در محکومیت احکام سنگین زندان برای افشین ندیمی و مهرداد صبوری
افشین ندیمی و مهرداد صبوری از کارگران فصلی هستند که برای امرار معاش به کردستان عراق مهاجرت کرده بودند. موقع بازگشت به ایران، توسط سربازان گمنام ربوده شدند و بعد از ٥٠ روز بازداشت، سرانجام بی دادگاه اسلامی شهر سنندج، افشین ندیمی را به ٦ سال حبس تعزیری و مهرداد صبوری را به ٨ ماه حبس تعزیری به جرم عضویت در کمیته هماهنگی و تبلیغ علیه نظام، محکوم کرد. شعبه یکم بی دادگاه اسلامی شهر سنندج به ریاست قاضی بابایی بدون سپری کردن جلسه بازپرسی و در غیاب وکلای مدافع این کارگران، احکام خود را صادر و افشین و مهرداد را روانه زندان مرکزی شهر سنندج کرد.
حدودا دو ماه پیش نیز وفا قادری کارگر کارخانه شین بافت شهر سنندج، حکم ٥ ماه حبس را از این بیدادگاه اسلامی دریافت و در زندان به سر میبرد. پدرام نصراللهی کارگر سیمپیچ موتورهای الکتریکی نیز در ٢٤ آبان ماه سال ١٣٩١ دستگیر و برای گذراندن ١٩ ماه حبس، به زندان مرکزی شهر سنندج انتقال یافت. شاهرخ زمانی، بهنام ابراهیم زاده، محمد جراحی، رضا شهابی و عده دیگری از کارگران همچنان در زندان هستند. هادی تنومند، جمال میناشیری، محمد کریمی، قاسم مصطفیپور و ابراهیم مصطفیپور نیز به دلایل مشابه در بیدادگاه اسلامی شهر مهاباد محاکمه شدند. طی ماههای اخیر شمار زیادی از فعالین کارگری در شهرهای مختلف ایران به نهادهای امنیتی و قضایی رژیم احضار و مورد تهدید قرار گرفته و شماری از آنان نیز برای مدتی بازداشت شده اند.
اینکه می گویند دنیای سرمایه، دنیای وارونه ، ضد کارگری و ضدانسانی است یعنی همین. این کارگران صرفا به جرم دفاع از حقوق و منافع خود و پیگیری خواست ها و مطالباتشان، از جمله حق ایجاد تشکل های مستقل و متکی به قدرت و اراده کارگران، به زندان می افکنند، انواع و اقسام فشارهای روحی و جسمی را در حق آنها روا می دارند، برای مدت ها آنها را حتی از یک ملاقات چند دقیقه ای با اعضای خانوادهشان محروم می کنند. ستم و سرکوب سرمایه، از قبیل زندان و انواع شکنجه های روحی و جسمی و شلاق و تبعید و اخراج از کار و . . . در طول این سال ها شامل حال بسیاری از کارگران و فعالان کارگری و همین طور فعالان دیگر جنبش های اجتماعی نیز شده است.
سرمایه داران و حامیان آنان می توانند هر اسمی که می خواهند بر روی این قبیل اعمال ضد کارگری و ضدانسانی، بگذارند و دفاع از منافع طبقاتی کارگران و حقوق پایمال شده آنان وهمچنین پیگیری خواست ها و مطالبات این طبقه مثل لغو قراردادهای موقت کار، جلوگیری از اخراج و بیکارسازی کارگران و سایر مزدبگیران، دریافت حقوق و مطالبات معوقه بخش وسیعی از آحاد این طبقه، برخورداری از حق اعتصاب و حق ایجاد تشکل های مستقل کارگری و بسیاری دیگر از این قبیل اقدامات و تحرکات را در زمینه ها و عرصه های مختلف، تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت کشور، تشویش اذهان عمومی و . . . بخوانند و به القاب و مفاهیمی از این دست مزین نمایند. تا آنجا که به کارگران و فعالان کارگری، همه انسان های آزادیخواه و عدالت طلب جامعه و تمامی وجدانهای بیدار و شرافتمند مربوط می شود، این قبیل اعمال و رفتارهای ضدکارگری و ضدانسانی، چیزی جز سرکوب و تضییع حقوق کارگران و مردم تحت ستم و استثمار جامعه معنی نمی دهد که صرفا برای زهرچشم گرفتن از آنان به مرحله اجرا گذاشته می شود تا احیاناً به گوشه قبای نظام مقدس سرمایه و انباشت لجام گسیخته و نجومی آن، همراه با سود های بی حسابش خدشه ای و خللی وارد نشود و ساحت مقدسش دچار کدورت و نقصان نگردد.
