکم و استوار مدعی خواسته های انسانی و کارگری بود.و رهایی کارگران را نیزدر وحدت و تشکل یابی می دید.برای همین، انسانی با این دغدغه ها،با علم آگاهانه نسبت به وضعیت فلاکتبار کارگران،نمی توانست سکوت کند.نمی توانست در کنار غارت میلیاردها ثروت این مردم و دیدن موج میلیونی بیکاران و فقرا و در تنگنا افتاده ها سکوت کند.نمی توانست در کنار میلیاردرها یی که پول و منابع و دسترنج و همه چیز این طبقه راپارو میکنند،فقر و فلاکت ودزدی و فحشا و دروغ و ازدیاد زندان را برای قربانیانش تدارک می بینند،سکوت کند،جرم او آگاهی از فلاکت طبقه کارگر و مبارزه برای رهایی بود.بی شک تا زمانی انسان به رهایی از استثمار دست نیابد،راه شاهرخ و هزاران دیگر همانند او در میدان و پیکار طبقاتی ادامه خواهد داشت.
جهانگیر محمود ویسی ۹۴/٦/۲۳
*************
مراسم روز پنجشنبه برای شاهرخ زمانی
روز پنج شنبه ۲٦ شهریور سومین روز فقدان شاهرخ زمانی زندانی سیاسی ، ساعت ۱۱ صبح با حضور همه شما عزیزان در وادی رحمت تبریز بر سر مزار ایشان گرد هم خواهیم آمد تا یادشان را گرامی بداریم
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
*************
فراخوان تجمع اعتراضی در محکومیت قتل شاهرخ زمانی
کارگران، زحمتکشان و مردم آزاده!
در تداوم سرکوب، دستگیری، شکنجه و قتل فعالان کارگری و سیاسی، روز یکشنبه ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵ شاهرخ زمانی، فعال شناخته شده و با سابقه جنبش کارگری و چپ، عضو سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان وعضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری، توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران در زندان گوهردشت کرج به قتل رسید.
جان فعالان کارگری و سیاسی، معلمان، پرستاران و دیگر اقشار زحمتکش در زندانهای جمهوری اسلامی در خطر است!
قتل شاهرخ زمانی دقیقا مصادف با بیست و هفتمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی توسط رژیم سرمایه جمهوری اسلامی در دهه شصت میباشد.
ما ضمن محکوم کردن سیاستهای ددمنشانه رژیم جمهوری اسلامی و در دفاع از جان فعالین کارگری و سیاسی زندانی، از همه شما مردم آزادیخواه و مبارز دعوت می کنیم که در این حرکت اعتراضی شرکت نمایید.
پیام تشکر خانواده شاهرخ از شرکت کنندگان در مراسم ۲۴ شهریور ۹۴
بادرود به جان باختگان راه آزادی، ما شاهرخ عزیزمان را از دست دادیم ودر حال حاضر روزهای سختی را پشت سر میگذاریم، اماحضور چشم گیر کارگران، دانشجویان وانسانهای شریف در مراسم تشیع پیکر شاهرخ مرهمی بر دردهایمان بود، لذا ما بدینوسیله از همه کسانی که به هر نحوی(با حضور خود، با تماس تلفنی یا ارسال پیام و یا اعلام دفاع و حمایت در شبکه های اجتماعی و ...) در این روزهای سخت ما را همراهی کردند به ویژه اعضای تشکلهای مستقل کارگری کمال تشکر وقدردانی را داریم. و بدون شک می دانیم در آینده نیز ما را تنها نخواهید گذاشت و انتظار داریم با فداکاری و صلابت راه شاهرخ را ادامه بدهید.
از طرف خانواده شاهرخ زمانی
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
۱۳۹۴/٦/۲۵
*************
محمد جراحی زندانی سیاسی در زندا ن تبریز خواها ن پی گیری علت فوت شاهرخ زمانی شد
صبح امروز محمد جراحی زندانی سیاسی و هم پرونده شاهرخ زمانی كه به پنج سال و شش ماه زندان محكوم شده و هم اكنون دوران محكومیت خودرا در زندان تبریز سپری میكند ، خواهان پی گیری پرونده فوت شاهرخ زمانی در زندان شد.
اوكه در یك تماس تلفنی از زندان تبریز صحبت میكرد و با بغض در گلو نمیتوانست كلمات را به خوبی ادا كند اظهار داشت كه مرگ شاهرخ زمانی نمیتواند به صورت عادی باشد و از تمام مجامع بین المللی خواست كه با پی گیری پرونده فوت او در زندان حقیقت را روشن كنند تا از به و جود امدن چنین فجایعی كه برای بارها در زندان های ایران اتفاق افتاده جلوگیری شود.
او ضمن تشكر از همه دوستانی كه در تشییع جنازه و خاكسپاری شاهرخ زمانی شر كت كرده بودند با تالم بسیار اظهار داشت كه ناباورانه این خبر را در زندان شنیده است و ضمن تسلیت به خانوده شاهرخ زمانی و یاران و دو ستان او تاكید كرد كه این ضایعه جبرانناپذیر نمیتواند فعالان كارگری و طبقه كارگر را از خواسته های خود باز دارد و او و یارانش همچنان پی گیر خواسته های به حق كارگری خواهند بود .
کانون مدافعان حقوق کارگر
*************
اطلاعیه سندیکاهای کارگری ایران
گفته بودم زندگی زیباست
آمدن، رفتن، دویدن، عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن،
پا به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن ….
شاهرخ زمانی کارگر نقاش و مبارزه راه بهروزی و آزادی طبقه کارگر ، بنیان گذار سندیکای کارگران نقاش استان تهران و البرز و همکار صدیق سندیکاهای کارگری در زندان رجایی شهر درگذشت. ضایعه از دست دادن این رفیق گرامی ، بس گران است، اما زندگی ادامه دارد و ما پرتوان تر آرمان های او را که جز بهروزی و اتحاد طبقه کارگر اندیشه ای نداشت ، را پیش خواهیم برد.
فردا بر مزارش در وادی رحمت تبریز گرد خواهیم آمد و یاد وآرمان هایش را گرامی خواهیم داشت.
سندیکای کارگران نقاش استان البرز
هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران
۱۳۹۴/۶/۲۳
*************
روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک:مانا
مرگ نقطه پایان زندگی شاهرخ زمانی نیست. پیامش همچون خودش زنده و مانا - متحد شویم و شب را به صبح برسانیم.
سالها بگذشت.
سالها و باز در تمام پهنه البرز
وین سراسر قله مغموم و خاموشی که می بینید
وندرون دره های برف آلودی که می دانید
رهگذرهایی که شب در را می مانند
نام آرش را پیاپی در دل کهسار می خوانند
و نیاز خویش می خواهند
با دهان سنگ های کوه آرش می دهد پاسخ
می کُند شان از فراز و از نشیب جاده ها آگاه
می دهد امید ، می نماید راه.
روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
۱۳۹۴/۶/۲۲
*************
مرگ شاهرخ زمانی در زندان، افشاگر چهره سیاه رژیم کارگر ستیز جمهوری اسلامی ست!
مطابق گزارشات منتشر شده ، روز یکشنبه ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵ ، کارگر زندانی شاهرخ زمانی، در زندان رجایی شهر درگذشت. شاهرخ زمانی، یک فعال کارگری بود که به دلیل فعالیت های صنفی و پیگیری مطالبات کارگری در سال ۱۳۹۰ در شهر تبریز دستگیر و در بیدادگاه های جمهوری اسلامی به ۱۱ سال زندان محکوم شده بود. علت مرگ این کارگر زندانی از سوی زندانبانان "سکته مغزی" اعلام شده، اما کیست که نداند که در زندان های جمهوری اسلامی چنان شرایط غیر انسانی حاکم است که زندانی را با انواع فشارهای جسمی و روحی تحمل ناپذیر مواجه ساخته، سلامتی او را بی انقطاع به تحلیل برده و به تدریج او را در سراشیب مرگ قرار می دهد. زندانیان در این زندان ها نه فقط از فقدان غذای سالم و نبود شرایط بهداشتی در رنجند بلکه باتوجه به فشارهای روحی وارد شده از طرف زندانبانان و به طور کلی شرایط نابسامانی که در آن قرار داده شده اند گرفتار بیماری های مختلفی می گردند؛ و این در شرایطی است که امکانات درمانی و پزشکی نیز به طور مکفی در اختیار آن ها قرار ندارد. به این نکته هم باید اشاره کرد که در سال های اخیر نوشته ها و مواضعی منتشر می شدند که به شاهرخ زمانی نسبت داده شده و ادعا می شد که وی آن ها را از زندان به بیرون فرستاده است و بر این اساس برخی مرگ او را مشکوک اعلام می کنند. اما صرف نظر از این که علت مرگ او واقعاً چه بود ، برای تمام توده های مبارزی که بر سابقه سیاه و ماهیت ضد خلقی رژیم کارگر ستیز جمهوری اسلامی آگاهند، روشن است که در وضعیت کنونی مرگ یک زندانی در زندان، قبل از هر چیز حاصل شرایط وحشتناکی ست که در سیاه چال های این رژیم برقرار است و مرگ ناحق شاهرخ زمانی نیز در زندان بیش از هر چیز افشاگر چهره سیاه رژیم جمهوری اسلامی می باشد.
مرگ شاهرخ زمانی نه اولین مرگ در سیاه چال های رژیم است و نه مسلماً آخرین آن ها خواهد بود. به یاد آوریم که امروز صدها کارگر گمنام صرفاً به خاطر اعتراض به ظلم و ستم بی حد و حصری که سرمایه داران تحت حمایت رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی بر آن ها اعمال می کنند در زندان به سر می برند. این ها کارگران مبارز ولی گمنامی هستند که نامشان در هیچ نشریه ای ذکر نمی شود، کارگران گمنام زندانی که به خصوص از زمان روی کار آمدن دولت ریاکار روحانی هر روز بر تعدادشان در زندان ها افزوده می شود. جای تردید نیست که این وظیفه همه مدافعین راستین طبقه کارگر است که به دفاع از همه این کارگران که روح و جسم شان در سیاه چال های رژیم به تدریج از بین می رود بر خیزند و به طور کلی دفاع از کارگر زندانی را یکی از وظایف انقلابی مهم خود به حساب آورند.
ما مرگ شاهرخ زمانی را به خانواده و بازماندگان وی تسلیت گفته و بار ديگر بر این خواست عمیق و قلبی کارگران و خلق های تحت ستم ایران تاکید می ورزیم:
نابود باد رژیم وابسته به امپریالیسم و کارگر ستیز جمهوری اسلامی!
زنده باد انقلاب، زنده باد کمونیسم!
چریکهای فدایی خلق ایران
۲۳ شهريور ۱۳۹۴- ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵
*************
شاهرخ زمانی مبارزی از تبار پرولتاریای انقلابی
هارایلار آی هارایلا هر اوُلدوُزلار هر آیلار
دریادا بیر گول بیتیب سوُسوُزوندان هارایلار
شاهرخ زمانی از پیشروان طبقه کارگر انقلابی، و از اعضاء هیئت مدیره کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و عضوء هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی، با مرگ مشکوک در زندان گوهردشت کرج، جان خود را از دست میدهد.! خبر کوتاه است بهداری زندان علت مرگ را همانند صدها "اعدام خاموش" قبلی « سکته مغزی» اعلام می کند. گواهی «سکته مغزی و سکته قلبی» برای "اعدام های خاموش" سالهاست برای مردم برملاء شده است. "ادله ای" که از درجه ی مجرمیت این تبهکاران جانی چیزی نمی کاهد. اما چرا این مبارز انقلابی با اعدام خاموش از میان برداشته میشود، گرچه بر توده های آگاه پوشیده نیست این شیوه اعدام، تاکتیک جدید رژیم برای حذف فیزیکی انقلابیون نبوده و نیست. در دهه خونین شصت کم نبودند مبارزینی که به کمین عوامل اطلاعاتی و امنیتی رژیم گرفتار شدند و در همان چند روز اول بازداشت زیر شکنجه کشته شدند. جسدشان تنها زمانی به خانواده هایشان تحویل داده شد، که آنان حاضر شدند برگه دیکته شده ای را با این مضون " دلیل کشته شدن فرد، افتادن هنگام فرار و اصابت سر به زمین است، یعنی خونریزی مغزی"، امضاء کنند. اما نه زیر شکنجه بلکه هنگام فرار.! نمونه های اخیر این نوع اعدام خاموش ستار بهشتی، افشین اوصانلو، محسن دگمه چی و صدها دیگران است، و چه بسیار خانواده هائی بدلیل تهدید و ارعاب دستگاه سرکوب از بیان حقایق دال بر جنایاتی که رژیم در حق عزیزانشان مرتکب شده است، مهر سکوت برزبان زده اند.
شاهرخ زمانی فراتر از یک فعال کارگری است. او یک کمونیست آگاه، یک مبارزه خستگی ناپذیر و یک انقلابی صادق است. آگاه و جسور و مقاوم همچون حیدر عمو اغلو، برای همین است در هیچ ظرف مکانی و زمانی محصور نمی ماند. برای طبقه خود جنگید اما در عین حال بمانند یک کمونیست واقعی قاطعانه و رزمنده در کنار دیگر جنبش های اجتماعی قرار گرفت. فریاد او پتک کارگران و زحمتکشان بود، رستاخیز زنان بود و شورش دانشجویان و دانش آموزان بود، و تحول انقلابی در جنبش های ملی. پیوند اینها یعنی حرکت بسوی انقلاب. او علم مبارزه را از جهان بینی علمی کسب نموده بود، و اعتقاد به قدرت توده ها را از آموزگاران بزرگ پرولتاریا. از درون طبقه بود و برای طبقه، اهل سازش با هیچ جریان سرمایه نبود. شکنجه گران هرچه متوحش تر و شنیع تر شکنجه کردند، باز او بود که چون بابک خرمدین نلرزید و دم فرو نبست. به همین خاطر است شاهرخ زمانی و هزاران مثل او با "اعدام خاموش" از میان برداشته می شوند. وحشت از جسارت و آگاهیِ انقلابی اوست، اما هیچ قدرت جنایتکاری نتوانسته است از ریشه دوانیدن افکار شاهرخ زمانی ها و حرکت تاریخ جلوگیری کند. خفاشان و جانیان خلق باید بدانند جنبش انقلابیِ طبقه کارگر ایران امروز هم صدا با شاهرخ زمانی و در کنار خانواده ی آگاه و شریف اوست. و موج موج بر این صدا، بر این آگاهی، بر این جسارت و بر این مبارزه افزده خواهد شد، تا سیلی شوند و کاخ بیداد برکنند.
پرتوان باد راه سرخ شاهرخ زمانی آگاه و انقلابی
رزمنده و متحد باد جنبش انقلابیِ طبقه کارگر
سرنگون باد جمهوری اسلامی این جنایتکارترین و تبهکارترین مکمل نظام سرمایه داری
روزبه کوراغلی
پانزده سپتامبر ۲۰۱۵ برابر با بیست و چهار شهریور ۱۳۹۴
*************
علیه قاتلین شاهرخ زمانی اعلام جرم می کنیم!!!
