کارگران! تشکل های کارگری، مردم آزادی خواه و عدالت طلب ایران و جهان!
بار دیگر مقامات امنیتی و اطلاعاتی کشور، تعدادی از کارگران و فعالین کارگری متشکل در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را، پس از احضارها و بازجوییهای مکرر محکوم به زندان نمودهاند. درک دلایل این احضارها، بازداشتها و محکومیتهای پی در پی البته خیلی دشوار نیست. همان گونه که به دفعات گفتهایم کارگران و فعالین کارگری را صرفن به جرم دفاع از منافع طبقاتی طبقهی کارگر و اعتراض به شرایط سخت و اسفبار زندگی این طبقه، یکی بعد از دیگری دستگیر و روانهی زندانها میکنند.
شرایط سخت و طاقتفرسای زندگی ما کارگران، همراه با دستمزدهای تا چند برابر زیر خط فقر و روند تصاعدی و روزافزون قیمت کالاهای اساسی و مصرفی تودههای مردم، از جمله هزینهی مسکن، بهداشت و درمان، آموزش و تحصیل و ... همراه با موج اخراجها و بیکارسازی کارگران، حقوقهای معوقه و قراردادهای موقت و سفید امضا بیش از هر زمان دیگری زندگی را بر کارگران سخت و غیرقابل تحمل نموده است. کارگران و فعالان کارگری در واقع به این شرایط سخت و طاقتفرسا اعتراض میکنند و بهبود شرایط کار و نوع دیگری از زندگی را طلب مینمایند. حامیان سرمایه نیز به حکم دفاع از منافع طبقاتی خویش در پاسداری از مناسبات سرمایهداری هیچ راهی جز سرکوب، بازداشت و زندانی کردن کارگران و فعالین این طبقه نمیشناسند.
فشارها و تهدیدهای مداوم و مستمر کارگران و فعالین کارگری، حمله به اجتماعات و راهپیماییهای اعتراضی کارگران و احضارهای پی در پی و بازداشت و زندانی کردن فعالان کارگری را تنها در این راستا می توان ارزیابی نمود. سرمایه به حکم قانون اساسی خود این نوع اعتراضات و تحرکات را برنمیتابد و در قبال آنها احساس خطر میکند. این نظام جهنمی و ضد کارگری از منافع طبقاتی خویش دفاع میکند.
کارگران و فعالین متشکل در کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری نیز به همین جرم، و به خاطر دفاع از منافع آنی و آتی کارگران و در واقع اعتراض به سفرهی خالی آنان، اعتراض به دستمزدهای زیر خط فقر، اعتراض به عدم پرداحت حقوق معوقه کارگران، اعتراض به اخراج و بیکارسازی آحاد این طبقه، توسط سرمایه داران و گماشتگان آنان و در یک کلام اعتراض به وضعیت فلاکت بار طبقه ی کارگر، احضار، بازداشت و زندانی میشوند. نمونهی بارز این اقدامات ضد کارگری، همانا صدور حکم یکسال حبس تعزیری برای «وفا قادری»، «خالد حسینی» و «بهزاد فرجاللهی» و یک سال و نیم زندان برای «غالب حسینی» و ادامه محاکمات و تشکیل پرونده با وثیقههای سنگین برای «حامد محمودینژاد»، «علی آزادی» و «جلیل محمدی» و به دادگاه کشاندن اعضای کمیته ی هماهنگی در شهرهای مختلف ایران از جمله رشت، بوکان، مهاباد و ... میباشد.
آری قصد حاکمان و حامیان سرمایه و عوامل آنان در ارگانهای امنیتی و قضایی حکومت بر این است تا با احضارهای مکرر، تهدید ، بازداشت و زندانی کردن کارگران و فعالان کارگری، از جمله فعالین یاد شده، آنان را از اعتراض به پایمال نمودن حقوق و مطالبات برحق طبقهی کارگر توسط سرمایه منصرف نموده و از پیگیری خواستها و مطالبات طبقه ی کارگر در عرصههای مختلف، باز دارند.
اما همان گونه که گفتیم این قبیل اعمال و اقدامات، تنها و تنها اراده ما کارگران و فعالین کارگری را برای پیشبرد اهداف خویش در دفاع از منافع طبقاتی کارگران و پافشاری بر حقوق حقهی این طبقه، استوارتر میسازد.
فشار و سرکوب چندین و چند ساله کارگران توسط سرمایه داران، اگر توانست کارگران را در طول این سالها از فعالیت و مبارزه بر حذر داشته، ساکت و خاموش نماید، فشارها و سرکوب های اخیر سرمایه داران و عوامل آنان نیز خواهد توانست کارگران و فعالان کارگری را از فعالیت و مبارزه باز دارد و منکوب نماید. کارگران نیز به حکم منفعت طبقاتی خویش برای بهبود شرایط کار و زندگی تلاش و مبارزه میکنند. مگر میتوان تنها به زور چماق، تهدید، سرکوب و زندان، یک طبقه را که برای خلاصی از شرایط نکبت بار موجود مبارزه و تلاش میکند از اعتراض و مبارزه بازداشت و خاموش کرد؟ این قبیل اعمال و بازداشتها تنها عزم ما کارگران را برای ادامهی فعالیت و مبارزه جزم میکند و به درستی و حقانیت راه خود که هیچ چیز جز ادامهی راه طبقهی کارگر برای رهایی از منجلاب متعفن سرمایه نیست، راغبتر میسازد.
کارگران! تشکلهای کارگری! مردم زحمتکش و شرافتمند!
فعالین کارگری و اعضای کمیتهی هماهنگی به چه جرمی باید متحمل این احکام سنگین باشند؟! آیا اعتراض به سفرهی خالی کارگران، اعتراض به بیکارسازی و درخواست مطالباتِ رَوا و بر حق کارگران، تاوانش صدور چنین احکام سنگینی است؟!
اعضا و فعالان متشکل در کمیتهی هماهنگی، بدین وسیله از تمامی کارگران، فعالین وتشکلهای کارگری و مردم آزادی خواه و عدالت طلب ایران و جهان در خواست مینمایند تا ضمن محکوم کردن اعمال ضدکارگری حاکمان و مدافعان سرمایه، در دستگیری و محکومیت این کارگران و فعالان کارگری، مراتب خشم و اعتراض خود را به وضعیت ناگوار و سرکوبگرایانۀ موجود، به گوش مسئولین و مقامات امنیتی برسانند و در حد توان از اجرایی شدن چنین احکام ضدکارگری و سرمایهپسندی جلوگیری نمایند.
کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
۴ مرداد ١٣٩٢