آیا همین یک نمونه به مثابه مشتی از خروار ، خود حکایت از تضادی عمیق و آشتی ناپذیر میان دو طبقه ای ندارد که در یک طرف آن خیل عظیم انسان های کارگر و تولید کنندۀ همه ثروت و رفاه در جامعه قرار دارند و در طرف دیگر آن مشتی سرمایه دار که صرفاً ازقبل کار و استثمار کارگران و خانه خرابی روز افزون آنان، به سودهای کلان و نجومی می رسد و سرمایه انباشت می کند؟
بی جهت نیست که سرمایه داران و حامیان آنان ، پیوسته کارگران و فعالان جنبش های اجتماعی را به سکوت و تسلیم ــ تسلیم در قبال وضع موجود ــ فرا می خوانند و در صورت عدم تمکین به اوضاع و شرایط موجود و ادامه مبارزه برای احقاق حقوق خویش تهدید به دستگیری و زندان و سرکوب و اخراج و انواع فشارها و تضییقات می کنند.
بدون شک این گونه اعمال فشارها و ایجاد سد و مانع ها در راه فعالیت و مبارزه کارگران برای احقاق حقوق حقه و مسلم آنان، راه به جایی نبرده و هیچ سودی برای این طبقات استثمارگر و به طور مشخص سرمایه داران و عوامل آنان به ارمغان نخواهد آورد. کارگران به خاطر بهبود شرایط فلاکت بار زندگی خویش و رهایی از باتلاق متعفن سرمایه داری مبارزه می کنند. بنا بر این دلیلی نمی بینند که در شرایطی که فقر و بی حقوقی مطلق هر روز بیش از روز پیش آنان را از هستی ساقط می کند و جهنم سرمایه تار و پودشان را به آتش می کشد، با حربه تهدید و زندان از مبارزه دست بکشند و آرام بگیرند.
ما صمیمانه از همه فعالین کارگری، فعالین چپ و کمونیست میخواهیم که به هر شیوه ممکن برای آزادی کارگران زندانی تلاش کنند و هزینه دستگیری و زندان کارگران را برای رژیم اسلامی بالا ببرند. بدون شک کارزارهای بینالمللی در حمایت از کارگران زندانی، جمع آوری کمک مالی برای خانوادههایشان و جلب حمایت توده کارگر در اقصا نقاط دنیا، پشتوانه محکمی برای کارگران زندانی خواهد بود و همچنین رژیم اسلامی را زیر فشار قرار خواهد تا به راحتی نتواند اینچنین بیشرمانه به سفره خالی کارگران حمله کند.
*************************
کارگران زندانی آزاد باید گردند!
کارگران، تشکل های کارگری و نهادهای مدافع حقوق بشر داخلی و بین المللی!
در روزها و هفته های اخیر دور تازه ای از احضار، بازداشت و زندانی کردن کارگران، رهبران و فعالین کارگری شدت یافته است. بر اساس گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، ٦ تن از فعالین کارگری به اسامی : وفا قادری، خالد حسینی، حامد محمودنژاد، علی آزادی و بهزاد فرجاللهی از اعضای کمیته هماهنگی و شریف ساعد پناه عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران در آستانه ٨ مارس روز جهانی زن، دستگیر و زندانی شدهاند. همچنین جلیل محمدی، کوروش بخشنده، فردین میرکی، عباس اندیاری، گوهر ناصری، گلریز خلیلی، یدالله صمدی، آرام زندی، سیمین چایچی، سوسن رازانی و بسیاری دیگر از طریق تلفن و یا با حضور وحشیانه نیروهای امنیتی به منازل آنان تهدید شدهاند.
این در حالی است که پدرام نصراللهی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، رسول بداغی، فریبرز رئیسدانا، عبدالرضا قنبری و بسیاری دیگر از فعالین کارگری و سیاسی همچنان در زندان به سر میبرند.
در شرایطی بازداشت و محاکمه کارگران و فعالین سرشناس کارگری تداوم می یابد که طبقه کارگر از نظر شرایط کار و زیست هم چنان در شرایط نامساعدی بسر می برد. از یک سو تعطیلی مراکز کار و بیکار سازی ها و به تعویق افتادن همان حقوق ٣٩٠ هزار تومانی و از سوی دیگر در اختیار داشتن ابزارهای قانونی و فرا قانونی توسط سرمایه دارن در برابر اعتراض های کارگری، آنها را با مشکلات معیشتی فراوانی روبرو کرده است.
در چنین وضعیتی کارگران برای دفاع از مطالبات و حقوق پایمال شده ی خود راهی جز اتکا داشتن به نیروی خود ندارند. کارگران و فعالین دربند و محاکمه شده، جرمی جز دفاع از ابتدائیترین حقوق خود و هم طبقه ایهایشان مرتکب نشدهاند. جای کارگران و نمایندگان و فعالین کارگری در زندان نیست، بلکه آنها باید در کنار همکاران و هم طبقه ای های خود، در صف مبارزه برای داشتن یک زندگی انسانی قرار بگیرند.