شاهرخ را کشتند، اما نه تنها مبارزه پایان نیافته است، بلکه با کشته شدن شاهرخ یک مطالبه به مطالبات روز، طبقه کارگر و جنبش انقلابی - کمونیستی اضافه شده است، خواسته فوق محاکمه قاتلین شاهرخ زمانی است ، آری ما همگی خواهان محاکمه آمرین و عاملین قتل شاهرخ هستیم و این را باید به پرچمی دیگری برای مبارزه با جمهوری اسلامی سرمایه داری تبدیل کنیم ،امروز این یکی از وظایف جنبش کارگری و جنبش انقلابی است ، بدون شک اگر قاضی حمل بر ، بازجویان پرونده های شاهرخ ، رییس زندان رجایی شهر ، دادستانی و اداره اطلاعات مستقیما" در قتل شاهرخ دست نداشته باشند، ولی صد در صد در طرح نقشه قتل او دخالت داشته و می دانند، که قاتلین چه کسانی هستند، سر نخ اصلی را باید از این افراد بدست آورد، ما علیه این نام بردگان به عنوان آمرین و عاملین و شرکای قتل اعلام جرم می کنیم، از تمامی افراد ، تشکل ها و نهاد های داخلی و جهانی می خواهیم، روند پیش برد این اعلام جرم را در نهاد های قضایی به عهده گرفته و تا شناسای و محاکمه قاتلین و آمرین قتل، ادامه بدهند، و از فعالین کارگری ، معلمان ، پرستاران و انقلابیون و جوانان و مردم آزادی خواه و نهاد ها و تشکیلات های سیاسی در سطح ایران و جهان می خواهیم، با سازماندهی متحدانه از این اعلام جرم وروند پیش برد آن پشتیباتنی کنند ، تشکیلات های کارگری در این رابطه می توانند با ایجاد "کمیته مشترک دادخواهی" روند عملی اعلام جرم را پیش ببرند، ما می دانیم بسیاری از تشکل ها و نهادهای کارگری کشور های جهان که در دوره های مبارزه شاهرخ از وی حمایت کردند این بار با شدت بیشتر حاضرند برای محاکمه قاتلین کمک کنند، در برنامه ریزی های خود باید از آنها هر چه بیشتر کمک گرفت.
لازم است بدانیم از جهت قانونی رئیس زندان به عنوان نماینده سازمان زندانها که مسئول نگهداری و حفظ زندانی است متهم ردیف اول اعلام جرم ما است، که باید در جهت عدم انجام وظیفه خود در حفظ جان شاهرخ پاسخگو باشد و او باید قاتلین و طراحان قتل را معرفی کند، در غیر این صورت او قاتل محسوب می گردد.
در روند تحقیق ما بنا به سابقه جنایت کارانه مسئولین رده های مختلف جمهوری اسلامی با تکیه بر اینکه همه ی آنها از رهبری گرفته تا نمایندگاه ، رئیس جمهور و وزرا و کل دستگاه قضایی و دستگاههای انتظامی و اطلاعاتی با استناد و تکیه بر مدارک ارایه شده در مطبوعات خود رژیم که یک هزارم از حقایق هستند و اثبات می کنند که همه سران از بالا تا پایین در دزدی ، اختلاس ، رانت خواری ، بورسیه های تحصلی ، جعل مدارک تحصیلی برای خود و واردات مافیای و ... دخالت مستقیم دارند، بنا براین نمی توان نوشته و مدارک ساخته و گفته های این جاعلین را بدون تایید نهاد های حقوقی جهانی به عنوان مدارک پذیرفت، بر این مبنا باید کمیته مشترک دادخواهی مراجع حقوقی جهانی را درجهت شناسایی و محاکمه آمرین و عاملین منتها در اولین قدم رئیس زندان رجایی شهر به حرکت در آورد.
فراموش نکنیم حتی در مراسم وداع با شاهرخ قبل از حضور یافتن وداع کنندگان دهها مامور لباس شخصی در محل حاضر شدند و برنامه های از پیش تایین شده خود را به خانواده شاهرخ تحمیل کردند، از جمله وداع کنندگان هیچ تمایلی به خواندن نماز میت نداشتد و هیچ تمایلی به حضور آخوندی مفتخوری مانند بقیه اخوند ها نداشتند اما ماموران نماز میت و آخوند مفت خور را در مراسم تحمیل کردند، و همچنین ماموران قبل از مراسم به در خانه تعداد بسیاری از افراد فعال شناخته شده رفته و انها را تهدید کرده اند که اگر در مراسم حضور داشته باشید دستگیر خواهید شد،این سه مواردی هستند که مشخص شده اند، اما دهها مورد دیگر وجود دارند که هنوز مشخص نشده اند، با توجه به این موارد ما نمی توانیم به انتظار شکایت خانواده شاهرخ از جنایت کاران باشیم، باید که جنبش کارگری و جنبش انقلابی برای احقاق حق شاهرخ و مهمتر از آن در جهت دفاع از بقیه کارگران و معلمان زندانی و زندانیان سیاسی مبارزه جهت محاکمه عاملین قتل را پیش ببرند، بدون شک به محض شروع پروسه مبارزه در این جهت تمامی زندانیان کارگری ، معلمان و زندانیان سیاسی و خانواده ها و تشکل های انها به کمک ما خواهند آمد.
رییس زندان گوهر دشت باید قاتلین شاهرخ را معرفی کند
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
*************
شاهرخ زمانی: صدای کارگر سوسیالیست -۲۷ شهریور ۱۳۹۴
*************
پرچم مبارزۀ شاهرخ زمانی بر زمین نخواهد ماند!
یکشنبه ٢٢ شهریور ۱٣٩۴، کارگران و مردم زحمتکش در ایران در مرگ همرزم دلیر و وفادار خود شاهرخ زمانی به سوگ نشستند. رفیق شاهرخ در تمامی سال ها و همۀ لحظاتی که در درون زندان های سرمایه داران حاکم، زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روحی قرار داشت، عمق مبارزۀ همه جانبۀ کارگران علیه ستم و استثمار را، رو در رو به دشمنان طبقاتی خود نشان داد و مرگش که بی شک مسئول آن به طور کامل رژیم حاکم است، پیامد چنین رزمی بود.
او نیز همچون سایر کارگران آگاه می دانست و تأکید داشت، کارگری که در تعیین وضعیت خود کوچکترین حقی ندارد، از تشکل مستقل خود محروم است، پرداخت دستمزد حداقلی اش شامل مرور زمان است، امنیت شغلی ندارد و غیره و غیره، راهی جز تغییر این اوضاع نکبت بار ندارد. آری رژیم اسلامی قرون وسطایی حاکم، مبارزه با شرایط ضد انسانی مسلط در ایران را که توسط شاهرخ زمانی و کارگران امثال او صورت می گیرد، توسط مراجع امنیتی و دادگاه های فرمایشی خود «جرم ِ» نابخشودنی و سزاوار تازیانه، زندان و مرگ می داند!
اما با اجرای سیاست سرکوب و حذف، این مبارزۀ بر حق اکثریت کارگری و زحمتکش برای مطالبات انبوه، از مسایل روزمره گرفته تا زیر و رو نمودن بساط ضد انسانی حاکم، متوقف نخواهد شد. همان گونه که سیر تاریخ پُر افت و خیز و رو به پیش مبارزات جنبش کارگری - انقلابی تاکنون مؤید این واقعیت است.
کارگران و زحمتکشان ایران یک قدم از مبارزۀ گسترده ای که شاهرخ زمانی به آن اعتقاد راسخ داشت، عقب ننشسته و مبارزۀ متحد و متشکل خود را علیه سرمایه داران سوداندوز و جنایتکاری که تنها کارکردن تا پای جان ِکارگر مطیع و ناآگاه را می طلبند، تداوم می بخشند. مرگ کارگر زندانی شاهرخ زمانی برگی فراموش نشدنی از پروندۀ خونبار جنبش کارگری ایران است که باید تمامی ابعاد آن افشا و روشن گردد.
زنده باد یاد و راه شاهرخ زمانی
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران
٢۴ شهریور ۱٣٩۴
کارگران پروژه های پارس جنوبی
فعالان کارگری جنوب
فعالان کارگری ضد سرمایه داری گیلان
جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ویژه ماهشهر و بندر امام
بخشی از کارگران محور تهران - کرج
فعالان کارگری شوش واندیمشک
kargaran.parsjonobi@gmail.com
*************
آیا مرگ شاهرخ زمانی، مرگ حکومت اسلامی را تسریع خواهد کرد!
امروز سهشنبه 24 شهریور 1394، مراسم تشییع جنازه شاهرخ عزیزمان در مزار «وادی رحمت» تبریز برگزار شد. تبریزی که تب میریزد دچار تب شده است. اما شاید تبریزیهایی که جسورانه و قهرمانه در انقلاب مشروطیت و انقلاب 1357 مردم ایران، جرقه انقلاب را علیه حاکمان وقت زدند، تبریزیهایی که امکان برپایی حکومت پیشهوری را فراهم کردند دور از انتظار نیست که این بار نیز تاریخ گذشته پرشکوه همبستگی انسانی و انترناسیونالیستی خود را تکرار کنند و ناقوس مرگ کلیت حکومت جهل و جنایت اسلامی را به صدا درآورند! تبریز شهر مبارزان راه آزادی و کمونیست و تاریخ سرافزار ستارخان و باقرخان، حیدر عمواوغلوها، بهرنگیها، دهقانیها، پیشهوریها و صدها هزار رزمنده راه آزادی و سوسیالیسم است که آنها را در دل و جان تاریخ پرافتخار خود پرورش داده و ثبت کرده است. پس بگذارید این انتظار تاریخی را از مبارزان تبریز، به ویژه کارگران سوسیالیست، باز هم با صدای بلند تکرار کنیم و فریاد بزنیم: تبریز با تمام قدرت بر خیز! اگر تو برخیزی، همه ایران بر میخیزد!
جمعی از نزدیکان و یاران و خانواده شاهرخ و هم طبقهایهایش، با شعار «شاهرخ زنده است» و «راهش ادامه دارد»، وی را به خوابگاه ابدیاش بدرقه کردند.
شاهرخ زمانی، کارگر سوسیالیست و از فعالان جنبش کارگری ایران، روز یکشنبه بیست و دوم شهریور هزار و سیصد و نود و چهار، «به علت سکته مغزی؟!» در زندان رجایی شهر کرج درگذشت.
همبندان شاهرخ در سالن 12 بند 4 ساعت 5 بعد از ظهر جسد او را با دهانی پرخون و سری كبود در تختش در زندان يافتند. وی تا ساعت 10 صبح امروز در كنار همبندانش بوده و مانند هميشه سرحال و با نشاط بوده است. وی به طور ثابت ورزش میكرده است.
شاهرخ زمانی، کارگر سوسیالیست و نقاش ساختمان 51 ساله، عضو شورای نمایندگان «کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری» و عضو هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزیین ساختمان است. وی در 18 خرداد 1390 در تبریز، دستگیر و به 11 سال حبس تعزیری محکوم شد و در این مدت به 5 زندان منتقل شده است.
تقی محمودی، که وکالت شاهرخ زمانی را در خارج از کشور بر عهده گرفته بود، به رادیو فردا گفت که از خبر درگذشت موکلش در زندان از طریق یکی از هم پروندهایهای او مطلع شده است.
وبسایت هرانا(ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران)، با انتشار خبر درگذشت این فعال کارگری و نقاش ساختمان، مرگ او را «ناگهانی» توصیف کرده است.
وب سایت هرانا از قول یک «منبع مطلع» نوشته است روز یکشنبه پس از آن که شاهرخ زمانی برای هواخوری ظهر حاضر نشد، همبندیهای او با رفتن سر تختش متوجه شدهاند که او درگذشته است. براساس این گزارش، تشخیص اولیه بهداری زندان در مورد علت مرگ این زندانی، سکته مغزی بوده است.
شاهرخ در سالهای 92-1391، به زندانهای یزد، تبریز، رجایی شهر کرج، باردیگر تبریز، قزلحصار کرج و سرانجام در سال 1393، دوباره به زندان رجاییشهر انتقال یافت. شاهرخ زمانی در سال 1372 نیز به جرم فعالیت غیرعلنی سندیکای نقاشان هجده ماه زندانی شده بود.
بنابر همین گزارشها، شاهرخ زمانی پنجمین سال حبس خود را «بدون مرخصی میگذرانده» و طی این مدت حتی اجازه حضور در مراسم ازدواج دخترش یا خاکسپاری مادرش را هم نیافته بود.
آخرین بار در خردادماه سال 1390 در تبریز بازداشت شد و 36 روز را در زندان انفرادی محبوس بود و سپس در دادگاه انقلاب تبریز به جرم «تبلیغ علیه نظام، تلاش برای ایجاد سندیکای کارگران نقاش و تشکیل گروهی به قصد برهم زدن امنیت ملی» به 11 سال زندان محکوم شد.
برپایه این گزارشها، شاهرخ چند بار در طول حبساش در زندان تبریز، در بندهای زندانیان غیرسیاسی به سر میبرده و بارها دست به اعتصاب غذا زده بود.
این فعال کارگری سوسیالیست و جسور، در طول گذراندن زنداناش، در نامهای خطاب به «سندیکاها، نهادهای حقوق بشری، انسانهای آزادیخواه و احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران»، از «تهدید، ارعاب و رفتار غیرقانونی» با خود و «شکنجههای» جسمی و روحیاش در زمان بازداشت و بازجوییها سخن گفته بود.
پیش از این در فروردین ماه سال گذشته سازمان عفو بینالملل، با انتشار بیانیهای، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط او شده بود.
براساس این بیانیه، شاهرخ زمانی بعداز پایان اعتصاب غذای 32 روزه خود در روز 24 فروردین - ۱۴ آوریل، به بخش زندانیان خطرناک در زندان رجایی شهر کرج منتقل شده است. وی از بیستم اسفند در اعتراض به تبعیدش به زندان قزل حصار اعتصاب غذا کرده بود.
شاهرخ، پیش تر در یادداشتی نوشته بود که از سوی بازجویان و شکنجهگران و زندانبانان تهدید به مرگ شده است. در یخشی از این یادداشت آمده: «... در پایان قابل تذکر میباشد که در اداره اطلاعات به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم تهدید به مرگ شدهام از جمله مسمومیت٬ قرار دادن در کنار افراد عادی مبتلا به ایدز، وادار کردن افراد نامتعادل روانی٬ جانی و خطرناک به درگیری با من، قرار دادن افراد اطلاعاتی در پوشش زندانی در کنار من که مرا تشویق به فرار میکردند تا حین فرار با تیر کشته شوم که با شناسایی و افشای این افراد از آنها دور شدهام. مامورین چندین بار در زندان در این مورد به من تذکر دادهاند که با توجه به نمونه مهندس امانی، مبارزی که توسط ماموران از طریق فرار ساختگی از بین برده شد، مواظب خودم باشم. در مورد هرگونه عواقب از این قبیل من به همه هشدار میدهم. مرگ من در زندان به هر دلیل متوجه مسئولان میباشد...»
همچنین شاهرخ در بخشی از نامهای به دخترش نوشته بود:
«سلام دخترم: من و تو مانند بسیاری از انسانها در این جهان تحت سلطه سرمایه زندگی میکنیم و هیچگونه آزادی برای زیستن و تصمیمگرفتن برای خود نداریم.
