جامعهی ایران در آستانه فلاکت قرار گرفته است. فقر مطلق، بیکاری، استثمار، تبعیض جنسی و ملی، اعتیاد و فساد، گرانی و تورم افسار گسیخته، وجود روز افزون کودکان کار و خیابان، تن فروشی و دیگر مصائب نظام طبقاتی، فراتر از هر زمانی افزایش یافته است.
نظام سرمایه داری ایران با بحران های عمیق اقتصادی و سیاسی دست به گریبان است، بحران هایی که با فشار تحریم های امپریالیستی و سیاست های هژمونی خواهی منطقه یی حاکمیت ، سلامت جسمی و روحی فرودستان را به مخاطره انداخته است. مردم ستمدیده و میلیون ها کارگر و زحمتکش در میانه ی میدان این بحران ها مانند قربانیان، نظاره گر مرگ تدریجی خود هستند.
امروز هرانسان آگاه و مبارزی می داند راه نجات از این زنده گی شوم ، اتحاد طبقاتی و ایجاد صف مستقل جنبش طبقه ی کارگر است. کما اینکه باور توهم آمیز کارگران ایران به یکی از جناح های سرمایه داری حاکم در روند مبارزه ی طبقاتی و به پشتوانه ی رادیکالیسم جنبش چپ و مستقل کارگری در حال شکسته شدن است.
میلیون ها انسان کارگر و زحمتکش در بدترین شرایط ممکن به زندگی خود ادامه می دهند و با دلی پر از امید به افقی دیگر می اندیشند. به دنیایی عاری از کار مزدوری واستثمار! نظام سرمایه داری ایران نه تنها راه برون رفتی برای عبور از بحران و تامین معاش و آزادی کارگران و زحمتکشان ندارد، بلکه در تلاش است به شیوه ی سیاست های نئولیبرالی ریاضت اقتصادی در همه جای جهان سرمایه زده، خسارات ناشی از بحران را بر زنده گی فرودستان آوار کند. برنامه یی که به توصیه ی نهادهای سرمایه سالاری همچون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در چارچوب سیاست های تعدیل ساختاری از سال ها پیش آغاز شده و در جریان طرح ضد کارگری هدفمند سازی یارانه ها و حذف همان خدمات اندک دولتی و در قالب ارزان سازی نیروی کار، از قدرت خرید توده ها به شدت کاسته و طبقه ی کارگر را به زیر خط فقر رانده است.
در مقابل این تهاجم کم سابقه ، جنبش کارگری هیچ وقت ساکت نبوده و با وجود پراکنده گی و عدم انسجام تشکیلاتی ، تنها جنبشی بوده که در سخت ترین شرایط به این مناسبات اعتراض کرده و به دفاع از فرودستان جامعه برخاسته است.
پیشاپیش این جنبش فعالین و پیشروانی قرار دارند که بارها زندانی شکنجه و یا همچون جمال چراغ ویسی اعدام شده اند .
پیشروانی که اخراج ،احضار و تهدید می شوند، اما هیچ وقت تسلیم این زور گویی ها نشده اند. فعالینی که فداکارانه و با جسارت تمام در سخت ترین شرایط از حقانیت کارگران دفاع کرده ودفاع از منافع طبقاتی کارگران را امر خود می دانند.
فعالین و پیشروانی که باور دارند با حضور میلیونی کارگرمتشکل و سازمان یافته شده می شود به این استثمار پایان داد .
حاکمان سرمایه برای دفاع از منافع خود و ترس از حضور سازمان یافته جنبش کارگری نوک حمله خود را به سوی پیشروان و فعالین این جنبش نشانه رفته اند. دستگیری کارگران و فعالین کارگری از جمله هادی تنومند، قاسم مصطفی پور، ابراهیم مصطفی پور، جمال مینا شیری، محمد کریمی، واحد سیده، محمد مولانایی، یوسف آب خرابات ، وفا قادری، خالد حسینی، بهزاد فرج الهی، حامد محمود نژاد، وادامه بازداشت محمد جراحی و شاهرخ زمانی ، پدرام نصرالهی، غالب حسینی و علی آزادی و بازگرداندن رضا شهابی به زندان اوین نمونه های بارزی از این سرکوب هاست.
دفاع از پیشروان جنبش کارگری وظیفه عاجل تمام انسان هایی است که باور به آزادی و برابری دارند.
باید صدای رسای تمام کارگران در بند بود. اعتراض به دستمزد های چندین برابر زیر خط فقر بدون فریاد آزادی تمام زندانیان ممکن نخواهد شد. خواست ایجاد تشکل های مستقل کارگری و سایر مطالبات واقعی طبقه ی کارگر از جمله افزایش دستمزد و حق اعتصاب و انحلال شورای سه جانبه کار مزدوری و لغو قوانین ضد کارگری همچون اصلاحیه ی قانون نیم بند کار و تامین اجتماعی و غیره بدون دفاع از پیش گامان این جنبش بی معنا خواهد بود. باید به نیروی خود به این دستگیر ها اعتراض کرد و خواستار آزادی فوری زندانیان کارگر و دیگر زندانیان سیاسی شد.
مابه سهم خود از تمامی افراد و نهادها و سازمانهایی که صدای اعتراض کارگران هستند تشکر می کنیم.
پیروز باد مبارزه طبقاتی کارگران
علی نجاتی،عضو هئیت مدیره سندیکای کارگری نیشکر هفت تپه
محمد عبدی پور فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری.
جهانگیر محمود ویسی، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
١ اردیبهشت ١٣٩٢