ما به سهم خود از هر تلاشی برای دفاع از کارگران زندانی دریغ نخواهیم کرد و از همه ی کارگران، تشکل های کارگری و نهاد های حقوق بشر داخلی و بین المللی می خواهیم که نسبت به سرنوشت کارگران زندانی بی تفاوت نباشند واز هر طریق ممکن به ادامه احضار، محاکمه و بازداشت آنها، اعتراض کرده و خواستار آزادی همه کارگران زندانی در ایران شوند.
١١-٣-٢٠١٣
******************************
اعلام موجودیت "کمیته دفاع از کارگران زندانی در ایران-سوئد"
سیستم سرمایهداری دچار بحران عمیقی شده است. سرمایهداران و صاحبان صنایع تلاش دارند که هزینه بار سنگین بحران اقتصادی خویش را بر دوش تهی دستان ستمدیده و زحمتکشان و کارگران بگذارند. اما کشمکش طبقاتی ِعمق یافتۀ کنونی روزنهها و افق های تازه ای از امید را بروی ستمدیگان جامعۀ جهانی می گشاید.
شرایط سیاسی کنونی در ایران نیز بخش گسترده ای از نیروی کار جامعۀ ما را به میدان مبارزه کشانده و تودۀ کارگران را به در پیش گرفتن روش های پایه ای تر در مبارزه سوق داده است. اکنون جنبش کارگری ایران سطح نوینی از مبارزه را تجربه می کند و خواست هایش را در ابعاد تازه ای بیان می دارد و می کوشد بدون توهم به ارگان های دولتی، با تکیه بر نیرو و اراده خود و با ایجاد تشکل های خودساخته، به جنگ سرمایه برود و از این راه خواست های خود را متحقق سازد.
نقش فعالین جنبش طبقه کارگر و جنبشهای دانشجوئی و زنان نیز که بر این بستر رشد کردهاند در این راه اهمیت بسیار یافته است. رژیم اسلامی سرمایه با آگاهی از توان این فعالین در سازماندهی مبارزات همگانی و طبقاتی، بیشترین فشار را بر آنان ورد می کند و می کوشد با بازداشت و سرکوب آنان جلوی رشد این فراگرد را بگیرد. به ویژه سد کردن راه تشکلهای خود ساخته کارگری، سرکوب گردهمائی ها و اعتراضات آنان، جلوگیری از برگزاری روز جهانی کارگر و اخراج و بازداشت فعالین کارگری سبب شده است که اکنون شمار بسیاری از آنان در زندان ها و در شرایط بسیار دشوار قراگیرند و خانواده آنان در وضعیت بد روحی و معیشتی به سربرند.
«کمیته دفاع از کارگران زندانی در ایران» - سوئد، با آغاز حرکت خود می کوشد با دفاع از خواستها، مبارزات و تشکلهای مستقل کارگری و به ویژه توجه به وضعیت بد مالی خانواده آنان، همه توان خود را بکار گیرد تا گشایش اندکی هم اگر شده در راه این پیکار طبقاتی پدید آید.
جدا از وظیفۀ گردآوری کمک مالی برای خانوادۀ فعالین کارگری زندانی به عنوان مهمترین اقدام، وظایف دیگر ما عبارتند از: دفاع از مبارزات کارگری و فعالین کارگری زندانی، بازتاب اخبار مبارزات کارگری ایران و ترجمه آن ها به زبانهای دیگر، جلب پشتیبانی جنبشها و نهادهای کارگری جهان در دفاع از مبارزات کارگران ایران و افشای ماهیت نیروهای ضد کارگری و نهادهای راست و امپریالسیتی.
ما به عنوان بخشی از جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر، دست همکاری همه فعالینی را که امر مبارزات جنبش کارگری دغدغۀ آن ها ست به گرمی میفشاریم و از همه پشتیبانان جنبش کارگری دعوت میکنیم که در این راه با ما همگام شوند و یاری برسانند.
«کمیته دفاع از کارگران زندانی در ایران» - سوئد
اسامی: شاهین قزوینی، گلناز خواجه گیری، پریسا نصرآبادی، پیام شاکر، فریدا صفایی، سارا کریمی، مجتبی عباسی، ثریا فتاحی، فرشید غفارنژاد، سارا شریفی، عباس سماکار، صدیق اسماعیلی، سعید کریمیان
لیست پیوست به «کمیته دفاع» باز است.
cdk.stockholm@gmail.com
http://cstockholm.blogspot.se