یا باید بدون فکر و اندیشه تن به نظام و سیستم استثمارگرانه سرمایهداری بدهیم و چون بردگان مانیکورت فکر کنیم که این تقدیر و سرنوشت ماست و بگوییم خداوندا رضایم به رضای تو و هرچه تو بخواهی ان درست است و ستم دیدن و ستمکش بودن و استثمار شدن توسط مافیای قدرت و ثروت را سرنوشت محتوم خود بدانیم و یا در پی جستجوی علل برآییم و به اندیشه و تفکر بپردازیم که در آن صورت حاکمان یا عوامل سرمایهداری از اندیشیدن و جستجوگر بودن ما به وحشت افتاده آن اندک آزادی برده وار را نیز از ما سلب میکنند و برای زهر چشم گرفتن از بقیه انسانها زندگی را بر آنهایی که به دنبال آگاه شدن و کسب حق و حقوق هستند به جهنمی مضاعف تبدیل میکنند و چنان سرکوب و فشار را افزایش میدهند که دنیا را برای افراد فعال، آگاه به حق و حقوق واندیشهگر تاریک و ظلمانی میکنند طوری که در چنین وضعیتی فقط با اگاهی طبقاتی و تحلیل درست از خود و دشمن میتوان نوری برآن تاباندو درک کرد که چرا و در ترس از چه چیزی دشمن چنین سراسیمه حتی تمامی اصول و قانون و پرنسیبهای تبلیغی خودرا نیز زیر پا میگذارد؟
دخترم برای این سئوال، فقط یک جواب علمی است این مبارزه طبقاتی است، دشمن طبقاتی ما یعنی سرمایهداری بر اریکه قدرت تکیهزده است و از اندیشیدن در رابطه با شناخت خود و طبقه خود، شناختن راه و روش کسب حق و حقوق انسانی و طبقاتی هر کسی به وحشت میافتد و در آنجائی که آگاهی طبقاتی و مبارزه برای کسب حق و حقوق انسانی وجود داشته باشد سرمایهداری هر چیزی را زیر پا میگذارد و تابع هیچ اصول و قانون و پرنسیبی نمیباشد به این دلیل است که مرا از تو، از همه عزیزانم و از همه کودکان و جوانان و انسانها جدا کردهاند که مبادا بقیه را هم تحت تاثیر گذاشته به سمت کسب آگاهی طبقاتی و مبارزه برای کسب حقوق طبقاتی بکشانم، این مبارزه طبقاتی است که برخی آگاهانه و برخی خودبهخود و برخی با توجه به هر دو در آن غوطهور میشوند و گریزناپذیر است وقتی آگاهی به سراغت میآید دیگر نمیتوانی برده وار ظلم و ستم را بپذیری و نمیتوانی مغز و ذهنت را بهبندی و بگوی خدایا رضایم به رضای تو آگاهی و اندیشیدن تنها چیز خطرناکی برای حاکمان و سرمایهداری است چرا که هر انسان را بسوی مبارزه با ظلم ستم میکشاند.
... اما دختر عزیزم دل آزرده و غمگین نباش، زمستان میرود و روسیاهی به ذغال می ماند و ستمگران رفتنی هستند و آینده از آن ستمدیدگان است.
مثل هر پدری خبر عروسی تو تنها دخترم قلبم را مالامال از شادی و عشق پدرانه کرد. اما این که سگان مافیای قدرت و ثروت این دشمنان قسمخورده کارگران حتی برخلاف قوانین خودشان اجازه ندادند حتی با همراهی مامور چند ساعت در عروسیت شرکت کنم، و تو را مانند روزهای که با شادی کودکانهات و با لبخند معصومانهات هر صبح به مدرسه میرفتی و من تو را میبوسیدم، امروز در عروسیت ببوسم و برایت زندگی انسانی و خوشبختی آرزو کنم، چیزی که احتمالش میرفت. به عنوان پدری که عاجز باشد در عروسی دختر یکی یکدانهاش شرکت کند دنیا در جلوی چشمم تیره و تارگشته بسیار اندوهگین شدم، از این جا پشت میلههای زندان خود را در جشن عروسیت میبینم و دستانت را در دست میگیرم، رویت را میبوسم و میگویم عروسیت مبارک دخترم، امید وارم و آرزو میکنم همراه همسرت خوشبخت باشی و به یک زندگی انسانی و شرافتمند دست پیدا کنید...
شاهرخ زمانی، زندان رجایی شهر، دوشنبه 24 شهریور ۱393 ه.ش.»
خانم زرین نجاتی، مادر شاهرخ پس از چندین ماه مبارزه و مقاومت در مقابل بیماری سرطان که به دلیل فشارهای حکومت اسلامی هر روز بیش تر از روز پیش دل وی را به درد آورد روز 4 بهمن 1393، در غم و اندوه فراوانی گذشت .
زرین نجاتی، با ظلم و ستم و استثمار حکومت پهلوی و حکومت اسلامی، دست و پنجه نرم کرده است و انسان مبارز و مقاومی بود. وی هرگز در مقابل جهل و جنایت و زورگویی و قلدری این حکومتها، سکوت نکرد و دائما در تلاش و مبارزه از جمله در جهت کمک و آزادی زندانیان سیاسی بود. زرین جان ما، در حکومت پهلوی، به خاطر تلاش و سازماندهی خانواده زندانیان سیاسی دو بار دستگیر و زندانی شد. در دهه شصت نیز به دلیل سرکوبهای وحشیانه اسلامی، برای این که که شاهرخ و خواهرش دستگیر نشوند مجبور بودند در مخفیگاهها زندگی کنند. پدر و عموی شاهرخ که در زندان بودند زرین نجاتی، خانواده آنها را نیز با سرافرازی و قامتی استوار، نگهداری میکرد.
مادر زرین، طی سالهای متمادی در دوره حکومت شاه، که بهمن زمانی و اسرافیل زمانی( پدر و عموی شاهرخ) در زندان بودند برای آزادی آنها و حمایت و دفاع از حق زندانیان هر روز در مقابل ادارات، دادگاهها، و زندانها حضور داشت و پس از سرنگونی حکومت شاه، و سرکوب انقلاب مردم توسط گروههای مذهبی و تاسیس حکومت اسلامی، همچنان برای آزدی شاهرخ و خواهرش فعال بود.
مادرانی که از دست دادهایم و قلبمان جریحهدار است اما مادران بسیاری داریم که باید همچنان در آغوش بگیریم و عزیزشان بداریم.
بیدادگاههای حکومت جهل و جنایت، ترور و حشت، شکنجه و اعدام، فقر و فلاکت اسلامی ایران، هر گاه فعالان کارگری را احضار يا بازداشت کرده است، آنها را با اتهامهای واهی «امنيتی» همچون «تبليغ عليه نظام و يا اقدام عليه امنيت ملی» و...، زندانی کردهاند. در حالی که این کارگران، تنها در جهت دفاع از حقوق انسانی خود و هم طبقهایهایشان اعتراض کردهاند و این اعتراض گامهایی در جهت رسیدن به یک جامعه آزاد، برابر و انسانی بدون ظلم و استثمار حق طبیعی و مسلم آنها و همه محرومان و ستمدیدگان و برابریطلبان جهان و ایران است!
پیش از این گزارشهایی نیز در مورد شرایط جسمانی شماری از فعالان کارگری در هنگامی که بازداشت شده و یا در زندان بودهاند، انتشار یافته است.
آخرین مورد از این گزارشها به وضعیت محمود صالحی، عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، اشاره دارد. محمود پس از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات، به دلیل عدم رسیدگی پزشکی و تحویل ندادن داروهایش تنها کلیه سالم خود را از دست داد و اکنون هفتهای دو بار اقدام به دیالیز کلیههایش میکند.
در چند سال گذشته، چند تن از زندانیان سیاسی در سالن 12، به دلایل نامعلوم و مشکوکی جان باخته اند از جمله منصور رادپور و افشین اسانلو و... در حال حاضر، زندانهای مخوف مخفی و علنی حکومت اسلامی ایران، مملو از زندانیان سیاسی و یا اجتماعی از جمله تعدادی از فعالان کارگری به اتهامهای امنيتی است. رضا شهابی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، پدرام نصرالهی، بهنام ابراهيم زاده و ...، از جمله زندانیان فعال جنبش کارگری ایران هستند.
اما برای این که جواب دندانشکنی به حکومت آدمکش اسلامی نشان دهیم باید در گام نخست، «من» را به «ما» تبدیل کنیم. یعنی به نظرم برای این که مبارزه طبقاتی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما موثر واقع گردد باید جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی و همه حرکتهای برابریطلبانه، آزادیخواهانه و عدالتجویانه را تقویت کنیم و در عین حال، به طور همه جانبه فرقهگرایی و سکتاریسم و خودمحوربینی نقد و طرد کنیم! در چنین روندی طبیعیست که به حرکتهای بزرگتر و موثرتر در جهت سرنگونی کلیت حکومت اسلامی ایران و برپایی یک جامعه آزاد و برابر و انسانی فکر میکنیم و همه تاکتیکهای مبارزاتیمان را نیز در جهت تحقق استراتژی نهاییمان، یعنی جامعه کمونیستی قرار میدهیم.
به کنگرهها و سمینارهای صرفا تشکیلاتیمان بسنده نکنیم به افق روشن آزادی و ضدکاپیتالیسم و هرگونه ستم و استثمار در شوراها و تجمعات با شکوه هزار هزار انسانی فکر کنیم که بدون توجه به جنسیت، ملیت، باورهای مذهبی و غیرمذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، در کنار هم و دوشبهدوش هم با شور و شوق تحسین برانگیزی فریاد آزادی سر میدهند و با شهامت و جسارت بینظیر و فوقالعادهای، در جهت فتح قله پیروزی، بیمهابا پیشروی میکنند. در هر کجا هستیم خود را سازمانده حرکتهای بزرگ و موثر علیه حکومت سرمایهداری اسلامی ایران بدانیم!
جامعهای که در آن، هیچ انسانی، انسان دیگر را استثمار نمیکند؛ هیچ انسانی نگران فردایش سر به بالین نمینهد؛ هیچ زنی مورد ستم مردسالاری قرار نمیگیرد، جنس دوم افسانه محسوب میشود و به تاریخ گذشته سپرده میشود؛ نه تنها به کودکی اجحاف نمیشود، بلکه همه در قبال کودکان با تمام وجودشان احساس و مسئولیت مادری و پدری میکنند؛ زندان و زندانی سیاسی و اجتماعی وجود ندارد؛ آزادی بیان هیچ انسانی نقض نمیگردد؛ هیچ انسانی پشت مرزها نمیماند؛ هیچکس محیط زیست را تخریب نمیکند؛ حیوانات احساس آرامش و حق زندگی مسلم دارند؛ و نهایت همه انسانها و همه موجودات زنده، شاد و خندانند و در کنار هم زندگی شاد و مسالمتآمیزی دارند!
سئوال اساسی در شرایط حاضر این است که آیا مرگ شاهرخ زمانی، مرگ حکومت اسلامی را تسریع خواهد کرد!
نهایتا شاهرخ زمانی، تنها عزیز نزدیکانش نیست، عزیز همه ماست، مایی که عزم و اراده کردهایم جهان را به نفع استثمارشدگان و محرومان و ستمدیدگان تغییر
دهیم. از اینرو، یاد وی برای همیشه در قلب و خاطرات ما ماندگار است. عمیقا با بازماندگان شاهرخ، رفقا و نزدیکان، طبقه کارگر و همه محرومان جامعهمان همدرد و همزرم، برای ساختن جهان شایسته و بایسته انسان هستم!
یاد شاهرخ زمانی و همه جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم گرامی باد!
بهرام رحمانی
سهشنبه بیست و چهارم شهریور 1394 - پانزدهم سپتامبر 2015
فيلم کوتاهى از مراسم خاکسپارى شاهرخ زمانى با فريادهاى زنده باد شاهرخ
امضا کنندگان بیانیه ای که در مراسم خاکسپاری رفیق شاهرخ زمانی خوانده شد به ترتیب حروف الفبا چنین است:
۱- اتحادیه آزاد کارگران ایران
۲- سندیکار کارگران نیشکر هفت تپه هفت تپه
۳- سندیکار کارگران نساج استان البرز
۴- کانون مدافعان حقوق کارگر
۵- کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
٦- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلات کارگری
٧- هیئت بازگشایی سندیکار نقاش تهران
پس از قرائت بیانیه حاضرین شعار "زنده باد شاهرخ زمانی" را سر دادند.
مراسم ساعت ۱۰ و نیم شروع و تا ۱۲ ادامه داشت... تعداد شرکت کنندگان چند صد نفر بود که شرکت زنان در آن بسیار برجسته بود.
مراسم بسیار پرشکوه و میلیتانت بود. همه ی شرکت کنندگان از روحیه بالا و سرشار از مبارزه برای ادامه ی راه شاهرخ برخوردار بودند.
تعداد نیروهای مزدور لباس شخصی اطلاعات چی نیز زیاد بود. که در طول مراسم یکی از جوان ها را گرفتند ولی با هجوم بی باکانه ی مردم مجبور به عقب نشینی شدند و آن جوان را رها و آزاد شد.
مراسم با شعار "زمانی راهت ادامه دارد" در حدود ساعت ۱۲ بطور موفقیت آمیز پایان یافت
اینکه شاهرخ زمانی، این کارگر مبارز، سکته کرد یا مسمومش کردند، در حین کار جرعه مرگ را نوشید و یا در زندان تسلیم مرگ شد، فرقی نمی کند. مرگ شاهرخ زمانی جنایت دیگری است که به پای سرمایه و به پای این نظام کارگر ستیز نوشته شده است. او حتی هنگامی که در زندان تحت بیرحمانه ترین فشارها قرار داشت، دفاع از مبارزات همزنجیرانش را برای افزایش دستمزد و بهبود شرایط زندگی و کار از یاد نبرد. در حالیکه از همه طرف مورد تعرض وحشیانه ترین هجوم ها قرار داشت، از هیچ کوششی برای کمک به هم طبقه ای هایش کوتاهی نکرد. این در ذات نظام کارمزدوری است که برای خاموش کردن صدای هر کارگر مبارزی به هر جنایتی دست می زند. امروز شاهرخ زمانی را که عضوی از سندیکای نقاشان و جنبش سندیکایی بود به قتل رساند و مدتی پیش، محمود صالحی را تا یک قدمی مرگ کشاند. این حکایتی است که هر صفحه تاریخ این نظام سرمایه سالار، گوشه هایی از آن را بازگو می کند. قتل، زندان، بی خانمانی، گرسنگی و انواع بی حقوقی ها وثیقه استمرار بردگی ما میلیاردها کارگر جهان در زندان سرمایه و بهره مندی صاحبان و متولیان سرمایه از ارزش اضافی تولید شده توسط ما کارگران است. برای پایان دادن به این شرایط، باید پیکاری بی امان و سراسری را علیه سرمایه آغاز کرد. پیکاری که با اتکا به حداکثر آحاد این طبقه، آگاهانه و با سر ضد سرمایه، نابودی بنیان های نظام ارزش اضافی را هدف خود قرار دهد.
امید خرم
*************
بیانیه برای فعال و پیشرو کارگری کمونیست شاهرخ زمانی
رفیق شاهرخ زمانی!
