افق روشن
www.ofros.com

(غم نان اگر بگذارد (به مناسبت نوروز۹۴


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                    یکشنبه ٢ فروردین ۱۳۹۴ - ٢٢ مارس ۲۰۱۵

"رنگها در رنگها دويده
از رنگين كمان بهاری تو
كه سرا پرده دراين باغ خزان رسيده برافراشته است؛
نقش ها می توانم زد،
غم نان اگر بگذارد"

بهار می آید، گل افشان و نغمه خوان و طبیعت به رسم همیشگی لباسی نو بر تن می کند و آواز طراوت و سرزندگی سرمی دهد و کودکان، کودکان ِ کارگران اما در حسرت لباسی نو و دلی شاد آخرین روزهای سال را به انتظار می نشینند و نظاره گر والدین خود می شوند که "شرمنده ی خانواده هایشان باشند" و نتوانند شب عید دل آنان را شاد کنند.
آخرین روزهای سال به جای آنکه روزهای شاد و پرامیدی برای کارگران و خانواده های آنان جهت آماده شدن برای سال جدید باشد، به روزهایی انباشته از نگرانی و بیم و هراس از اخراج و بیکار سازی و شنیدن حرف هایی تبدیل شده است که "غصه دارشان می کند" و غم به دل آنان می اندازد. کارگرانی که نمی دانند چگونه با دست خالی "به این وضعیت ادامه دهند" و به پیشواز عید بروند؟
جملات و عبارات زیر که طی روزهای اخیر از زبان یکی از کارگران معدن پودنه بیان شده است در واقع وصف حال بسیاری از کارگران سرزمین ما است که دستمزدهای ناچیز و تا چهار مرتبه زیر خط فقر و "تعویق در پرداخت مطالبات حقوقی شان، ادامه زندگی را برای آنان سخت و غیرقابل تحمل کرده و آن ها را به راستی شرمنده ی خانواده هایشان نموده است:
"نمی‌دانیم که چگونه باید به این وضعیت بی‌پولی ادامه دهیم. دیروز فرزندم را دیدم که به دوستش می‌گفت، پدرم گفته امسال نمی‌توانیم برای عید خرید کنیم. از شنیدن این حرف‌ها غصه دار شدم. این وضعیت کارگران چشمه پودنه (و همه ی کارگرانی) است که در این یک ساله مرتبا با تاخیر در دریافت حق و حقوقشان مواجه بوده‌اند. آیا حق کارگرانی که با مشقت و سختی زیاد کار می‌کنند این است که حق و حقوقشان را به موقع دریافت نکنند. سوال ما از مسولین معدن این است حق کارگرانی که به نسبت معدن همجوار تولید به مراتب بالاتری داشته‌اند این است که شب عید به خاطر بی‌پولی شرمندهٔ خانوادهای‌شان باشند و آنقدر بی‌پول باشند که نتوانند شب عید دل خانوادهای‌شان را شاد کنند؟
"کارگران از این وضعیت خسته شده‌اند. تعویق در پرداخت مطالبات حقوقی ادامهٔ زندگی را برای کارگران سخت کرده است. اقساط عقب افتاده و دغدغهٔ تامین معیشت در این منطقه آنقدر زیاد است که نمی‌توان مدت طولانی این شرایط را تحمل کرد. به همهٔ این‌ها اضافه کنید مخارج سنگین شب عید را که کارگران را شرمندهٔ خانواده‌هایشان کرده است." چه کسانی باید شرمنده باشد؟ آن ها که از بام تا شام در سرما و گرما و در شرایط سخت و طاقت فرسا و غیرایمن محیط های کار، مشغول کار و تلاشند و ثروت و رفاه برای جامعه تولید می کنند؟ یا آنان که از قبل کار و رنج کارگران و استثمار هرچه بی رحمانه تر آنان، سرمایه انباشت می کنند و سودهای نجومی و افسانه ای به جیب می زنند؟
به راستی این حق کارگرانی که در کارخانه ها و کارگاه ها، کشت زارها و معادن، مدارس و بیمارستان ها و مراکز خدماتی و حمل و نقل کار و تولید می کنند نیست که به هنگام تحویل سال نو، تا این حد دغدغه ی تأمین معاش داشته باشند و این گونه شرمنده ی خانواده و فرزندان خود باشند.
این حق کارگرانی که به قیمت از دست دادن سلامتی و زندگی شان ذخایر طبیعی را از دل کوه بیرون می کشند و آن راتبدیل به هرآنچه که مورد نیازهمگان است می کنند نیست که این گونه زندگی کنند. حق آنها که از کار اخراج شده و در جاده و خیابان به مسافر کشی مشغولند ویا بساط دستفروشی خود را بر سر هر کوی و برزن پهن کرده و هر لحظه نگران آنند که با یورش ماموران شهرداری همان اندک خرت و پرتشان و تنها اندوخته زندگی شان نیزبه یغما برود.
چند روز پیش یونس عساکره ،دکه داری که بساط میوه فروشیش توسط مامورین شهرداری خرمشهر برچیده شد مقابل ساختمان شهرداری این شهر اقدام به خودسوزی کرد وبه دلیل شدت سوختگی (٧٠ درصد) هم اکنون در بیمارستانی در اهواز بستری می باشد و امیدی به بهبود او نیست.
هم اکنون ودر آستانه آغاز سال نو کارگران وفعالین بسیاری در بندند و یا در معرض تهدید و ارعاب همیشگی عوامل سرمایه قرار دارند.
اما چه جای آه و افسوس است. واقعیت این که سرمایه داری به وظایف طبقاتی خود یعنی سود اندوزی و انباشت سرمایه در جهت حفظ و گسترش خود به قیمت بهره کشی از کارگران و خانه خرابی آنان، مشغول است و ما کارگران نیزبرای برون رفت از گرداب فقر و بیکاری راهی نداریم جز آنکه به وظایف طبقاتی خود عمل کنیم. می دانیم پراکنده و شکننده ایم، اما همچنین می دانیم چه نیروی بیکرانی در وحدت و همدلی ما نهفته است.
دست به دست هم می دهیم و برای تک تک خواسته هایمان،از افزایش دستمزد گرفته تا حق اشتغال و امنیت شغلی،از حق ایجاد تشکل تا حق اعتصاب و تجمع وهمچنین آزادی کارگران وفعالین کارگری در بند و سایر زندانیان عقیدتی و سیاسی تلاش و مبارزه می کنیم.     تا نوروزمان را بیابیم....

اول فروردین ١٣٩۴

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری