افق روشن
www.ofros.com

«کارگر، دانشجو، اتحاد، اتحاد»


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                     چهارشنبه ١٨ آذر ۱۳۹۴ - ۹ دسامبر ۲۰۱۵

١٦ آذر یاد آور خاطره مبارزات دانشجویان آزاد اندیشی است که نمی خواستند تن به دیکتاتوری و وابستگی بدهند.
دانشجویان مبارز دانشگاه تهران در اوج خفقان و دیکتاتوری حاکم بر فضای جامعه که بعد از کودتای ٢٨ مرداد۱۳۳۲ حاکم شده بود دست به اعتراض زدند. دولت وقت سرمست از پیروزی حاصل از کودتا اعلام کرده بود که آذر ماه نيكسون معاون رئيس جمهور آمريكا از طرف آيزنهاور به ايران مي‏آيد تا نتایج کار (کودتا) را ازنزدیک مشاهده کند. ۱۴ آذرماه نیز ارتشبد زاهدی نماینده دولت وقت بعد از مدتها مذاکره مخفیانه با دولت انگلیس سرانجام رسما تصمیم دولت مبنی بر تجدید رابطه با انگلستان را اعلام کرد. در آن شرایط یعنی بعد از شکست نهضت ملی شدن نفت بر همگان واضح بود که این رابطه چیزی نیست جز اجازه چپاول منابع نفتی و ثروت های ایران به این دولت های استعمارگر. همان روز (۱۴آذر) تظاهراتي در گوشه و كنار به وقوع پيوست كه موجب دستگیری تعدادی از دانشجویان در دانشگاه گردید. اين وضع در روز ۱۵ آذر هم ادامه داشت. از آنجا که رژیم حاکم اطمینان داشت که روز ورود نیکسون یعنی ١٦ آذر دردانشگاه تهران اعتراضاتی صورت خواهد گرفت نيروهاي ارتش را در دانشگاه مستقر كرد صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه حضور سربازان و اوضاع غير عادي اطراف دانشگاه شدند.اعتراض به این وضعیت غیرعادی منجر به درگیری بین نیروهای نظامی و دانشجویان شد.در این درگیری ها عده زیادی مجروح،۲۷ نفردستگیر و سه نفر به نام های بزرگ نیا، شریعت رضوی و قندچی به ضرب گلوله کشته شدند.
خبر این واقعه به سرعت در سراسر ایران پخش شد و دانشجویان را در اعتراض به این اقدام وحشیانه، به اعتصاب و تعطیلی دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی کشاند. دانشجویان آگاه و انقلابی در روز های بعد، دانشگاه ها و کلاس های درس را تعطیل کرده و در کنار دیگر اقشار معترض و آزادیخواه جامعه، به اعتراض نسبت به این واقعه شوم و شرم آور پرداختند.
در سال های بعد از آن نیز دانشجویان همواره در سالگرد این روز تاریخی، روزی که شاه و نظامیانش، صحن دانشگاه را به خاطر خوش خدمتی به اربابان آمریکایی و انگلیسی خود، با خون دانشجویان گلگون کرد و آنان را به خاک و خون کشید، مراسمی را در گرامی داشت این روز برگزار می کنند تا ضمن افشای این جنایت، صدای اعتراض خود را نسبت به این قبیل اقدامات سرکوب گرانه و ضدمردمی - که البته به حکم سلطه و حاکمیت سرمایه بر شرایط کار و زندگی کارگران، تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد و به ویژه در سال های اخیر تشدید شده است - بلند کرده و خواست ها و مطالبات دموکراتیک و آزادی خواهانه ی خود را در ارتباط با سایر جنبش های اجتماعی به گوش کارگران و توده های مردم به جان آمده و استثمار شده برسانند.
در اوضاع نابسامان اقتصادی و گسترش دامنه فقر و بیکاری و فشار و سرکوب پلیسی سرمایه، که خواه ـ ناخواه دامن تمامی اقشار و طبقات اجتماعی، از جمله دانشجویان را نیز می گیرد، این بخش از جنبش نمی تواند به دور از تمامی این مسائل و قید و بندها، صرفاً خواست ها و مطالبات روزمره و بهبود خواهانه ی خویش را مد نظر قرار داده و نسبت به خواست ها و منافع دیگر طبقات و اقشار اجتماعی بی تفاوت باشد. جنبش دانشجویی به این اعتبار، همچنین نمی تواند نسبت به اتحاد کارگران با دانشجویان و شعار "کارگر، دانشجو، اتحاد، اتحاد" بی توجهی نشان داده و تنها مسائل و موضوعات مورد نظر خود را طرح و دنبال نماید.
خوشبختانه امروزه بخش های وسیعی از دانشجویان، به عنوان فرزندان کارگران و توده های مردم زحمتکش، مسائل و مشکلات خود را جدا از مسائل و مشکلات جامعه در کلیت خویش ندانسته و تلاش می کنند تا خواست ها و مطالبات دانشجویی و عمدتاً دموکراتیک را در پیوند با خواست ها و مطالبات طبقاتی و اجتماعی کارگران و توده های مردم محروم و استثمار شده جامعه مطرح نمایند و آن ها را رو در رو با سرمایه و عوامل آن، تعقیب و پیگیری کنند. جنبش آگاه و پیشرو دانشجویی امروزه در تلاش است تا مبارزات خود را از محدوده تنگ دانشگاه خارج نموده و آن را با مبارزات آزادیخواهانه و عدالت طلبانه کارگران پیوند بزند. این بخش از جنبش می رود تا بیش از پیش با جنبش ضد سرمایه داری و طبقاتی کارگران ارتباط برقرار کرده و در اتحاد با دیگر جنبش های اجتماعی و مردمی، و به ویژه جنبش رهایی بخش طبقه کارگر، در پایان دادن به ستم و استثمار سرمایه و همراه با آن رنج و حرمان توده های مردم کارگر، سهیم باشد.
جنبش آگاه و مردمی دانشجویی تلاش می کند تا به نوبه خود، در احقاق حقوق و مطالبات دموکراتیک، آزادیخواهانه و اجتماعی کارگران و توده های وسیع مردم، نقش بازی کند و متناسب با توان و امکانات خویش، یاری رسان جنبش کارگری، برای تحقق خواست ها و مطالبات برحق شان از یک سو و نفی مناسبات استثماری، نابرابر و ضد کارگری سرمایه داری باشد.
آری بخش آگاه و پیشرو جنبش دانشجویی می رود تا در اتحاد با جنبش کارگری و زنان و مردان محروم و زحمتکش جامعه، سهم خود را برای خاتمه دادن به نکبت سرمایه داری و استقرار نظامی آزاد و برابر ادا نماید. این بخش از جنبش می رود تا بیش از پیش در تحولات جامعه نقش بازی کند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

١٣٩۴/٠٩/١٦