از معدود مبارزان راستین که بر سر آرمان و هدف خود در این برهه زمانی ثابت قدم ماند و در پی مطالبات کارگری اش ایستاد و پای فشرد، مرگ او بهت و بغضی نا باورانه برای همراهان و هم رزمانش بود. مرگ یک پیشرو کارگری کمونیست که معتقد به آرمان هایش بود و از رهبران عملی مبارزات کارگری، پنج سال زندان بدون مرخصی با توجه به مشکلات جسمی وی نتوانست خللی در روحیه و توان مبارزاتی اش ایجاد کند . شاهرخ زمانی با اراده و عزمی راسخ از درون زندان در حمایت از مبارزان، کارگران و معلمان بیانیه می نوشت و ازمبارزاتشان اعلام پشتیبانی نموده و آنها را سازماندهی میکرد. وی خواستار تشکل های مستقل کارگری و خواستار تشکل سیاسی طبقه کارگر بود ، او مبارزه علیه دیکتاتوری را از مبارزه علیه سرمایه داری جدا نمی دانست و برای آزادی و عدالت مبارزه میکرد. شاهرخ زمانی همواره براتحاد عمل و تشکل های مستقل کارگری پای میفشرد و در تمامی بیانیه هایش تاکید میکرد که اصل مبارزه کارگری ، اتحاد عمل و تشکل است. اخلاق کمونیستی و بحث های وی در زندان با هم بندی هایش باعث شده بود در میان دیگر گرایش ها از احترام و جایگاه خاصی برخوردار شود.
از دست دادن رفیق شاهرخ زمانی فعال و پیشرو کارگری ضایعه ای بس عمیق و جبران نا پذیر بر پیکره جنبش کارگری درایران است.
شورای دفاع از جنبش کارگری در ایران - گوتنبرگ، از رفیق شاهرخ زمانی در بیانیه ها و نشست ها همواره حمایت کرده و خواهان آزادیش از زندان بود، ما ضمن تسلیت به جنبش کارگری ، مبارزان و آزادیخواهان انقلابی و خانواده شاهرخ زمانی ، خواهان پیگیری نحوه مرگ وی در زندان جمهوری اسلامی ایران هستیم.
برای شاهرخ!
به احترامش برخیزید
کلاهتان را از سر بردارید
او تصویر برابری است
به احترامش بر خیزید
مشتهایتان را گره کنید
او چکیده ی آزادی ست
به احترامش برخیزید
نامش را سرود کنید
او پرچم سرخ است.
پیش به سوی تشکل های مستقل کارگری
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد سوسیالیسم
شورای دفاع از جنبش کارگری در ایران / گوتنبرگ / سوئد
*************
بیانیهی ششمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران:
ما جمهوری اسلامی را مسئول مرگ شاهرخ زمانی در زندان می دانیم!
بر پایهی اخبار رسیده از ایران، با اندوه فراوان اطلاع یافتیم که شاهرخ زمانی، زندانی سیاسی، و از اعضای هیات مؤسس سندیکای کارگران نقاش، به دنبال بیماری شدید و عدم رسیدگیهای پزشکی مقامات زندان جان باخته است.
برگزارگنندگان و حاضرین در ششمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران ضمن ابراز تسلیت و همدردی با خانواده شاهرخ زمانی و کمیته حمایت از شاهرخ زمانی حاکمیت جمهوری اسلامی را عامل این قتل میشناسند و قویاً این جنایت عامدانه دگرباره رژیم جنایت پیشهی جمهوری اسلامی را محکوم می کند. شاهرخ زمانی خود از پیش این جنایت را پیش بینی میکرد «آقای رئیس جمهور، جناب دادستان و رئیس زندان رجائی شهر هدف شما نابودی و قتل عام ۲۵۰ انسان، به مرگ تدریجی در گورستان رجائی شهراست تا مردم را از نمایندگا ن واقعی خود در رسیدن به اهداف خود محروم کنید.»
برلین - ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵
شرکت کنندگان و برگزارکنندگان ششمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران
*************
شاهرخ زمانی در زندان جنایت کاران اسلامی جان باخت
با اندوه فراوان آگاه شدیم که شاهرخ زمانی کارگر مبارز و عضو «هیئت موسس سندیکای کارگران نقاشان ساختمان و تزئینات تهران و حومه»، و عضو «شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری» پس از سکته مغزی و عدم رسیدگیهای لازم پزشکی از طرف مسئولان زندان، جانباخته است. خبرهای رسیده از زندان حاکی است که پس از سکته مغزی، آسیبدیدگیهائی مانند کبودی نقاط مختلف پشت، خونآلود بودن دست و دهان و تورم جمجمه در بدن شاهرخ زمانی مشاهده شده است.
در نامه سرگشاده شاهرخ زمانی خطاب به «احمد شهید»، گزارشگر ویژه حقوق بشر در سازمان ملل آمده است که: «مرگ من به هر دلیلی در زندان، متوجه مسئولین نظام است.»
پیش از این نیز خبرهای دیگر حاکی از آن بود که شاهرخ زمانی از سوی مقامات زندان تهدید به مرگ شده و با انتقال به زندان عادی رجائی شهر و قرار گرفتن در شرایط کاملا دشوار و بدون امکان استفاده از خدمات پزشکی آسیبهای فراوان دیده بود.
خانواده شاهرخ زمانی نیز زیر فشار قرارداشت و مادر وی در اثر این فشارها و ابتلا به بیماری سرطانی درگذشت.
مجموعه این شرایط و ایجاد دشواریها و فشارهای گوناگون به شاهرخ زمانی، سرانجام او را دچار سکته مغزی کرد که منجر به جانباختنش شد.
انجمن قلم ایران در تبعید، در دفاع از آزادی اندیشه و بیان و در دفاع ازحق همگانی برای برخورداری از آزادی بیان و امکان مبارزه برای دست یافتن به حقوق خود، جان¬اختن شاهرخ زمانی را به خانواده وی و یاران کارگرش و مردم ایران تسلیت میگوید و رژیم ددمنش جمهوری اسلامی را مسئول مستقیم این جنایت برنامهریزی شده میشناسد و علیه آن اعلام جرم میکند.
انجمن قلم ایران در تبعید خواهان لغو اعدام، هرگونه شکنجه و آزار، و خواهان آزادی همه زندانیان سیاسیست.
باشد که جامعه ما سرانجام پس از تباهی جمهوری اسلامی به روزگاری دست پیدا کند که در آن از ستم و محدودیت آزادی اندیشه و بیان خبری نباشد و انسان بتواند در امنیت و آسایش زندگی کند.
انجمن قلم ایران در تبعید
۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵
*************
مسئولان مرگ مدافع حقوق کارگری، زنده یاد شاهرخ زمانی را محکوم می کنیم
زنده یاد شاهرخ زمانی کارگر زحمتکش نقاش ساختمانی بیشتر عمر خود را در راه اندیشه و تلاش برای آرمان های عدالت اجتماعی و حقوق زحمتکشان و محرومان فدا نمود و در این راه تا آنجا پیش رفت که در این مسیر به حکم سنگین یازده سال زندان محکوم شد و بیش از پنج سال محکومیت خود را در زندان های مختلف که آخرین آن زندان جان فرسای رجایی شهر بود گذراند.
آن زحمتکش شریف اخلاق و رفتارش در زندان پیوسته مورد تایید هم بندانش بود و او همیشه برای کمک به دیگر زندانیان آماده فداکاری و گذشت بود او تا لحظه آخر عمر خویش مدافع آرمان های مردمی و عدالت اجتماعی و حقوق کارگران و زحمت کشان به ویژه حقوق سندیکای کارگران بود و علی رغم آزار و اذیت های پیدا و پنهان که علیه او می شد به راه مردمی خود ادامه می داد.
شرایط عمومی اسفناک و بسیار نامناسب زندان های ایران آنچنان تلخ و تحمل ناپذیر است که حتی مسئولان امور خود نیز معترف به آن بوده و آنرا تکرار می کنند. این شرایط سخت و دشوار به ویژه در زمینه امور بهداشتی پزشکی در رویداد تلخ مرگ آن زنده یاد بسیار موثر بوده است. مسلما اگر او زندانی نبود بسیاری از گرفتار های خانوادگی ناگوار و مرگ زود هنگام بر او روی نمی داد. خون بهای مرگ باور نکردنی زنده یاد شاهرخ زمانی این کارگر ستم دیده به عهده کسانی است که عهده دار امور حقوق زندانیان هستند.
شاهرخ زمانی از آغاز دوره جدید کوشش جنبش سندیکای کارگری ایران که از اوایل دهه هشتاد گسترش یافت در راه ایجاد و اتحاد و یکپارچگی نیروهای مدافع حقوق کارگری و برقراری سندیکای کارگران نقاش ساختمانی فعالیت نموده و همچنین از دوستداران سندیکای کارگران شرکت واحد بود.
سندیکای کارگران شرکت واحد به حکم وظیفه همبستگی کارگری و دفاع از حق و عدالت و آزادگی همراه با محکوم کردن مقصران مرگ غم بار این انسان کارگر شریف به خانواده دغدار ایشان و همکاران و عموم کارگران فداکار راه حق و عدالت اجتماعی و آزادگی تسلیت گفته و خواستار مجازات مقصران و رعایت حقوق خانواده و بازماندگان آن زنده یاد می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
شهریور ۲۳ ۱۳۹۴
*************
شاهرخ زمانی، یکی از جسورترین فعالین طبقه کارگر ایران را از دست دادیم
شاهرخ زمانی یکی از جسورترین فرزندان طبقه کارگر ایران را که در زندان رجائی شهر محبوس بود از دست دادیم، خبرها در مورد علت فوت شاهرخ متفاوت است، اما دلیل فوت شاهرخ عزیز هر چه باشد از دست دادن این انسان جسور و مصمم، چیزی از ضایعه بزرگ و جبران ناشدنی که بر جنبش کارگری ایران تحمیل شد نمی کاهد.
جعفر عظیم زاده
من در فیسبوک و تویتر و لاین و ... حضور ندارم تا درد غیر قابل التیام و جانکاهم را از نبود شاهرخ در پیامی کوتاه بیان کنم. قادر به انتخاب هیچ تیتری برای از دست دادن این انسان جسور و مصمم نیستم. همین سه ماه پیش بود که پس از آزادیم از زندان مرکزی ساوه تماس گرفت. نمی توانم صمیمیت، صلابت و طنین دوست داشتنی صدایش را در نوشته ای به تصویر کشم. علت فوت ناگهانی شاهرخ عزیزمان هر چه باشد نه تنها چیزی از جنایت و توحش سرمایه داری حاکم بر ایران کم نخواهد کرد بلکه ما کارگران را مصممانه تر از همیشه برای پایان دادن به ستم و استثمار و برپائی دنیائی بهتر به پیش خواهد راند.
در کمال تاسف و ناباوری شاهرخ زمانی فعال کارگری، روز یکشنبه ۲۲ شهریور بنابر بر گزارش بهداری زندان در اثر سکته مغری در زندان گوهردشت درگذشت. این کارگر زندانی که دوران حبس ۱۱ ساله خود را در این زندان سپری می کرد همبند معلمان دربند در سالن ۱۲ زندان گوهردشت بود. وی به عنوان یک کنشگر فعال بارها از خواسته های صنفی معلمان حمایت نمود. کانون صنفی معلمان ایران فقدان این فعال کارگری را به خانواده محترم وی و فعالان و جامعه کارگری ایران تسلیت می گوید.
در نهایت تاسف و ناباوری شاهرخ زمانی کارگر و نقاش ساختمان ۵۰ساله ؛ یکشنبه ۲۲ شهریور ۹۴ در زندان گوهر دشت کرج به نقل از بهداری این زندان براثر سکته ی مغزی و در روایتی دیگر سکته ی قلبی درگذشت.
شاهرخ زمانی عضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های کارگری و عضو هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش ساختمان و حامی و پیشتبان قاطع خواست های صنفی معلمان ایران بود که از ۲٧مرداد ۹۰ در زندان به سر می برد و مدتی طولانی در اعتراض به شرایط نامطلوب زندان، اعتصاب غذا کرد.
انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان) این مرگ تلخ را به خانواده ایشان و تمامی فعالان صنفی و کارگری ایران تسلیت می گوید
*************
یار مبارز و خستگی ناپذیر کارگران، راهت ادامه دارد!
با خبر شدیم شاهرخ زمانی عزیزازفعالین کارگری دربند و یار و یاور کارگران و زحمتکشان که چندین سال است، در سیاه چالهای سرمایه، مورد شدیدترین فشارهای روحی و جسمی قرار گرفته است، در کمال ناباوری و نابهنگام، دیده از جهان فروبست
و ادامه راه خود را به هم زنجیرانش در به سرانجام رساندن مبارزه طبقاتی کارگران و توده های به ستوه آمده از قید و بند مناسبات سرمایه سپرده است. خبرهای ضد و نقیضی در مورد مرگ این رهبر دلسوز و نماینده واقعی کارگران که مقامات زندان رجایی شهر آن را سکته مغزی اعلام کرده اند، منتشر شده است که به هیچ عنوان نمی تواند یک مرگ طبیعی باشد و تنها شرایط بد زندان و تبعید و اعتصاب های غذاهای طولانی مدت ایشان و دوری از خانواده و تلاشهای حافظان سرمایه، برای خفه کردن صدا و روحیه مبارزه جویانه شاهرخ بود، که علت مرگ او را رقم زد.
لذا ما جمعی از کارگران سنندج و حومه، با دلی اندوهگین و چشمانی اشک آلود اما راست قامت و سربلند، ضمن عرض تسلیت، به خانواده شاهرخ زمانی و تمامی کارگران و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی دربند،اعلام می داریم، بدون شک مرگ شاهرخ زمانی عزیزمان فریاد ازادی خواهی او را در میان تمامی انسانها برای ساختن دنیای آزاد و برابر رساتر و مصمم تر خواهد کرد.
یادش گرامی و راهش پر ره رو باد.
جمعی از کارگران سنندج وحومه
۲۴ شهریور ۱۳۹۴
*************
مجازات مرگِ در سایه
اصلاً لازم نیست دنبال شاهد و مدرک برای شکنجه و ضرب و شتم بگردیم تا بتوانیم ثابت کنیم که زندانبان مسئول مرگ شاهرخ زمانی است. البته بوده اند زندانیان بسیاری که بر اثر شکنجه کشته شده اند، از خیل عظیمی از زندانیان دهه ی ٦۰ بگیر تا زندانیان سال های اخیر همچون زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب، ستار بهشتی و… اما صرف نظر از این گونه کشتن زندانیان سیاسی و صرف نظر از اعدام هزاران زندانی سیاسی، عمده ی زندانیانی که در زندان «به طور طبیعی و عادی» مرده اند بر اثر فرسایش تدریجی جسم و جانشان در شرایط جان فرسای زندان، به ویژه تبعیدگاه هایی چون زندان گوهردشت، و بالاخص به علت بی توجهی عامدانه زندانبان درگذشته اند. مثلاً همین چندی پیش، چیزی نمانده بود که در سلول انفرادی زندان سنندج محمود صالحی- که کلیه هایش را از دست داده بود - جان خود را نیز از دست بدهد. واقعیت این است که این گونه مرگ ها در زندان های جمهوری اسلامی به صورت نوعی روند برنامه ریزی شده برای مجازات نانوشته و درسایه با هدف درهم شکستن و به تسلیم کشاندن زندانیان سیاسی درآمده است. بنابراین، تکیه را باید بر افشا و محکومیت این گونه
مجازات مرگِ در سایه
گذاشت. حتی اگر زندانیانی چون اکبر محمدی، روح اله فیض مهدوی، افشین اسانلو و اکنون شاهرخ زمانی بر اثر شکنجه و ضرب و شتم کشته نشده باشند، این واقعیت سر سوزنی تغییر نمی کند که آنها در زندان عمداً به حال خود رها شده اند تا بمیرند.
برگرفته از فیس بوک محسن حکیمی
۱۳۹۴/٦/۲۳
دِرابا (derabaa)
*************
مراسم خاکسپاری رفیق شاهرخ زمانی در تبریز:
فردا سه شنبه بیست وچهارم شهريور ۱۳۹۴برابربا پانزدهم سپتامبر۲۰۱۵ ساعت ۱۰.۳۰خاکسپاری در وادی رحمت تبریز...
