پنج زندانی سیاسی بند ٣۵٠ در زندان اوین (فریدون صیدی راد، سروش ثابت، سعید جلالی فر، یاشار دارالشفاء و سعید حائری) ضمن هشدار جدی نسبت به وضعیت رضا شهابی، کارگر زندانی، اعلام کرده اند تا «دستیابی رضا به فرصت رضایت بخش درمان» اعتصاب غذا خواهند کرد. همان گونه که پیشتر گفته ایم، بی هیچ تردیدی، اعتصاب غذا نوعی خودزنی است. اما طنز تلخ رو به روی رضا شهابی - و هر زندانی سیاسیِ معترض دیگری - این است که اکنون راه جلوگیری از این خودزنی از مسیر خودِ آن می-گذرد. اکنون، زندانبان هیچ راه دیگری برای زندانی سیاسیِ معترض باقی نگذاشته است، مگر اعتصاب غذا. و زندانی یی که نمی خواهد به خواست ظالمانه ی زندانبان تن دردهد، چاره ای جز اعتصاب غذا ندارد. این دیگر حکایت همان تیری است که آرش جان خود را وثیقه ی آن کرد تا مسافت هر چه بیشتری را بپیماید. این دیگر هنگامه ای است از مرگ و زندگی که در آن کارگری مبارز سینه سپر می کند و به استقبال مرگ می رود تا به این ترتیب در کله ی زندانبان فروکند که از این پس باید با زندانیان سیاسیِ برخورد انسانی داشته باشد.
اما اگر اکنون زندانیان سیاسیِ معترض راهی جز اعتصاب غذا ندارند، کارگران مبارز در بیرون از زندان راه های آسان تری برای اعتراض دارند. اگر کارگران پتروشیمی اهواز در دل همین شرایط خفقان و اختناق می توانند برای مطالبات خود اعتصاب کنند، و اگر کارگران شرکت واحد در این اوضاع بگیر و ببند و بکش می توانند در مقابل شورای شهر تهران تجمع کنند و خواهان «حق جذب» شوند، پس آنها از همکار و هم طبقه ای زندانیِ خود نیز می توانند حمایت کنند. به یاد آوریم آن گاه را که ناصر زرافشان - که به «جرم» هویدا کردن اسرار قتل های سیاسیِ زنجیره ای به ناحق پنج سال حبس کشید - در همین زندان اوین و برای همین خواست درمان در بیرون زندان دست به اعتصاب غذا زده بود و اعضای کانون نویسندگان و بسیاری از آزادی خواهان دیگر به حمایت از او برخاستند و به عنوان اعتراض در مقابل زندان اوین تجمع کردند. آن تجمع، بر بستر پایداری خودِ زرافشان، در درمان کلیه ی او در بیرون از زندان مؤثر افتاد، هرچند نه بی درنگ و بلافاصله. اکنون نیز کارگران و انسان های آزادی خواه می توانند از رضا شهابی و خواست برحق او حمایت کنند. همان گونه که همسر زحمت کش و فداکار رضا شهابی اعلام کرده است، او چیز زیادی نمی خواهد. ادامه ی درمان بیماری در شرایط مناسب و رضایت بخش کمترین چیزی است که یک زندانی سیاسی می تواند و باید مطالبه کند. اما دریغا که ما در چنان جامعه ای زندگی می کنیم و سرمایه داری حاکم چنان شرایطی را بر ما تحمیل کرده است که برای همین خواست حداقلی باید نیرویی حداکثری را بسیج کنیم. اعتراض زندانیان سیاسیِ دیگر و عزم راسخ آنان در حمایت از رضا شهابی را به فال نیک بگیرم و با پیوستن به آن گامی در راستای بسیج آن نیروی حداکثری برای مقابله با زورگویی زندانبانان برداریم.
درود بر شرف رضا شهابی و
زندانیان سیاسی یی که در حمایت از او اعتصاب غذا کرده اند!
کمیتۀ هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
١٨ دی ١٣٩١