افق روشن
www.ofros.com

!به اعدام محمدرضا حدادی اعتراض کنیم

کمیته هماهنگی                                                                                      سه شنبه ١٧ آذر ۱٣٨٨

قرعه کودک کشی دولت سرمایه داری ایران این بار به نام نوجوانی افتاده که هنگام دستگیری فقط ١۵ سال داشته است. این نوجوان محمدرضا حدادی نام دارد. ماجرا به ٧ سال پیش مربوط می شود. فردی به نام محمدباقر رحمت در فاصله میان کازرون تا شیراز ربوده می شود و در همین مسیر به قتل می رسد. چند روز بعد، چند نفر به اتهام ارتکاب این قتل دستگیر می شوند. محمدرضا حدادی از جمله دستگیرشدگان بود. او کودکی فقیر و گرسنه و مفلوک بود که همراه چند خواهر و برادرش توسط مادر تنهایش سرپرستی می شده است. پدر محمدرضا در جهنم پر از گند و خون مردسالاری اسلامی سرمایه همه این کودکان و مادر آن ها را ترک کرده و به یمن قانون بربرمنشانه تعدد زوجات اسلامی علاوه بر مادر محمدرضا دو زن دیگر را به عقد خود در آورده است. او از این سه زن 14 فرزند دارد که همه در آتش فقر و فلاکت می سوزند. محمدرضا فقط ١۵ سال داشته است که قتل راه کازرون- شیراز روی می دهد و دستگیرشدگان دیگر با بهره گیری سبعانه از فقر و گرسنگی محمدرضا از او می خواهند که در قبال مقداری پول ارتکاب قتل را به عهده گیرد. آنان محمدرضای خردسال را فریب می دهند که اگر قتل را بر عهده گیرد به دلیل سن پائین اعدام نخواهد شد و در صورت اعتراف به قتل در دادگاه پول مناسبی به مادر وی خواهند داد. محمدرضا که از گرسنگی و فقر مادر رنج می برده است و از جنایات سرمایه علیه او در شکل مردسالاری، تعدد زوجات، بی حقوقی مطلق، محرومیت های معیشتی و اجتماعی، فروماندگی و استیصال و تحقیر و ذلت سخت ناراحت بوده است، با همان افکار کودکانه خویش گرفتن این پول در ازای اعتراف به قتل را نوعی فداکاری در حق مادر و خواهر و برادر علیلش می پندارد و تسلیم خواست دیگر دستگیرشدگان می شود. او خود را قاتل اصلی معرفی می نماید و بقیه را به عنوان دستیار خویش معرفی می کند. دادگاه سرمایه نیز بی درنگ محمدرضا را قاتل می شناسد و برای دیگران زیر نام شرکای دست چندم مجازات های ساده ای در نظر می گیرد. مدتی می گذرد و محمدرضا متوجه می شود که دیگر دستگیرشدگان هیچ پولی به مادر و خانواده او نداده اند. او درمی یابد که فریب خورده است و پس از آگاهی به این فریب، واقعیت را برای قضات شرع سرمایه بازمی گوید. اما قضات اسلامی سرمایه داری به سخنان او اعتنا نمی کنند و همچنان بر اجرای حکم قصاص وی پس از رسیدن به سن بلوغ پای می فشارند. محمدرضا اکنون به سن بلوغ رسیده است و بر اساس قانون قصاص باید به جرم قتل به دار آویخته شود. وکیل محمدرضا برای جلوگیری از اجرای این حکم اسنادی را جمع کرده از جمله این که محمدرضا هنگام وقوع قتل فقط ١۵ سال داشته است. او کودکی خردسال بوده است. انسان های این سنین حتی به شرط ارتکاب جرم بازهم نه مستوجب دادگاه و مجازات و زندان و اعدام بلکه فقط مستحق آموزش و تربیت و بازپروری اخلاقی و شخصیتی هستند. محمدرضا و امثال او حتی اگر جرمی مرتکب شده باشند عامل واقعی جرم نه آنان بلکه جهنم پر از خون و گند و توحش سرمایه داری اسلامی ایران است.
محمدرضا انسانی است که نظام بشرکش سرمایه او را به تیغ فقر و گرسنگی تسلیم کرده است، او از همه سو با منجنیق قدرت سرمایه سنگباران شده است. سرمایه او را فقیر کرده است. سرمایه او را زیر فشار فقر مجبور به فریب خوردن کرده است. سرمایه او را با شقاوت و درندگی محکوم به کیفر قصاص کرده است. سرمایه او را به زندان انداخته و شکنجه کرده است و اینک به پای چوبه دار می برد. اعدام محمدرضا در زمره کثیف ترین و شنیع ترین جنایت ها است. مبنای حکم اعدام بر بربریت و جهالت و انسان کشی استوار است. هیچ کس نباید اعدام شود. اعدام خود بدترین نوع قتل عمدی است. اعدام، حتی اعدام بدترین و شریرترین آدم ها، راه جلوگیری از وقوع هیچ جرمی نیست. هیچ انسانی مجرم متولد نمی شود. این جامعه سرمایه داری و دولت های جنایتکار مدافع و حامی این نظام هستند که مجرم پرورند و مجرم می آفرینند. برای محو جرم، برای داشتن جامعه بدون مجرم ، باید نظام سرمایه داری را نابود کرد. صدور حکم اجرای اعدام محمدرضا خواهر وی را وادار به خودسوزی و مادر او را دچار چند بار سکته قلبی کرده است. آنچه اینجا توسط دولت سرمایه داری انجام می گیرد فقط برگ کثیف شرارت و جنایت دیگری است که بر کارنامه سراسر جنایت و بشرکشی این نظام افزوده می شود. ما اعدام محمدرضا حدادی را محکوم می کنیم. ما هر نوع اعدام انسان ها را بربرمنشانه و سفاکانه می دانیم. در اوضاع کنونی ایران، این گونه اعدام ها علاوه بر تحمیل بربریت قرون وسطایی بر مردم کارگر در جهت حراست از رابطه اجتماعی سرمایه، هدف سیاسی سرکوب و ارعاب جنبش اعتراضی جاری مردم را نیز دنبال می کند. به همه این دلایل، ما خواستار جلوگیری از اعدام محمدرضا هستیم. محمدرضا حدادی قرار است روز چهارشنبه ١٨ آذر ٨٨ اعدام شود. ما از همه کارگران و انسان های شریف و آزاده ایران و جهان می خواهیم که فریاد اعتراض خویش را علیه اعدام محمدرضا بلند کنند. همه باید خواستار الغای این حکم شوند. هر نوع سکوت در مقابل این جنایت کمک به تداوم بیشتر این جنایت ها و سبعیت ها توسط سرمایه و دولت سرمایه داری است.

کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

١٦ آذر ١٣٨٨

www.hamaahangi.com
khbitkzs@gmail.com