*************
مصاحبهای با شاهرخ زمانی پیرامون حزب سیاسی طبقه کارگر و ویژگیهای آن!
تیکا کلاکی
از دیروز که خبر کشته شدن شاهرخ منتشر شد افراد و جریانات زیادی خیلی عامدانه سعی در تقلیل مبارزات کمونیستی شاهرخ در حد یک سندیکالیست معمولی را شروع کرده اند و رسانههای بورژوازی هم هیچ اشارهای به تاریخ مبارزات شاهرخ به عنوان یک "کمونیست" رزمنده نکرده اند و شاهرخ را یک فعال سندیکایی معرفی کردند.
در زمستان سال ۱۳۹۲ (۲ سال پیش) گفتگویی طولانی با شاهرخ داشتم پیرامون "حزب سیاسی طبقه کارگر " ویژگیها و خصوصیات آن که هر چند این گفتگو طولانیست اما ارزش خواندن مجدد را دارد! برای مشاهده و خواندن مصاحبه
مصاحبهای با شاهرخ زمانی پیرامون حزب سیاسی ...
۱- با توجه به وضعیت سیاسی در ایران و با آگاهی از بحران اقتصادی سیاسی موجود که رژیم نه راه پیش دارد و نه راه پس ، طبقه کارگر چرا به حزب سیاسی خود نیاز دارد ؟
جواب: در هر جامعه ای مبتنی بر مالکیت خصوصی و منافع آشتی ناپذیر طبقاتی عموما" و در جامعه سرمایه داری خصوصا" طبقات در حال پیکار طبقاتی یعنی کارگر و سرمایه دار در عرصه های سیاسی ، اقتصادی ، فکری تشکل هایی برای پیشبرد برنامه ، مقاصد و مطالبات خود در جهت کسب و یا حفظ قدرت حاکم به کار می گیرند که بسته به درجه ی تکامل اقتصادی _ اجتماعی و تاریخی سیستم موجود ، تجربه و سابقه مبارزاتی و اشکال تشکل و سازماندهی اشکال سرکوب و شکل حکومت و همچنین شرایط ملی و بین المللی، اشکال متنوعی به خود می گیرد که هر طبقه برای پیشبرد و حفظ منافع خود به کار می گیرد . که بدون این تشکل ها حفظ قدرت و یا کسب آن برای طبقات متخاصم غیرممکن می باشد.
در تاریخ مبارزات طبقاتی، طبقه کارگر برای تقویت همبستگی طبقاتی در جهت سرنگونی نظم سرمایه داری و حاکمیت بلاواسطه طبقاتی اش اساسا" ۳ تشکل عمده بنام اتحادیه ، شورا و حزب سیاسی به عنوان اشکال جدایی ناپذیر سازماندهی مبارزه طبقاتی و انقلاب و حاکمیت کارگری شکل قوام یافته و تثبیت شده است .
برای مطالعه متن کتمل مصاحبه
اینجا را کلیک کنید.
*************
ما مرگ شاهرخ زمانی را به پرچمی برای
اتحاد و همبستگی کارگری که او پیشتازش بود تبدیل خواهیم کرد
شاهرخ زمانی، مبارز خستگی ناپذیر و جسور جنبش کارگری ایران در کمال بهت و حیرت و ناباوری همگان در زندان گوهر دشت چشم از جهان فرو بست. علت مرگ شاهرخ را مقامات رسمی هر چه اعلام کنند از نظر ما مسئولیت مستقیم آن تماما بر عهده کسانی است که با تحمیل برده وارترین شرایط بر ما کارگران، حق تشکل یابی و مبارزه برای یک زندگی بهتر را نیز از ما سلب کرده و انسانهای شریف و بزرگی همچون شاهرخ زمانی را به گوشه زندانها افکنده اند.
مرگ تکاندهنده شاهرخ در کنج زندان بدون هیچ پیشینه بیماری، نه اولین جان باختن یک زندانی و نه تحت شرایط موجود زندانهای کشور، آخرین آن خواهد بود.
اگر چه مرگ ناگهانی شاهرخ از نظر هر انسان منصفی مشکوک به نظر می رسد اما بدون چنین تردیدهایی نیز، شرایط زندانهای کشور بویژه برای فعالین کارگری و زندانیان سیاسی به هزار و یک دلیل از پخش پارازیت گرفته تا غذای نامناسب، عدم رسیدگی پزشکی و نبود بهداشت، شیوه نگهداری نامناسب و اعمال انواع فشارهای روحی و روانی به اندازه کافی مرگ آور است.
شاهرخ زمانی هیچ جرمی جز دفاع از حقوق هم طبقه ای هایش مرتکب نشده بود. او نه صاحب منصب بود، نه اختلاس کرده بود، نه کوچکترین لطمه ای به کسی زده بود و نه شریک دزدان و غارتگران بود. او یک کارگر نقاش، از اعضای شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، عضو هیات بازگشائی سندیکای کارگران نقاش و عضو افتخاری سندیکای کارگران نقاش استان البرز و از بنیان گذاران معنوی این سندیکا بود که در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ به دلیل مبارزاتش برای احقاق حقوق کارگران به زندان افکنده شد. اما زندان برای انسان جسور و بزرگی همچون شاهرخ، پایان مبارزه و حق طلبی نبود. او در طول نزدیک به ۵ سال دوران زندان، تا آخرین نفس هایش در یکی از سلولهای دو نفره زندان گوهردشت، لحظه ای از مبارزه و حق طلبی باز نایستاد. نه دیوارهای زندان، نه دادگاه، نه سرکوب و نه اعمال فشار از سوی مامورین امنیتی و زندانبانان قادر به زدن مهر سکوت بر لبهای شاهرخ نشدند. او بدون ذره ای بزرگنمائی، با جسارت و صلابت بی نظیرش مظهر مقاومت و مبارزهجوئی طبقه کارگر ایران برای خلاصی از ستم و استثمار بود.
مرگ شاهرخ برای یارانش، خانواده اش و برای جنبش کارگری ایران ضایعه ای سنگین و جبران ناپذیر است. ما این ضایعه بزرگ را به خانواده، هم بندان، یاران شاهرخ و عموم کارگران در سراسر کشور صمیمانه تسلیت میگوئیم و بدین وسیله اعلام میداریم اگرچه از دست دادن شاهرخ عزیز درد جانکاهی است اما ما در سوز و گداز این درد جانکاه، زانوی غم در بغل نخواهیم گرفت و مرگ شاهرخ را به پرچمی برای اتحاد و همبستگی کارگری که او پیشتازش بود تبدیل خواهیم کرد.
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگری - درود بر شاهرخ زمانی
اسامی تشکلهای امضا کننده به ترتیب حروف الفبا:
١- اتحادیه آزاد کارگران ایران
٢- سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
٣- سندیکای کارگران نقاش استان البرز
۴- کانون مدافعان حقوق کارگر
۵- کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری
٦- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
٧- هیات بازگشائی سندیکای کارگران نقاش تهران
*************
مرگ جان گداز شاهرخ زمانی در زندان!
شاهرخ زمانی، از فعالان سرشناس کارگری و عضو هیات مدیره کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و هیات بازگشایی سندیکای کارگران ساختمانی و نقاش، سرانجام پس از تحمل بیش از پنج سال زندان و در حالی که به او اجازه داده نشد حتی برای لحظاتی، در مراسم خاکسپاری مادر گرامی خویش و ازدواج دختر دلبندش شرکت کند، از میان ما رفت و به خاطره ها پیوست.
بر اساس گزارشات اولیه از زندان رجائی شهر کرج، شاهرخ در پیش از ظهر روز یکشنبه ۱۳۹۴/٦/۲۲ در حالی که به شکل غیرمنتظره ای به خواب رفته بود، دچار سکته مغزی شده و جان خود را از دست داد. بر اساس همان گزارش، همبندی های شاهرخ پس از این که وی در هواخوری روزانه ی زندان حضور پیدا نکرد، به سراغ وی رفته و پیکر بیجان او را در حالی که دهانش خون آلود بود، بر روی تخت او یافتند. قابل ذکر این که تشخیص اولیه مرگ شاهرخ زمانی از طریق سکته ی مغزی، توسط بهداری زندان صورت گرفته است.
شاهرخ، برای آخرین بار در تاریخ چهاردهم خرداد سال ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت شده و پس از تحمل ۳٦ روز سلول انفرادی و بازجویی های متعدد، در شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز محاکمه و به اتهام تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی (؟!!) به یازده سال زندان محکوم شد. این حکم عیناً در دادگاه تجدید نظر تأیید شد. شاهرخ را بارها و بارها، به خاطر اعتراض به زورگویی مقامات و مسئولین زندان و شرایط سخت و طاقت فرسای آن ، که هر بار منجر به اعتصاب غذای وی می شد، به زندان های مختلف، از جمله زندان های تبریز، یزد، رجائی شهر کرج و قزل حصار تبعید کردند و مورد اذیت و آزار قرار دادند. وی در سال ۱۳۷۲ نیز به اتهام فعالیت در سندیکای نقاشان بازداشت و مدت هیجده ماه در بازداشت بوده است. او سرانجام جانش را در راه بهروزی و سرافرازی کارگران و مردم رنجدیده فدا کرد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، ضمن عرض تسلیت به کارگران و فعالان کارگری، خانواده گرامی آن عزیز و دوستان و یارانش ، ادامه راه او، مبنی بر پیگیری خواست ها و مطالبات کارگران و توده های محروم و رنجدیده جامعه را وظیفه خود دانسته و کارگران آگاه و تشکل ها و فعالین کارگری را به مبارزه برای تحقق آن ها فرا می خواند. کمیته هماهنگی همچنین خواهان تشکیل یک هیئت تحقیق از پزشکان مستقل جهت بررسی و تعیین علت واقعی مرگ ناگهانی، عجیب و غیرمنتظره شاهرخ زمانی می باشد.
یادش گرامی باد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
۱۳۹۴/٦/۲۲
*************
خانواده شاهرخ زمانی: شکایت میکنیم کالبدشکافی کنید
پیکر شاهرخ زمانی، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر به سردخانه بی بی سکینه کرج منتقل شده است، خانواده او با تایید خبر درگذشت این فعال کارگری در زندان خواستار روشن شدن علت مرگ و توضیح مسولان در این زمینه هستند و نینا زمانی، دختر شاهرخ زمانی به روز می گوید که پدرش از نظر جسمی هیچ مشکلی نداشته و خانواده او خواستار کالبدشکافی و مشخص شدن علت مرگ هستند.
او می گوید که پدرش ۴ سال محروم از مرخصی و در۳ سال گذشته از ملاقات حضوری محروم بوده و حالا درحالی خبر مرگ او از سوی مسولان زندان تایید شده که هیچ بیماری جسمی یا مشکل جسمی که منجر به مرگ شود نداشته.
مسولان زندان رجایی شهر و دستگاه قضایی به صورت رسمی توضیحی درباره مرگ شاهرخ زمانی نداده اند اما نینا زمانی می گوید که در مراجعه به زندان رجایی شهر به انها گفته شده که پدرش سکته مغزی کرده است.
شاهرخ زمانی، نقاش ساختمان و فعال کارگری که از سال ۹۰ به اتهام تلاش برای تشکیل تشکل های کارگری از جمله سندیکای کارگران نقاش زندانی و به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده بود. روز گذشته وب سایت کلمه خبر درگذشت ناگهانی شاهرخ زمانی را منتشر کرد نینا زمانی در مصاحبه با روز می گوید: امروز بعد از ظهر یک تماس مبنی بر این خبر داشتیم مراجعه کردیم زندان رجایی شهر که آنجا زندانی بود، گفتند واقعیت دارد و منتقل شده به سردخانه بی بی سکینه که در کرج است. رفتیم انجا تایید کردند که تحویل گرفته اند. قرار شد ما فردا صبح پی گیر شکایت باشیم و کارهای کالبدشکافی که علت دقیق مرگ مشخص شود.
دختر شاهرخ زمانی توضیح می دهد: پدر من هیچ مشکلی جسمی نداشت و کاملا سالم بود. برای همین اصلا باورمان نشده و نمی شود و شوکه هستیم. فردا حتما شکایت می کنم و فرم کالبدشکافی را در پزشکی قانونی پر می کنم باید مشخص شود. سم شناسی و هرچیز دیگری.
برخی وب سایت ها از سکته مغزی این فعال کارگری در زندان خبر داده اند و برخی نوشته اند که او بعد از اعتصاب غذاهای طولانی مشکل جسمی داشته و تحت درمان قرار نگرفته. دخترش می گوید: بله چند بار اعتصاب غذا کرده بود و به همین دلیل خیلی ضعیف شده بود اما مشکل اینطوری نداشت که. اینها کذب محض است پدر من کاملا سالم بود. موقعی که به زندان رسیدیم ساعت یک ربع به ۹ شب بود و آن ساعت بخش اداری اش تعطیل است و جوابی به ما ندادند فقط گفتند منتقل شده بی بی سکینه و ما هم رفتیم آنجا.
آنجا هم چون تحویل گرفته بودند فقط تایید کردند و گفتند فردا ساعت ۷ و نیم صبح اینجا باشید. ما هنوز ندیده ایم پیکر پدرم را و من نمی توانم الان هیچ نظری بدهم، هنوز نمی دانم واقعا چه اتفاقی افتاده علت های مختلفی ممکن است وجود داشته باشد به ما گفته اند سکته کرده و ما هنوز نمی دانیم. همین طوری هم چیزی را نمی پذیریم. تا انتها پی گیری می کنم و تا علت دقیق را نفهمم از پا نمی نشینم تا انتها پی گیری می کنم که علت دقیق را بفهمم.
نینا زمانی سپس با اشاره به محرومیت پدرش از مرخصی و ملاقات حضوری در طی سالهای اخیر می گوید: اصلا به پدر من یک بار هم مرخصی ندادند. بهمن ماه مادربزرگ من فوت شد باز هم ندادند. مادربزرگ من از غصه پدرم مریض شد، سرطان گرفت و فوت کرد. برای مرخصی هم حتی من پی گیری کردم. اجازه ندادند. حتی ما ملاقات حضوری هم با پدرم نداشتیم. از موقعی که پدرم را بردند رجایی شهر این ۳ سال ما نه ملاقات حضوری داشتیم نه مرخصی دادند. قبلا زندان تبریز که بود حداقل ملاقات حضوری داشتیم اما این سه سال هیچی.
سوال می کنم که مشکل شان با پدر شما چی بود که این همه سال محروم از مرخصی و ملاقات حضوری بود و چنین برخوردهایی با او می کردند. نینا زمانی می گوید: اینجا فقط پدر من نیست با خیلی از زندانیان سیاسی چنین رفتارهایی می کنند علت اش هم این است که آدم های بزرگی مثل پدر من در مقابل ظلمی که به آنها می شد سکوت نمی کردند دائما بیانیه صادر می کردند و با رسانه ها مصاحبه می کردند. در یک کلام اینکه شرایطی که به انها اعمال می شد را نمی پذیرفتند. تمام کسانی که اینطور هستند و الان هم هستند با آنها همین برخورد می شود. انتظار دارند که مردم سرشان را بینذازند پایین و هر بلایی می خواهند سرشان در بیاورند.
