زحمتکشان و کارگران آگاه :
همچنانکه همه به خوبی واقفیم طبقه کارگر ایران امروزه از ابتدایی ترین
حقوق خود محروم شده است. زندگی کارگران ایران از وضعیت مرفه و
انسانی فرسنگها فاصله دارد، فقر و تنگدستی و در کنار آن تورم و عقب
افتادن دستمزدهای آنان گاهاً تاچندین ماه متوالی رمق کارگران را گرفته
است. علاوه بر تمامی این معضلات طبقه کارگر از داشتن حق هرگونه
اعتراض به وضعیت موجود خود محروم است و در صورت هر گونه
اعتراضی جواب آن را با گلوله یا شلاق و زندان می دهند.
کارگران
ایران علی رغم اینکه در قانون کار ایران آمده است نمی توانند روز
جهانی خود را تعطیل نموده و همراه با هم طبقه ایهای خود این روز را
جشن بگیرند. آنها سالهاست که حق متشکل شدن در تشکلهای واقعی خود
را ندارند تا جایی که دیگر حتی حرف زدن در مورداین نوع تشکلها مساوی است با زندان و شکنجه.
جرم ما فعالین کارگری بوکان نیزجز این نبود که می خواستیم از حق و حقوق خود و هم طبقه ایهایمان درمقابل این تهاجمات دفاع کنیم. زندگی مان را با احضارهای پیاپی به اطلاعات و دادگاه مختل نموده بودند آنهم دروضعیتی که برای سیر کردن شکممان ٣٠ روز درماه برایمان بسیار کم بود میبایست هر از چند گاهی در ادارات مذکور حضور می یافتیم و مورد بازجویی قرار می گرفتیم. اتهام ما را حضور درخانه برادر سید غالب حسینی در تاریخ ٢٨/١/١٣٨٨ و عضویت در کمیته هماهنگی اعلام نمودند در کنار آن انگ تبلیغ علیه امنیت نظام را نیزبه پرونده ما اضافه نمودند. سرانجام به ما ابلاغ شد که باید برای دادگاهی به دادگستری سنندج منتقل شویم چون پرونده مربوط به آنجا میباشد اما به جای دادگاه سر ازبازداشت گاه اطلاعات سنندج در آوردیم.
در آنجا نیز به مدت ٨ روز در اطلاعات سنندج مورد بازجویی و آزارو اذیت روحی و جسمی قرار گرفتیم و در این مدت حتی خانواده هایمان از مکان زندانی شدن ما آگاه نبودند و ما نیز از حضور چند روزه آنان در جلوی دادگاه و اطلاعات برای کسب خبر از ما مطلع نبودیم. بعد از این چند روز هم به مدت ٨ روز در قرنطینه زندان مرکزی در وضعیت اسفناکی ما را نگه داشتند تا سرانجام با رای دادگاه سنندج بعد از مدتها سرگردانی و تحمل فشار روحی و روانی با قید وثیقه ۵ میلیون تومانی آزاد شدیم.
به راستی جرم ما کارگران چه بود؟ غیر از اینکه خواهان یک زندگی انسانی برای خودمان هستیم حالا این دیگر تقصیر ما نیست که سر راه این خواسته برحق ما هزاران مانع تراشیده می شود و تحمل دولت حاکم بسیار اندک است.
در طول بازداشت ما، اطلاع رسانی دوستان و رفقایمان و نیز تلاش آنها جهت کسب خبر از سرنوشت ما جای بس پررنگی داشت. آنها در آزادی ما سهم به سزایی را ایفا نمودند و ما از همین جا دست تمامی کسانی را که مصرانه و دلسوزانه برای آزادی ما تلاش نموده و آزادی ما فعالین کارگری را به عنوان گامی دیگر در مبارزات خود تلقی نموده و همواره پشتیبان ما بوده اند را به گرمی می فشاریم و به عزم بلند آنها درود می فرستیم.
کارگران اتحاد اتحاد
پیش به سوی تشکل واقعی کارگران
هادی تنومند، حسن رسول نژاد و احمد اسکی بغدادی ٤/۵/١٣٨٨
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری