همانطور که همگان مطلع اند رضا شهابی کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، و مسئول مالی این سندیکا، در اعتراض به تبعید غیر قانونی خود از زندان اوین به زندان گوهردشت و در این رابطه اعلام چهار خواسته دایر بر بازگشت به بند ٣۵٠ زندان اوین، برخورداری از مرخصی استعلاجی جهت درمان و عمل جراحی دیسک کمر، اجرای ماده ١٣۴ قانون جدید مجازات اسلامی و برخورداری از قانون آزادی مشروط، دست به اعتصاب غذا زده و در وضعیت بسیار نامناسب و مخاطره آمیز جسمانی وارد بیست و هفتمین روز اعتصاب غذای خود شده است.
رضا شهابی در تاریخ ٢٢ خرداد سال ٨٩ در حالی که مشغول به کار بود توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بازداشت و در شعبه ١۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و "اقدام علیه امنیت ملی" به پنج سال و در مجموع به شش سال زندان تعزیری محکوم شده است. وی همچنین محکوم به پرداخت هفت میلیون تومان کمک های جمع آوری شده از کارگران به دولت و پنج سال محرومیت ازفعالیت های سندیکایی و کارگری شد.
کارگران! تشکل ها و فعالان کارگری! مردم آزاده و عدالت طلب ایران و جهان!
یکی از کارگران آگاه و از فرزندان شریف این آب و خاک، بیش از ۵ سال از عمر و زندگی خود را با اتهاماتی واهی و در حقیقت به خاطر دفاع از حقوق و مطالبات خود و هم طبقه ای های خود، در زندان سپری می کند و با توجه به ناراحتی های متعدد جسمی، انواع فشارها و مشکلات را که از جانب بازجویان و به اصطلاح نیروهای امنیتی و در یک کلام عوامل سرمایه متوجه او می شوند تحمل می نماید. وی یک بار به تشخیص پزشکان و برای پیشگیری از فلج شدن بخشی از بدن خود مجبور به یک عمل شش ساعته و بسیار حساس بر روی مهره های گردن خود شد که متأسفانه بعد از عمل، به جای انتقال به منزل، جهت استراحت کامل و گذراندن دوران نقاهت، مستقیماً به زندان منتقل شد. همین مسئله به نوبه خود سبب شد تا به جای بهبودی، بیماری او و در این رابطه دردهای گردن و کمر وی تشدید شود. تا آن جا که در شرایط کنونی نیز باز هم به تشخیص پزشکان، وی به یک عمل جراحی دیگر بر روی ستون فقرات و مهره های کمر خود و صدالبته مراقبت های بعد ازعمل نیاز دارد که بازجویان و مقامات زندان در راستای فشار به این کارگر شریف و زحمتکش، آشکارا از این اقدام جلوگیری به عمل می آورند. این مسئله سبب شده است تا این کارگر زندانی، گاه دردهای جانکاهی را در درون زندان تحمل نماید و به دلیل بی حسی سمت چپ بدن، با مشکلات حرکتی جدی روبرو شود که چه بسا عوارض این بیماری ها برای همه عمر در او باقی بمانند.
کارگران! مردم آزاده وآگاه ایران و جهان!
این چندمین بار است که رضا شهابی در اعتراض به یکه تازی ها و زورگویی های بازجویان و مقامات زندان و شرایط بسیار سخت و طاقت فرسایی را که به وی و دیگر زندانیان تحمیل می کنند دست به اعتصاب غذا می زند و زندگی و سلامتی خود را در مقابله با قدرقدرتی عوامل سرمایه به مخاطره می اندازد. تا جایی که به گفته شاهدان عینی تا این جای کار بیش از ٨ کیلو از وزن بدنش کاسته شده و سلامتی وی به طور جدی در معرض خطر قرار گرفته است.
هم اکنون، ٩ نفر از زندانیان بند سیاسی زندان رجایی شهر کرج در حمایت از وی و خواسته هایش دست به اعتصاب غذای یک روزه زده اند تا بیش از پیش توجه جهانیان را به این مسئله جلب نمایند. چرا که تأثیرات و فواید احتمالی اعتراض رضا شهابی به تُرکتازی مقامات زندان و بی حقوقی حاکم بر زندان ها و زندانیان، تنها شامل حال این کارگر آگاه و مبارز نمی شود و همه ی زندانیان را در بر می گیرد.
کارگران و مردم آزاده و برابری طلب ایران و جهان!
رضا شهابی امروز وارد بیست و هفتمین روز اعتصاب غذای خود شده و تحت فشار مقامات و بازجویان زندان گوهر دشت، روزهای بسیار سختی را در این زندان سپری می کند. جان او در خطر است و مسئولیت این بی توجهی و بی مبالاتی مستیماً بر عهده مقامات زندان و زندانبانان وی گذاشته شده است. "مردانی"، رئیس این زندان در حالی که در برخورد با این کارگر آگاه و مبارز دچار عجز و ناتوانی شده است و این عجز را با عبارتی چون " رضا! تو از جان ما چه می خواهی؟" بر زبان می آورد، در عین حال، "برای خالی نبودن عریضه" و برای این که نشان دهد کم نیاورده است در ظاهر او را تهدید به حبس در زندان انفرادی می نماید. همه ی این وقایع و اتفاقات شرایط بسیار ملتهبی را پیش روی رضا شهابی گذاشته و وی را در شرایط سختی قرار داده است. بر عهده همه ما است که به هر طریق ممکن از وی حمایت کنیم و صدای حق طلبی این کارگر شریف را که به خاطر دفاع از حقوق کارگران و بهبود سطح معیشت و زندگی آنان، سال هایی از عمر خود را در زندان بسر برده است به گوش کارگران و وجدان های بیدار و آگاه جهان برسانیم. باید به شکل همه جانبه ای از او و خانواده ارجمندش حمایت کنیم. رضا شهابی و خانواده محترم او نباید در این شرایط حساس تنها بمانند. در عین حال باید از همه راه ها و امکانات، برای اعمال فشار به سرمایه و حامیان آن استفاده نمود و رضا شهابی را در رسیدن به خواست ها و مطالبات برحق خود، تا آزادی کامل یاری رساند. باید در این جنگ طبقاتی همدم و همراه کارگران بود. رضا شهابی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، بهنام ابراهیم زاده، رسول بُداغی، حسن رسول نژاد، افشین ندیمی، غالب حسینی، یوسف آبخرابات، واحد سیده، محمد مولانایی، هادی تنومند، جمال میناشیری، قاسم مصطفی پور، ابراهیم مصطفی پور، محمد کریمی و خیل عظیمی از کارگران و هم طبقه ای های آنان امروز آشکارا در یک طرف این نبرد طبقاتی با سرمایه و عوامل آن قرار دارند. با همه ی وجود از این کارگران و خواست های برحق و طبقاتی آنان دفاع کنیم و در راه اتحاد و همبستگی طبقاتی آنان بکوشیم.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم نمودن فشار به رضا شهابی و انتقال غیر موجه وی به زندان گوهردشت که درراستای اعمال فشاربه این عزیز و خانواده ی محترم ایشان صورت گرفته است، به سهم خود از همه کارگران آگاه و تشکل های کارگری، تمامی انسان های آزادی خواه و عدالت طلب جامعه و همه وجدان های بیدار در داخل و خارج کشور می خواهد تا از تمامی راه های ممکن برای اعتراض به این قبیل اعمال ضدکارگری و سرمایه پسند استفاده نموده این کارگر شریف و مبارز را برای دست یابی به خواست های برحق خود تا آزادی از زندان یاری نمایند. این کمیته همچنین خواهان آزادی تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و عقیدتی که صرفاً برای ابراز عقیده و طرح مطالبات و خواست های خود در زندان هستند می باشد.
با آرزوی آزادی تمامی کارگران از زندان سرمایه
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
٦/۴/١٣٩٣