دختر شاهرخ زمانی می افزاید: واقعا پدر من در اوج مظلومیت رفت. خیلی به او ظلم شد رد این ۴ سالی که زندان بود. حتی نتوانست با مادر خودش خداحافظی کند. حتی من در این مدت ازدواج کردم برای عروسی من نتوانست بیاید برای عقد من نتوانست حضور داشته باشد و ارزوی همه چیز را بر دلش گذاشتند اما باید بمیرند و این آرزو بر دلشان بماند که امثال پدر من سکوت کنند. آنها می میرند هم روح شان زنده است و راهشان ادامه دارد.
شاهرخ زمانی از چهاردهم خرداد ماه زندانی بود و بیش از ۳۶ روز را در سلول های انفرادی سپری کرد. او سال ۹۱ ابتدا به زندان یزد و سپس به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. او مدتی نیز در زندان قزلحصار کرج زندانی بوده است.
شاهرخ زمانی سال ۹۳ در نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل و ناوی پیلای، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرده بود من ضمن اینکه مسولیت هرگونه عواقب و لطمات روحی، جسمی و جانی اعتصاب غذا را متوجه مسولین میدانم از آن جنابان میخواهم با فرستادن کمیتهی حقیقتیاب به این قتلگاه و فشارهای جهانی بر حکومت جمهوری اسلامی آن را وادار کنند، حداقل به قوانین مصوب خود در رعایت حقوق شهروندی و صنفی زندانیان مخصوصا تفکیک جرایم پایبند بوده و مرا به بند سیاسی بازگردانند.
او پیشتر و در خرداد ۹۱ هم در نامه ای به احمد شهید درباره وضعیت و پرونده خود نوشته بود: جناب احمد شهید من شاهرخ زمانی فعال سندیکایی بدون کوچکترین تقصیر و گناه در خرداد ۱۳۹۰ توسط اداره اطلاعات تبریز دستگیر شدم،۳۶ روز در انفرادی بازداشت بودم پس از ۳۳ روز اعتصاب غذا در اعتراض به دستگیری و نگهداری غیر قانونی مرا تحویل زندان مرکزی تبریز دادند. همچنین پس از چهار ماه شکنجه، اذیت و آزار در اداره اطلاعات و زندان مرکزی تبریز در دادگاه انقلاب شعبه ۱ به ریاست قاضی حمل بر بدون داشتن کوچکترین مدرکی علیه من و بدون اعتراف به اتهامات دروغین وارد شده، دقیقا" بنا به دستور کتبی اداره اطلاعات مرا به ۱۱ سال زندان محکوم کردند. در مقابل اعتراض و ارایه لایحه دفاعی از طرف وکیل مدافع اینجانب به دادگاه که این دادگاه با استناد به کدام مدارک موجود در پرونده و یا با استناد به کدام اعتراف و کدام ماده مشخص قانونی مطابق با مدارک (در صورت وجود) ۱۱ سال زندان برای موکل من شاهرخ زمانی که هیچ گناهی مرتکب نشده است، صادر کردید؟ قاضی حمل بر چند لحظه ای سکوت کرد با سرخ و سفید شدن گفت من کاره ای نیستم، اداره اطلاعات این طور خواسته است.
او توضیح داده بود: پس از صدور، تایید و اجرای حکم غیر قانونی و فرمایشی باز هم اداره اطلاعات دست از سر من بر نداشته، این بار با استفاده از سازمان زندانها که آن را نیز زیر سلطه دارد (این گونه مسلط بودن پلیس بر تمامی نهاد ها و ادارات مصداق انکار ناپذیر پلیسی بودن یک نظام است بنا براین تمامی زندانیان احتیاج مبرم به کمک شما دارند.) مرا به مدت دو ماه در بند قرنطینه که از بدترین، کثیف ترین و محدود ترین بند زندان است نگهداشتند. باز به اجبار دست به اعتصاب غذا زدم، پس از ۱۵ روز اعتصاب غذا مرا به بند مالی منتقل کردند. در آنجا نیز دست بر دار نبودند و با استفاده از عوامل خود باعث بی نهایت اذیت و آزار می شدند. وقتی متوجه شدند که من توانستم با برخورد انسانی و برقراری دوستی با دیگر زندانیان تو طئه های آنها را در مورد ایجاد در گیری خنثی کنم مرا به بند ۱۵ متادون تبعید کردند.بیشترین زندانیان این بند معتاد های با دوزبالا هستندکه تعدادی از آنها غیر از بیماریهای مربوط مستقیم به اعتیاد، به ایدز، هپاتیت و قانقارا نیز مبتلا می باشند. من برای قاضی حمل بر نامه ارسال کردن و از قاضی مستقر در زندان خواستم از این عمل غیر قانونی جلو گیری کند و از رئیس زندان که استادی بود در خواست رسیدگی کردم، او گفت این دستور از طرف قو قضاییه و سازمان زندانها نیست بلکه دستور اداره اطلاعات است، من گفتم پرونده متهم پس از صدور حکم طبق قانون باید از دست پلیس خارج شود رئیس زندان گفت زندانیان سیاسی دائما" تحت مسئولیت وزارت اطلاعات هستند. در ایران هیچ قانونی اجرا نمی شود و زندانیان سیاسی هیچ گونه حق و حقوقی حتی حقوق زندانیان عادی را نیز ندارند. مسئولین نظام حکومت ایران همیشه اعلام می کنند ما زندانی سیاسی نداریم تا در خلاء قانونی در رابطه با موضوع سیاسی ما را از هرگونه حقی محروم کنند. اما در داخل زندان برای ایجاد محرومیت بیشتر، بدون قید کردن در پرونده ها ما را سیاسی می گویند تا از هر گونه حقوق زندانی عادی از جمله مرخصی، عف های عمومی بدون شروط خاص، کار در زندان یا بیرون، بند مجزا برای سیاسی ها و... نیز محروم شویم، همه این اعمال غیر قانونی و ضد انسانی با سیاست یک بام دو هوا توسط تمامی مسئولین رده با لا صورت می گیرد.
او با طرح این سوال که نگهداری زندانیان سیاسی در میان افراد مبتلا به ایدز، هیپاتیت، قانقارایا و دیگر بیماریهای مسری یا همراه افراد دارای حکم سنگین ابد و اعدام، جز شکنجه و کشتن چه معنایی دارد؟ خطاب به احمد شهید نوشته بود: آقای رئیس تنها امید ما زندانیان سیاسی به مردم، شما، نهادهای حقوق بشر، سازمانهای سیاسی و مردمی و تشکل های کارگری است. لطفاً هر کاری از دست شما برای نجات زندانیان بر می آید انجام بدهید.
روز آنلاین: فرشته قاضی
*************
شاهرخ زمانی، مبارزی از تبارکموناردها، از تبار انقلابیون مقاوم دهه ٦۰
جسارت انقلابی و بی پروائی شاهرخ زمانی کارگر نقاش، از رهبران عملی مبارزات کارگری و چپ، خاری در چشم رژیم جمهوری اسلامی بود. با او چه می توانستند بکنند که به زانو در آید و یا حد اقل به سکوت مجبور شود. سالها زندان، سلول انفردای، شکنجه و ضرب و شتم ... نتوانست زبان تیز آگاه گرایانۀ او، زبان سازمانده و گویای منافع طبقاتی کارگران او را ببندد و یا تضعیف کند و چاره کار برای رژیم کثیف و جانی سرمایه داری حذف فیزیکی او بود.
مرگ اسیران در زندان چه با طناب دار و تیر باران و چه با خوراندن زهر و یا ضرب و شتم و اثرات دراز مدت آن، قتل است و رژیم جمهوری اسلامی عامل و مسئول آن .
از دست دادن شاهرخ زمانی ضایعه ای دردناک بر پیکر جنبش کارگری، مبارزان و فعالین کمونیست و خانواده و نزدیکان شاهرخ است.
با سازماندهی حرکات تعرضی، سراسری وهماهنگ از مبارزان زندانی مان دفاع کنیم و نگذاریم رژیم سرما یه داری جمهوری اسلامی کم هزینه و در سکوت به کشتار زندانیان ادامه دهد.
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
مرگ بر جمهوری سرمایه داری اسلامی ایران
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران - استکهلم
۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵
*************
قتل شاهرح زمانی در شکنجه گاههای جمهوری اسلامی سرمایه
شاهرخ زمانی کارگر مبارز نقاش و فعال جنبش سندیکائی در سیاهچال های مرگزای دولت اسلامی بورژوازی جان داد. گفتگو در باره اینکه شاهرخ سکته مغزی کرده است، سکته وی قلبی بوده است، مسموم شده است یا به هر شکل دیگری جان باخته است، صرفاً کفن و دفن یک جنایت موحش جمهوری اسلامی در گورستان لفظ بازی های رسانه ای، اداری و «حقوقی» سرمایه است. او در سیاهچال دولت درنده بورژوازی، در شکنجه سرای نظام بشرستیز و کارگر کش سرمایه داری و در زنجیر اسارت نظام بردگی مزدی جانش را از دست داده است. همه اینها بسیار صریح و شفاف متضمن این معنایند که «زمانی» توسط سرمایه و با دست قوای قهر و سرکوب دولت بورژوازی به قتل رسیده است. شاهرخ زمانی به جرم اعتراض علیه تشدید بی مهار استثمار همزنجیران خویش زندانی شد. او خواستار متشکل شدن کارگران در سندیکاها بود، علیه فقر و گرسنگی و ستمکشی و بی مسکنی و بی داروئی و آوارگی توده های کارگر مبارزه می کرد، بر بهبود شرائط کار و زندگی همزنجیرانش اصرار می ورزید. او به خاطر اعتراض علیه جنایات سرمایه و مبارزه برای تحقق مطالبات اولیه کارگران به زندان افتاد. دولت درنده اسلامی بورژوازی وی را زندانی کرد تا حق زنده بودن توأم با اعتراض و مبارزه علیه سبعیت های سرمایه را از وی سلب نماید، خیلی ها سخن از محکوم کردن این جنایت می گویند، با صدور این احکام نمی توان سرمایه را از تداوم کشتارها و هولوکاست ها باز داشت. باید بر طبل مبارزه طبقاتی ضد سرمایه داری و برای محو بردگی مزدی کوبید. باید با عزم استوار دست به کار برپائی شوراهای سرمایه ستیز توده های وسیع طبقه کارگر شد، باید جنبش شورائی سراسری ضد کار مزدی توده های کارگر را نیرو داد. قتل شاهرخ بسان قتل هر کارگر مبارز دیگر باید زمینه ای برای پیکار مصمم تر و آگاه تر و استوارتر ما در راستای ایفای این نقش اساسی و حیاتی باشد.
فعالین جنبش لغو کار مزدی - سپتامبر ۲۰۱۵
*************
مرگ شاهرخ زمانی
برگی دیگر از جنایات ضد کارگری رژیم جمهوری اسلامی
مرگ رفیق شاهرخ زمانی، این کارگر انقلابی ِ بی باک و آگاه، در یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۴در زندان رجایی شهر کرج، اندوهی عمیق بر جان مدافعان مبارزۀ طبقۀ کارگر نشانده است. بی تردید عامل اصلی مرگ این رفیق، رژیم ددمنش و قرون وسطایی جمهوری اسلامی ایران است.
شاهرخ زمانی، آخرین بار، در ۱۴ خرداد ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت شد و در دادگاه فرمایشی رژیم به ۱۱ سال زندان محکوم گردید. «جرم» شاهرخ زمانی، دفاع از حقوق کارگران، مبارزه برای ایجاد سندیکای مستقل کارگری، دعوت از کارگران برای ایستادن در مقابل طبقۀ سرمایه دار و دولت سرمایه داری، افشای همه جانبۀ سیاست های ضد کارگری رژیم خونخوار حاکم و تأکید بر این حقیقت بزرگ بود که کارگران توانائی تغییر انقلابی وضع موجود را دارند و قادر به پی ریزی جامعه ای بدون استثمار و طبقات اند.
شاهرخ حتی در دشوارترین لحظات، این امیدِ انقلابیِ زندگی ساز را از یاد نبرد و به همین جهت در مدت بیش از ۴ سالی که تا آخر عمر کوتاهش در زندان بود لحظه ای از مبارزه برای حقوق اقتصادی – اجتماعی و سیاسی کارگران، همبستگی با مبارزات آنان و افشاگری رژیم حاکم دست نکشید. او خشونت و جنایات این رژیم را با قدرت و قاطعیت و رو در روی جلادان خود محکوم کرد. او در درون زندان ها و شکنجه گاه های جمهوری اسلامی در مقابل این رژیم کارگر ُکش و قداره کشان او ایستاد و کوشید دیدگاه ها و آرمان هایش را حتی با ناچیزترین امکانات، تبلیغ و ترویج کند و به پیش برد.
سرمایه داران و رژیم آدمکش حامی آنها باید بدانند که با هیچ سرکوب و جنایتی قادر به خاموش کردن صدای حق طلبانۀ کارگران و دیگر زحمتکشان نخواهند بود؛ با هیچ دروغ، فریبکاری، خرافه پروری و شسنشوی مغزی؛ با هیج سانسور، اختناق و تهدیدی قادر به بستن چشم و گوش کارگران و زحمتکشان ایران و جهان نخواهند شد. این کور دلان نمی دانند که به رغم مرگ فیزیکی شاهرخ، یاد رزمندگی و مبارزات او زنده و اثربخش است و چنین خواهد ماند.
کارگران آگاه می دانند که طبقۀ سرمایه دار و رژیم ارتجاعی حامی آن نه تنها هر روز و هر ساعت شیرۀ جان کارگران را در کارخانه ها، کارگاه ها، معدن ها، مزارع و دیگر محیط های کار و فعالیت تولیدی و خدماتی تا آخرین قطره می مکند، بلکه در سرکوب و حتی ریختن خون کارگران هنگامی که با مقاومت طبقاتی روبرو شوند لحظه ای درنگ نمی کنند. نابود کردن فیزیکی شاهرخ زمانی شاهدی بر این تلاش های جنایتکارانه و در عین حال نافرجام استثمارگران و حامیان آنهاست. اما به رغم این جنایت ها، مقاومت ها و مبارزات کارگران نه تنها نابود نخواهند شد، بلکه عمق و گسترش بیشتری خواهند یافت. این حکم تاریخ است.
ما از همۀ کارگران، از همۀ نیروهای انقلابی و مبارز می خواهیم که برای بزرگداشت این رفیق فراموش نشدنی در تاریخ مبارزات طبقۀ کارگر ایران، دست به دست یکدیگر بدهند، با تمام نیرو به افشاگری جنایت های رژیم و روشن کردن جریان مرگ شاهرخ زمانی روی آورند و جنبش اعتراضی و تظاهرات به ضد رژیم اسلامی ضد کارگری و ضد دموکراتیک حاکم بر ایران را بارورتر و نیرومند تر سازند.
زنده باد یاد شاهرخ زمانی
مرگ بر رژیم کارگرکش اسلامی
زنده با آزادی، زنده باد سوسیالیسم
جمعی از کمونیست های ایران (آذرخش)
دوشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۴
*************
شاهرخ زمانی، کارگر انقلابی، قربانی دیگر رژیم
شاهرخ زمانی، فعال کارگر شناخته شدۀ محبوس در زندان رجایی شهر کرج، به طور «ناگهانی» درگذشته است.
به گزارش خبرگزاری فعالین حقوق بشر، «هرانا»، روز یکشنبه ۲۲ شهریورماه، همبندی های شاهرخ زمانی، هنگامی که قصد داشتند وی را برای هواخوری صبح در حیاط زندان بیدار کنند، متوجه جسد بی جان او بر روی تخت شدند.
شبکۀ همبستگی کارگری، عمیقاً از خبر مرگ شاهرخ زمانی متأسف است و از صمیم قلب به خانواده، دوستان و رفقایش تسلیت می گوید.
اگرچه مقامات رژیم ایران ادعا می کنند که شاهرخ در اثر سکته درگذشته است، اما همبندی های وی اعلام کرده اند که اثراتی از «کبودی و خون لختگی» بر روی بدن او بوده است. جسد او برای تشخیص اولیه به بهداری زندان منتقل شده است. ما خواهان کالبدشکافی او از سوی متخصصین مستقل و سرشناس بین المللی هستیم.
مسئولیت مرگ شاهرخ، چه به دلیل سکته باشد یا دیگر اشکال «طبیعی» مرگ، با رژیم ایران است و پیامد سیاست سرکوب و آزار و اذیت سیستماتیک فعالین کارگری و سوسیالیست ها. به بیان ساده تر: شاهرخ و تمامی دیگر فعالین و سوسیالیست ها، هیچ گونه جرمی مرتکب نشده و بنابراین نباید در زندان باشند. کوچکترین رویداد ناگواری که برای هر یک از آن ها در زندان رخ بدهد، مسولیت آن بر عهدۀ رژیم است.
فعالینی مانند شاهرخ علاوه بر حبس و دوری از خانواده و دوستان، وادار می شوند برای دفاع از ابتدایی ترین حقوق خود، مقاومت در برابر حبس انفرادی، نقل و انتقال های مکرر، عدم برخورداری از خدمت درمانی، ممنوعیت ملاقات و دیگر تمهیدات رژیم برای درهم شکستن روحیۀ آنان، بارها وارد اعتصاب غذا شوند. همۀ این ها، به شک و تردیدهای ما نسبت به علل اصلی مرگ شاهرخ می افزاید.
شاهرخ زمانی چهاردهم خرداد ماه ۱۳۹۰ در تبریز و بدون تفهیم اتهام علیه خود دستگیر شد، و سپس به ۱۱ سال حبس محکوم گردید. در طی دومین اعتصاب غذای خود که ۵۰ روز به طور انجامید، ۲۴ کیلوگرم از وزن خود را از دست داد. رژیم سرمایه داری ایران حتی به شاهرخ اجازۀ شرکت در مراسم خاکسپاری مادر یا عروسی تنها دخترش را هم ندارد! این برخورد تند با شاهرخ زمانی، بی تردید به دلیل باور سازش ناپذیر او به مفهوم لنینیستی حزب پیشتاز انقلابی طبقۀ کارگر بود.
متأسفانه شاهرخ دیگر در میان ما نیست. با این حال ما شاهرخ را هر روز از مبارزه برای آزادی هر یک از فعالین کارگری و زندانیان سیاسی، به یاد خواهیم داشت.
شبکۀ همبستگی کارگری
۲۲ شهریور ۱۳۹۴
*************
"اینجا مرگ هم ناله میکند"!
"اما سایهی مرگ را از در و دیوار سلولهای مجاور و مقابل و در تمامی فضای محیط حس میکردم. گویی که ساعتها پیش مرده بودم، ساعتها پیش بارها و بارها طناب دار را بر گلوی خود و بالا کشیده شدن را احساس کرده بودم پنجههای بغض آنچنان گلویم را فشرده بود که یارای حرکت نداشتم...."
(شاهرخ زمانی اسفند ۹۲)
كمی بیش از یك سال قبل بود كه شاهرخ گوهردشت را برای زندانیان جوانی که به جرم های گوناگون در صف اعدام بودند، این گونه توصیف كرده بود و اینک سایه مرگ در گوهرشت خود او را نیز در بر گرفته است.
و این مرگ نه اولین است و نه در چنین شرایطی، در باورمان می گنجد كه آخرین آن باشد. هر روز در زندانی، یكی از فرزندان مبارز ایران با اعدام یا مرگ مشكوك راهی گورستان می شود. اگر هم هیچ کدام این دو نباشد، عدم رسیدگی درمانی و پزشکی، شرایط بسیار بد غذایی و بهداشتی، نبود تهویه هوای مناسب در سلول ها و انواع و اقسام فشارهای روحی و جسمی، سلامت زندانیان را ذره ذره می بلعد و آنان را به سوی نابودی می کشاند. فجایع جبران ناپذیری كه هر یك داغ ننگی بر پیشانی مسببان ان است. هیج ابائی و قبحی هم از طرف مسولین به كار گرفته نمی شود، کسانی که مسوول جان این زندانیان هستند.
وضعیت زندانیان عادی از این هم دهشتناکتر است زندانیانی که خود قربانی نظم ستمگرانه حاکم بر جامعه ی سودمحور هستند و جز معدود افرادی آگاهی مانند شاهرخ زمانی، کس دیگری تنهایی، بیکسی و بی پناهی آنان و ظلمی را به تصویر نمیکشد که در حق آنان در زندان روا می شود. آگاهگریهایی که شاید شاهرخ بهای آن را با جانش داده باشد.
اكنون که در سوك یكی دیگر از فعالان كارگری و مبارزی هستیم که قربانی بی عدالتی شده است، از خود میپرسیم که چه باید کرد تا از این سرنوشت به ظاهر ناگزیر، گریزی داشته باشیم به سوی عدالت و آزادی و رفع ستم از تمامی زحمتکشان که آرزو و هدف شاهرخ زمانی بود.
ضمن تسلیت به خانواده زمانی و تمامی کارگران و زحمتکشان، اعلام میکنیم تا روشن شدن علت واقعی مرگ وی و آزادی بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی از پای نخواهیم نشست و به جد خواهان تغییر شرایط زندانها برای همهی زندانیان هستیم.
کانون مدافعان حقوق کارگر
۲۲ شهریور ۱۳۹۴
*************
"سلام رفیق"
شاهرخ عزیز، باور کردنش سخت است که دیگرصدای مهربانت را نمی شنوم، آن هنگام که می گفتی "سلام رفیق " ...
جنبش کارگری ایران یکی از فعالین سوسیالیست را از دست داد.
شاهرخ زمانی، کارگر، عضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های کارگری، عضو سندیکای کارگران تهران و فعال سوسیالیست، امروز ۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۴ در زندان گوهر دشت (رجایی شهر کرج) به طرز مشکوکی جان باخت.
رفیق شاهرخ، که از طرف بی داد گاه های رژیم سرمایه داری ایران به ۱۱ سال حبس محکوم شده بود بعد از ۵ سال حبس همراه با شکنجه، امروز ناباورانه از میان ما رفت.
سیمای پر از متانت، رفاقت، و صداقت رفیق شاهرخ، همراه با آگاهی سوسیالیستی و باور های عمیق او به قدرت طبقاتی طبقه کارگر در خود رهایی از چنگال ستم و استثمار سرمایه داری ، از اوسیمایی محبوب در بین فعالین جنبش کارگری ساخته بود.
انزجار عمیق اواز نظام سرمایه داری غیر قابل تصور بود و به این دلیل ، حامیان سرمایه، شاهرخ زمانی را به بند کشیدند تا شاید با این وسیله عزم و اراده ی او را در هم بشکنند. اما شاهرخ مقاوم ، ثابت کرد که دیوار های زندان خللی در اراده سوسیالیستی او به وجود نخواهدآورد و به سود پرستان شب پرست ثابت کرد که همچنان در جنبش کارگری ایران دخالتگر خواهد بود و به راستی که تا آخرین روز حیات خود به عنوان یک کارگر سوسیالیست بیبشترین ارتباط ها را با خارج از زندان داشت و در تلاش بود تا همچون گذشته در امر سازمان یابی و سازماندهی طبقه کارگر دخالت گر باشد. جنبش چپ و سوسیالیستی طبقه کارگر ایران، یکی از یاران آگاه و فداکار خود را از دست داد، اما طبقه کارگر نه فراموش می کند و نه می بخشد بورژوازی حقیر ایران و تمامی مامورین و شکنجه گرانی که در قتل شاهرخ زمانی نقش داشته اند.
بار دیگر؛"سلام رفیق" یادت فراموش نمی شود و در فردای پیروزی به احترام جسارت و فداکاری هایت ، طبقه کارگر در رژه ی گرامی داشت جانباختگان راه رهایی و سوسیالیسم، به احترام شما و دیگر جانباختگان کلاه از سر بر خواهند داشت و یاد عزیزتان را گرامی خواهند داشت.من هم امشب، به سهم خود از تمامی زحمات بی شائبه و صادقانه ات سپاس گذاری می کنم و به احترام جسارت و رفاقتمان با چشمان اشک آلود و پاهای لرزان به احترام خواهم ایستاد.
یادت گرامی باد
بهزاد سهرابی . ۲۲ شهریور ۱۳۹۴
*************
مرگ ناباورانه شاهرخ زمانی، مبارز جسور طبقه کارگر
دادخواهی از شاهرخ وظیفه همه ماست!
شاهرخ زمانی، مبارز جسور و خستگی ناپذیر طبقه کارگر ایران و جهان، روز یکشنبه، ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، برابر با ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵، بطور ناباورانه ای در زندان رجایی شهر کرج جان باخت. مقامات پزشکی زندان، علت مرگ شاهرخ را سکته مغزی اعلام کرده اند؛ اما هیچگونه تحقیق پزشکی مستقل در این باره صورت نگرفته است و در کل نمی توان و نباید هرگز به ادعاهای مقامات رژیم سرکوبگر و آدمکش جمهوری اسلامی استناد کرد. مسئولیت مرگ شاهرخ زمانی بطور تمام و کمال بر عهده کلیت حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
شاهرخ زمانی، فعال جنبش کارگری و سوسیالیستی، عضو هیئت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان، و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، از ماه ژوئن ۲۰۱۱، در زندان به سر می برد. او به ۱۱ سال حبس محکوم شده بود. شاهرخ زمانی در طول این سالها مورد اذیت و آزار و فشارهای شدید قرار داشت و بارها از زندانی به زندان دیگر و از بندی به بند دیگر جابجا شد. مقامات زندان به دلیل پایداری و ادامه مبارزه در زندان توسط شاهرخ، همواره فشارهای مضاعفی به وی وارد می آوردند؛ بارها علیه او پرونده سازی کردند و در زندان مجددا دادگاهی اش کردند. جانیان جمهوری اسلامی هرگز به شاهرخ اجازه مرخصی حتی در هنگام مرگ مادرش و یا عروسی دخترش ندادند.
شاهرخ در اعتراض به اجحافات مقامات زندان و برای برخورداری از حقوق اولیه یک زندانی، بارها مجبور شد که به اعتصاب غذای طولانی دست زند. اعتصاب غذاهای شاهرخ موجی از همبستگی کارگری با او در داخل و در سطح بین المللی را در پی داشت. زندان برای شاهرخ پایان کار نبود، او تا آخرین روزهای زندگی، در باره مسائل و مبارزات کارگری مطلب می نوشت، اعلام موضع می کرد، و جسورانه کارنامه خونین و اعمال ضد کارگری و ضد انسانی جمهوری اسلامی را افشا می کرد. او لحظه ای از اعلام حمایت وهمبستگی با دیگر کارگران و معلمان زندانی و کلیه زندانیان سیاسی کوتاهی نکرد.
شاهرخ زمانی جرمی مرتکب نشده بود؛ به کسی آزاری نرسانده بود، حق کسی را نخورده بود، اختلاس نکرده بود؛ او مبارز صدیق و پیگیر طبقه کارگر بود که برای نابودی نظام استثمار گرانه سرمایه داری و برقراری جامعه ای آزاد، برابر و سوسیالیستی مبارزه می کرد. جمهوری فاسد اسلامی، این حکومت سرمایه داران، در شاهرخ زمانی، دشمن خود را می دید؛ کارگری را می دید که با صلابت تمام به اعتراض بر خاسته است و خواهان بر چیدن تمام این مناسباتی است که تار و پودش با استثمار، فقر، اختلاس، چپاول، سرکوب و خون و لجن به هم تنیده است. شاهرخ، فریاد اعتراض طبقه کارگر علیه این مناسبات بود؛ فریادی که از دیوارهای بلند زندان های جمهوری اسلامی گذشته بود و خواب زندانبانان را آشفته می کرد.
همانطور که بارها اعلام کرده ایم، جمهوری اسلامی مسئول مستقیم سلامتی و جان کارگران زندانی و بطور کلی همه زندانیان است. ما ضمن محکوم کردن جمهوری اسلامی ، خواهان تحقیق مستقل پزشکی و نیز بین المللی در مورد جان باختن شاهرخ زمانی هستیم. ما صمیمانه به خانواده و دوستان شاهرخ زمانی تسلیت می گوییم، و وظیفه خود و کلیه فعالین جنبش کارگری ایران و در سطح بین المللی میدانیم که نگذاریم زندگی، مبارزت و اهدافی که شاهرخ زمانی به خاطرش جان باخت، به فراموشی سپرده شود. ما از کلیه تشکلات کارگری بین المللی، نهادهای مدافع حقوق انسانی همچون عفو بین الملل و نیز تشکلات مستقل کارگری داخل کشور می خواهیم که تنها به ابراز تاسف و تسلیت بسنده نکنند، بلکه دادخواهی از شاهرخ را وظیفه خود بدانند.
برطبق خبری که امروز یکشنبه ٢٢ شهریور ماه، خبرگزاری هرانا انتشار داد، شاهرخ زمانی، فعال کارگری اسیر در زندانهای جمهوری اسلامی، در زندان رجائی شهر در گذشت.
شاهرخ زمانی که از فعالین کارگری، عضو هیات مدیره کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و هیات بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان و نقاش بود، آخرین بار در خردادماه ١٣٩٠ توسط رژیم ارتجاعی و ضدکارگری جمهوری اسلامی دستگیر و در بیدادگاه ضدانقلابی اسلامی تبریز به اتهام تشکیل گروه و تبلیغ علیه نظام به ١١ سال حبس محکوم شد.
رژیم کارگر ستیز جمهوری اسلامی در زندان نیز به طرق مختلف این فعال کارگری را مورد اذیت و آزار قرار داد. نگهداری در سلول انفرادی، انتقال به بند معتادان، تبعید به زندان یزد ، قزلحصار و بالاخره رجائی شهر از نمونه تلاش های رژیم برای درهم شکستن مقاومت و روحیه مبارزه جوئی این فعال کارگری بود. رژیم کارگر ستیز به این مدافع حقوق و منافع کارگران حتا مرخصی به هنگام برگزاری مراسم مرگ مادر مبارزش و عروسی دخترش را نیز نداد. اما هیچیک از اقدامات سرکوبگرانه رژیم نتوانست خللی در عزم و اراده استوار وی به مقاومت در دفاع از منافع کارگران، پدید آورد. در متجاوز از پنج سالی که در زندان بود، همچنان با موضعی رادیکال به مبارزه خود ادامه داد.
خبرگزاری هرانا علت مرگ شاهرخ زمانی را بنا “به تشخیص اولیه بهداری زندان” سکته مغزی اعلام نمودهاست. اما اگر این ادعای بهداری زندان هم صحت داشته باشد، علت مرگ این رفیق کمونیست و فعال کارگری، آزار و اذیت و فشارهای متعددی است که در طول این پنج سال رژیم ضدکارگری جمهوری اسلامی بر او اعمال کرده است. بنابراین عامل و مسبب مرگ شاهرخ زمانی، جمهوری اسلامی است.
سازمان فدائیان(اقلیت) مرگ این فعال کارگری مبارز را به کارگران ایران وخانواده وی تسلیت میگوید.
یادش گرامی و راه و آرمانهایاش پر رهرو باد.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی - برقرار باد حکومت شورایی
نابود باد نظام سرمایهداری
زندهباد آزادی - زندهباد سوسیالیسم
سازمان فداییان( اقلیت)
٢٢ شهریور ۱۳۹۴
کار- نان- آزادی- حکومت شورایی
*************
قتل عمد کارگر انقلابی سرخ شاهرخ زمانی
توسط نظام ضد کارگری جمهوری اسلامی یا "مرگ مشکوک"؟!
شگفت انگیز نیست که متاسفانه بسیاری از گروه ها و از جمله چریانات رفرمیست، حقوق بشری و گروه های طرفدار اصلاح طلبان و دولت روحانی دارند صرفا "به مرگ مشکوک زمانی" اشاره می کنند ولی مسئولیت قتل زمانی را به گردن دولت جمهوری اسلامی نمی گذارند. نه تنها این یک فاجعه است، بلکه مهمتر استراتژی بورژوازی لیبرال است ... البته بسیاری از نهادهای "کارگری" و افراد البته در مورد شاهرخ زمانی سکوت نکرده اند! ظاهرا خیلی هم در زمینه ی یک خبر رسانی صرف فعالند و با هم رقابت می کنند، ولی مانند نظام جمهوری اسلامی دارند از "مرگ مشکوک زمانی" صحبت می کنند! و توهم ایجاد می کنند؛ یعنی چیزی می گویند که آب به آسیاب جمهوری اسلامی می ریزد... و جمهوری اسلامی را در قتل زمانی تبرئه می کنند... وقوع چنین امری یک "اشتباه تاکتیکی" از طرف چنان جریاناتی نیست، بلکه دیدگاه و چشم انداز رفرمیسمی آنها در چارچوب رفرم این نظام اتفاقا خیلی آگاهانه برای تثبیت پایه های این نظام ضد بشری و کند کردن لبه تیز مبارزه طبقاتی رادیکال و به حاشیه بردن نیروهای کمونیست انقلابی که انقلاب و سرنگونی این نظام را در دستور روز خویش قرار داده اند، چنان توهماتی را در مورد قتل زمانی دامن می زنند.
کمونیستها شکی ندارند که این یک قتل عمد از طرف جمهوری اسلامی است و نه "مرگی مشکوک"! کمونیستها های انقلابی قتل عمد شاهرخ زمانی را شدیدا محکوم می کنند و در تقابل با توهم پراکنی بورژوازی لیبرال و خرده بورزوازی رفرمیست مسئول قتل او را نظام ضد کارگری جمهوری اسلامی می دانند و به عنوان یک قتل عمد علیه بشریت شدیدا آنرا محکوم می کنند. باید ارتباط قتل عمد زمانی را با کارکرد این نظام سرمایه داری ضد کارگری برملا کرد.
طبق تمام قوانین بین المللی درمان نکردن زندانی بیمار، کشتن او و قتل عمد محصوب می شود. مسئولیت مرگ زندانی بیمار بر عهده ی زندانبانان نظام حکومتی است که قوانین آن دولت را اجرا می کند.
پاسخ علمی کمونیستی هوشمندانه ای به چنین قتل عمدی در میدان مبارزه طبقاتی که خود ما زمان، مکان و تاکتیک آنرا تعیین می کنیم داده خواهد شد!
نکته ای چالشگرانه:
بر خلاف طرفداران گرایش راست اکونومیستی در جنبش کارگری، کارگر سرخ شاهرخ زمانی در کوران مبارزه عملی طبقاتی آبدیده شد و از اعماق جنبش توده ای کارگری پس از سالها جنگ طبقاتی قاطع و رادیکال توانست خود را به عنوان یکی از رهبران توانا در جنبش کارگری ایران تا سطح رهبری سیاسی-ایدئولوزیک آنت ارتقا دهد. شاهرخ زمانی مبارزی جدی و رادیکال بود که حرف و عملش با هم یکی بود... طی سالها تحقیق و تفحص شاهرخ به نکته ی حیاتی پی برد تا جایی که جان خویش را بر چنان آرمان کمونیستی اش گذارد:
چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است...
برهان عظیمی از فعالین سابق سندیکای کارگران پروژه ای آبادان و حومه
۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵
بر سینه ات نشست
زخم عمیق کاری دشمن
اما
ای سرو ایستاده نیفتادی
این رسم توست که ایستاده بمیری ...
در تو ترانه های خنجر و خون،
در تو پرندگان مهاجر،
در تو سرود فتح
*************
بیانیه ۱۳۰
شاهرخ جرمش استقامت بی پایانی بود،
که در مقابل ظلم و ستم وبهره کشی طبقاتی داشت
و اسرار جنایت کاران جمهوری اسلامی را با دید طبقاتی افشا می کرد
به طرز مشکوکی شاهرخ زمانی را کشتند، وانمود می کنند بر اثر سکته مرده است، در برخی اخبار می گویند سکته مغزی کرده است ولی در برخی اخبار اعلام کرده اند سکته قلبی بوده است ، در حالی که دستان و دهان او خونی بوده و سرش متورم شده است، فعالین کارگری و تشکل ها و دوستان شاهرخ می خواهند کالبد شکافی شود تا علت یا علل مرگ شاهرخ مشخص شود ولی نزدیکان او به هر دلیلی شاید بر اثر تهدیدها نمی خواهند کالبد شکافی صورت به گیرد ، با توجه به اینکه شاهرخ فعال کارگری و عضو سندیکای نقاشان و عضو کمیته پیگیری بوده و بدلیل فعالیت و مبارزات کارگری زندانی شده بود و همچنین به دلیل چنین مبارزه و استقامت کشته شده است این حق طبقه کارگر و تشکل های کارگری است که بخواهند عضوی از آنها پس از کشته شدن کالبد شکافی شود در این راستا ما از تمامی تشکل ها و سازمانهای مبارز کارگری و آزادیخواه می خواهیم جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارند تا تحت نظر تشکل های جهانی کارگری جسد شاهرخ زمانی کالبد شکافی شده ، علت واقعی مرگ این فرزند مبارز طبقه کارگر مشخص شود و بدون شک به هر دلیلی باشد مسئولیت مرگ شاهرخ به عهده جمهوری اسلامی و جنایت کاران حاکم است، در این راستا تمامی فعالین و انقلابیون حق دارند از جانب کمیته حمایت از شاهرخ زمانی به صورت نماینده از نهاد ها و تشکل ها بخواهند اقدامات لازم را به عمل آورند و همچنین شاهرخ را عضوی از آن خود بدانید و اعتراضاتی را سازمان دهی کنند.
از تشکل های مستقل کارگری موجود در ایران می خواهیم نگذارند کشته شدن شاهرخ بدون هزینه برای جمهوری اسلامی باشد و این روال را ادامه بدهد، مرگ شاهرخ در ادامه کشته شدن افشین اسانلو ، دگمچی، کرمی خیر آبادی ، ستار بهشتی و ... است ما از تشکل های کارگری می خواهیم از هر طریق ممکن مرگ شاهرخ را به یک پرچم مبارزه برای خود تبدیل کنند و راه او را ادامه بدهندخواسته های او مشخص بود ایجاد تشکل های مستقل کارگری ، ایجاد فداراسیون سراسری ، ایجاد سازمان سیاسی انقلابی طبقه کارگرو ... و بر قراری حکومت دمکراتیک شورایی کارگران.
جمهوری اسلامی هیچ زندانی سیاسی و کارگری را آزاد نکرده است بیشتر زندانیان را یا مستقیما" کشته است ویا به بیماریهای مختلف دچار کرده است، که بر اثر بیماری های فوق غیر مستقیم کشته است و اگر به هر دلیلی زندانی را نتوانسته از این دو طریق بکشد با نقشه های پنهانی یا بر اثر ضرب و شتم و زیر شکنجه کشته و مرگ او را بر اثر سکته یا چیز دیگری طبعیی جلوه داده است . شاهرخ بیمار نبود و بدن سالمی داشت و حتی در مقابل پارازیت های شدیدی که به دستور سران حکومت اسلامی در اطراف سالن ۱٢ زندان گوهر دشت منتشر می شد مقاوم بود ، ما بار ها در بیانیه های خود اعلام کردیم جمهوری اسلامی شرایطی را در زندان ایجاد کرده است که زندانیان در حالت مرگ تدریجی قرار دارند ، و امروز مسئولین زندان و سربازان گمنام نتوانستند مقاومت و مبارزات شاهرخ را تحمل کنند و او را به مرگ تدریجی برسانند بنا براین به طرز مشکوکی او را زودتر کشتند.
جمهوری اسلامی این حکومت جنایت کاران در سالگرد قتل عام ۱۳۶٧ زندانیان سیاسی شاهرخ زمانی مبارز راه آزادی و برابری و راه رهای طبقه کارگر را به طرز مشکوک کشت.
شاهرخ با تمام توان خود در راه ارتقای مبارزات جنبش کارگری و جنبش کمونیستی تلاش کرد و تنها دارایی خودش را که جانش بود در این راه تقدیم مبارزات طبقه کارگر کرد و مانند اسلاف خودش هم چون کمونارد ها ومبارزانی فداکار و شجاع در طول تار یخ و بخصوص مبارزان و انقلابیونی که در دهه شصت با قامتی راست در مقابل ارتجاع اسلامی ایستادند و قتل عام شدند اما زانو نزدند، شاهرخ نیز در مقابل انواع مختلف شکنجه گران جمهوری اسلامی از سپاهی و امنیتی گرفته تا سربازان گمنام مولتی میلیاردرهای روحانی - نظامی و کل نظام اسلامی دزد و اختلاس گر ایستاد و زانو نزد و در راه آرمانهای طبقه کارگر جانش را فدا کرد تا مشعل فروزان یگری در راه دست یابی کارگران به مطالباتشان و بر قراری حکومت کارگری باشد.
مرگ شاهرخ را ضایعه ای برای جنبش کارگری و جنبش انقلابی می دانیم و این ضایعه را به کارگران و انقلابیون ایران و جهان تسلیت می گوییم و اعلام میداریم:
شاهرخ شجاع و فداکار ، شاهرخ عزیزم ما همه می خواهیم چون تو سربلند باشیم و می خواهیم راه تو و رفقایت را که از جان خود دریغ نکردید ادامه بدهیم.
ما از تشکل ها و فعالین کارگری و انقلابی داخل و خارج می خواهیم مراسم های گسترده ای برای گرامی داشت شاهرخ و افشای جنایت کاران جمهوری اسلامی برگزار کنند.
ما از تشکل های جهانی کارگران می خواهیم برای کالبد شکافی شاهرخ فعالیت کنند.
پیش بسوی ایجاد فدراسیون سراسری کارگران
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
۱۳۹۴/۶/٢٢
*************
سکته مغزی و مرگ شاهرخ زمانی در زندان
امروز شاهرخ زمانی، کارگر زندانی در زندان رجائی شهر پس از سکته مغزی در زندان فوت کرد.
بنا بر اطلاع خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز شاهرخ زمانی، کارگر زندانی در زندان رجائی شهر که در پنجمین سال حبس بدون مرخصی خود به سر می برد، به دلیل سکته مغزی در زمانی مابین صبح تا پیش از ظهر در زندان رجائی شهر کرج فوت کرد.
یک منبع مطلع در این ارتباط به خبرنگار هرانا گفت که روز جاری و پس از اینکه شاهرخ زمانی در هواخوری ظهر حضور پیدا نکرد، همبندی های او با حضور بر سر تخت این فعال کارگری متوجه شدند که ایشان درگذشته است. گفتنی است سکته مغزی، تشخیص اولیه بهداری زندان پس از انتقال ایشان به بهداری است.
هنوز از ترتیب تحویل پیکر این فعال کارگری به خانواده و مراسم تدفین او اطلاعی در دست نیست.
شاهرخ زمانی در شهریور ماه ۱۳۹۳ اجازه حضور در مراسم ازدواج دخترش را پیدا نکرد و در بهمن ماه ۹۳ نیز این فعال کارگری نتوانست حتی برای مدتی کوتاه در خاکسپاری و تشییع مادرش حضور داشته باشد، این در حالی است که به دلیل دوری مسافت تبریز تا کرج وی امکان ملاقات مستمر با اعضای خانواده را نیز نداشت.
شاهرخ زمانی فعال کارگری و نقاش ساختمان آخرین بار چهاردهم خرداد ماه ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت شد و مدت ۳۶ روز در سلول انفرادی نگهداری شد، به گفته منابع هرانا تاریخ بازداشت رسمی وی نوزدهم خرداد ماه قید شده که نشان دهنده این است که وی به مدت ۵ روز بدون هیچ حکم قضایی و کاملا غیر قانونی بازداشت شده است. شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حملبر، شاهرخ زمانی را به اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی به ۱۱ سال زندان محکوم کرد که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر تأیید شد.
پس از پایان بازجویی ها در تاریخ ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۰ با قرار وثیقه ی ۲۰۲ میلیون تومانی از زندان مرکزی تبریز آزاد و پس از مدت کوتاهی در تاریخ ۲۴ دی ماه همراه با محمد جراحی در محل کارش دستگیر و برای اجرای حکم به زندان مرکزی تبریز منتقل شد.
در ابتدای ورود به زندان تبریز به طور غیر قانونی وی را بیش از یک ماه در بند قرنطینه ی زندان نگه داشتند، وی در اعتراض به این عمل مجددا دست به اعتصاب غذا زد و پس از مدتی به بند مالی زندان تبریز منتتقل شد. وی در طول مدت حبس خود در این زندان بارها از بندی به بند دیگر منتقل شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفت. در نهایت وی را به بند ۱۵ متادون که مخصوص معتادین بوده و به لحاظ بهداشتی نیز وضعیت نامساعدی دارد، منتقل کردند. بنا بر گزارش ها در این بند انواع بیماری های خطرناک مانند ایدز و هپاتیت شیوع گسترده ای دارد.
در تاریخ ۷ خرداد ماه ۱۳۹۱ وی را به طور غیر قانونی و بدون حکم قاضی با دست بند و پابند از زندان تبریز خارج کرده و به زندان یزد منتقل کردند. در هفدهم مرداماه وی مجددا به زندان تبریز بازگردانده شد و در نهایت در تاریخ ۲۲ مهر ماه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
شاهرخ زمانی بار دیگر در تاریخ ۱۷ شهریور ماه ۱۳۹۲ از زندان رجایی شهر کرج به تبریز منتقل شده و در شعبهی ۲ دادگاه انقلاب تبریز به اتهام توهین به رهبری محاکمه و متعاقبا به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
این کارگر زندانی در روز ۲۰ اسفند ماه ۱۳۹۲ به زندان قزلحصار کرج انتقال یافت و در اعتراض به این انتقال دست به اعتصاب غذا زد. پس از اعتصاب غذا مسولان وی را مجددا در تاریخ ۲۵ فروردین ماه ۱۳۹۳ به زندان رجاییشهر کرج منتقل کردند.
این فعال کارگری پیش از این نیز در سال ۱۳۷۲ به اتهام فعالیت غیرعلنی در سندیکای نقاشان بازداشت شده و حدود ۱۸ ماه زندانی شده بود.
شاهرخ زمانی عضو هیات مدیره کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و هیات بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان و نقاشان، در بند سیاسی زندان رجایی شهر کرج پنجمین سال حبس بدون مرخصی خود را سپری می کرد.